مسابقات پرش جام گرامیداشت میراث فرهنگی !

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
baradar گفت:
akse avali va sevomi manam azizan.vali GOFTANIHA DARAD ke eishala barayetan khaham goft.
vali 100 afsoos :'(
برادر جان پینگلیشی ممنوع است، فارسی بنویسید
اگر صفحه کلید ندارید, یک سرچ انجام دهید داخا انجمن برای نرم افزار فارسی ساز
 

mahsima

Member
این عکس ها من رو یاد مسابقات قزوین میندازه(در قزوین وضع از این هم خراب تره)
 

Dr_Ghaffari

Active member
من هم به دوست و برادر خودم علی واحدی نیا خوش آمد می گویم ! به جرات می گویم یکی از معدود عاشقان اسب ایران است که هنوز می سوزد و می سازد ! صحبتهای او نیز بسیار شنیدنی و خواندنی خواهد بود ... من هم منتظرم !
روش او را نیز در رفتار با اسب بسیار می پسندم . شاید بسیاری از افرادی که او را می شناسند جبهه بگیرند که ای بابا غلط است اما خودشان غلطند !
 

علی واحدی

Active member
دادار جان عکس دومی آقای احمد سوقیان بود که از تهران میآمدند و از طرف باشگاه بهارستان میپریدند ???
 

DADAR

Member
ممنون داداش . . . ببخشید برادر . . :-X فکر میکنم اسبش هم اورانوس باشه ! ! ! درسته؟ ؟
 

ناشناس

Active member
اسب وسوار اولو نمیشناسم
عکس دوم احمد اسایل (عسایل)از تهران اومده با اسب آقای مسجدی میپره اسم اسب (سر فرانسیس)
عکس آخر که دستای سوار باز شده آقای علیرضا واحدینیا با اسب (ماه پیشونی)البته این اسب مبتدی میباشد مالک اسب هم آقای بهنوش محمدی میباشد.
 

ناشناس

Active member
♘ امیرحسین قاسمی ♞ گفت:
دکتر؟ چه کسانی این اسبها رو برای پرش آماده کرده اند؟ و آیا آموزش دیده خریداری شده بودند؟ فکر نکنم
چون اگر سوارم مبتدی باشه و اسب آموزش دیده خود اسب براحتی میپره از روی مانع
عکس اول بیشتر شبیه rodeo هست تا پرش
اسب دوم که احمد سوقیان پریده آقای مسجدی با هاش کارکرده.اسب اخریه م از اول اول علی واحدینیا باهاش کار کرده
 

علی واحدی

Active member
در هر حال از تمام اعضا بخاطر اشتباهاتم عذرخواهی میکنم و بیشتر از اسبهایم. سالها پیش در شیراز روزگاری بود. یادش بخیر خیلی خوب بود. همه با هم رفیق و همراه و مشوق. ولی اکنون بجای آنروزها روزهایی آمده که رقبای نازنین از هیچ کاری حتی زدن اسب رقیب فروگزاری نمیکنند. دستشان درد نکند و لی عاقبتشان بخیر نخواهد شد. انسانی که نجیبترین حیوان جهان و زبان بسته را برای رقابت بزند بویی از انسانیت نبرده است. این کارها 20 سال پیش در کرمان و همدان و تهران و ... مد بوده.
 

علی واحدی

Active member
آره دادار جان همون اورانوس خودمونه. یاد و خاطرات باشگاه همیشه زنده [size=10pt]داماسب [/size] بخیر و ماندنی.
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
baradar گفت:
آره دادار جان همون اورانوس خودمونه. یاد و خاطرات باشگاه همیشه زنده [size=10pt]داماسب [/size] بخیر و ماندنی.
برادر جان برای پاسخ دادن به یک مطلب خاص از نقل قول استفاده کنید
 

علی واحدی

Active member
inaz گفت:
این عکس ها من رو یاد مسابقات قزوین میندازه(در قزوین وضع از این هم خراب تره)
سلام. میتونم بدونم که تو قزوین چند باشگاه سوارکاری هست و امکاناتشون چجوریه و مربی خوب دارند؟ و ببخشید شما خانومی را در قزوین بنام زهره حاجیلو میشناسید که تو کار اسب باشن؟
 

mahsima

Member
زهره نه ولی الهه و الناز هاجعلیلو میشناسم
زهره میرضایی میشناسم
چهار تا باشگاه داریم
مربی : آقای عزت اله وجدانی.آقای رحیمی.آقای خوانساری.آقای فرد.آقای حبیبی...دیگه نمی دونم البته فکر کنم آقای حبیبی دیگه نمیان ایشون مربیه باشگاه ژاله بودن آقای وجدانی ورحیمی باشگاه اسپریس هستند
 
درسته اقای حبیبی تو مسابقه با بچه های قزوین کار میکرد.
inaz گفت:
زهره نه ولی الهه و الناز هاجعلیلو میشناسم
زهره میرضایی میشناسم
چهار تا باشگاه داریم
مربی : آقای عزت اله وجدانی.آقای رحیمی.آقای خوانساری.آقای فرد.آقای حبیبی...دیگه نمی دونم البته فکر کنم آقای حبیبی دیگه نمیان ایشون مربیه باشگاه ژاله بودن آقای وجدانی ورحیمی باشگاه اسپریس هستند
 

علی واحدی

Active member
دلیل عکس سوم که دستهام باز شده

نتایج مسابقه:
رده ی مبتدی: 1-پوریا ذنوبی
رده بزگسال: 1-علی چوءدری با اسب بوژست 2-علی واحدی نیا 3-خانوم بانی

این موانع یه مانع دیستانس 3 تایی بود که مانع اول یک اپرایت و سه گام بعد یه آپرایت دیگه و 2 گام بعد یه اکسر گردن کلفت 120 در 140 بود. روی مانع دوم تعادل اسبم بهم ریخت و برای اینکه بهش دستجلو بدم دستجلو رو ول کردم و برای مانع آخر تا اومدم دستجلو رو جمع کنم دیر شده بود و آخر دستجلو اومد تو دستم که اگر دقت کنید با دو انگشت انتهای دستجلو رو گرفتم و مانع آخر رو فقط با نشست و ساق تونستم رد کنم. تا کور شود هر آنکس که نتوان دید:laughingsmiley:
 

SPIRIT

New member
این موانع یه مانع دیستانس 3 تایی بود که مانع اول یک اپرایت و سه گام بعد یه آپرایت دیگه و 2 گام بعد یه اکسر گردن کلفت 120 در 140 بود. روی مانع دوم تعادل اسبم بهم ریخت و برای اینکه بهش دستجلو بدم دستجلو رو ول کردم و برای مانع آخر تا اومدم دستجلو رو جمع کنم دیر شده بود و آخر دستجلو اومد تو دستم که اگر دقت کنید با دو انگشت انتهای دستجلو رو گرفتم و مانع آخر رو فقط با نشست و ساق تونستم رد کنم. تا کور شود هر آنکس که نتوان دید:laughingsmiley:

من خودم با خانواده رفته بودیم مسابقه رو تماشا کنیم آقای واحدی درست میگن روی مانع یکی مونده به آخر نمیدونم چی شد که نزدیک بود خودشون با اسبشون به زمین بخورن ولی بخیر گذشت و مانع رو انداختن و بسختی خیلی زیادی مانع آخر رو رد کردن.
 

ناشناس

Active member
در هر حال از تمام اعضا بخاطر اشتباهاتم عذرخواهی میکنم و بیشتر از اسبهایم. سالها پیش در شیراز روزگاری بود. یادش بخیر خیلی خوب بود. همه با هم رفیق و همراه و مشوق. ولی اکنون بجای آنروزها روزهایی آمده که رقبای نازنین از هیچ کاری حتی زدن اسب رقیب فروگزاری نمیکنند. دستشان درد نکند و لی عاقبتشان بخیر نخواهد شد. انسانی که نجیبترین حیوان جهان و زبان بسته را برای رقابت بزند بویی از انسانیت نبرده است. این کارها 20 سال پیش در کرمان و همدان و تهران و ... مد بوده.


ببخشید علی جون چه زمانی رقبا اسب های یکدیگر را قبل از مسابقه میزدند .بهتره توضیح دهید تا ما هم بدانیم اخه من این مورد رو ندیدیم هنوز /البته شاید هم زمانی بوده که من داخل باشگاه شما فعالیت نداشتم.
 

علی واحدی

Active member
ببخشید علی جون چه زمانی رقبا اسب های یکدیگر را قبل از مسابقه میزدند .بهتره توضیح دهید تا ما هم بدانیم اخه من این مورد رو ندیدیم هنوز /البته شاید هم زمانی بوده که من داخل باشگاه شما فعالیت نداشتم.

این موضوع مربوط به زمانهای بسیار دوره و قراره در سایت دیگر وارد حاشیه نشویم و بهتر است که بیشتر روی مسائلی بحث شود که بار علمی داشته باشند. پس بهتر است ادامه داده نشود.
 
بالا