نظریه تعادل1

  • شروع کننده موضوع torobred
  • تاریخ شروع
T

torobred

Guest
فردريكو كا پريلي ( Frederico Caprilli) افسر جوان سوار نظام ارتش ايتاليا در سال 1868 متولد شد و در سال 1907 در گذشت . اين افسر موجد تحويل بزرگي در سوار كاري شد كه او را در رديف استادان بزرگ تاريخ اسب سواري قرارداد ودر مدت چهار سال آخر عمر , يعني پس از آزمايش كشف خود , طريقه جديد سواري را در مدرسه عالي سواري ايتاليا بنام( پين رولو (Pinerolo بشاگردان تعليم دا د و از آنجا كه طريقه اي مفيد و مناسب بود بتدريج در ممالك ديگر هم رايج شد ميتوان گفت اكنون در هر كشوري معمول و مجراست .

قبل از كاپريلي روش سوار كاري براين انديشه و عمل استوار بود كه طرز حركات اسب در موقع آزاد بودن هر چه باشد براي سواري دادن هر قد ر هم كه زمان بگيرد بايد طوري تعليم ببیند كه، در موقع لزوم بحالت جمع در آيد و توانائي پيداكند در حالت مختلف خود را با وزن سوار تطبيق دهد .

اين روش در عمل با اشكالاتي مواجه شد كه از جمله از نيروي واقعي اسب حداكثر استفاده نمی شد و گذشته براين خطراتي براي سوار و اسب بوجود ميآمد كه به آسيبهاي بدن ويا مرگ ميانجاميد . تكرار اين نوع ضايعات در ايتاليا به قدري زياد شد كه موجب نارضائي عامه شد و در محافل رسمي حتي در پارلمان با بحثهاي پر حرارت و انتقاد آميز بر آن شدند كه مسابقات خطر ناك را موقوف ويا محدود كنند .

بوجود آمدن چنين آثار و صحنه هائي كاپريلي را محرك شد كه به كشف علت وقوع حوادث بپردازد و چاره اي بينديشد . در نتيجه از بكار بردن نبوغ خود و آزمايشاتي كه شخصا” كرد موفق بيافتن روش سواري تازه اي شد و نتايج سودمند و مفيدي را چه از نظر پائين آوردن قابل توجه آمار ميزان ضايعات و چه از حيث وصول بمرز قدرت اسب بهنگام كار موجب شد .

در گذشته ها انتظار اين بود اسب خود را در موقع كار با سوار تطبيق دهد , كشف تازه كاپريلي بر اين پايه استوار شد كه در عمل سوار بايد خود را با اسب هم آهنگ كند , يعني در حالات مختلف چه در موقع پرش با جهش و يا سرعتها سوار مركز ثقل خود را با مركز ثقل اسب منطق و يا اقلاً خيلي به آ ن نزديك نگاهدارد . در اين حالت است كه اسب براي انجام دستورات سوار آزادي عمل دارد و ميتواند تا مرز قدرت خود پيش رود . اما آهنگ شدن سوار با اسب وايجاد آزادي كار براي ا و بدان معني نيست كه اسب بميل خود كار كند , بلكه بايد آنچه را كه سوار ميخواهد انجام دهد , و ظرافت كار در اين است كه سوار به اسب بفهماند چه بايد انجام دهد و سپس خود را با طريقه ا نجام كار اسب مطابقت دهد .

بدين طريق عملاً حاصل اين همكاري با صحت , سهولت و سرعت وصول بهدف همراه شد . در تجزيه و تحليل بيشتر اين حالت ذيلاً بشرح روش عملي اين همكاري مبادرت مي شود :

اگر ساده ترين حالت اسب د رحال توقف را ( بدون سوار ) در نظر بگيريم كه قائم روي چهار دست و پاباشد , گردن و سر هم د رامتداد ستون فقرات قرار داشته باشد , د راين وضع بدن بطور مساوي روي چهار دست و پا، مستقيم شده و مركز ثقل آن د رمنطقه پائين جدوگاه قراردا رد . د راين حال نمايانگر وزن عمودي بدن اسب خط مفروضي است كه ا ز اين نقطه بسطح زمين عمود شود . هنگاميكه سوار و زين روي گرده اسب باشد , محل نشست صحيح سوار درست كمي عقب نقطه مركز ثقل اسب و هرگاه بطور قائم و صحيح روي زين نشسته باشد نمايانگر وزن عموديش مفروضي است كه از مركز زين به سطح زمين عمود شود . با توجه به اين شرح و وضع معلوم شد كه در حال توقف بين مركز ثقل اسب و سوار فاصله ايست كه نتيجه آن ايجاد دو خط عمود مفروض و نمايانگر و وزن عمودي است . حال اگر اسب بجلو حركت كند به نسبت سرعت و حركتي كه انجام ميدهد مركز ثقلش بجلو و جلوتر ميرود و اگر سوار در وضع بدن خود تغييري ندهد و مانند وضع د رحال توقف اسب بماند مراكز ثقل از يكديگر دور و دورتر ميشوند و اين حال موجب ميشود كه جهش , پرش و حركت براي اسب مشكل شود .
 
بالا