شخصيت اسبي ها

سنا

Active member
به نظر شما چه شخصيت هايي معمولا اسب دوست دارن و اسبي هستن به هر طريقي؟
اصلا شخصيت اونا عموميت داره تو همه اسبي ها؟
منظورم اينه كه چه افرادي با چه خصوصيات اخلاقي معمولا اسبي هستن و گرايش به طرف اسب دارن؟
اصلا خود شما چه جوري اسبي شديد؟
 

سنا

Active member
تو اين بحث شركت كنيد تا انجمن از اين حالت خسته كنندش كه همش شده معرفي اسباي كتاب در بياد :wacsmiley:
 

امید زمانی

Active member
به نظر من علاقه به اسب 100% ژنتیکیه و موروثی
من اسبی متولد شدم . به خاطر خانواده که عشق اسب بودند . اما من از همه کرمش بیشتر گرفتتم
 

reihaneh

Member
فکر نکنم بشه هیچ چیزی رو عمومیت داد.فقط شاید علاقه به حیوانات تو اغلب مشترک باشه
من خودم اصلا از بچگی اسبی نبودم، خانواده هم همینطور، اصلا هیچوقت هیچ کاری به کار اسب یا حتی سایر حیوونا نداشتیم. ولی دو سال پیش من خیلی اتفاقی رفتم یه باشگاه و به خاطر یکی از دوستام ثبت نام کردم ولی از جلسه دوم کاملا زد به سرم و خب دیگه بعد از اون هر کاری کردم تنوستم بیخیال اسب بشم.
 

hashemlo

Member
من تو خانواده اي بزرگ شدم كه همگي اسب دوست داريم پدرم دلال اسب بوده ولي من كاملا عاشق اسب هستم مدتي دور بودم ولي بعداز مدت زماني دوباره شروع كردم الان تمام فعاليت روزانه مرا تحت تاثر قرار داده داءمان تو فكر اسب بازي هستم وفكر كنم آدمهاي كه بسيار صادق وداراي روح لطيف وهمچنين افتاده دنبال اسب بازي ميرن
 

mahsa

Member
مرسی سنا من یکی که دیگه خسته شده بودم همش شده بود معرفی اسب:ph34r-smiley:

راستش من خانواده م اسبی نبودن ولی خودم از بچه گی عاشق اسب بودم البته بقیه حیوانها هم دوست دارم ولی اسب یک چیز دیگه ست دلیلشم نمیدونم فکر نمیکنم به جزء علاقه به حیوان عمومیت دیگه ی وجود داشته باشه :smilingsmiley:
 
سلام سنا جون خدا خیرت بده عزیزم...
من نه خانواده اسبی داشتم نه از اسب چیزی میدونستم تا چند سال پیش...
اصلا پدرم صنعتی بودن و هیچ کاری هم به حیوون جماعت نداشتیم...
وقتی کاملا اتفاقی وارد دنیای اسب شدیم کلا زندگیمون تغییر کرد و پدرم کلا از صنعت بیرون اومدن و رفتن سمت اسب و طبیعت و این ها...
من هم بعد از اون کلا حیوونی شدم...
اسب و سگ و خرگوش و اینا...
و رسیدم به الان که حسابی قاط شدم...
 
میدونی چیه سنا جون؟؟؟
عشق اسب یا کلا عشق حیوون داشتن به نظر من اونایی رو میگیره که یه حس تنهایی تو زندگیشون دارن...یا کلا از جماعت خسته ان یه جورایی...طرفدار پاکی و صداقت و یکرنگی هستند...خواهان نجابتن...به نظر من یه جورایی همه حیوونا نجیبن...
و یکی دیگه اینکه ادم های با حوصله میتونن اینجوری بشن...
تو فامیل ما من و پدرم فقط عشق اسب هستیم و حتی عمه هام از حیوون و حتی اسب اصلا خوششون نمیاد...!!
و اینکه ژنتیکی و اینا باشه رو من قبول ندارم چون من تو خیلی چیزها به همون عمه هام رفتم پس اگر اینجور بود باید از اسب بدم میومد اما می بینید که برعکسه!!
 

sevda

Member
به نظر منم علاقه یه چیز دیگس و طوری نیست که ذاتی باشه
خانواده منم اسبی نبودن.درسته پدرم به اسب علاقه داشتن ولی...هیچ موقع طرف اسب نمیرفتن(برا خرید و سواری...)به قول سانی کاری به کارحیوون جماعت نداشتن.
من که خودم از بچه گی عاشق حیوانات به خصوص اسب هستم و اولین باری هم که سوار اسب شدم شاید 2سال بیشتر نداشتم و این هم از علاقه پدرم بودش که بچه ی 2ساله رو سوار اسب کنن(البته همیشه بامخالفت مادرم...که اکثر بچه ها میدونن من چی میگم:dodgy:)
تو این چند سال اخیر که اسبی شدیم علاقه به اسب چند برابر شده و واقعا ادم کنار این موجود زیبا احساس ارامش میکنه و هر چی هم زمان میگذره علاقه هم بیشتر میشه و همچنین وابستگی.
 

سنا

Active member
مرسي از نظراي قشنگتون بچه ها
راستش منم فكر ميكنم ژنتيكيه مثل خيلي چيزاي ديگه شادي جان
مثلا هنر نقاشي و هنر سواركاري و شجاعت و ... درسته كه به محيطم مربوطه اما بيشترش ارثه
منم تنها حيوون دوست خونوادمونم(به جز پسر خالم و دختر خاله هام) بقيه اصلا و ابدا حيوون دوست ندارن كه نگه دارن و علاقشونم معموليه(نه در حد گياهخواري)
خلاصه كه منم هميشه شاكي دارم!! :dodgy:
خوش به حالت شادي كه خانواده رو اسبي كردي
من هنوزم كه هنوزه بابام صنعتين :wacsmiley: اسبي هم نميشن!!
مامانمم كه نگو... شانس ندارم من :blinksmiley:
 
سلام به همه برو بچه های باحال
من فکر میکنم سانی درست میگه که کسایی که احساس تنهایی میکنن میان سمت اسب.
لا اقل واسه من یکی که اینجوری بود .
 

Kianoosh.ch

Member
سلام به همه برو بچه های باحال
من فکر میکنم سانی درست میگه که کسایی که احساس تنهایی میکنن میان سمت اسب.
لا اقل واسه من یکی که اینجوری بود .


آره منم تا حدي موافقم....ولي به نظر من اصلا نميشه نظر قطعي داد چون من آدماي بسيار متفاوتي هم ديدم که علاقه شيد پيدا کردن از هر قشر و گروهي....
 
منم با سانی موافقم
منم وقتی تنهام یا دلم از آدما میگیره میرم سراغ اسب و حیوون ( بجز وقتایی که باید با اسبها تمرین کنم و ساعات کاری محسوب میشه )
کلا وقتی با حیوونام هستم یه جورایی اعصابم راحتتره
در ضمن خونواده من کاملا با حیوون مخالف هستن و همین چنتا آکواریوم رو هم روز اول قاچاقی آوردم خونه و وقتی بابام فهمید .....
نمیدونید با چه بدبختی راضی شد ماهی بیارم تو خونه
 

فربود

Active member
همه شما حرف هاتون درسته . من خودم شاید باور نکنین بعضی مواقع هست که با اسبم درد دل میکنم و وقتی که با اسبام هستم دیگه به هیچ چیز دیگه ایی فکر نمیکنم مخصوصا موقع سواری .
 

سنا

Active member
بله صحبتاتون درسته كلا انسان زمانيكه احساس تنهايي ميكنه ميره سراغ علايقش مثلا پيانو ميزنه يا پيش سگ و اسب و اينا ميره اما اين مال زمانيه كه علاقه به اسب پيدا شده
سوال من در مورد اينه كه چجوري علاقه پيدا ميشه؟ ژنتيكي ميتونه باشه؟
 

reihaneh

Member
ژنتیک می تونه باشه ولی خب شرط لازم یا حتی کافی نیس، آدمای زیادی هستن که با وجود خانواده اسبی هیچ علاقه خاصی ندارن یا بر عکس اسبی هایی که خانواده علاقه مند و مرتبطی ندارن.
دلیلای دیگه هم باز همینه مثلا داشتن یک دوست اسبی، یا یه اتفاق ، یا یه خاطره خوب در اولین برخورد ،حتی گاهی دیدن یه فیلم یا خوندن کتاب، همه اینا ممکن هست باشه به همین خاطرم نمیشه یه شخصیت یا دلیل خاص در نظر گرفت ولی در مورد احساس تنهایی، کلا علاقه به حیوونا در این مدل آدما زیاده و به همین دلیلم بعد از آشنایی مختصر با اسب وجود این احساس میتونه اون فرد رو علاقه مند (یا بهتر بگم معتاد) کنه
 

سنا

Active member
بله دقيقا موافقم :winksmiley02: مرسي ريحانه جان
اون چيزي كه خيلي به دلم نشست خاطره ي خوبه انسان وقتي كه از يه چيز خاطره خوب داره بهش علاقه مند ميشه مخصوصا اسب
واسه همين معمولا كسايي كه از اسب خاطره خوب ندارن علاقه اي هم نشون نميدن
 
بالا