امیر صادقی
Member
سه سري ديدگاه درخصوص ارزيابي تيپ در اسب وجود دارد.
1) كانفرميشن يا تناسب اندام: از نقطه نظر اين ديدگاه مهم تركيب مناسب اندامها و اعضاي بدن است در كنار همديگر و بدست دادن وضعيت قابل قبولي از عملكرد حيوان مورد بررسي قرار ميگيرد.
2) ديدگاه فانكشنال functional: صفاتي را در اين گروه مورد بررسي قرار ميدهند كه به دوام عمر اسب مربوط ميشود. (مثلاً اسب لنگش نداشته باشد، كور نباشد، مشكلات تنفسي نداشته باشد و...)
3) ديدگاه شو رينگ Show Ring:
صفات مربوط در اسبهاي خونگرم:
پيشاني بايد عريض وسيع و مسطح و صاف باشد از ديدگاه زيبايي شناسي پيشاني اسب بالاتر از روبيني آن باشد. روبيني اگر پهن باشد (Dish face) زيباتر نشان ميدهد اگر روبيني خيلي برآمده باشد حالت گوسفندي ميگيرد. اگر پيشاني خيلي برجسته باشد حالت خرگوش ميگيرد. ناحيه مغزين بايد خيلي وسيع و بزرگ باشد اين ناحيه به جهت اعمال تنفس خيلي مهم ميباشد. مغزين نبايد در حالت استراحت تكان زيادي بخورد و بعد از كار بايد سريعاً متوقف شود در غير اينصورت مشكل تنفسي دارد. لب بايد باريك و محكم باشد اين ناحيه بايد كلين clean باشد. طوري باشد كه رباطها و اتصالات قابل ديد باشند و پوست كاملاً چسبيده باشد.
چشم بايد شفاف و برجسته و پلكها با شيب منظم روي چشم قرار بگيرد مهمترين اختلال چشم كوري است كه علارغم زيبايي اسب غيرقابل چشم پوشي نيست.
1ـ اسبهاي چشم شيشهاي: در اين اسبها عنبيه رنگدانه ندارد.
2ـ اسبهاي چشم خمار
3ـ چشم قوشي: در اسبهاي سمندي كه چشمشان قهوهاي رنگ است)
4ـ اينراپيون: حالتي است در چشم كه مژههاي پلك پايين به داخل چشم منحرف ميشود.
5ـ اكستراپيون: حالتي است كه پلك به بيرون برميگردد و بيرون ميزند.
گودي بالاي چشم هرچه بيشتر باشد حيوان پيرتر است. بعضي اسبداران با تزريق آب سعي در پر كردن اين گودي دارند تا اسبشان پير نشان ندهد. اما اگر با انگشت به آن ناحيه فشار دهيم و صداي جِزجِز شنيده شد اين تقلب برملا ميشود.
گوش كوچك يا متوسط زيباست اما گوش بزرگ نازيبا به نظر ميرسد. زنده بودن يا آلِرت بودن گوش يا تيز بودن گوش امتياز زيادي دارد. اگر اسب گوشها را به طور متناوب و در جهت مخالف دو گوش تكان دهد نشانه اضطرابش است.
زير گلوي اسب هرچه پهنتر باشد بهتر است اگر زير گلو تنگ باشد نامطلوب ميباشد چون دستگاه تنفس تحت فشار قرار ميگيرد. نژاد عرب زير گلويش پهن و وسيع است و خيلي منا ميباشد. صفت زيرگلو روي اتصال سر به گردن تاثير ميگذارد. اتصال سر به گردن بايد عمود به سر باشد و سر با خط عمود زاويه 45 درجه داشته باشد. اتصال زير گلو هرچه بيشتر باشد بهتر است. اگر گردن قوي باشد اتصال سر به گردن خيلي كم وسعت است و تعادل حيوان زياد پايدار نيست در اين حالت به سر حالت دزيده گفته ميشود انگار اسب ميخواهد سرش را بدزدد. اگر مفصل آرنج به بدن خيلي بچسبد toe out حاصل ميشود اگر مفصل آرنج از بدن جدا باشد toe in حاصل ميشود. ساعد بايد طويل و عضلهاي باشد.
منیع: وبلاگ نگاه غیر کلیشه ای به علم دامپزشکی
1) كانفرميشن يا تناسب اندام: از نقطه نظر اين ديدگاه مهم تركيب مناسب اندامها و اعضاي بدن است در كنار همديگر و بدست دادن وضعيت قابل قبولي از عملكرد حيوان مورد بررسي قرار ميگيرد.
2) ديدگاه فانكشنال functional: صفاتي را در اين گروه مورد بررسي قرار ميدهند كه به دوام عمر اسب مربوط ميشود. (مثلاً اسب لنگش نداشته باشد، كور نباشد، مشكلات تنفسي نداشته باشد و...)
3) ديدگاه شو رينگ Show Ring:
صفات مربوط در اسبهاي خونگرم:
پيشاني بايد عريض وسيع و مسطح و صاف باشد از ديدگاه زيبايي شناسي پيشاني اسب بالاتر از روبيني آن باشد. روبيني اگر پهن باشد (Dish face) زيباتر نشان ميدهد اگر روبيني خيلي برآمده باشد حالت گوسفندي ميگيرد. اگر پيشاني خيلي برجسته باشد حالت خرگوش ميگيرد. ناحيه مغزين بايد خيلي وسيع و بزرگ باشد اين ناحيه به جهت اعمال تنفس خيلي مهم ميباشد. مغزين نبايد در حالت استراحت تكان زيادي بخورد و بعد از كار بايد سريعاً متوقف شود در غير اينصورت مشكل تنفسي دارد. لب بايد باريك و محكم باشد اين ناحيه بايد كلين clean باشد. طوري باشد كه رباطها و اتصالات قابل ديد باشند و پوست كاملاً چسبيده باشد.
چشم بايد شفاف و برجسته و پلكها با شيب منظم روي چشم قرار بگيرد مهمترين اختلال چشم كوري است كه علارغم زيبايي اسب غيرقابل چشم پوشي نيست.
1ـ اسبهاي چشم شيشهاي: در اين اسبها عنبيه رنگدانه ندارد.
2ـ اسبهاي چشم خمار
3ـ چشم قوشي: در اسبهاي سمندي كه چشمشان قهوهاي رنگ است)
4ـ اينراپيون: حالتي است در چشم كه مژههاي پلك پايين به داخل چشم منحرف ميشود.
5ـ اكستراپيون: حالتي است كه پلك به بيرون برميگردد و بيرون ميزند.
گودي بالاي چشم هرچه بيشتر باشد حيوان پيرتر است. بعضي اسبداران با تزريق آب سعي در پر كردن اين گودي دارند تا اسبشان پير نشان ندهد. اما اگر با انگشت به آن ناحيه فشار دهيم و صداي جِزجِز شنيده شد اين تقلب برملا ميشود.
گوش كوچك يا متوسط زيباست اما گوش بزرگ نازيبا به نظر ميرسد. زنده بودن يا آلِرت بودن گوش يا تيز بودن گوش امتياز زيادي دارد. اگر اسب گوشها را به طور متناوب و در جهت مخالف دو گوش تكان دهد نشانه اضطرابش است.
زير گلوي اسب هرچه پهنتر باشد بهتر است اگر زير گلو تنگ باشد نامطلوب ميباشد چون دستگاه تنفس تحت فشار قرار ميگيرد. نژاد عرب زير گلويش پهن و وسيع است و خيلي منا ميباشد. صفت زيرگلو روي اتصال سر به گردن تاثير ميگذارد. اتصال سر به گردن بايد عمود به سر باشد و سر با خط عمود زاويه 45 درجه داشته باشد. اتصال زير گلو هرچه بيشتر باشد بهتر است. اگر گردن قوي باشد اتصال سر به گردن خيلي كم وسعت است و تعادل حيوان زياد پايدار نيست در اين حالت به سر حالت دزيده گفته ميشود انگار اسب ميخواهد سرش را بدزدد. اگر مفصل آرنج به بدن خيلي بچسبد toe out حاصل ميشود اگر مفصل آرنج از بدن جدا باشد toe in حاصل ميشود. ساعد بايد طويل و عضلهاي باشد.
منیع: وبلاگ نگاه غیر کلیشه ای به علم دامپزشکی