سوارکاران خانم

ناشناس

Active member
این رشته توایران برای خانومها هست یا نه؟
 

پیوست ها

  • honor.jpg
    honor.jpg
    43.6 کیلوبایت · بازدیدها: 32

mahsima

Member
ما تو قزوین چند نفر عشق کابوی داریم که از این کارا تمرین میکنن ولی نه زیاد...
 

DADAR

Member
Barrel racing is a rodeo event in which a horse and rider attempt to complete a pattern around preset barrels in the fastest time. Though both sexes compete at the youth level and in some amateur venues, in collegiate and professional ranks, it is primarily a rodeo event for women. It combines the horse's athletic ability and the horsemanship skills of a rider in order to safely and successfully maneuver a horse through a clover leaf pattern around three barrels (typically three fifty-five gallon metal or plastic drums) placed in a triangle in the center of an arena.

In timed rodeo events, the purpose is to make a run as fast as possible, while the time is being clocked either by an electronic eye, (a device using a laser system to record times), or by an arena attendant or judge who manually takes the time using a keen eye and a flag to let a clocker know when to hit the timer stop; though this last method more commonly seen in local and non-professional events.

The timer begins when horse and rider cross the start line, and ends when the barrel pattern has been successfully executed and horse and rider cross the finish line. The rider's time depends on several factors, most commonly the horse's physical and mental condition, the rider's horsemanship abilities, and the type of ground or footing (the quality, depth, content, etc. of the sand or dirt in the arena
 

پیوست ها

  • 479px-Barrel-Racing-Szmurlo.jpg
    479px-Barrel-Racing-Szmurlo.jpg
    90.8 کیلوبایت · بازدیدها: 11

علی واحدی

Active member
باید بدانیم و باور کنیم که سوارکاران خانم بسیار باهوشتر و انعطاف پذیر تر از آقایان میباشند. ما سوارکاران خانمی در شیراز داریم که اگر شرایط محیا باشد که انشاالله میشود در سطح کشور حرفها برای گفت دارند. مثل خانم صدف زارع.
 

Dr_Ghaffari

Active member
این رشته در ایران وجود ندارد و مسابقاتی نیز برای آن وجود ندارد تنها افرادی که علاقه مند باشند می توانند خود با مطالعات به تمرین بپردازند . بسیار مشکل است و اسب باهوش و با تجربه ای لازم دارد . اسبها ی کرد ایران بسیار مناسب هستند . البته من در دانشکده با مادیانی که داغ عرب 01 داشت به نام اطلس تمرین می کردم اما هیچ گاه آنگونه که دلم می خواست نبود.
 

mahsima

Member
من خودم خیلی اهل خطر بودم ولی بعد از لگدی که خوردم و تا لب مرگ رفتمو برگشتم کمی محتاط شدم
راستش وقتی احتیاط میکنم احساس بدی بهم دست میده احساس میکنم نکنه میترسم البته چند وقتیه دوباره احتیاط همراه با ترسو کنار گذوشتم
 
تو باشگاه ما شبيه اين مسابقه 5 سال پيش بين خود بچه ها برگزار شده بود. اما خوب هر كسي با هر اسبي نمي تونه اين كارا رو بكنه. من كه خودم عاشق اين كارام. خيلي دوست دارم اين مسابقات تو ايرانم برگزار بشه.
 

علی واحدی

Active member
inaz گفت:
من خودم خیلی اهل خطر بودم ولی بعد از لگدی که خوردم و تا لب مرگ رفتمو برگشتم کمی محتاط شدم
راستش وقتی احتیاط میکنم احساس بدی بهم دست میده احساس میکنم نکنه میترسم البته چند وقتیه دوباره احتیاط همراه با ترسو کنار گذوشتم
خواهر خوبم سعی کن تا میتونی ترسو از خودت دور کنی چون در محیطهای اسبی همین ترس باعث بوجود آمدن خطرات بیشتری میگردد. مثلا شما اگر بیهوا و خیلی با آرامش و ریلکس از پشت اسبیکه لگد میزند عبور کنید (احتمالا) او (اسب) متوجه گردیده و از لگد زدن اجتناب میورزد ولی اگر کمی دل دل نموده و ترس را بخود راه دهید صد در صد لگد خواهید خورد (خود بنده بارها شاهد این مسئله بوده ام). با آرزوی سلامتی برادرتان.
 

Shabdeez

Member
با اين اسبهاي تيتيش ماماني که ما داريم فکر نکنم بشه از اين کارها کرد

اما بنظرم اسب کرد بتونه از پس اين مسابقه ها بر بياد.
 

mahsima

Member
baradar گفت:
خواهر خوبم سعی کن تا میتونی ترسو از خودت دور کنی چون در محیطهای اسبی همین ترس باعث بوجود آمدن خطرات بیشتری میگردد. مثلا شما اگر بیهوا و خیلی با آرامش و ریلکس از پشت اسبیکه لگد میزند عبور کنید (احتمالا) او (اسب) متوجه گردیده و از لگد زدن اجتناب میورزد ولی اگر کمی دل دل نموده و ترس را بخود راه دهید صد در صد لگد خواهید خورد (خود بنده بارها شاهد این مسئله بوده ام). با آرزوی سلامتی برادرتان.
نه اونطوریم که فکر میکنید نیستم فقط به اسب اعتماد نمیکنم .
 
من خودم خیلی اهل خطر بودم ولی بعد از لگدی که خوردم و تا لب مرگ رفتمو برگشتم کمی محتاط شدم
راستش وقتی احتیاط میکنم احساس بدی بهم دست میده احساس میکنم نکنه میترسم البته چند وقتیه دوباره احتیاط همراه با ترسو کنار گذوشتم


من هم بعد از دفعه دومی که خوردم زمین و هنوز هم بعد از گذشت 14 روز درد کمر و گردنم کاملا بهبود پیدا نکرده،خیلی احتیاط میکنم و به قول آیناز گاهی فکر میکنم که دارم میترسم و این موضوع کمی منو نگران کرده.از اعتمادم نسبت به اسب کاسته شده بود تا جایی که امشب که رفتم باشگاه و سوار یک اسب بسیار آرام شدم هر لحظه فکر میکردم میخواد دست بلند کنه و منو بزنه زمین.اما خب همین سواری باعث شد کمی به روال عادی برگردم.
 

علی واحدی

Active member
من هم بعد از دفعه دومی که خوردم زمین و هنوز هم بعد از گذشت 14 روز درد کمر و گردنم کاملا بهبود پیدا نکرده،خیلی احتیاط میکنم و به قول آیناز گاهی فکر میکنم که دارم میترسم و این موضوع کمی منو نگران کرده.از اعتمادم نسبت به اسب کاسته شده بود تا جایی که امشب که رفتم باشگاه و سوار یک اسب بسیار آرام شدم هر لحظه فکر میکردم میخواد دست بلند کنه و منو بزنه زمین.اما خب همین سواری باعث شد کمی به روال عادی برگردم.
صبر همراه با تفکر معقول حلال تمام مشکلاته خواهر خوب من.
 
بالا