سهراب گفت:منونم. این هفته گرفتار بودم . باید بیشتر وقت بگذارم.
البته این که گذاشتم در word نوشته شده. اگر لازمه هر دو رو میگذارم
در مورد قسمت تولیدات میشه تعداد رو کم و زیاد کرد. ولی مطمئنا در مورد سیلمی های معروف باید به طور مجزا صورت بگیره(مثل مبارک که تعداد کره هاش خیلی زیاده)
علمی علمی! آیا نباید از انقراض نسل یک نژاد از موجودی ارزشمند جلوگیری شود؟؟؟؟مسائل مربوط به اسب را از باب تعصب نگاه نکنیم و همه بحثها مخصوصا جریان خون خالص رو علمی برخورد کنیم .
اسب ايراني با هر نامي ! با هر نشاني ! با هر زشتي ! با هر زيبايي ! خوب و بد ! ارزان و گران ! بايد حفظ شود . بايد نگهداري شود . بايد نسل آن ادامه يابد .ما حق نداريم براي آن تكليف معين كنيم !
چرا فكر علايق و سلايق خودمان هستيم !
سهراب گفت:اما خانم بن کرافت لزوم حفظ خون خالص اسب ایرانی را فقط به عنوان یک گونه در معرض نابودی (مثل بنای باستانی من، مورچه دکتر و شامپانزه مرضیه) نمی داند . دلیل اساسی تری که بیان می کند خصوصیات منحصر به فرد این نژاد است که در ادامه مطلب آمده و چون ممکنه بعضی ها به این شماره مجله دسترسی نداشته باشند، در همین موضوع ارسالش می کنم. در ضمن پیشنهاد ها و راهکار های جالبی هم برای حفظ خون خالص اسب ایرانی ارائه کرده.
آقا سهراب مسلما ما هم لزوم حفظ اسب اصیل ایرانی رو صرفا جلوگیری از انقراضش نمیدونیم ، این حداقل دلیلش هست و برای کسانی که دم از نمیشود و چه لزومی دارد میزنند، برهان محکم آورده ایم!!! این اولین دلیل و حداقل دلیل است.
به نظر من اینها سرمایه های با ارزشی هستند. و مالکان این سرمایه ها نجیب زادگانی که اصالت و قوانین نگهداری موجودی اصیل را بدون تشریفات سینه به سینه به هم منتقل کرده و این قوانین را نانوشته میخوانند( و صد البته عمل میکنند، این رو گفتم چون عالم بی عمل تا دلتون بخواد داریم!!!)به اين عكسها دقت كنيد من فكر مي كنم بتوان در خصوص اندوخته هاي اندكي كه نزد عشاير مانده است فكري كرد !عكس اول يك دره شور است در 850 متر ميانگين سرعتش با همين سوار سنگين وزن 47 كيلومتر در ساعت بود !و از فيروز آباد بود . دومي به نظرم يك نريان اصيل بود بدون داغ و نشان و صاحبش سخت روي آن تعصب داشت كه حتي اجازه نمي داد نريانش با ماديان ناشناخته كشش داشته باشد و از كهگيلويه بود.سومي يك چوپان از روستاي كمهر سپيدان كه به نظرم ماديانش عرب دره شور بود .چهارمي هم به نظرم يك ماديان اصيل مي آمد كه از بختياري هاي شركت كننده بود .در مسابقات عشايري كه برگزار مي شود از اين اسبها زياد مي ايد و مي توان دنباله گيري كرد من آدرس تعدادي از آنها را دارم
اسب ايراني گفت:سهراب جان ممنون.
توی نظر اول که خیلی خوشم آمد!! سر صبر نگاش می کنم و خبرت می کنم.
اگر تونستی فايل اکسل را هم بذار که توی همون جا با رنگ قرمز نظراتمون را بنویسیم.
باز هم خیلی ممنون
ممنون دکتر جان. خوبه که توی عشایر هنوز هم عده ای هستند که به حفظ خلوص و اصالت اسبهاشون اهمیت میدن. پیگیر احوالاتشان باشید شاید خدا خواست و کار به نتیجه ای رسید.Dr_Ghaffari گفت:به اين عكسها دقت كنيد من فكر مي كنم بتوان در خصوص اندوخته هاي اندكي كه نزد عشاير مانده است فكري كرد !
عكس اول يك دره شور است در 850 متر ميانگين سرعتش با همين سوار سنگين وزن 47 كيلومتر در ساعت بود !و از فيروز آباد بود .
دومي به نظرم يك نريان اصيل بود بدون داغ و نشان و صاحبش سخت روي آن تعصب داشت كه حتي اجازه نمي داد نريانش با ماديان ناشناخته كشش داشته باشد و از كهگيلويه بود.
سومي يك چوپان از روستاي كمهر سپيدان كه به نظرم ماديانش عرب دره شور بود .
چهارمي هم به نظرم يك ماديان اصيل مي آمد كه از بختياري هاي شركت كننده بود .
در مسابقات عشايري كه برگزار مي شود از اين اسبها زياد مي ايد و مي توان دنباله گيري كرد من آدرس تعدادي از آنها را دارم