ولادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بر مسلمانان جهان مبارک باد

ولادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه السلام بر مسلمانان جهان مبارک باد

خورشید رستگاری(ولادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله)

درود بر پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان امام سجاد علیه السلام

سپاس خدایی را که بر ما منت نهاد به وجود محمد صلی الله علیه و آله در میان امت های گذشته و قرون سپری شده... بار الها! پس درود فرست بر محمد صلی الله علیه و آله که امین وحی تو، و بزرگوارتر از تمام خلق تو، و بنده پسندیده در میان بندگان توست. آن پیشوای رحمت و قافله سالار خوبی و کلید برکت، چنان که جان خویش را برای اجرای فرمان تو به زحمت انداخته و در راه تو بدنش را هدف ناراحتی قرار داد... تا آن جا که به دیار غربت و محل دور از اهل و عشیره و مرکز سکونت هجرت نمود.... بار الها! مرتبه او را به سبب زحماتی که در راه تو کشید به بالاترین درجات بهشت بالا بَر، تا اندازه ای که هیچ کس در هیچ مقام و منزلت با او یکسان نباشد و در آستانت، هیچ مَلِک مقرّب و پیامبر مُرسل با او برابری نکند و قبول شفاعتش را در اهل بیت پاکیزه اش و مؤمنان از امّتش بیش از آن چه به او وعده فرموده ای به او اعلام فرما.
روز میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

زاد روز میلاد پیامبر گرامی اسلام، چنان که عموم سیره نویسان اتفاق نظر دارند، در سالی بود که اَبرهه برای ویران ساختن کعبه به مکه یورش آورد. این سال به عام الفیل معروف است که مطابق سال 570 میلادی است.
بیشتر تاریخ نگاران و محدثان بر این اتفاق نظر دارند که تولد پیامبر صلی الله علیه و آله در ماه ربیع الاول بوده، ولی در روز تولد آن حضرت اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که ایشان در روز جمعه هفدهم ماه ربیع الاول، پس از طلوع فجر چشم به جهان گشود و مشهور میان اهل سنت این است که ولادت آن بزرگوار، در روز دوشنبه دوازدهم ماه ربیع الاول اتفاق افتاده است.
ماجرای مرد یهودی

روایت شده که وقتی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دیده به جهان گشود، مردی یهودی نزد قریشیان رفت و گفت: آیا امشب در میان شما کودکی به دنیا آمده است؟... گفتند: آری. گفت: مرا نزد او ببرید تا ببینمش. قریش همراه او حرکت کردند و نزد آمنه رفتند و به او گفتند: کودک خود را بیاور تا او را بنگریم. مرد یهودی کودک را گرفت و به او نگاه کرد و سپس با مشاهده خالی که بین شانه های کودک بود، بیهوش شد. پس از این که به هوش آمد، مردان قریشی به او گفتند: چرا بیهوش شدی؟ گفت: مقام نبوت، تا روز قیامت از بنی اسرائیل بیرون رفت. سوگند به خدا این کودک همان پیامبری است که آن ها را به هلاکت می رساند. شادمان شوید. سوگند به خدا این مولود شکوه و عظمت شگفتی به شما می بخشد و زبانزد مردم مشرق و مغرب خواهد شد.
اجداد پیامبر

خاندانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان آن ها به دنیا آمد، از بهترین خاندان های عرب و شریف ترین آنان به شمار می آمدند و بزرگ ترین منصب های عرب در میان ایشان بود؛ زیرا منصب پذیرایی از حاجیان که بزرگ ترین افتخار و بهترین منصب ها بود، از راه ارث، به خاندان پیامبر رسید.
درباره نیاکان و اجداد رسول خدا صلی الله علیه و آله این نکته مهم است که همگی یگانه پرست بوده و از شرک و بت پرستی به دور بودند. در این زمینه آمده است: «به نظر شیعه، ایمان آمنه، ابوطالب و عبداللّه و تمام نیاکان پیامبر تا حضرت آدم قطعی و مسلم است».
نام های پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن

در حدیث گهرباری از امام باقر علیه السلام آمده است که: پیغمبر صلی الله علیه و آله ده نام داشت؛ پنج نام در قرآن آمده و پنج نام در غیر آن است. نام هایی که در قرآن آمده عبارت است از: محمد، احمد، عبداللّه ، یس، و نون. برخی از علما نیز از قرآن مجید، چهارصد نام برای آن حضرت ذکر کرده اند که مشهورترین آن ها عبارت است از: شاهد، شهید، بشیر، داعی، رحمة للعالمین، رسول اللّه ، خاتم النبیین، نبیّ، اُمّی، رئوف و رحیم.
نام های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از نام خدا

جابربن عبداللّه انصاری روایت کرده که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: من شبیه ترین مردم به حضرت آدم هستم و حضرت ابراهیم، شبیه ترین مردم به من بود. هم چنین حق تعالی نام مرا در تورات و انجیل بسیار یاد کرده و کلام خود را به من تعلیم نموده، نام مرا از نام های بزرگوار خود برگرفته است. او محمود است و مرا محمد نام نهاده. در تورات هم مرا «احید» نامید؛ زیرا به واسطه توحید و یگانه پرستی، جسدهای امت من بر آتش جهنم حرام گردیده است. در کتاب مقدس ترسایان مرا «احمد» نامید؛ زیرا من در میان آسمان محمودم و امت من حمد کنندگان اند. در زبور هم مرا «ماحی» نامید؛ زیرا به سبب من، زمین عبادت بت ها را محو می کند. در قرآن نیز مرا «محمد» نامید؛ زیرا در قیامت همه امت ها مرا ستایش خواهند کرد، چون در روز قیامت، هیچ کس جز به اذن من شفاعت نخواهد کرد.
<H3>اخلاق کودکی پیامبر صلی الله علیه و آله

پیامبر صلی الله علیه و آله به رغم آن که از نعمت پدر و مادر بی بهره بود، همواره رفتار و منشی شایسته از خود نشان می داد. او در نظافت و پاکیزگی بی نظیر بود، لباس تمییز،موهای شانه زده، دهان خوشبو و بوی خوش حضرت، از ویژگی های برجسته رسول خدا به شمار می آمد.
آن حضرت هیچ گاه در غذا خوردن شتاب نمی کرد و مانند بیشتر کودکان، حرص و ولع نمی ورزید و خود را به غذای اندک قانع می ساخت، و این تربیت عالی، آن گونه بود که در شرایط دشوار گرسنگی و تشنگی، هرگز شکوه و گلایه ای بر زبان جاری نمی ساخت.
پیامبر صلی الله علیه و آله از منظر امام خمینی رحمه الله

رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران درباره عبادت پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود: «حضرت ختمی مرتبت، به قدری ریاضت کشید و قیام در مقابل حق کرد که قدم های مبارکش ورم کرد و از طرف ذات مقدس حق آیه نازل شد که: ای رسول خدا! ما قرآن را از آن جهت برای تو نازل نکردیم که (از کثرت عبادت خدا و جهد در هدایت خلق) خویشتن را به رنج درافکنی. در شدت شفقت و رأفت آن بزرگوار بر همه عائله بشری بس است آیه شریفه اول سوره شعراء که فرمود: ای رسول خدا! تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که می خواهی جان عزیزت را از غم این که ایمان نمی آورند هلاک سازی. سبحان الله! تأسف به حال کفار و علاقه مندی به سعادت بندگان خدا، کار را چقدر بر رسول خدا تنگ نموده که خدای تعالی او را تسلیت دهد و دل لطیف او را نگهداری کند که از شدت همّ و حزن به حال این جاهلان بدبخت، دل آن بزرگوار پاره شد و قالب تهی کرد».
تواضع پیامبر صلی الله علیه و آله در کلام امام

معمار گران قدر انقلاب اسلامی ایران، درباره تواضع رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «رسول خدا که عملش از وحی الاهی مأخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیّات میلیون ها بشر داشت. تمام عادات جاهلیت و ادیان باطله را زیر پاگذاشت و نسخ جمیع کتب کرد و ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد؛ سلطان دنیا و آخرت و متصرّف در تمام عوالم بود] و[ تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می شد، پایین می نشست. روی زمین طعام میل می فرمود و روی زمین می نشست و می فرمود: من بنده ای هستم، می خورم مثل خوردن بنده، و می نشینم مثل نشستن بنده».
سیمای نبوی در کلام رهبری

رهبر معظم انقلاب اسلامی، درباره وجود گران قدر پیامبر اسلام فرموده اند: «نبیّ مکرم اسلام، جدای از خصوصیات معنوی و نورانیت و اتصال به غیب، و آن مراتب و درجاتی که امثال بنده از فهمیدن آن ها حتی قاصر هستیم، از لحاظ شخصیت انسانی و بشری، یک انسان فوق العاده، طراز اول و بی نظیر است. یک شخصیت عظیم، با ظرفیت بی نهایت و با خلق و رفتار و کردار بی نظیر، در صدر سلسله انبیا و اولیا قرار گرفته است و ما مسلمانان موظف شده ایم که به آن بزرگوار اقتدا کنیم. ما باید به پیامبر اقتدا و تأسّی کنیم، نه فقط در چند رکعت نماز خواندن؛ در رفتارمان، در گفتارمان، در معاشرت و معالمه مان هم باید به او اقتدا کنیم، پس باید او را بشناسیم. خدای متعال، شخصیت روحی و اخلاقی آن بزرگوار را در ظرفی تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را به دوش حمل کند».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از نگاه شهید مطهری رحمه الله

شهید مرتضی مطهری رحمه الله در زمینه برخورد و معاشرت پیامبر اسلام می نویسد: «ایشان در معاشرت با مردم، مهربان و گشاده رو بود. در سلام به همه، حتی کودکان و بردگان پیشی می گرفت. پای خود را جلو هیچ کس دراز نمی کرد و در حضور کسی تکیه نمی نمود. غالبا دو زانو می نشست.... اگر سه روز یکی از اصحاب را نمی دید، سراغش را می گرفت؛ اگر مریض بود، عیادت می کرد و اگر گرفتاری داشت، کمکش می نمود. در مجالس، تنها به یک فرد نگاه نمی کرد و یک فرد را طرف خطاب قرار نمی داد، بلکه نگاه های خود را در میان جمع تقسیم می کرد». آن شهید بزرگوار درباره نظافت حضرت محمد صلی الله علیه و آله می فرماید: «ایشان به نظافت و بوی خوش، علاقه شدید داشت؛ هم خودش رعایت می کرد و هم به دیگران دستور می داد. به یاران و پیروان خود تأکید می نمود که بدن و خانه خویش را پاکیزه و خوشبو نگه دارند، به خصوص روزهای جمعه وادارشان می کرد غسل کنند و خود را معطر کنند، آن گاه در نماز جمعه حضور یابند».
برتری پیامبر بر همه پیامبران

پیامبران الاهی در مقام و منزلت واحدی نیستند، بلکه جایگاه گوناگونی در پیشگاه خداوند دارند و در میان آنان، حضرت محمد صلی الله علیه و آله از همه برتر است. برای برتری پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله ، شاخص های فراوانی آورده اند که در ذیل به دو مورد از آنان اشاره می کنیم:
1. بشارت های انبیای گذشته: امام باقر علیه السلام در این زمینه می فرماید: «پیغمبران همواره به آمدن محمد صلی الله علیه و آله مژده می دادند تا آن که خداوند حضرت مسیح را مبعوث کرد و او به رسالت محمد صلی الله علیه و آله بشارت داد».
2. رهاورد آسمانی: کتاب آسمانی پیامبر اسلام قرآن است و آن حضرت در این زمینه فرموده اند: «برتری قرآن بر دیگر سخنان، مانند برتری خداوند بر آفریدگان اوست». حال که قرآن مجید برتر از کتاب های آسمانی دیگر است، آورنده آن نیز برتر از انبیای پیشین می باشد.
ادب و اخلاق پیامبر صلی الله علیه و آله

پیامبر گرامی اسلام، متانت و ادب ویژه ای نسبت به دیگران ابراز می کرد؛ هر کس آن حضرت را صدا می زد، پاسخ می فرمود: «لبیک». انس بن مالک می گوید: ده سال در خدمت رسول خدا بودم، اما یک بار نشد که حضرت درباره کاری که انجام می دادم، مرا باز خواست کند و بگوید چرا انجام دادی یا برای کاری که ترک کردم بفرماید: چرا انجام ندادی؟
غمخواری دیگران

از آن جا که حضرت محمد صلی الله علیه و آله به غم فقدان پدر و مادر مبتلا شده بود، از توجه به بی پناهان غفلت نورزید و آن را فرهنگی همگانی تبدیل کرد و فرمود: «یتیمان را نوازش کنید و غریبان را ارج بنهید؛ زیرا خودم در کودکی به درد یتیمی، و در بزرگی به رنج غریبی دچار گشتم». هم چنین می فرمود: «هر کس یتیمی را سرپرستی کند و بپروراند، در آخرت، با من درجه همسان خواهد داشت».
خنده پیامبر صلی الله علیه و آله

انس بن مالک می گوید: من در حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بودم که یک نفر بیابان نشین آمد و عبای آن حضرت را گرفت و محکم کشید، به طوری که حاشیه آن عبا، گردن آن حضرت را خراشید. مرد عرب با گستاخی گفت: ای محمد! از مال خدا که در نزد تو هست، براین دو شترم بارکن تا ببرم؛ چرا که این اموال نه مال توست، نه مال پدرت. پیامبر اکرم اندکی سکوت کرد و سپس فرمود: مال، مال خداست و من بنده خدا هستم. آن گاه فرمود: ای اعرابی! آسیبی که به من رساندی، به تو برسانم؟ مرد گفت: نه، زیرا تو، بدی را با بدی جواب نمی دهی. پیامبر صلی الله علیه و آله از سخن او خندید و سپس دستور داد بر یکی از شتران او جو و بر دیگری خرما بار کردند و به او دادند.
راه و رسم زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله

در کتاب ارزشمند نهج البلاغه درباره روش زندگی نبیّ مکرم اسلام آمده است: «به پیامبر پاکیزه و پاکت اقتدا کن که راه و رسم او، الگویی است برای الگو طلبان و مایه فخرو بزرگی است برای کسانی که خواهان بزرگواری باشند. محبوب ترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام برجایگاه قدم او نهد. همانا پیامبر ـ که درود خدا بر او باد ـ بر روی زمین می نشست و غذا می خورد و با دست خود کفش خویش را وصله می زد.... پیامبر دل از دنیا برید و یادش را از جان خود ریشه کن کرد و همواره دوست داشت جاذبه های دنیا از دیدگانش پنهان ماند و امید ماندن در دنیا نداشته باشد. یادِ دنیا را از جان خویش بیرون کرد و دل از دنیا برکند و چشم از دنیا پوشاند. پس پیروی کننده باید از پیامبر پیروی کند و به دنبال او راه رود و قدم بر جای قدم او بگذارد؛ وگرنه از هلاکت ایمن نمی باشد که همانا خداوند، محمد صلی الله علیه و آله را نشانه قیامت و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کیفر جهنم قرار داد».
لباس و پوشش در سیره نبوی

ساده پوشی به عنوان یکی از مظاهر ساده زیستی و رهایی از تعلقات مادی است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این گونه به دنیا می نگریست و هرگز ارزش را در لباس نمی دید. آن حضرت، هم به سلامت و عافیت جسمی، هم به سادگی، و هم به نوع سالم تر پارچه لباس توجه داشت و لباس پنبه ای مورد علاقه آن حضرت بود. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «لباس پنبه ای بپوشید؛ چرا که لباس پیامبر خداست». رنگ سبز، رنگ مورد پسند پیامبر برای لباس بود، ولی بیشتر لباس های حضرت سفید بود و می فرمود: «لباس سفید را بر زندگان بپوشانید و مردگان خویش را هم با پارچه سفید کفن کنید». اما رنگ سرخ، رنگی بود که پیامبر آن را برای لباس نمی پسندیدند.
آداب لباس پوشی در سیره نبوی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هرگاه پیراهن می پوشید، ابتدا سمت راست را بر تن می کرد و به هنگام درآوردن جامه از سمت چپ آغاز می نمود. آن حضرت انجام کار با دست راست و شروع از این سمت را در همه کارهایش، از جمله پوشیدن لباس و کفش و شانه کردن مو دوست داشت و درباره لباس می فرمود: «هر کس در دنیا لباس شهرت بپوشد (یعنی لباسی بپوشد که به خاطر آن انگشت نما شود)، خدا در روز قیامت لباس ذلت و خواری بر او می پوشاند».
اخلاق خانوادگی پیامبر صلی الله علیه و آله

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همواره به نیکی کردن به همسر سفارش می کرد و می فرمود: «بهترینِ شما کسی است که با همسرش خوش رفتارتر باشد و من از تمام شما در برخورد با همسرانم خوش رفتارترم». حضرت، کفش خود را وصله می کرد، پوشاک خویش را می دوخت، گوسفندان و شترها را می دوشید و در همه کارها به اهل خانه کمک می کرد. آری، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با همه عظمت و موقعیت ممتازش در منزل کار می کرد و به نگهداری و پرستاری از کودکان می پرداخت.
توصیه پیامبر درباره پدر و مادر

شخصی به خدمت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول الله! بسیار به جهاد رغبت دارم. حضرت فرمود: در راه خدا جهاد کن که اگر کشته شوی، نزد خدا زنده خواهی بود و در بهشت روزی خواهی یافت، و اگر بمیری مُزدت با خداست، و اگر زنده برگردی، از گناهان به در می آیی، مانند روزی که از مادر متولد شده ای. آن فرد گفت: یا رسول اللّه ! پدر و مادر پیری دارم که با من انس دارند و نمی خواهند من از ایشان جدا شوم. حضرت فرمود: «خدمت پدر و مادر خود باش. به حق آن خداوندی که جانم به دست قدرت اوست، انسی که ایشان در یک شبانه روز با تو داشته باشند، بهتر از یکسال جهاد کردن در راه خداست».
سفارشی مختصر

ابوایوب انصاری به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید و گفت: یا رسول اللّه ! مرا توصیه ای مختصر فرمایید تا آن را به خاطر سپرده، عمل نمایم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: پنج چیز را به تو سفارش می کنم: از آن چه در دست مردم است، نا امید باش، چه این که این عمل، عین بی نیازی است؛ از طمع بپرهیز، زیرا طمع، فقرِ حاضر است؛ نمازت را چنان بخوان که گویا آخرین نماز توست و چندان زنده نخواهی ماند که نماز بعدی را بخوانی؛ از انجام کاری که بعدا به ناچار از آن پوزش می طلبی، بپرهیز؛ و برای برادرت همان چیزی را دوست بدار که برای خودت دوست می داری.
همکاری پیامبر در فعالیت های اجتماعی

هنگامی که مسجد قبا، نخستین مسجد در تاریخ اسلام ساخته می شد، پیامبر صلی الله علیه و آله نیز همدوش دیگر مسلمانان کارمی کرد. آن حضرت سنگ های کوچک و بزرگ را برمی داشت و به محل ساختن مسجد می برد، به طوری که گرد و خاک سنگ ها در بدن مبارک آن حضرت کاما نمایان بود و حکایت از سخت کوشی ایشان داشت. گاهی فردی از اصحاب به نزدش می آمد و التماس می کرد که: یا رسول اللّه ! پدر و مادرم فدای تو باد، اجازه بده سنگ و خاک را من ببرم و به جای شما کار کنم، ولی رسول خدا می فرمود: نه، تو هم سنگ دیگری بردار. هم چنین حضرت در تأسیس ساختمان مسجد النبی، علاوه بر راهنمایی مسلمانان در طرحْ ریزی بنای مسجد، در کنار اصحاب کار می کرد و آن چنان از جان و دل کارهای ساختمانی را انجام می داد که مسلمانان تحت تأثیر قرار می گرفتند.
نیکی به همسایه

از مواردی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سخنان متعدد و موقعیت های گوناگون مورد تأکید و توجه قرار می داد، نیکی به همسایه بود. آن حضرت به مسلمانان توصیه می کرد که: «اگر خواستار آن هستید که پروردگار و فرستاده اش شما را دوست بدارند،.. با همسایگان خود به نیکی رفتار کنید». هم چنین ایشان چهار چیز را عامل زیادی رزق و روزی دانسته اند: خوش خلقی، خوش رفتاری با همسایگان، امتناع از آزار مردم و کاهش بی قراری و نگرانی در هنگام ناملایمات و عوامل اندوه آور روزگار.
حدّ همسایگی

اسلام برای همسایگان حقوق فراوانی قائل شده و حتی در کلام گُهرباری از امام صادق علیه السلام ، یکی از اهداف بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله ، نیکی به همسایه معرفی شده است. ایشان فرموده اند: «رسول اکرم برای پرهیزکاری، اهتمام در دین، راستی در گفتار، ادای امانت، سجده طولانی و خوش رفتاری با همسایه مبعوث شد». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز می فرماید: «اگر خواستار آن هستید که پروردگار و فرستاده اش شما را دوست بدارند، وقتی امانتی به شما سپردند، آن را ادا کنید، و در سخن و گفتار، صداقت را در نظر داشته باشید، و هم چنین با همسایگان خود به نیکی رفتار کنید». رسول گرامی اسلام در خصوص حدّ همسایگی هم فرموده است: «تا چهل خانه از رو به رو، پشت سر، طرف راست و طرف چپ، همسایه محسوب می گردد».
نکوهش افراد سست عنصر

رسول اکرم صلی الله علیه و آله هنگامی که به جوانان می رسید و با آنان احوال پرسی می نمود و از وضعیت زندگی و شغلشان می پرسید، اگر در جواب گفته می شد که وی بیکار است و هیچ گونه شغلی ندارد، ناراحت می شد و می فرمود: فرد بیکار در نظرمن ارزشی ندارد. اطرافیان می پرسیدند: یا رسول اللّه ! چرا این افراد را دوست نمی دارید؟ پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود: «زیرا اگر مؤمن شغلی نداشته باشد که با آن امرار معاش کند، برای گذران زندگی، ازدین خود خرج می کند».
اهمیت کار از منظر رسول اکرم صلی الله علیه و آله

در سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، فعالیت های اقتصادی ارزش بالایی دارد. آن حضرت کارگران و تولیدکنندگان در عرصه اقتصادی را چنان تشویق می کند که در طول تاریخ جوامع بشری، هیچ فرقه و مذهبی، چنین جایگاهی برای اساسی ترین رکن جامعه، یعنی تأمین کنندگان حیاتی ترین کالای اقتصادی قائل نشده اند.
انس بن مالک می گوید: هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله از جنگ تبوک برمی گشت، یکی از کارگران مدینه به استقبال ان حضرت آمد، هنگامی که رسول خدا با او دست داد، لمس دست های زبر و خشن مرد انصاری، حضرت را تحت تأثیر قرار داد و از او پرسید: چرا دست های تو این چنین کوفته و خشن می باشد؟ مرد عرضه داشت: یا رسول اللّه ! این خشونت و زبری، بر اثر کار با بیل و طناب است که به وسیله آن مخارج خود و خانواده ام را تأمین می کنم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دست او را بوسید و فرمود: «این، دستی است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد».
فضیلت های صلوات

براساس آیات و روایات فراوانی که در قرآن و منابع روایی شیعه و سنی وجود دارد، برای ذکر صلوات بر پیامبر و خاندان آن حضرت، فواید بسیاری شمرده شده است. مهم ترین این فواید عبارت است از:
1. موجب رضای خدا می شود؛
2. سبب خشنودی و رضایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است؛
3. شفاعت نبی اکرم را به دنبال دارد؛
4. موجب می شود تا پیامبر هدیه ای از بهشت برای فرستنده صلوات بفرستد؛
5. موجب کفاره گناهان افراد می شود؛
6. تأمین کننده و کفایت کننده حاجات در دنیا و آخرت است.
در مکتب خاتم النّبیین

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: هنگامی که نام کسی را محمد گذاشتید، به او بد نگویید. اگر حاجتی پیش شما آورد، مأیوسش برنگردانید و او را نزنید. مبارک باد خانه ای که در آن محمد است! مبارک باد مجلسی که در آن محمد است! مبارک باد دوستانی که در میان آنان محمد نامی است.
امام صادق علیه السلام از پدران خویش روایت کرده که رسول خدا نهی می کرد که مردان، در لباس پوشیدن خود را شبیه زنان سازند، و نهی می کرد که زنان، در لباس شبیه مردان شوند.
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: چهار دسته اند که من در روز قیامت شفیع آن ها هستم: یاری دهنده اهل بیتم؛ برآورنده حاجات اهل بیت به هنگام ناچاری؛ دوستدار اهل بیتم به قلب و زبان؛ و دفاع کننده از اهل بیتم با دست و عمل.
از او بیاموزیم

بیایید یک باردیگر به خانه محمد صلی الله علیه و آله بازگردیم و از او و خاندانش بیاموزیم:
چگونه اندیشیدن را،
چگونه خواستن را،
چگونه دیدن را،
چگونه گفتن را، چه سان شنیدن را،
چگونه زیستن و چگونه مردن را،
محبت را، اخوت را، حکومت را، امانت را،
تلاوت را، صبوری را، استقامت و مدارا را،
زهد و پارسایی را، و جهاد و عزت و شهادت را.
محمّد

بَیاض صبح از روی محمد سواد شب زگیسوی محمد مشام عالم امکان و هستی معطر گشته از بوی محمد اساس عدل و میزان دو عالم بُوَد سنگ ترازوی محمد به گوش جان شنو ای دل که باشد جهان، درهای و در هوی محمد رَدای خاتم پیغمبری خوش سزد برقَدّ دلجوی محمد خلیل بت شکن می آید از شوق که بوسد دست و بازوی محمد به نازم شأن والایش که جبریل نهاده سر به زانوی محمد نهان اسرار حق را بین که گشته عیان از هر سرِ موی محمد چه خوش باشد نماز وحدت اما به محراب دو ابروی محمد وحیده مهدویان

</H3>
پدیدآورنده: طیّبه چراغی

منبع:?????? ???????(????? ?????? ????? ????? ??? ???? ???? ? ???)
 
آخرین ویرایش:
گزیده ای از زندگی امام جعفر صادق علیه السلام


جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب عليهم السلام، ششمين امام شيعيان، و پنجمين امام از نسل امير المؤمنين (ع) كنيه او ابو عبد الله و لقب مشهورش «صادق‏» است. لقبهاى ديگرى نيز دارد، از آن جمله صابر، طاهر، و فاضل. اما چون فقيهان و محدثان معاصر او كه شيعه وى هم نبوده‏اند، حضرتش را به درستى حديث و راستگويى در نقل روايت‏بدين لقب ستوده‏اند، لقب صادق شهرت يافته است و گرنه امامى را كه منصوب از طرف خدا و منصوص از جانب امامان پيش از اوست، راستگو گفتن آفتاب را به روشن وصف كردن است. كه:
مدح تعريف است و تخريق حجاب فارغ است از شرح و تعريف آفتاب مادح خورشيد مداح خود است كه دو چشمم روشن و نامر مد است (1)
ابن حجر عسقلانى او را چنين وصف مى‏كند: الهاشمى العلوى، ابو عبد الله المدنى الصادق (2) و هم او نويسد ابن حبان گويد در فقه و علم و فضيلت از سادات اهل يت‏بود. (3)
ولادت او ماه ربيع الاول سال هشتاد و سوم از هجرت رسول خدا (ص) ، و در هفدهم آن ماه بوده است. ولى بعض مورخان و تذكره نويسان ولادت حضرتش را در سال هشتادم از هجرت نوشته‏اند (4) و در ماه شوال سال صد و چهل و هشت هجرى به ديدار پروردگار شتافت. (5) مدت زندگانى او شصت و پنج‏سال بوده است. (6)
ابن قتيبه نويسد: جعفر بن محمد، كنيه او ابو عبد الله است و جعفريه بدو منسوب‏اند به سال يكصد و چهل و شش در مدينه درگذشت. (7)
از آغاز ولادت تا هنگام رحلت اين امام بزرگوار، ده تن از امويان به نامهاى: عبد الملك پسر مروان، وليد پسر عبد الملك (وليد اول) ، سليمان پسر عبد الملك، عمر پسر عبد العزيز، يزيد پسر عبد الملك (يزيد دوم) ، هشام پسر عبد الملك، وليد پسر يزيد (وليد دوم) ، يزيد پسر وليد (يزيد سوم) ، ابراهيم پسر وليد و مروان پسر محمد، و دو تن از عباسيان ابو العباس، عبد الله پسر محمد معروف به سفاح و ابو جعفر پسر محمد معروف به منصور بر حوزه اسلامى حكومت داشته‏اند. آغاز امامت امام صادق (ع) با حكومت هشام پسر عبد الملك و پايان آن، با دوازدهمين سال از حكومت ابو جعفر منصور (المنصور بالله) مشهور به دوانيقى مصادف بوده است. مدفن آن امام بزرگوار قبرستان بقيع است، آنجا كه پدر و جد او به خاك سپرده شده‏اند.
نام مادر او فاطمه يا قريبه دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر است و ام فروه كنيت داشته است.
مادر ام فروه اسماء دختر عبد الرحمان بن ابى بكر است.
امام صادق در باره مادرش فرموده است: مادرم مؤمن، متقى و نيكوكار بود و خدا نيكوكاران را دوست مى‏دارد.
كلينى به اسناد خود از عبد الاعلى آورده است: ام فروه را ديدم متنكروار گرد كعبه طواف مى‏كرد و حجر الاسود را به دست چپ سود. مردى از طواف كنندگان بدو گفت: در سنت‏خطا كردى. ام فروه پاسخ داد ما از دانش تو بى‏نيازيم (9) و از اين پاسخ مى‏توان آشنايى او را به مسائل فقهى دريافت.
چنان كه مشهور است فرزندان آن حضرت ده تن بوده‏اند، هفت پسر به نامهاى اسماعيل، عبد الله، موسى، اسحاق، محمد، عباس و على و سه دختر به نامهاى ام فروه، اسماء و فاطمه.


منبع:(????? ?????? ?? ??????? ???? ???? (?
 
آخرین ویرایش:
images
images
images




روز ولادت ،روز میلاد ارزش هاست،ارزشهایی که زنده به گور می شد و اصالت هایی که در بستر احتضار رو به خاموشی می رفت.
در آن روز، بذر عشق و مهر ورزیدن و مهربان زیستن در دشت تفتیده دل ها پاشیده شد و هزاران هزار گل عاطفه از آن رویید. لبخند بر لب ها نشست دست گرم نوازش برسر یتیمان کشیده شد. شمشیر های خشونت زنگار گرفت و سفره محبت آغوش گشود. نوعدوستی بنیاد یافت و کینه توزی جان باخت. از چشمه چشم ها مهر جوشید و در دریای سینه ها عشق خروشید.
زندگی زیبا و بودن تماشایی شد. روز ولادت ، روز بارش برکت، روز سرافرازی انسان، روز برآمدن آواز های سپید و روز بوسه زدن بر چهره خورشید ، بر همه جهانیان مبارک باد.
 
آخرین ویرایش: