خانم کاترینا قلاوند

Katayoun G

Member
سلامی دوباره به همگی! چند وقتی بود که نبودم. چه چیزهایی که توی این چند وقته گفته نشده! ایول!!! خوشم میاد که بعضی ها دهنشون رو باز می کنند و در و گوهر بیرون می ریزن! مثل اینکه دل بعضی ها از مامان خیلی پره! آخه مگه چه کار بدی در حقتون کرده؟؟!
فکر کنم درد خیلی ها مبارک باشه. مرحومه خانم مسئولیت مبارک رو گذاشته برای مامان. اون هم داره به خواسته ایشون عمل می کنه!
بعدش صحبت از پولی شد که مبارک داره مثلآ برای مامان درمیاره! باید بگم که اولآ نصفش مال خانواده مرحوم دکتر نظام مافی هستش و ثانیآ با سهم مرحومه خانم، مامان همه کار می کنه الا استفاده شخصی. اینو که بعضی ها باید بهتر بدونن! خوبه آلمانی ها اینقدر تو حساب و کتاب دقیقآ. اون هایی هم که باید بدونن هر سال یک کوپی از حساب کتاب مبارک رو دریافت می کنند!
ایرانی گفت:
به نظر من که کاملا با این خانواده آشنایی دارم ....
چه آشنایی که متأسفانه مثلآ خودمون هم ازش خبر نداریم!
ایرانی گفت:
.... بعد از تصرف ملک خانم قرگوزلو در حال حاضر آنجا مرکزی از سفارت آلمان شده - مرکز تولید اسبهای مبارکی - و ایجین روز و محل تفریح آلمانها.
واقعآ ببخشید، اولآ تا حالا پای یک سفارتی هم به اونجا نرسیده. اگر هم آلمانی اومده از خانواده و دوستان بوده . مگه خونه شما ایرانی نمی یاد؟؟؟؟
ایرانی گفت:
خانم قلاوند هنگام فوت خانم قرگوزلو بدون مشورت یک سری از اسبهای ایشان را فروختند مادیانهای خالص در بین این اسبها بود .....
آخه چرا وقتی اطلاعات کافی ندارید یا شاید بعضی چیزها یادتون رفته الکی حرف می زنید! خانم بعد از اینکه فهمیدن مریض هستن ، تصمیم گرفتن وضعیت اسبهاشون رو یکم مرتب کنند و یک لیست از اسب هایی که می خواستن بفروشن درست کردن. بعد از فوتشون 4تا از اون اسب ها ویک کره هنوز باقی مونده بود که مامان با مشورت و همکاری نزدیک ترین دوست خانم، اون ها رو فروخت و از اون پول حساب های باز ایشون رو پرداخت کرد.
ایرانی گفت:
گاهی مسابقه استقامت در کردان آنهم با چه داستانهایی برگزار می کنند...
استقامتم فکر کنم که هرکس تا الان اومده باشه دیده که چه خبره. ولی محض اطلاع کسانی که هنوز نیومدن: آره، مامان مسابقه برگزار میکنه. مسیرم خودش انتخاب می کنه. (چون برگزار کننده هستش وفکر کنم این بر عهده برگزار کننده است که مسیر رو انتخاب کنه.) اسب های خودش هم شرکت می کنند. (چرا نکنند؟؟) وقتی هم خوب کار کرده باشن توی جایزه هم می یان! مامانم که خودش هر وقت می یاد توی رده بندی جایزه نقدی رو قبول نمی کنه! و اینجا هم قابل ذکره که از دو ساله، به خاطر همین حرف ها، خودش در مسافت های بالا که جایزه دارن، سوار نمی شه! ولی چطور می تونه به سوارکارش (یا پسر 14 سالش) که براش کار می کنه بگه که تو حالا چون برای من داری کار می کنی از خیر جایزه بگذر؟! بالاخره زحمت کشیده، یه عالمه کار کرده، حقشه اگه خوب بوده جایزه هم بگیره!! (اینجا فقط برای آمار قابل ذکره که مثلآ امسال از راندمان 15 اسبی که هر دفع شرکت می کردن، فقط 2 تاشون از اسب های ما بودن!) ما از خدامونه یکی دیگه مسابقه با کیفیت خوب بزاره، ما هم فقط بریم شرکت کنیم!! به والله خیلی راحت تره!! یه حرف هایی می زنید که آدم می مونه آخه!!
ایرانی گفت:
و از این اسبها برای سفرهای اسبی توریستی که از پل دختر تا مزرعه خرم آبادشان برگزار می کنند استفاده می کنند . سفرهایی که توریستهای خارجی می ا یدن اسب خارجی سوار می شوند و هیچ سودی (؟)برای اسبهای ایرانی ما ندارد .
مگه عیبی داره دو نفر بیان ایران زیبا، زندگی عشایری و طبیعت فوق العاده استان لرستان رو ببینن و برن خونه یکم تعریف کنن که ایران اینقدرها بد هم که توی رسانه ها می گن نیست! ایران با پاکستان و افغانستان و عراق خیلی فرق داره! مردم ایران عرب نیستن! .... آخه تمام مشکلات ما که به اسب ختم نمی شه!
مگه عیبی داره که مامان تا جمع دوستان نزدیک خانم رو جمع نگه داره، هر سال چند نفرشون رو به عنوان مهمان با خودش ببره؟؟!
در ثانی شاید بابای بعضی از اسب هامون مبارک باشه یا خون ایجن روز داشته باشن، ولی این ها مامان هاشون که ایرانی هستش و باور کن این خودش رو خیلی واضح نشون میده! خانم دکتر مری بنکرافت (که فکر کنم همه بشناسیمشون) بعد از اینکه از یک کوه 3000 متری با راه مال روی سخت رو رد شدند، برگشتن به مامان گفتن که: " واقعآ باید ازت تشکر کنم که به من نشون دادی آدم می تونه با اسب عرب همچین کاری هم بکنه!"
ایرانی گفت:
به جای نگهداری سیملی های شخصی حداقل 2-3 سیلمی خالص ایرانی را هم هر فصل قبول می کردند که نگهداری کنند. چون با در امد سالانه مبارک میتوان 5 سیلمی رابه خوبی نگهداری کرد.
اون هایی که ادعا دارن چرا تا وقتی جمع بدخشان و یلتکین و اسد جمع بود نیومدن مادیون ازشون بکشن؟؟!
ایرانی گفت:
به نظر من تمام سعی خانم قلاوند آباد کردن مزرعه خرم آباد شان است نه کمک به اسبداران و بهبود برای تولید اسبهای خالص ایرانی ..... ما که این چند سال فقط همین را دیدیم و بس
آخه مگه عیبی داره؟؟؟ بعد مگه مامان من کیه که همچین وظیفه ای داشته باشه؟؟!
بعدشم مگه کم کار کرده تا الان؟! کی بود مهندس شمسایی( رئیس اسبق سازمان آب و برق خوزستان) رو به اسب عرب علاقمند کرد و باعث شد ایشون سیلمی های خالص ایرونی رو مجانی در اختیار مردم بزاره. پول DNA اسب های خوزستان رو بده!...کی بود که عموم رو متوجه ارزش اسب های خالص ایرانی، اون طوری که ما امروز شاهدش هستیم کرد؟؟ فکر کنم یادتون رفته که چه کسانی اون موقع حرص جدا کردن خالص ایرونی ها از بقیه رو در مسابقات زیبایی می خوردن! (فقط در عجبم، چون اون موقع با هم حرص می خوردیم!:(( ) کی بود که از روی دلسوزی برای کاری که خانم سال های آخر عمرشون رو وقفش کرده بودن، یک سال و خورده از کردان پا می شد می رفت تا فرح آباد که به اداره کمک کنه، به اون بلبشو کمی نظم وترتیب ببخشن و هیچ سودی هم جز وجدان خودش براش در کار نبود!.....
ایرانی گفت:
به هر حال زندگی که خانم قلاوند در ایران دارند هرگز در آلمان نمی توانیسنند داشته باشند.
با این حرفت واقعآ موافقم. خیلی چیزها داره که اونجا نمی تونست داشته باشه. ولی به خیلی خیلی بیشتر پشت پا زده!
ایرانی گفت:
ما ایرانی ها متاسفانه همیشه طرفدار خارجی ها بوده ایم ....یادمان باشد ایران بهشت خارجی هاست .

حتمآ! دنیا رو خیلی با عینک صورتی می بینی!! شاید 2000سال پیش بوده. ولی امروز....؟؟
 

Katayoun G

Member
به تمام دوستانی که درباره کتاب نظر دادن: مامان فقط به هم ریختگی ده سال گذشته رو که بعد از اومدن جواب اولین سری DNAها نمایان شده بود رو برای اداره مرتب کرد ودر نهایت لیستی رو از وضعیت فعلی کتاب آخر بهشون تحویل داد. ولی هیچ گونه مسئولیت یا نقشی در تصمیم گیری درباره کتاب و همچنین تدوین کتاب جدید نداشت و نداره!!
اداره که به سلامتی 2تا جلسه برای نظرخواهی از اسبداران عزیز کشورمون گذاشت. چرا اونجا ایستادگی نکردن؟؟!
بعد مامان من چرا باید بترسه؟؟ از کی باید بترسه؟؟ چه موقعیتی داره که بترسه خراب شه؟؟!
مامان نظرش رو خیلی منطقی و آروم مثل یکی از صدها اسبداری که تو ایران هستن به اداره گفت. حالا استفاده بکنن یا نه تصمیم خود اداره هستش. چون این اداره و فدراسیون هستن که در آخر تصمیم گیرنده اند! اگه همه اسبدارها با هم جمع بشن شاید بتونن کاری از پیش ببرن. ولی یک فرد تنها چه کار می تونه بکنه؟؟؟
 

Katayoun G

Member
ایرانی گفت:
آقای علی آقا من خانم قلاوند را خیلی خیلی خوب می شناسم حرف شما درست است و لی کششهای 70 تایی مبارک چی ؟

ببخشید، اگه ما فقط به یک تعداد معدودی از مادیون هایی که هر سال برای کشش میان راه بدیم، فردا نمی گن که دارن پارتی بازی میکنن. همه با هم بدتر از اینی که هستن نمی شن؟؟؟ بعدشم، این هایی که از مبارک می کشن، ما بهشون راه ندیم میرن از یه خارجی دیگه می کشن. که ماشاالله ریخته!! این حق هر تولید کننده هستش که خودش انتخاب کنه که چی می خواد تولید کنه! کار ما تو ایران از یه جای دیگه می لنگه! سطح اطلاعات مردم پایینه. چشم و هم چشمی زیاده. زمینه برای کسی که تازه وارد اسب می شه فراهم نیست.... بهتر نیست ما از مبارک بکشیم، و پولی که از کشش ها درمیاد صرف کارهای دیگه بکنیم؟؟
در آخرم شاید تازه امسال تعدادشون به 70 برسه. همچین میگین 70 تایی که انگار 10 ساله هر سال 70تا مادیون داره!
 

Katayoun G

Member
ایرانی گفت:
آخه کی گفته خانم قلاوند دوست و همراه قدیمی خانم قراگوزلو بود خانم قلاوند این تازگیها پیداش شد و خانم قرگوزلو هم دوست و اشنا زیاد داشتند خانم قلاوند از همه زرگنتر بود و بقیه ماجرا.... بالاخر ه تو آلمان بزر گ شده مثل ما ایرانی ها که ساده نیست. یک دونه اسب خالص ایرونی هم نداره یک یلتکین او نهم شانسی بوده ولی الان مرتب داره از مبارک می کشه من نمی دونم چطور دلش میاید این خالص ایرونی های خوب ما رو از مبارک بکشد و من نمی دونم چرا خانم قرگوزلو به یک خارجی بیشتر از ایرونی ها اطمینان کرد؟

واقعآ واقعآ واقعآ معذرت می خوام! ولی از شما یکی دیگه انتظار این یکی رو نداشتم!! به نظرم توحین از این فاحش تر دیگه نمی شه! از مدیران سایت می خوام که ترمز رو برای بعضی ها بکشن! چون این دیگه آخرشه!!!
من پیشنهاد می کنم که شما خودتون رو معرفی کنین، تا بقیه هم بدونن که درباره چی داریم بحث می کنیم!!
 

Katayoun G

Member
ایرانی گفت:
کوچک خان اصلا کجاست؟ من فقط می دونم که خانم قلاوند از خانم قراگوزلو گرفتش (مثل بقیه چیزها) و فکر کنم فروختش.... سوال خوبی کردید؟ اصلا نمی دونم زنده است؟ یک پونی کوجولوی خوشگل درست شبیه اسبهای عرب عجب سرو گردنی داشت ...
فقط محض اطلاع عموم: ولی کوچیک خان رو مامان از مرحوم دکتر نظام مافی خرید و بعد به یک نفر که پونی پرورش می داد به عنوان سیلمی فروخت!
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
با تشکر از خانم قلاوند که در بحثها شرکت داشتند و روشنگری فرمودند

این بحثها باید منتج به یک تصمیم درست شود, و اینجا هم قصد توهین نیست هرچند تا حدی تند صحبت شده.
 
خیلی خوبه که آدم اینقدر مادرش را دوست داشته باشد . خدا به شما اجر بدهد به خاطر احترام به والدین.
ولی با یک سری مسئولیت ها که با آدمها داده میشود یک سری تعهدهایی هم همرا ه میشود .
مثلا کشش از مبارک -خانم قلاوند میتونه حداقل از اسبهای ایرانی جلوگیری کند. میتونست محل زندگی خانم قرگوزلو را به یک مرکز برای اسبهای اصیل ایرانی تبدیل کنه. اسد که مال خانم قلاوند نیست. باید چند تا سیلمی ایرانی توی این سالها تهیه میکرد و در اختیار مردم میگذاشت... خوب حالا اونهایی که مادیدم که سفارت آلمانی بودند .... قرار نبود اونجابشه محل کارهای شخصی خانواده قلاوند. استقامت را هم خانم قلاوند تنهایی برگزار نمی کنه . خود شما که بهتر می دونید. همیشه هم که اطرافیان از خودش بیشتر توی این استقامت ها کار می کردند . خودش سوار میشه چطور این حرف را می زنید. منظور من از مسافت بالا 60 و 80 کیلومتر مگه تا حالا سوار نشده. حا لا هم که اسب نداره وگرنه باز هم توی همون مسیری که خودش دیگه حفظ شده سوارمیشد. خانم قرگوزلو قبل از این که فوت کنه خالص ایرونی را انداخت توی دهن مردم شما اینقدر بچه بودی که یادت نمی اید. بالاخره حالا نتیجه این دی ان بازی ها چی شد؟ خانم قلاوند خوب می دونست که خانم قرگوزلو بیماراست سود هم خیلی برایش داشت . بلاخره اگه خانم قرگوزلوکمکش نمی کرد الان ما ها همدیگر رو نمیشاختیم.
یک طرفه نروید به قاضی
من فکر کنم این سایت یک محل آزاده که هر کسی میتونه آزادانه نظراتش را بده. خوبیش هم همینه تا موقعی که حرف نادرستی بهم زده نشده همه حق دارند نظراتشون را بگویند.

در مورد کوچک خان هر کس اسب دوست دیگری بود هرگز باهاش این کار رو نمی کرد.

در ضمن من دوست ندارم خودم و معرفی کنم چون حرفهای من تنده و به دل خیلی ها نمی شینه .بلاخره همیشه حرف حق تلخ است.
 
شما خودتان که می دانید موقع فروش اسبهای خانم قرگوزلو من اونجا بودم. دیدم چطوری مادر شما تصمیم گرفت اونها را بفروشه . حتی کره زیر ÷ای مادیون من و هم فروخت کم مونده بود مادیون من را هم بفروشه ..... و غیره
 

احسان

Active member
ميگم شما خودت خانم کتايون اين آقای ايرانی رو معرفی کن ما بشناسيمش
خودش که خودش را معرفی نميکنه شده نآشناس شماره 2
البته نآشناس خودش را شناسايی کرد واسه ما و ما شناختيم ايشان را
 

Katayoun G

Member
من هیچ وقت همچین کاری نمی کنم. اگه دوست داشتن می تونن خودشون، خودشون رو معرفی کنن.
 
اولا ایرانی تو که اهل حرفی عملت کجاست نشان بده حرف زدن برای فرار از اشتباهات گذشته و سر کسی خراب کردن آسانه عمل کو ؟؟؟؟؟؟کشش مادیان با هر اسبی ربطی به مالک اسب ندارد و هیچ کس حق اظهار نظر ندارد مثلا من دوست دارم با گشتاسب بکشم به کسی ربطی نداره یا دلم می خواهد هر دو مادیانم را ببرم با مبارک بکشم به خانم قلاوند یا هر کس دیگه ای ربطی نداره حتی اظهار نظر کنن.همت داری خودت مسابقه برگزار کن حالا یکی پیدا شده با این همه بدبختی برگزار می کنه چرت باید گفت.هر کسی هم مختار اینکه اسب وارداتی نگه داره یا نه .بعدم چهار تا خارجی بیان ایران با سواری اسب ما را و ایران را بشناسند به نفع همه است.هیچ مسابقه ای تنهایی برگزار نمی شه الان مسابقات اصفهان را دهها نفر مجانی شبانه روز کار می کردیم تا شما راحت بیاین سه روز ببینین و برید.فکر کنم که بشناسمتم کی هستی .بالاخره مشکلات و خرجهای خانم هم باید پرداخت می شد یعنی خانم قلاوند از جیبش می گذاشت و اسبها را نمی فروخت خوب شما که انقدر دلسوزید آنها را می خریدید.اگر خانم نبود خانه خانم خرابه بود همان طور که آخراش در خانه خانم را کنده بودند و دزد زده بود.کتاب را هم خود فدراسیون با یک سری از بالاییها خراب کردند و به خاطر پول دو کتاب خانم را هم نمونه برداری کردند و اول هم به خودشان گرفت.خانم هم نظر خوبی دادند و لی متاسفانه به خاطر مسائلی در نظر گرفته نشد.
 
alirezainejad گفت:
اولا ایرانی تو که اهل حرفی عملت کجاست نشان بده حرف زدن برای فرار از اشتباهات گذشته و سر کسی خراب کردن آسانه عمل کو ؟؟؟؟؟؟کشش مادیان با هر اسبی ربطی به مالک اسب ندارد و هیچ کس حق اظهار نظر ندارد مثلا من دوست دارم با گشتاسب بکشم به کسی ربطی نداره یا دلم می خواهد هر دو مادیانم را ببرم با مبارک بکشم به خانم قلاوند یا هر کس دیگه ای ربطی نداره حتی اظهار نظر کنن.همت داری خودت مسابقه برگزار کن حالا یکی پیدا شده با این همه بدبختی برگزار می کنه چرت باید گفت.هر کسی هم مختار اینکه اسب وارداتی نگه داره یا نه .بعدم چهار تا خارجی بیان ایران با سواری اسب ما را و ایران را بشناسند به نفع همه است.هیچ مسابقه ای تنهایی برگزار نمی شه الان مسابقات اصفهان را دهها نفر مجانی شبانه روز کار می کردیم تا شما راحت بیاین سه روز ببینین و برید.فکر کنم که بشناسمتم کی هستی .بالاخره مشکلات و خرجهای خانم هم باید پرداخت می شد یعنی خانم قلاوند از جیبش می گذاشت و اسبها را نمی فروخت خوب شما که انقدر دلسوزید آنها را می خریدید.اگر خانم نبود خانه خانم خرابه بود همان طور که آخراش در خانه خانم را کنده بودند و دزد زده بود.کتاب را هم خود فدراسیون با یک سری از بالاییها خراب کردند و به خاطر پول دو کتاب خانم را هم نمونه برداری کردند و اول هم به خودشان گرفت.خانم هم نظر خوبی دادند و لی متاسفانه به خاطر مسائلی در نظر گرفته نشد.
درسته
با حرف شما موافقم
بهتره که کاری انجام بشه تا این که حرفشو بزن
 
اولا ایرانی تو که اهل حرفی عملت کجاست نشان بده حرف زدن برای فرار از اشتباهات گذشته و سر کسی خراب کردن آسانه عمل کو ؟؟؟؟؟؟کشش مادیان با هر اسبی ربطی به مالک اسب ندارد و هیچ کس حق اظهار نظر ندارد مثلا من دوست دارم با گشتاسب بکشم به کسی ربطی نداره یا دلم می خواهد هر دو مادیانم را ببرم با مبارک بکشم به خانم قلاوند یا هر کس دیگه ای ربطی نداره حتی اظهار نظر کنن.همت داری خودت مسابقه برگزار کن حالا یکی پیدا شده با این همه بدبختی برگزار می کنه چرت باید گفت.هر کسی هم مختار اینکه اسب وارداتی نگه داره یا نه .بعدم چهار تا خارجی بیان ایران با سواری اسب ما را و ایران را بشناسند به نفع همه است.هیچ مسابقه ای تنهایی برگزار نمی شه الان مسابقات اصفهان را دهها نفر مجانی شبانه روز کار می کردیم تا شما راحت بیاین سه روز ببینین و برید.فکر کنم که بشناسمتم کی هستی .بالاخره مشکلات و خرجهای خانم هم باید پرداخت می شد یعنی خانم قلاوند از جیبش می گذاشت و اسبها را نمی فروخت خوب شما که انقدر دلسوزید آنها را می خریدید.اگر خانم نبود خانه خانم خرابه بود همان طور که آخراش در خانه خانم را کنده بودند و دزد زده بود.کتاب را هم خود فدراسیون با یک سری از بالاییها خراب کردند و به خاطر پول دو کتاب خانم را هم نمونه برداری کردند و اول هم به خودشان گرفت.خانم هم نظر خوبی دادند و لی متاسفانه به خاطر مسائلی در نظر گرفته نشد.

شما میدونی کاری انجام نشده؟ اینقدر هم خانم قلاوند نکنید. من تنها کسی هستم که باهاش زندگی کردم دستش درد نکنه اسبهای مری خانم را فروخت و خرم آباد و آباد کرد. شما از خیلی چیزها بی خبری.... خانه خانم هیچ وقت خراب نمی شد . از وضع الانش که بهتر بود که شده منزل شخصی الان هیچ اثری از خانم قرگوزلو اونجا نیست . آقای رضایی نژاد چیزی را که اینقدر ازش دوری نمی شه از پشت گود بشینی و قضاوت کنی..... بیا کردان یک هفته بمون ببین چی میگم اونوقت.....
خونه مری خانم را الان دزد برده نه اون موقع که شما پیش بینی میکنی....
 
علی آقا تا نیایی کردان هیچی نخواهی دید.... اون موقع هم که می آیی بیا اسبها را ببین خوب همشون و ببین...
ببین از مالهای خانم چی مونده... الان اگه اونجا دزد بازار نبود حد اقل چند تا مادیان مری خانم باید اونجا بود . الان مبارک پول سازه سورن که برای استقامت سوارش میشوند تنها چیزهایی که مال خانمه .... البته وسوسه من هم هست.... دیگه همین
میدونی نوه خانم اومد ایران؟
حتی نذاشتن دست به اسبای مادر بزرگش بزنه.... بازم بگم؟؟؟؟
 
بالا