سهراب گفت:
به قسمتی از هشدارهای دکتر مری بن کرافت (داور بین المللی و مدرس داوری اسب های اصیل) درباره نژاد های بومی اسب در ایران که توسط خانم شیرین سالارتاش ترجمه و در شماره اول مجله دنیای اسب چاپ شده توجه کنید:
در طی یک و نیم سال گذشته به دعوت کانون اسب اصیل سه بار به ایران سفر کردم و مدرس سه دوره تربیت داوران زیبایی اسب اصیل بوده و در اهواز و کردان داوری مسابقات زیبایی اسب اصیل را بر عهده داشتم.
روشن است که علاقه خاصی به اسبهای اصیل دارم و سعی کرده ام در حد امکان اسبهای اصیل ایران را بشناسم. مردم سخاوتمند اسبهایشان را به من نشان می دهند و من به این ترتیب با مسیری که پرورش دهندگان اسب اصیل در راستای آن حرکت میکنند، آشنا می شوم.
مشاهدات من ثابت می کند که اسبهای اصیل ایران در حال حاضر با همان مشکلاتی روبرو هستند که اسبهای اصیل کرابت در انگلستان دهه 60 با آن مواجه بودند.
در خلال سالهای 1870 تا پایان قرن نوزدهم، سرویلفور و لیدی بلانت تعداد قابل توجهی از اسبهایی را که در طی سفر های متعددشان از خاور میانه خریداری کرده بودند، به انگلستان وارد نمودند. تا دهه 60 قرن بیستم به دلیل وجود خط خونی اسب های اصیل، انگلستان از گرفتن خط خونی جدید از آنها بی نیاز بود. اما رفته رفته با کاهش این خط خونی به ویژه از نیمه دوم دهه 60 به بعد برای تولید کنند گان انگلیسی ضرورت ورود خط های خونی جدید دوباره مطرح شد و واردات اسب از کشور های مختلف از سر گرفته شد. این روند ادامه یافت تا اینکه در سال 2000 در انگلستان، تعداد اسبهایی که فاقد خون وارداتی بودند، به حداقل رسید و در حال حاضر تولید اسب اصیل خالص کربت در این کشور ناممکن شده است. البته اسبهای اصیل انگلستان هنوز هم حامل مقدار قابل توجهی از خط خونی اسب های کربت هستند اما آنها دیگر اسب خالص کربت محسوب نمی شوند و بسیاری از خصوصیات خالص این نژاد را از دست داده اند. این وضعیت در مورد اسبهای اصیل ایران نیز صادق است. به طوری که به عقیده من اگر در ایران اقدامات موثری صورت نپذیرد، سرنوشت مشابهی را برای اسبهای اصیل ایران می توان پیش بینی نمود.
امروزه اسبهای اصیل ایران نیز همچون اسبهای کربت، با چالش های جدی از سوی کشور های مختلف روبرو هستند. نتیجه کشش مادیان های اصیل ایرانی با دو سیلمی وارداتی ایجن روز از امریکا و مبارک از آلمان ظاهرا به قدری رضایت بخش بوده است که در حال حاضر تولیدات این دو سیلمی در کلیه مسابقات زیبایی گوی سبقت را از نژادهای خالص ایرانی ربوده اند. این برتری ظاهری متاسفانه تولید کنندگان ایرانی را به استفاده هرچه بیشتر از خون های وارداتی، چه به صورت کشش اسبهای بومی ایران با این خون های وارداتی و چه به شکل وارد کردن این اسبها از خارج تشویق و تحریص کرده است و این در حالی است که اگر این روند کنترل نشود، در 30 سال آینده دیگر اثری از اسب اصیل و خالص ایرانی باقی نخواهد ماند.
من کاملا و با اطمینان می توانم روزی را پیش بینی کنم که اگر کاری برای این اسبها انجام نشود، بخش قابل توجهی از خط خونی اصیل ایرانی در جریان اختلاط با خون های وارداتی از چرخه طبیعت خارج شود و یافتن تنها تعداد اندکی از اسب اصیل خالص ایرانی برای همیشه غیر ممکن گردد.
بدون تردید اسبهای اصیل ایرانی در نوع خود بسیار ارزشمند هستند و ارزش واقعی آنها نیز تنها نگهداری و استفاده از خط خونی اصیلشان نیست. گرچه سر اسب اصیل ایرانی به زیبایی سر اسبهای وارداتی نیست، اما اسبهای اصیل ایران خصوصیات منحصر به فردی دارند که در هیچ کدام از اسبهای وارداتی مشاهده نمی شود.
اسبهای اصیل ایران به داشتن اخلاق بسیار خوب، نجابت، ساختمان بدنی استثنایی و استقامت بسیار بالا شهرت جهانی دارند. از آنجایی که هیچ خون خارجی در طول سالیان سال وارد این نژاد نشده است، از نظر خصوصیات ژنتیکی نیز بسیار نزدیک به اسبهای اصیل اولیه است و لذا منبع ژنتیکی با ارزشی برای نژاد اسب اصیل در جهان محسوب می شود.هر چند به طور تقریب کلیه واردات اسب اصیل عرب به غرب در واخر قرن 19 انجام شد، اما شمار قابل توجهی از مهمترین انواع این اسبها در دهه 1930 بود که خاورمیانه را به مقصد غرب ترک نمودند. با این وجود هنوز سالیانی چند لازم بود سپری شود تا اسبهای اصیل ایرانی به عنوان دارنده یکی از خالص ترین خون ها در میان انواع این اسبها در جهان از سوی سازمان جهانی اسب عرب (واهو) مورد پذیرش قرار گیرد. این وظیفه مهم را خانم مری لیلی قرگوزلو بر عهده گرفت.زحمات و تلاش خستگی ناپذیر این خانم ایرانی پس از سالها نتیجه داد و سازمان واهو اصالت و خلوص خونی اسبهای اصیل ایرانی را با قبول عضویت ایران در آن سازمان و جامعه بین المللی اسبهای اصیل مورد تائید قرار داد. امروز سالها از آن زمان می گذرد و با کمال ناباوری شاهد هستیم که موقعیت اسبهای اصیل ایران متزلزل شده است. هم اکنون اسبهای اصیل ایران در چهار راه سرنوشت قرار گرفته اند و اگر روند واردات بی رویه و تولید با خون های خارجی ادامه یابد، اسبهایی که خانم قرگوزلو با آن همه جدیت و عشق برای نگه داری و بقایشان مبارزه کرده بود، برای همیشه از میان خواهند رفت. وارد کردن خون خارجی و تلفیق آن با خون اسبهای خالص ایرانی، خصوصیات نژادی اسبهایی را که او با تلاش بسیار شناسایی کرده و به ارزش آنها پی برده و به جهان معرفی کرده بود، برای همیشه ناپدید خواهند شد.
برای ارتقای وضعیت اسب اصیل و اطمینان از اینکه تولیدکنندگان و مالکان اسبهای اصیل ایران از اهمیت گنجینه ای که در وجود (ژن) اسبهای بومی شان نهفته است، به قدر کافی اطلاع دارند و به منظور تشویق و ترغیب آنها برای نگهداری و حفظ این اسبهای با ارزش، لازم است اقدامات موثری از سوی دولت ایران و پرورش دهندگان محلی صورت گیرد.
من در مورد ضرورت محدود سازی واردات اسبهای خارجی یا حذف کامل اسبهای وارداتی از چرخه روند تولید و اصلاح و تکثیر پیشنهادی نمی دهم، زیرا این اسبها برای بعضی از مالکان و تولیدکنندگان بسیار مفید و مناسب هستند. چیزی که در اینجا مورد نیاز است، شناسایی بیشتر اسبهای اصیل است. نه تنها شناخت اهمیت آنها در گستره فرهنگ و تمدن ایرانی ، بلکه آگاهی به این واقعیت که اسبهای اصیل ایرانی بسیار کارآمد بوده و هستند و سزاوار توجه خاص می باشند و درست به خاطر همین خصوصیات منحصر به فرد اسب های با ارزش اصیل ایران است که باید قدر آنها را دانست و در حفظ آنها کوشا بود.