رسريال «اسب سياه» كه قهرمان اصلي آن يك نوجوان است از شبكه 2 سيما در حال پخش است
مترجم: كيكاووس زياري
برگرفته از: سايت آي ام دي بي
مجموعه تلويزيوني «اسب سياه» كه قصه آن به صورت يك فيلم سينمايي هم درآمده است، با نگاهي به چند قصه و نوول والتر فارلي نويسنده سرشناس قصه هاي نوجوانانه ساخته شده است. اين مجموعه اولين بار سال 1990 روي آنتن رفت و استقبال بينندگان (و بويژه قشر كودك و نوجوان) از آن باعث شد تا فصل هاي دوم و سوم آن هم در دستور توليد قرار گيرند و نمايش آن تا سال 1993 ادامه پيدا كند. محبوبيت اسب سياه در بين خانواده ها آن را نامزد دريافت جوايز مختلف مراسم هاي اهداي جوايز تلويزيوني كرد و از اين بين، چند جايزه اي هم نصيب آن كرد.
ميكي روني بازيگر قديمي سينما كه فعاليت هنري و بازيگري خود را از دوران كودكي شروع كرده بود، در سن پيري يكي از دو نقش اصلي مجموعه را بازي كرد. او در 57 اپيزود اسب سياه در نقش هنري ديلي ظاهر شد. همبازي او در اين 57 قسمت ريچارد يان كاكس نوجوان است. مجموعه تلويزيوني اسب سياه را با يكي دو كار سينمايي ديگر هم كه به همين نام است، نبايد اشتباه گرفت. يكي از اين فيلم ها، انيميشني است كه كمپاني دريم وركز تهيه كرده و به جز نام آن، هيچ وجه مشترك ديگري با قصه هاي والتر فارلي ندارد. همان طور كه بينندگان اصلي اين مجموعه كودكان و نوجوانان هستند، خط اصلي قصه آن هم درباره ماجراجويي هاي يك پسربچه و اسب سياهي است كه هميشه همراه اوست.
اهلي كردن اسب وحشي
خط اصلي قصه مجموعه به گفته منتقدان تلويزيوني، تا حدودي شبيه يك بازي شطرنج است. با اين حال، همين منتقدان آن را كاري لذتبخش و سرگرم كننده ارزيابي كرده اند. به همين دليل است كه عموم بچه ها از طرفداران زياد و پر و پا قرص اين مجموعه (و اسب سياه آن در كل) بوده اند. هنري ديلي شخصيت اصلي قصه مجموعه يك پرورش دهنده قديمي اسب است كه به آلك نوجوان كمك مي كند تا يك اسب مرموز را تربيت و اهلي كند. در كنار اهلي كردن اين اسب در يك جزيره دوردست صحرايي، يكسري اتفاقات و ماجراها براي اين دو به وجود مي آيد. آنها اين ماجراجويي ها را با كمك يك شخصيت ديگر (يك دختر فرانسوي كانادايي تبار به نام نيكول) انجام مي دهند. در عين حال، نيكول كه در اصطبل كار مي كند در جستجوي پدر گمشده خود نيز است و بخشي از ماجراهاي مجموعه، اختصاص به مشكل او دارد. اسب آلك را با نام سياه صدا مي كنند كه اصليتي عربي دارد و پس از يك سري ماجراجويي به دست آلك رسيده است. اين دو همراه هم سختي ها و مشكلات زيادي را پشت سر گذاشته و حالابه صورت يك تيم 2 نفره درآمده و خود را آماده شركت در مسابقات اسب سواري مي كنند. هدف هر دوي آنها اين است كه طوفاني بزرگ به پا كنند. سياه به هيچ كس جز آلك اجازه سوار شدن بر پشت خود را نمي دهد و با آن كه روح او وحشي و رام نشده است، هيچ اسب ديگري توانايي ها و ظرفيت كاري او را ندارد. آيا او مي تواند تبديل به بهترين و سريع ترين اسب مسابقات حرفه اي جهان شود؟ اين سوالي است كه اپيزودهاي مختلف مجموعه قصد پاسخگويي به آن را دارند.
اين مجموعه خانوادگي ماجراجويانه محصول مشترك تلويزيوني كانادا، فرانسه و نيوزيلند است كه كل صحنه هاي آن در مناطق و لوكيشن هاي چشم انداز كشور كانادا فيلمبرداري شده است. سازندگان اسب سياه هيچ وقت رقم دقيق توليد آن را اعلام نكردند، ولي گفته مي شود جزو كارهاي كم خرج تلويزيوني است كه با بودجه اي متوسط ساخته شده است. والتر فارلي نويسنده اصلي فيلمنامه هاي تمام 57 اپيزود آن است. بجز داون ريچي و براد رايت كه دو همكار اصلي فارلي در كار نگارش فيلمنامه بودند، 4 فيلمنامه نويس ديگر هم تعدادي از اپيزودهاي مجموعه را نوشتند. برعكس بسياري از مجموعه هاي تلويزيوني كه چند كارگردان تعداد زيادي از اپيزودهاي آنها را كارگرداني مي كنند، كارگرداناني كه با اسب سياه همكاري كردند، حداكثر سازنده 2 يا 3 اپيزود آن بوده اند. به همين دليل، اين مجموعه از جمله كارهايي است كه تعداد بازيگران آن محدود و تعداد سازندگان آن زياد است! مايكل كابوري و پائولو بارزمن از جمله فيلمسازان مطرح تر تلويزيوني هستند كه با اين پروژه همكاري كردند.
آغاز ماجراهاي اسب سياه در كانادا
اسب سياه معروف ترين و پرفروش ترين كتاب والتر فارلي نويسنده است. بلافاصله پس از چاپ قصه هاي او، پيش بيني شد كه اين نوشته ها خيلي زود تبديل به يك كار تلويزيوني يا سينمايي خواهد شد. اولين جلد كتاب در سال 1941 منتشر و خيلي زود تبديل به يكي از آثار بسيار محبوب كودكان و نوجوانان شد. در اين نوول، شخصيت اسب سياه و دوست صميمي و مالك بعدي او آلك معرفي مي شوند. نوول هاي بعدي، شرح ماجراجويي هاي جذاب سياه و مالك نوجوان اوست. فارلي بعضي از اين نوول ها را با همكاري پسرش استيون نوشت. در هر جلد كتاب هاي تازه، آلك بزرگ تر مي شود و ماجراجويي هاي او و اسب سياهش شكل و حال و هواي تازه اي پيدا مي كنند. منتقدان تلويزيوني از اسب سياه به عنوان يكي از بهترين كارهايي اسم مي برند كه اين رسانه با حضور يك شخصيت حيواني در نقش اصلي تهيه و توليد كرده است. هم قبل و هم بعد از توليد و پخش اسب سياه مجموعه هاي زيادي ساخته شد كه خط اصلي قصه آن، پيرامون رابطه و دوستي يك كودك يا نوجوان با يك حيوان دست آموز بود، اما هيچ يك از آنها نتوانست موفقيت كلان اسب سياه را تكرار كند.
نكته: خط اصلي قصه مجموعه به گفته منتقدان تلويزيوني، تا حدودي شبيه يك بازي شطرنج است. با اين حال، همين منتقدان آن را كاري لذتبخش ارزيابي كرده اند
سازندگان اسب سياه در همان ابتداي توليد آن، اعلام كردند قصد ندارند صددرصد به قصه و حال و هواي نوول هاي فارلي وفادار بمانند و مي خواهند يك كار مستقل (و تا حد امكان متفاوت) ارائه كنند. برخي از منتقدان تلويزيوني مي گويند يكي از دلايل اصلي لغو توليد و پخش آن در سال 1993، همين مساله بوده است. با اين حال، مجموعه در زمان پخش خود با موفقيت بالايي روبه رو شد و ميليون ها بيننده را در سطح بين المللي جذب خود كرد و شبكه هاي تلويزيوني در كشورهاي مختلف جهان، بارها و بارها دست به پخش مجدد آن زدند. قصه مجموعه كه در اپيزودهاي اول در روستايي در كانادا رخ مي داد، در فصل هاي دوم و سوم، لوكيشن خود را وسيع تر كرد و سر از محيط هاي ديگر هم درآورد. مايكل گابوري يكي از كارگردانان مجموعه مي گويد او و همكارانش بيشتر از قصه نوول هاي فارلي، تحت تاثير فيلم سينمايي سال 1979 بودند كه صنعت سينما از اين قصه توليد كرد. به گفته او: «اين فيلم يك كار تميز و شسته رفته بود و جان مي داد كه هنگام توليد مجموعه مان از آن پيروي كنيم. احساس همه ما اين بود كه اگر چنين راهي را در پيش بگيريم، مي توانيم مجموعه اي جذاب و تماشايي و موفق خلق كنيم. وقتي اسب سياه ما روي آنتن رفت و نوع برخورد و استقبال تماشاگران را ديديم، به اين نتيجه رسيديم كه كارمان را درست انجام داده ايم».
اسب سياه در سينما
نسخه سينمايي سال 1979 را كارول بالارد كارگرداني كرد و اتفاقا ميكي روني در آن نقش تعليم دهنده اسب را بازي مي كرد و فرانسيس فوردكاپولاتهيه كننده آن بود. اين فيلم سال 2002 از سوي انجمن ملي فيلم آمريكا به عنوان يكي از آثار كلاسيك انتخاب و به كتابخانه كنگره اين كشور معرفي كرد. اين فيلم نامزد دريافت جوايز اسكار بهترين تدوين و بازيگر مرد نقش مكمل (ميكي روني) نيز شد و سال 1983 قسمت دوم آن ساخته شد.ميكي روني كه در سن 90 سالگي هنوز زنده است و هرچند وقت يك بار در مراسم ها و محافل عمومي ظاهر مي شود، مدتي قبل در مراسم پخش عمومي دي وي دي مجموعه اسب سياه شركت كرد. دو فصل اول و دوم مجموعه پخش موفقي در بازار دي وي دي داشته اند و فصل سوم آن قرار است تا چند ماه ديگر وارد بازار دي وي دي شود. استقبال تماشاگران سينما و تلويزيون از نسخه هاي كامل دي وي دي مجموعه هايي مثل لاست و فرار از زندان، تهيه كنندگان تلويزيوني را به فكر پخش دي وي دي محصولات قديمي تر خود انداخته است. ميكي روني در مراسم پخش فصل اول دي وي دي اسب سياه به يادآوري خاطرات خود از زمان توليد آن پرداخت و به شكلي دست و پا شكسته يكي دو خاطره تعريف كرد. در زمان توليد مجموعه، روني 70 سال داشت، ولي اطرافيان بازيگر مي گويند او با روحيه و انرژي بالادر نقش خود ظاهر شد و با پشتكار و علاقه اي كه از خودش در جريان كار فيلمبرداري نشان مي داد، به بقيه بازيگران و عوامل توليد، روحيه و انرژي مي داد. اين بازيگر فعاليت تلويزيوني خود را از همان سال هاي اول فعاليت هنري اش شروع كرد و در تعداد زيادي مجموعه و برنامه موفق و پربيننده ظاهر شد. وي اخيرا در سال 2009 به عنوان هنرمند مهمان در يك برنامه پربيننده تلويزيوني انگليسي حضور پيدا كرد.
اين بازيگر در ارتباط با مجموعه اسب سياه مي گويد: «مي دانستم كه بخش اصلي و عمده توجهات در اين مجموعه روي اسب سياه و كاراكتر نوجوان آن خواهد بود. نقش من به عنوان مربي تعليم دهنده اسب البته مهم بود، ولي همه توجهات معطوف آن دو بود. طبيعي بود كه چنين اتفاقي هم بيفتد. چه كسي دوست دارد يك مرد مسن را در نقش اصلي مجموعه اي ببيند كه يك اسب مسابقات اسب سواري در آن نقش محوري و تعين كننده را دارد؟ با اين حال، قصه مجموعه را دوست داشتم و سن و سالم هم به گونه اي بود كه ديگر بايد اين گونه نقش ها را مي پذيرفتم. خيلي دلم مي خواست كه در دوران كودكي و نوجواني ام بازي در چنين مجموعه اي به من پيشنهاد مي شد و نقش دوست صميمي اسب سياه را بازي مي كردم، اما در آن دوران چنين اتفاقي نيفتاد و كسي به من پيشنهاد بازي در چنين كاري را نداد! صحنه فيلمبرداري ما در كانادا خيلي خوب و لذت بخش بود. اسبي هم كه با آن كار مي كرديم اسب خيلي خوب و همراهي بود. مربي و تعليم دهنده اين اسب با او كاملاهمراه بود و يكديگر را خيلي خوب درك مي كردند. همين مساله كار ما را سر صحنه فيلمبرداري خيلي راحت تر مي كرد. من و او با هم تبديل به دوستاني صميمي شده بوديم. بدون حضور او سر صحنه، من نمي توانستم كاري انجام دهم. در حقيقت، من جلوي دوربين داشتم نقش اين مربي فداكار را ـ كه پشت صحنه تمام كارهاي مربوط به اسب سياه را انجام مي داد ـ بازي مي كردم. براي بازي در اين نقش، خيلي از او الهام گرفتم و روش و سبك كارش به صورت الگوي من براي ايفاي اين نقش در آمد.»
تهيه كنندگان اسب سياه از اواسط دهه هشتاد به فكر توليد مجموعه تلويزيوني آن افتادند و پيش توليد آن را در همان ايام شروع كردند.
آنها فرصت آن را پيدا كردند كه از همكاري مستقيم والتر فارلي پير استفاده كنند و فيلمنامه هاي اپيزودهاي مختلف آن را تا قبل از مرگ وي در سال 1989 آماده كار كنند. فارلي كه متخصص نوشتن قصه هايي با حضور اسب ها براي بچه ها بود، راهكارهاي اصلي را به تهيه كنندگان مجموعه ارائه كرد.
ميكي روني براي بازي در نقش تعليم دهنده اسب، حدود 6 ماه دوره ديد و براي انتخاب بازيگر نقش آلك نوجوان، سازندگان مجموعه به دنبال كسي بودند كه فن اسب سواري را هم در كنار فن بازيگري بلد باشد.
مترجم: كيكاووس زياري
برگرفته از: سايت آي ام دي بي
ميكي روني بازيگر قديمي سينما كه فعاليت هنري و بازيگري خود را از دوران كودكي شروع كرده بود، در سن پيري يكي از دو نقش اصلي مجموعه را بازي كرد. او در 57 اپيزود اسب سياه در نقش هنري ديلي ظاهر شد. همبازي او در اين 57 قسمت ريچارد يان كاكس نوجوان است. مجموعه تلويزيوني اسب سياه را با يكي دو كار سينمايي ديگر هم كه به همين نام است، نبايد اشتباه گرفت. يكي از اين فيلم ها، انيميشني است كه كمپاني دريم وركز تهيه كرده و به جز نام آن، هيچ وجه مشترك ديگري با قصه هاي والتر فارلي ندارد. همان طور كه بينندگان اصلي اين مجموعه كودكان و نوجوانان هستند، خط اصلي قصه آن هم درباره ماجراجويي هاي يك پسربچه و اسب سياهي است كه هميشه همراه اوست.
اهلي كردن اسب وحشي
خط اصلي قصه مجموعه به گفته منتقدان تلويزيوني، تا حدودي شبيه يك بازي شطرنج است. با اين حال، همين منتقدان آن را كاري لذتبخش و سرگرم كننده ارزيابي كرده اند. به همين دليل است كه عموم بچه ها از طرفداران زياد و پر و پا قرص اين مجموعه (و اسب سياه آن در كل) بوده اند. هنري ديلي شخصيت اصلي قصه مجموعه يك پرورش دهنده قديمي اسب است كه به آلك نوجوان كمك مي كند تا يك اسب مرموز را تربيت و اهلي كند. در كنار اهلي كردن اين اسب در يك جزيره دوردست صحرايي، يكسري اتفاقات و ماجراها براي اين دو به وجود مي آيد. آنها اين ماجراجويي ها را با كمك يك شخصيت ديگر (يك دختر فرانسوي كانادايي تبار به نام نيكول) انجام مي دهند. در عين حال، نيكول كه در اصطبل كار مي كند در جستجوي پدر گمشده خود نيز است و بخشي از ماجراهاي مجموعه، اختصاص به مشكل او دارد. اسب آلك را با نام سياه صدا مي كنند كه اصليتي عربي دارد و پس از يك سري ماجراجويي به دست آلك رسيده است. اين دو همراه هم سختي ها و مشكلات زيادي را پشت سر گذاشته و حالابه صورت يك تيم 2 نفره درآمده و خود را آماده شركت در مسابقات اسب سواري مي كنند. هدف هر دوي آنها اين است كه طوفاني بزرگ به پا كنند. سياه به هيچ كس جز آلك اجازه سوار شدن بر پشت خود را نمي دهد و با آن كه روح او وحشي و رام نشده است، هيچ اسب ديگري توانايي ها و ظرفيت كاري او را ندارد. آيا او مي تواند تبديل به بهترين و سريع ترين اسب مسابقات حرفه اي جهان شود؟ اين سوالي است كه اپيزودهاي مختلف مجموعه قصد پاسخگويي به آن را دارند.
اين مجموعه خانوادگي ماجراجويانه محصول مشترك تلويزيوني كانادا، فرانسه و نيوزيلند است كه كل صحنه هاي آن در مناطق و لوكيشن هاي چشم انداز كشور كانادا فيلمبرداري شده است. سازندگان اسب سياه هيچ وقت رقم دقيق توليد آن را اعلام نكردند، ولي گفته مي شود جزو كارهاي كم خرج تلويزيوني است كه با بودجه اي متوسط ساخته شده است. والتر فارلي نويسنده اصلي فيلمنامه هاي تمام 57 اپيزود آن است. بجز داون ريچي و براد رايت كه دو همكار اصلي فارلي در كار نگارش فيلمنامه بودند، 4 فيلمنامه نويس ديگر هم تعدادي از اپيزودهاي مجموعه را نوشتند. برعكس بسياري از مجموعه هاي تلويزيوني كه چند كارگردان تعداد زيادي از اپيزودهاي آنها را كارگرداني مي كنند، كارگرداناني كه با اسب سياه همكاري كردند، حداكثر سازنده 2 يا 3 اپيزود آن بوده اند. به همين دليل، اين مجموعه از جمله كارهايي است كه تعداد بازيگران آن محدود و تعداد سازندگان آن زياد است! مايكل كابوري و پائولو بارزمن از جمله فيلمسازان مطرح تر تلويزيوني هستند كه با اين پروژه همكاري كردند.
آغاز ماجراهاي اسب سياه در كانادا
اسب سياه معروف ترين و پرفروش ترين كتاب والتر فارلي نويسنده است. بلافاصله پس از چاپ قصه هاي او، پيش بيني شد كه اين نوشته ها خيلي زود تبديل به يك كار تلويزيوني يا سينمايي خواهد شد. اولين جلد كتاب در سال 1941 منتشر و خيلي زود تبديل به يكي از آثار بسيار محبوب كودكان و نوجوانان شد. در اين نوول، شخصيت اسب سياه و دوست صميمي و مالك بعدي او آلك معرفي مي شوند. نوول هاي بعدي، شرح ماجراجويي هاي جذاب سياه و مالك نوجوان اوست. فارلي بعضي از اين نوول ها را با همكاري پسرش استيون نوشت. در هر جلد كتاب هاي تازه، آلك بزرگ تر مي شود و ماجراجويي هاي او و اسب سياهش شكل و حال و هواي تازه اي پيدا مي كنند. منتقدان تلويزيوني از اسب سياه به عنوان يكي از بهترين كارهايي اسم مي برند كه اين رسانه با حضور يك شخصيت حيواني در نقش اصلي تهيه و توليد كرده است. هم قبل و هم بعد از توليد و پخش اسب سياه مجموعه هاي زيادي ساخته شد كه خط اصلي قصه آن، پيرامون رابطه و دوستي يك كودك يا نوجوان با يك حيوان دست آموز بود، اما هيچ يك از آنها نتوانست موفقيت كلان اسب سياه را تكرار كند.
نكته: خط اصلي قصه مجموعه به گفته منتقدان تلويزيوني، تا حدودي شبيه يك بازي شطرنج است. با اين حال، همين منتقدان آن را كاري لذتبخش ارزيابي كرده اند
سازندگان اسب سياه در همان ابتداي توليد آن، اعلام كردند قصد ندارند صددرصد به قصه و حال و هواي نوول هاي فارلي وفادار بمانند و مي خواهند يك كار مستقل (و تا حد امكان متفاوت) ارائه كنند. برخي از منتقدان تلويزيوني مي گويند يكي از دلايل اصلي لغو توليد و پخش آن در سال 1993، همين مساله بوده است. با اين حال، مجموعه در زمان پخش خود با موفقيت بالايي روبه رو شد و ميليون ها بيننده را در سطح بين المللي جذب خود كرد و شبكه هاي تلويزيوني در كشورهاي مختلف جهان، بارها و بارها دست به پخش مجدد آن زدند. قصه مجموعه كه در اپيزودهاي اول در روستايي در كانادا رخ مي داد، در فصل هاي دوم و سوم، لوكيشن خود را وسيع تر كرد و سر از محيط هاي ديگر هم درآورد. مايكل گابوري يكي از كارگردانان مجموعه مي گويد او و همكارانش بيشتر از قصه نوول هاي فارلي، تحت تاثير فيلم سينمايي سال 1979 بودند كه صنعت سينما از اين قصه توليد كرد. به گفته او: «اين فيلم يك كار تميز و شسته رفته بود و جان مي داد كه هنگام توليد مجموعه مان از آن پيروي كنيم. احساس همه ما اين بود كه اگر چنين راهي را در پيش بگيريم، مي توانيم مجموعه اي جذاب و تماشايي و موفق خلق كنيم. وقتي اسب سياه ما روي آنتن رفت و نوع برخورد و استقبال تماشاگران را ديديم، به اين نتيجه رسيديم كه كارمان را درست انجام داده ايم».
اسب سياه در سينما
نسخه سينمايي سال 1979 را كارول بالارد كارگرداني كرد و اتفاقا ميكي روني در آن نقش تعليم دهنده اسب را بازي مي كرد و فرانسيس فوردكاپولاتهيه كننده آن بود. اين فيلم سال 2002 از سوي انجمن ملي فيلم آمريكا به عنوان يكي از آثار كلاسيك انتخاب و به كتابخانه كنگره اين كشور معرفي كرد. اين فيلم نامزد دريافت جوايز اسكار بهترين تدوين و بازيگر مرد نقش مكمل (ميكي روني) نيز شد و سال 1983 قسمت دوم آن ساخته شد.ميكي روني كه در سن 90 سالگي هنوز زنده است و هرچند وقت يك بار در مراسم ها و محافل عمومي ظاهر مي شود، مدتي قبل در مراسم پخش عمومي دي وي دي مجموعه اسب سياه شركت كرد. دو فصل اول و دوم مجموعه پخش موفقي در بازار دي وي دي داشته اند و فصل سوم آن قرار است تا چند ماه ديگر وارد بازار دي وي دي شود. استقبال تماشاگران سينما و تلويزيون از نسخه هاي كامل دي وي دي مجموعه هايي مثل لاست و فرار از زندان، تهيه كنندگان تلويزيوني را به فكر پخش دي وي دي محصولات قديمي تر خود انداخته است. ميكي روني در مراسم پخش فصل اول دي وي دي اسب سياه به يادآوري خاطرات خود از زمان توليد آن پرداخت و به شكلي دست و پا شكسته يكي دو خاطره تعريف كرد. در زمان توليد مجموعه، روني 70 سال داشت، ولي اطرافيان بازيگر مي گويند او با روحيه و انرژي بالادر نقش خود ظاهر شد و با پشتكار و علاقه اي كه از خودش در جريان كار فيلمبرداري نشان مي داد، به بقيه بازيگران و عوامل توليد، روحيه و انرژي مي داد. اين بازيگر فعاليت تلويزيوني خود را از همان سال هاي اول فعاليت هنري اش شروع كرد و در تعداد زيادي مجموعه و برنامه موفق و پربيننده ظاهر شد. وي اخيرا در سال 2009 به عنوان هنرمند مهمان در يك برنامه پربيننده تلويزيوني انگليسي حضور پيدا كرد.
اين بازيگر در ارتباط با مجموعه اسب سياه مي گويد: «مي دانستم كه بخش اصلي و عمده توجهات در اين مجموعه روي اسب سياه و كاراكتر نوجوان آن خواهد بود. نقش من به عنوان مربي تعليم دهنده اسب البته مهم بود، ولي همه توجهات معطوف آن دو بود. طبيعي بود كه چنين اتفاقي هم بيفتد. چه كسي دوست دارد يك مرد مسن را در نقش اصلي مجموعه اي ببيند كه يك اسب مسابقات اسب سواري در آن نقش محوري و تعين كننده را دارد؟ با اين حال، قصه مجموعه را دوست داشتم و سن و سالم هم به گونه اي بود كه ديگر بايد اين گونه نقش ها را مي پذيرفتم. خيلي دلم مي خواست كه در دوران كودكي و نوجواني ام بازي در چنين مجموعه اي به من پيشنهاد مي شد و نقش دوست صميمي اسب سياه را بازي مي كردم، اما در آن دوران چنين اتفاقي نيفتاد و كسي به من پيشنهاد بازي در چنين كاري را نداد! صحنه فيلمبرداري ما در كانادا خيلي خوب و لذت بخش بود. اسبي هم كه با آن كار مي كرديم اسب خيلي خوب و همراهي بود. مربي و تعليم دهنده اين اسب با او كاملاهمراه بود و يكديگر را خيلي خوب درك مي كردند. همين مساله كار ما را سر صحنه فيلمبرداري خيلي راحت تر مي كرد. من و او با هم تبديل به دوستاني صميمي شده بوديم. بدون حضور او سر صحنه، من نمي توانستم كاري انجام دهم. در حقيقت، من جلوي دوربين داشتم نقش اين مربي فداكار را ـ كه پشت صحنه تمام كارهاي مربوط به اسب سياه را انجام مي داد ـ بازي مي كردم. براي بازي در اين نقش، خيلي از او الهام گرفتم و روش و سبك كارش به صورت الگوي من براي ايفاي اين نقش در آمد.»
تهيه كنندگان اسب سياه از اواسط دهه هشتاد به فكر توليد مجموعه تلويزيوني آن افتادند و پيش توليد آن را در همان ايام شروع كردند.
آنها فرصت آن را پيدا كردند كه از همكاري مستقيم والتر فارلي پير استفاده كنند و فيلمنامه هاي اپيزودهاي مختلف آن را تا قبل از مرگ وي در سال 1989 آماده كار كنند. فارلي كه متخصص نوشتن قصه هايي با حضور اسب ها براي بچه ها بود، راهكارهاي اصلي را به تهيه كنندگان مجموعه ارائه كرد.
ميكي روني براي بازي در نقش تعليم دهنده اسب، حدود 6 ماه دوره ديد و براي انتخاب بازيگر نقش آلك نوجوان، سازندگان مجموعه به دنبال كسي بودند كه فن اسب سواري را هم در كنار فن بازيگري بلد باشد.