یکی‌ از شیرزن های تاریخ ایران(بانو گُشنــسب و زربانوي دليــــر)

بانو گشسب (مخفف گشنسپ) به معني «بانوي دارنده اسب نر» است که در جنگاوري هيچ کس ياراي مقاومت با او را نداشت.
بانو گُشنــسب دختر رستم و همسر آ«گيوآ» که نام وي در برزو نامه و بهمن نامه بسيار آمده است. يکي از مشهور ترين حکايت هاي او نبرد سگانه فرامرز، رستم و بانو گشنسب است که در هنگام کشتي پهلوانان را به خاک مي افکند، دليري اين بانوي ايراني مشهور است. او منظومه اي نيز بنام خود دارد که هم اکنون نسخه اي از آن در کتابخانه ملي پارسي و در کتابخانه ملي بريتانيا موجود است.

شهين سراج، پژوهش‌گر ادب و تاريخ:
اگر بخواهيم ارزش پهلواني دختر رستم را باز بکنيم ارزش حماسي و نقش حماسي اين دختر از جايي شروع مي‌شود که بهمن اسفنديار به کينه‌توزي خون اسفنديار به سيستان حمله مي‌کند و زال را در قفس مي‌اندازد و با فرامرز، پسر رستم جنگ مي‌کند و عاقبت او را بر دار مي‌زند.
تنها کسي که در خاندان رستم در برابر بهمن حقيقتاً يک مقامت نظامي نشان مي‌دهد و از آن باورهاي رستم دفاع مي‌کند به نظر من بانو گشنسب است.

او است که اين نبرد را ادامه مي‌دهد و مانند پدرش که هميشه حامي پادشاهان ايران بوده ولي هيچ‌وقت سر فرود نياورد.

زربانو سردار جنگجوي ايراني و دختر رستم و خواهر بانو گشنسب. او در سوارکاري زبده بوده است و در نبردها دلاوريهاي بسيار از خود نشان داده است. تاريخ نام او را جنگجويي که آزاد کننده زال، آذربرزين و تخوار از زندان بوده است ثبت کرد.
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
بانو گُشَسْپ از شخصیتهای حماسی ایرانیان است. او دختر رستم و همسرگیو و مادر بیژن است. وی از زنان جنگاور و پهلوان است. مادر بانوگشسپ خالهٔ کی‌قباد است و به روایتی گلندام نام دارد.
منظومهٔ بانو گشسپ نامه در شرح ماجراها و دلاوریهای وی است.
رستم دختری دیگری نیز (از خالهٔ کی‌قباد) به نام زربانو دارد.
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
آوا : گُ ش َ نوع لغت : اِخ فینگلیش :
شرح : نام دختر رستم زال باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ) (فرهنگ لغات شاهنامه ) (هفت قلزم ) (فرهنگ رشيدي ) (انجمن آراي ناصري ). نام دختر رستم زال و همسر گيو پسر گودرز است و پشنگ از وي تولد يافته است . گشسب مخفف گشنسپ است و گشنسپ مرکب از دو واژه است : گشن در پهلوي و پارسي که در زبان اوستا ورشنه آمده بمعني نر و نرينه است . در پارسي نيز گشن بهمين معني است . و قسمت دوم کلمه اسب است . گشنسب اغلب به اسقاط نون استعمال شده است ... در افسانه هاي ملي بانوگشسب نام دختر رستم پور زال بشمار رفته . (مزديسنا و ادب پارسي ص 198 و 199):
خبر شد هم آنگه به بانوگشسپ
که مر گيو را رفتن آراست اسپ .
فردوسي .

از آتش گسي کرد بانوگشسپ
ابا خواسته همچو آذرگشسپ .
فردوسي .

مهين دخت بانوگشسپ سوار
به من داد گردنکش نامدار.
فردوسي .

و رستم را از خاله شاه کيقباد، فرامرز بزاد و بانوگشسپ و زربانو، و ايشان سخت دلاور و مبارز بودند.(مجمل التواريخ و القصص ص 25). و سيستان و خانه دستان و رستم همچنانک اول بود باز فرمود کردن و زال را به خانه بازفرستاد با دخترانش [ ظ: دختران رستم ] زربانو و گشسپ بانو. (همان کتاب ص 54). و دختران رستم اند بانوگشسپ و زربانو. (همان کتاب ص 92). پهلوان ترين افراد خاندان گودرزيان ، گيو بوده است و اين گيو که پس از رستم هماورد نداشت «بانوگشسپ سوار» دختر رستم را بزني گرفته و از او بيژن پديد آمده بود. (حماسه سرايي در ايران ص 535).
 
بالا