چه مظلومانه مادرم را شهید کردند...

[نفس]

سلام علیکم.بنده فقط میخواستم این اخبار به گوش دنیا برسه که مادر من یعنی خانم فاطمه ترکان، رئیس شعبه مرکزی موسسه مهر زاهدان،مظلومانه و بی دفاع به شهادت رسید و هیچ ارگانی اقدام به نجات مادرم و 5 تن از همکاران ایشان نکرد در حالی که در خیابان خیام زاهدان که محل کار مادرم بود چندین ساعت درگیری رخ داده بود.با این جگر پاره پاره و قد خمیده مینویسم تا گوش دنیا کر شود و از خدا میخواهم عاملان این فاجعه زنده زنده در آتش بسوزند.10/3/88 این فاجعه رخ داد و من برای همیشه بی مادر شدم.ملعونانی که مسبب این مصیبت شدند شعبه ی مرکزی موسسه مهر زاهدان را به آتش کشیدند و هیچ کس نه آتش را خاموش کرد و نه اقدام به دستگیری عاملان کرد.ای کاش میتوانستم تمام حقایق را بنویسم اما ...
لازم به ذکر است که نام مادرم فاطمه بود ،در ایام فاطمیه،و با مظلومیتی فاطمه وار،در اتشی چون آتشی که حضرت فاطمه زهرا را با آن به شهادت رساندند.دیگر دستانم را یارای نوشتن نیست.اجرکم عند الله.

 

[سنا]

من تسلیت میگم
خیلی سخته خدا صبر بده
از این فجایع زیاده اما حیف که نمیشه بیان کرد
امیدوارم همه چیز حل شه
غم آخرت باشه

 

[reihaneh]

بینهایت متاسفم و تسلیت میگم
همگی دعا میکنیم برای روح مادرت که مطمئنن الان در پناه لطف خدا شاد و آرام در بهترین جاهاست
و دعا میکنیم برای مجازات همه عاملان این فاجعه و فجایع مشابهی که عده زیادی رو بی مادر ،بی پدر و بی فرزند کرد
امیدوارم خدا صبر بی اندازه ای برای تحمل این مصیبت بهت بده
باز هم بهت تسلیت میگم و امیدوارم غم آخرت باشه

 

[fatima]

عزیزم خداوند بهت صبر بده. من کاملا درکت میکنم و باهات همدردی می کنم. چون 14 سال پیش من هم مادرم رو طی یک بیماری طولانی و دردناک از دست دادم. اما غم ظلم و این حادثه ، فراموش شدنی نیست از خداوند برات آرزوی صبر و شکیبایی می کنم.
روحش شاد باشه. باید بدونی که مرگ حقه و ازینکه مادرت مظلومانه شهید شده افتخار کن. امیدوارم خداوند بانیان این حادثه رو لعنت ابدی کنه و به زودی انتقام شما از آن ها گرفته بشه.

 

[♘امیرحسین♞]

تسلیت میگم
ایشان تنها عضو از زاهدان هستند و بسیار علاقمند به سواری

تسلیت میگم

 

[narges]

نفس عزیز غم بزرگی و تحمل میکنید همدردی من و بپذیرید
امیدوارم هر چه زودتر خداوند عاملان این جنایت و به سزای عمل وحشینانشون برسونه
روح مادر شاد

 

[shabdiz]

تسلیت میگم دوست من.

 

[vatan]

تسلیت میگم ما را هم در غم خودت شریک بدان.

 

[ناشناس]

من هم تسلیت عرض میکنم
ما را در غم خود شریک بدانید

 

[امید زمانی]

تسلیت میگم...

 

[sezar1972]

من هم به از طرف سوارکاران سیرجانی صمیمانه
تسلیت عرض مینمایم و در غم شما شریکیم
:'( :'( :'( :'( :'( :'( :'(

 

[pirzadi]

سلام نفس جان
من هم به نوبه خودم از طرف تمام بچهای خوزستانی انجمن بهت تسلیت عرض می کنم امیدوارم که خدا بهت صبر بده و ما رو هم در غم خودت شریک بدون.

 

[oliveira]

من هم تسلیت میگم....

 

[sohrab]

ما هم از كاروان ايشانيم--------------- وز عقب ماندگان ايشانيم...

درود بر زنان آزاده ی ایران

 

[نفس]

از همه ی اعضای محترم سایت کمال تشکر رو دارم بخاطر ابراز همدردیشون...

 

[نفس]

پیکر مقدس مادرم در بم (زادگاه ایشان) به خاک سپرده شد.لازم دیدم این نکته ی مهم و شگفت انگیز رو بگم: روز تشییع جنازه ی مادرم در بم،با اصرار فوق العاده زیاد به مدت تقریبا 2 ساعت کنار قبر مطهر مادرم نشستم و شروع به تلاوت قرآن کردم.به محض گشودن کلام الله، سوره ی نور آمد و آیه 43 سوره ی نور که ترجمه آیه این است: "آیا ندیدی که خداوند ابرهایی را به آرامی می راند،سپس میان آنها پیوند می دهد و بعد آن را متراکم میسازد؟!در این حال دانه های باران را میبینی که از لابه لای آن خارج می شود و از آسمان دانه های تگرگ نازل میکند و هر کس را بخواهد به وسیله ی آن زیان می رساند و از هر کس بخواهد این زیان را بر طرف می کند،نزدیک است درخشندگی برق آن (ابرها)چشمها را ببرد."
در همین حین نسیم خنکی که از اول تشییع جنازه می وزید خنک تر شد و آسمان ابری شد و اولین قطرات باران چکید روی دستم.به محض پایان گرفتن تلاوت قرآنم،باران شدید شد و زمانی که به منزل فامیلهای مادرم (محل مراسم عزاداری) رسیدیم آنچنان تگرگ شدیدی بارید که تا به این سن ندیده بودم نظیرش رو.قبل از اینکه قرآن بخونم دلم پر پر میزد واسه لبای تشنه ی مادرم که نمیدونم قبل از این واقعه سیراب شده بود یا نه،اما زمانی که بارون گرفت خدا به دلم آرامش عجیبی داد و حس کردم یک پیام این بارون این بود که لبای شهید رو خداوند هیچگاه تشنه نمیگذاره.از طرفی تمام اهالی بم این موضوع رو عنوان کردند که به هیچ و جه تو این ماه از سال بارون نمیومده و کاملا بی سابقه بوده که بارون بیاد چه رسد به تگرگ و این نشانه رو از طرف خداوند همه دیدند و انگار عرشیان هم در غم فرشیان شریک شدند.
در خصوص اطلاعات بیشتر میتوانید در گوگل با این عنوان بگردید: "فاطمه ترکان"

 

[نفس]

عکس مادرم و 5 تن از همکاران ایشان در 700 شعبه ی موسسه مالی و اعتباری مهر در کل ایران به صورت یکسان نگهداری خواهد شد و به عنوان نمادی از استقامت و مظلومیت درج خواهد شد.کما اینکه بنر هایی از ایشان در سطح شهر زاهدان نصب شده است.

 

[نفس]

لازم میدونم این رو هم بگم که عوامل اصلی این فاجعه آزاد هستند و هیچ کس اقدامی در خصوص دستگیریشان نمیکند.همانطور که مادر مظلوم من قبل از این واقعه موضوع رو به خیلی ها گفته بوده و از خیلی ها (منظورم کسانی هستند که میتونستند کاری برای نجات بکنند و نکردند) کمک خواسته بوده اما متاسفانه اینجا کوفه است و کوفی وفا ندارد...
لعنت خداوند بر کسانی که خانه ی ما را تاریک کردند

 

[سنا]

باعث خجالته
آره مردم ایران هم بعضیاشون از کوفی ها بدترن

 

[mahsima]

راستش منهمیشه وقتی اتفاقی میفته یه جورایی قدرت تسلیت گفتن ندارم احساس میکنم درد طرف مقابل انقدر بزرگ که با تسلیت من بدتر آزرده میشه ولی من هم تسلیت میگم این اتفاق یه فاجعه اس خدا بهت صبر بده.