ناشناس
Active member
قرار گرفتن بر پشت اسب
سوارشدن بر اسب جوان نياز به تبحر دارد. حتي آرامترين اسبها ميتوانند از ديدن ناگهاني سايهاي بزرگ بر پشت خود وحشت زده شده و كمي بعد از آن وزن غير منتظرهاي را بر پشت خود احساس ميكنند. ميبايست در نظر داشت كه اسب جوان ابتدا ميبايست به وزن سوار بر پشت خود، كه نيازمند به كار بستن تقريباً تمام عضلات اوست عادت كند. عضلات گردن، پشت و شكم ميبايست از ستون فقرات او حمايت كنند. اغلب اسب كاملا" جوان هم آنچنان قوي نيست و همين امر باعث انقباض عضلات گردن و پشت او ميشود كه در نتيجه سكندري ميخورد، دائماً دستجلو را از دست سوار ميگيرد و مشكلات ديگري به وجود ميآورد. بنابراين در اين روزها نبايد توقع خود را زيادي بالا ببريم. بايد فقط به سوار و پيادهشدن بسنده كنيم. وقتي صحبت از سوارشدن ميكنيم، منظور دقيقاً همين است و بس. بقيه مربوط به مقوله تمرينهاي اوليه اصولي است.
سوارشدن
بعضي مربيان اولينبار اسب خود را درون اصطبل سوار ميشوند. من آن را كاملا" محتاطانه تلقي كرده و در موارد استثنائي به كار ميبرم. در اين حالت اسب را آبخوري زده و درون اصطبل پشت او را به آخور ميكنم و از پرستار دائمي اسب ميخواهم با دست چپ دستجلوها اسب را نگه دارد. نحوه نزديكشدن سوار به اسب همانگونه است كه براي تيمار كردن به او نزديك ميشويم. به محض احساس آرامش در اسب پرستار با دست راست پاي سوار را گرفته و با احتياط كامل او را بلند ميكند. سوار ابتدا به پشت اسب ميخوابد اگر اسب به آرامي ايستاد پاي راست خود را از عقب بدون تماس با بدن اسب از پشت او رد كرده و در حاليكه براي نترساندن اسب تمايلش كاملا" به جلوست بر پشت او مينشيند و دقايقي بعد با ملايمت پياده ميشود. اين تمرين چندين بار تكرار شده و پس از هر پيادهشدن حبهاي قند و يا هويج به او جايزه ميدهيم. سپس ميتوان او را زين كرده براي آموزش به محوطه تمرين برد.
پس از آماده كردن اسب با تسمه گردان بطور معمول، ميتوان سوار و پيادهشدن را هم در محوطه تمرين با اسب زين شده تمرين كرد. روزي كه برنامهسوار و پيادهشدن ميخواهد اجرا شود، ميبايست اسب را روي هر دو دست تسمه گردان كرد، تمرين روي دست چپ كمي بيشتر است و هنگاميكه احساس ميكنيم اسب كمي خسته شده او را سوار ميشويم.
اگر در اين روز گردنبندي به گردن اسب بياندازيم كه در صورت جفتك پراني اسب سوار از آن استفاده كند، ايده بدي نيست.
عادت دادن اسب به وزن سوار.
بالا. سوار بر روي پشت اسب خوابيده.
پائين سوار لختي بر پشت اسب نشسته در حاليكه تمايلش كاملا" به جلواست.
براي سوارشدن به اسب، وسائل تسمهگردان بر روي او نصب شده است
با اتكاء بر تجربهام پيشنهاد ميكنم به محض سوارشدن و استقرار در زين اسب به جلو رانده شود. دستيار ميبايست اسب را بر روي دايره تسمه گردان كه اسب به آن عادت دارد به حركت درآورد.
در اين حالت مشاهده حركت غير عادي چندان خوشايند نيست. سوار بايد كاملا" خود را با حركتهاي اسب وفق داده و هيچ اثري نداده و كاملا" خنثي باشد.
اسب بطور معمول به يورتمه ميافتد و سوار يورتمه آزاد رفته و تمايلش به جلو است. احتمالا" اسب پس از چند دوري خسته شده و قدم ميرود. دستيار در اين حالت به طرف اسب رفته و او را ميايستاند. سوار بايد احساس كند زمان قطع تمرين حالاست و يا اينكه كمي ديگر هم ميشود ادامه داد.
اين موضوع بستگي كامل به واكنش و احساس اسب دارد. اگر اسب در آرامش كامل است سوار ميتواند يكي دوبار ديگر سوار و پياده شود. در اين برنامه درس ديگري نبايد گنجانده شود. بهتر است قبل از تمرين اولين درس سوارشدن، اسب آرام ديگري هم در كلاس باشد. اگر اسب دوم را ديرتر به محوطه كلاس بياوريم اسب جوان را آشفته كردهايم. بهتر است به هنگام سوارشدن سوار كار اسب دوم به فاصله يك طول اسب جلوتر از اسب جوان قدم برود. بهتر است حركت روي دست چپ باشد و در خط حصار، نه روي دايره. اسب جوان اسب راهنما را تعقيب ميكند در حاليكه دستيار همچنان با تسمه در كنار او حركت ميكند تا به هنگام لزوم او را در اختيار داشته باشد. پس از مدتي قدم به يورتمه ميافتند و بقيه آموزش بدون اسب راهنما ادامه پيدا ميكند. در صورت امكان ميتوان آموزش را با يكي دوبار سوار و پيادهشدن خاتمه داد.
وزن سواركار
مهم اين است كه سواركار بخاطر داشته باشد، اسب ابتدا بايد به وزن سوار كار عادت كند. بنابراين پيشنهاد ميشود يكي دو هفته به اسب وقت داده شود با وزن سواركار خو بگيرد و بعد درس جديد شروع شود. در اولين هفته، اسب بايد قبل از سوارشدن مدت كوتاهي تسمه گردان شود. من اسبهاي جوانم را هر روز سوار نميشوم. او را تسمه گردان ميكنم، در محوطه تمرين كار آزاد ميكنم و بدون سوار از روي كاوالتي عبور ميدهم تا با آنها آشنا شود. از آنجا كه جزئيات بعداً توضيح داده ميشود فعلا" وارد آن
خو دادن اسب جوان به وزن سواركار. يكي از دستياران سر اسب را نگه ميدارد و ديگري
سوار را كمك ميكند تا به سرعت و نرمي روي زين قرار بگيرد.
نميشوم. اوقاتي كه آنها را سوار نميشوم تمرين بدنسازي برايشان ميگذارم تا عضلاتشان قوي شده و سوار را به راحتي حمل كنند. در اين حالت هم هنوز آنها داراي عضلاتي خشك هستند و اين گرفتگي
همزمان با قويترشدن عضلات برطرف ميشود.
سوارشدن مرتب و طولاني باعث تقويت عضلات پشت اسب نميشود. پرورش عضلات فقط
در صورتي ميسر است كه با اسب به دقت و متفكرانه كار شود. اگر بيش از توان جسمي از اسب كار كشيده شود عضلات خشك شده، رشد نكرده و آسيبهاي دائمي به آنها وارد ميشوند. به اين دليل من اسبهاي
جوان را زياد و طولاني سوار نميشوم و بيشتر او را به كارهاي بدنسازي از قبيل تسمهگردان، كار آزاد در محوطه تمرين و پرش آزاد از روي موانع كوتاه واميدارم.
محل زين بر پشت اسب جوان چندان مشخص نيست بنابراين بايد به دقت زين را بر پشت او مستقر كرده و در صورت لزوم تنظيم كنيم. زين به آرامي جا مياندازد و بسته به شكل جدوگاه و كتف اسب گاهي ماهها طول ميكشد. ممكن است از تنگ ورشو براي استقرار زين استفاده شود ولي من استفاده از آن را در هفتههاي اوليه تمرين پيشنهاد نميكنم چرا كه به عنوان تنگ اضافي تلقي شده و ممكن است
اسب جوان را پريشان كند.
سينه بند بايد محكم شود تا از لغزيدن زين به عقب جلوگيري كند بنابراين ممكن است فشار وارد كند. از آنجا كه هدف از آموزش اوليه اسب تحمل وزن و حمل سوار است ميتوان از سينهبند صرفنظر كرد. در تمرينهاي بعدي براي آموزش اثرها كه سوار از اثر وزن استفاده ميكند، ميتوان از سينهبند استفاده كرد. در اين هنگام ممكن است با تغيير وضعيت نشيمن زين از جاي خود خارج شود.
يورتمه و قدم روي هر دو دست در اين مرحله ميتواند رضايت بخش باشد. بهتر است پس از سوارشدن و يا حتي در چند دقيقه اول اسب آرامي به عنوان راهنما در جلوي اسب جوان حركت كند. ميتوان به دنبال
اسب راهنما در خط حصار و يا روي دايره حركت كرد. اسب را در اولين هفته فقط بين 10 تا 15 دقيقه سوار ميشويم بخصوص اگر قبل از آن او را تسمه گردان كرده باشيم. در دومين هفتهتمرين ، يورتمه مي تواند بين 20 تا 30 دقيقه باشد در حاليکه در هر تغيير دست چند دقيقه با او قدم مي رويم . اگر اسب مشتاقانه سوار را در حال قدم و يورتمه با خود حمل کند به اهداف اوليه دست پيدا کرده ايم .
سوار بر اسب جوان در حالت تسمه گردان. سواركار كاملا" خود را با حركتهاي اسب وفق داده و كمترين دخالت در كار او نميكند. شخص اداره كننده تسمه گردان به وسيله دستيار ديگري كمك ميشود.
نشست سبك يا نيم نشست (اسب جوان در گام يورتمه)
در چند هفته اول سوار بايد در گام يورتمه اسب، با يورتمه آزاد سواري كند در حاليكه تمايل بالا تنه كمي جلو است و هرچه ممكن است سبكتر داخل زين برگردد. دستها كمي پائين در طرفين گردن اسب در تماس ملايم با دستجلو و دهان اسب. اگر اسب نشانههائي از عدم تعادل و يا تغيير گام نشان داد، زانو را ببندد تا تماس ملايمي برقرار شود گردني را با يك دست گرفته و با دست ديگر دستجلو را آزادانه در اختيار داشته باشد. اين حركت اسب را به تحرك بيشتر واداشته و آروارههايش را نرم ميكند.
اگر اسب سوار را زمين زد، بايد بلافاصله سوار شود و يا به دنبال سواركار خبرهتري بگردد. اگر به اسب اجازه داده شود سوار را زمين بزند تشويق خواهد شد در هر فرصت اين كار را انجام دهد.
سواركار ميبايست به هنگام سوارشدن به اسب جوان خود را با حركتهاي او هماهنگ كند. او نبايد اثري را به اجرا بگزارد چرا كه اسب مفهوم آنها را درك نميكند. او از صدا و شلاِ كه فقط روي كتف اسب اثر ميدهد سرعت حركت او را تنظيم ميكند. استفاده از مهميز فعلا" لازم نيست
استفاده زياد از صدا مجاز نيست. صحبت دائمي با اسب نه اينكه مفيد، ممكن است مضر هم باشد. اسب فقط فرامين كوتاه را بخاطر ميسپارد جملات طولاني و تداوم در صحبت كه مفهومي براي او ندارد موجب پريشاني اوست.
نویسنده رینرکلیمکه
مترجم:مهدی جمشید خانی
سوارشدن بر اسب جوان نياز به تبحر دارد. حتي آرامترين اسبها ميتوانند از ديدن ناگهاني سايهاي بزرگ بر پشت خود وحشت زده شده و كمي بعد از آن وزن غير منتظرهاي را بر پشت خود احساس ميكنند. ميبايست در نظر داشت كه اسب جوان ابتدا ميبايست به وزن سوار بر پشت خود، كه نيازمند به كار بستن تقريباً تمام عضلات اوست عادت كند. عضلات گردن، پشت و شكم ميبايست از ستون فقرات او حمايت كنند. اغلب اسب كاملا" جوان هم آنچنان قوي نيست و همين امر باعث انقباض عضلات گردن و پشت او ميشود كه در نتيجه سكندري ميخورد، دائماً دستجلو را از دست سوار ميگيرد و مشكلات ديگري به وجود ميآورد. بنابراين در اين روزها نبايد توقع خود را زيادي بالا ببريم. بايد فقط به سوار و پيادهشدن بسنده كنيم. وقتي صحبت از سوارشدن ميكنيم، منظور دقيقاً همين است و بس. بقيه مربوط به مقوله تمرينهاي اوليه اصولي است.
سوارشدن
بعضي مربيان اولينبار اسب خود را درون اصطبل سوار ميشوند. من آن را كاملا" محتاطانه تلقي كرده و در موارد استثنائي به كار ميبرم. در اين حالت اسب را آبخوري زده و درون اصطبل پشت او را به آخور ميكنم و از پرستار دائمي اسب ميخواهم با دست چپ دستجلوها اسب را نگه دارد. نحوه نزديكشدن سوار به اسب همانگونه است كه براي تيمار كردن به او نزديك ميشويم. به محض احساس آرامش در اسب پرستار با دست راست پاي سوار را گرفته و با احتياط كامل او را بلند ميكند. سوار ابتدا به پشت اسب ميخوابد اگر اسب به آرامي ايستاد پاي راست خود را از عقب بدون تماس با بدن اسب از پشت او رد كرده و در حاليكه براي نترساندن اسب تمايلش كاملا" به جلوست بر پشت او مينشيند و دقايقي بعد با ملايمت پياده ميشود. اين تمرين چندين بار تكرار شده و پس از هر پيادهشدن حبهاي قند و يا هويج به او جايزه ميدهيم. سپس ميتوان او را زين كرده براي آموزش به محوطه تمرين برد.
پس از آماده كردن اسب با تسمه گردان بطور معمول، ميتوان سوار و پيادهشدن را هم در محوطه تمرين با اسب زين شده تمرين كرد. روزي كه برنامهسوار و پيادهشدن ميخواهد اجرا شود، ميبايست اسب را روي هر دو دست تسمه گردان كرد، تمرين روي دست چپ كمي بيشتر است و هنگاميكه احساس ميكنيم اسب كمي خسته شده او را سوار ميشويم.
اگر در اين روز گردنبندي به گردن اسب بياندازيم كه در صورت جفتك پراني اسب سوار از آن استفاده كند، ايده بدي نيست.
عادت دادن اسب به وزن سوار.
بالا. سوار بر روي پشت اسب خوابيده.
پائين سوار لختي بر پشت اسب نشسته در حاليكه تمايلش كاملا" به جلواست.
براي سوارشدن به اسب، وسائل تسمهگردان بر روي او نصب شده است
با اتكاء بر تجربهام پيشنهاد ميكنم به محض سوارشدن و استقرار در زين اسب به جلو رانده شود. دستيار ميبايست اسب را بر روي دايره تسمه گردان كه اسب به آن عادت دارد به حركت درآورد.
در اين حالت مشاهده حركت غير عادي چندان خوشايند نيست. سوار بايد كاملا" خود را با حركتهاي اسب وفق داده و هيچ اثري نداده و كاملا" خنثي باشد.
اسب بطور معمول به يورتمه ميافتد و سوار يورتمه آزاد رفته و تمايلش به جلو است. احتمالا" اسب پس از چند دوري خسته شده و قدم ميرود. دستيار در اين حالت به طرف اسب رفته و او را ميايستاند. سوار بايد احساس كند زمان قطع تمرين حالاست و يا اينكه كمي ديگر هم ميشود ادامه داد.
اين موضوع بستگي كامل به واكنش و احساس اسب دارد. اگر اسب در آرامش كامل است سوار ميتواند يكي دوبار ديگر سوار و پياده شود. در اين برنامه درس ديگري نبايد گنجانده شود. بهتر است قبل از تمرين اولين درس سوارشدن، اسب آرام ديگري هم در كلاس باشد. اگر اسب دوم را ديرتر به محوطه كلاس بياوريم اسب جوان را آشفته كردهايم. بهتر است به هنگام سوارشدن سوار كار اسب دوم به فاصله يك طول اسب جلوتر از اسب جوان قدم برود. بهتر است حركت روي دست چپ باشد و در خط حصار، نه روي دايره. اسب جوان اسب راهنما را تعقيب ميكند در حاليكه دستيار همچنان با تسمه در كنار او حركت ميكند تا به هنگام لزوم او را در اختيار داشته باشد. پس از مدتي قدم به يورتمه ميافتند و بقيه آموزش بدون اسب راهنما ادامه پيدا ميكند. در صورت امكان ميتوان آموزش را با يكي دوبار سوار و پيادهشدن خاتمه داد.
وزن سواركار
مهم اين است كه سواركار بخاطر داشته باشد، اسب ابتدا بايد به وزن سوار كار عادت كند. بنابراين پيشنهاد ميشود يكي دو هفته به اسب وقت داده شود با وزن سواركار خو بگيرد و بعد درس جديد شروع شود. در اولين هفته، اسب بايد قبل از سوارشدن مدت كوتاهي تسمه گردان شود. من اسبهاي جوانم را هر روز سوار نميشوم. او را تسمه گردان ميكنم، در محوطه تمرين كار آزاد ميكنم و بدون سوار از روي كاوالتي عبور ميدهم تا با آنها آشنا شود. از آنجا كه جزئيات بعداً توضيح داده ميشود فعلا" وارد آن
خو دادن اسب جوان به وزن سواركار. يكي از دستياران سر اسب را نگه ميدارد و ديگري
سوار را كمك ميكند تا به سرعت و نرمي روي زين قرار بگيرد.
نميشوم. اوقاتي كه آنها را سوار نميشوم تمرين بدنسازي برايشان ميگذارم تا عضلاتشان قوي شده و سوار را به راحتي حمل كنند. در اين حالت هم هنوز آنها داراي عضلاتي خشك هستند و اين گرفتگي
همزمان با قويترشدن عضلات برطرف ميشود.
سوارشدن مرتب و طولاني باعث تقويت عضلات پشت اسب نميشود. پرورش عضلات فقط
در صورتي ميسر است كه با اسب به دقت و متفكرانه كار شود. اگر بيش از توان جسمي از اسب كار كشيده شود عضلات خشك شده، رشد نكرده و آسيبهاي دائمي به آنها وارد ميشوند. به اين دليل من اسبهاي
جوان را زياد و طولاني سوار نميشوم و بيشتر او را به كارهاي بدنسازي از قبيل تسمهگردان، كار آزاد در محوطه تمرين و پرش آزاد از روي موانع كوتاه واميدارم.
محل زين بر پشت اسب جوان چندان مشخص نيست بنابراين بايد به دقت زين را بر پشت او مستقر كرده و در صورت لزوم تنظيم كنيم. زين به آرامي جا مياندازد و بسته به شكل جدوگاه و كتف اسب گاهي ماهها طول ميكشد. ممكن است از تنگ ورشو براي استقرار زين استفاده شود ولي من استفاده از آن را در هفتههاي اوليه تمرين پيشنهاد نميكنم چرا كه به عنوان تنگ اضافي تلقي شده و ممكن است
اسب جوان را پريشان كند.
سينه بند بايد محكم شود تا از لغزيدن زين به عقب جلوگيري كند بنابراين ممكن است فشار وارد كند. از آنجا كه هدف از آموزش اوليه اسب تحمل وزن و حمل سوار است ميتوان از سينهبند صرفنظر كرد. در تمرينهاي بعدي براي آموزش اثرها كه سوار از اثر وزن استفاده ميكند، ميتوان از سينهبند استفاده كرد. در اين هنگام ممكن است با تغيير وضعيت نشيمن زين از جاي خود خارج شود.
يورتمه و قدم روي هر دو دست در اين مرحله ميتواند رضايت بخش باشد. بهتر است پس از سوارشدن و يا حتي در چند دقيقه اول اسب آرامي به عنوان راهنما در جلوي اسب جوان حركت كند. ميتوان به دنبال
اسب راهنما در خط حصار و يا روي دايره حركت كرد. اسب را در اولين هفته فقط بين 10 تا 15 دقيقه سوار ميشويم بخصوص اگر قبل از آن او را تسمه گردان كرده باشيم. در دومين هفتهتمرين ، يورتمه مي تواند بين 20 تا 30 دقيقه باشد در حاليکه در هر تغيير دست چند دقيقه با او قدم مي رويم . اگر اسب مشتاقانه سوار را در حال قدم و يورتمه با خود حمل کند به اهداف اوليه دست پيدا کرده ايم .
سوار بر اسب جوان در حالت تسمه گردان. سواركار كاملا" خود را با حركتهاي اسب وفق داده و كمترين دخالت در كار او نميكند. شخص اداره كننده تسمه گردان به وسيله دستيار ديگري كمك ميشود.
نشست سبك يا نيم نشست (اسب جوان در گام يورتمه)
در چند هفته اول سوار بايد در گام يورتمه اسب، با يورتمه آزاد سواري كند در حاليكه تمايل بالا تنه كمي جلو است و هرچه ممكن است سبكتر داخل زين برگردد. دستها كمي پائين در طرفين گردن اسب در تماس ملايم با دستجلو و دهان اسب. اگر اسب نشانههائي از عدم تعادل و يا تغيير گام نشان داد، زانو را ببندد تا تماس ملايمي برقرار شود گردني را با يك دست گرفته و با دست ديگر دستجلو را آزادانه در اختيار داشته باشد. اين حركت اسب را به تحرك بيشتر واداشته و آروارههايش را نرم ميكند.
اگر اسب سوار را زمين زد، بايد بلافاصله سوار شود و يا به دنبال سواركار خبرهتري بگردد. اگر به اسب اجازه داده شود سوار را زمين بزند تشويق خواهد شد در هر فرصت اين كار را انجام دهد.
سواركار ميبايست به هنگام سوارشدن به اسب جوان خود را با حركتهاي او هماهنگ كند. او نبايد اثري را به اجرا بگزارد چرا كه اسب مفهوم آنها را درك نميكند. او از صدا و شلاِ كه فقط روي كتف اسب اثر ميدهد سرعت حركت او را تنظيم ميكند. استفاده از مهميز فعلا" لازم نيست
استفاده زياد از صدا مجاز نيست. صحبت دائمي با اسب نه اينكه مفيد، ممكن است مضر هم باشد. اسب فقط فرامين كوتاه را بخاطر ميسپارد جملات طولاني و تداوم در صحبت كه مفهومي براي او ندارد موجب پريشاني اوست.
نویسنده رینرکلیمکه
مترجم:مهدی جمشید خانی