ریشه ناکامی سوارکاران خوب قزوینی در میادین

پاسخ : ریشه ناکامی سوارکاران خوب قزوینی در میادین

ما وقتی هدفمون این باشه که یه مسابقه داخلیرو بی خطا در بیایم و اول تا سوم بشیم و بخوایم فقط به هر قیمتی شده روی چنتا هم شهریو کم کنیم معلومه که افرادی مثل گروه ای و شالچیانو از دست میدیم با اسباشون!
تا وقتی که خودمونو نقد پذیر نکنیم و روحیه نیازبه یادگرفتنو ترویج ندیم همین طور اسبای زبون بسترو نابود میکنیم
وتا وقتی اهداف کوچیکو دنبال میکنیم همینه که هست!
 
پاسخ : ریشه ناکامی سوارکاران خوب قزوینی در میادین

oliveira گفت:
مسعود جان سلام
از نقاط قوتی که به عنوان یه ناظر توی این چهارسال دیدم,
توجه جدی به امر آموزش بود که نمونه اش رو دردو دوره گذشته بیاد ندارم.
تو این چهارسال تونستیم اسبهای کورس وسوارهای خوبی رو در رده های نونهالان,نوجوانان,جوانان پرش معرفی کنیم و در جامهای مختلف پرش و درساژ در تهران ورشت و..شرکت کنیم وخوب مدانم که انجام این کارها چقدر نیاز به صبر ومراقبت وپاسخگویی .. دارد وباز هم میدانم که همین الان چقدر درگیر بر پایی کلاس پارکور چینی ومسابقات استقامت هستی,خسته نباشی.
ولی توخود میدانی که در این چند سال چه تعداد علاقمند جذب و به هر دلیلی ...شدندچه استعدادهایی که به خاطر بی توجهی و..نیامده,رفتند ویاهم اکنون بلاتکلیف به بیراهه میروند.
میدانم باز هم میخواهی عدم وجودباشگاه هیئت را بهانه کنی.
مسعود جان,تواین چهار سال مااسبهای زیادی رو برای مسابقات پرش عوض کردیم(تقریبا"دو ویا بعضی از سوارها چند اسب!!)ولی ارتفاع موانع ما از120cm بالاتر نرفته,قبول دارم مسیر مسابقات سخت تر شده ولی این بهانه خوبی برای ... اسبها نیست,از دست دادن یک اسب وجایگزین کردن اسبی دیگر ورساندن به جایگاه قبلی پروسه ای زمان بر است (البته برای ارتفاع cm 100 با یک اسب تروبرد که کارسه ماهه !!نه!)الان هم که نگاه میکنم اسب خوبی..
چرا؟! یه نگاهی به باشگاهها بکن.یه نگاهی به متدی که تو پرانتزگذاشتم بکن,فکر میکنی این اسب که از کورس هم اومده ,چه مدت وتا چه ارتفاعی می تونه کار کنه(حتما" میگی با خداست!,راست میگی ما خیلی از کارامون با خداست)

بعضی از این باشگاهها حتی در حد باشگاههای تهران پانسیون می گیرند ولی دریغ از امکانات اولیه(هنوز یونجه کپک زده...از مانژومهتر هم که حرف نزنم بهتره),مسعودجان,هنوز بعداز60-50 سال اسب داری سنتی و13-12 سال سواری کلاسی در قزوین,یه دامپزشک متخصص اسب توی قزوین نداریم(یعنی اسب های اینجا مریض نمیشن؟,آیا ویزیت دامپزشکای تهران شفاست؟,آیااسبهای قزوین با تجویز این اطبائ محترم رو هوا پرواز میکنند؟).
این صحبتها رو گلایه حساب کن نه انتقاد.(ببخشید که اینها رو اینجا گفتم ولی تو انجمن غریبه نداریم وهمه به نوعی درگیریم ,شاید راهکار تو بدرد همه بخوره)
ولی نتیجه اینکه یه هیئت خوب,
نیاز به اسبهای خوب ,سوارهای خوب وامکانات خوب داره که ههمون با هم باید اونها رو بسازیم.

ببین دوست عزیز هیچ سواری با اسب سفید....
اون سوار خودتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتی.
مجددا"سلام
دلیل مسکوت گذاشتن این موضوع,انتخابات هیئت بود که به انجام رسید.
دوست دارم بحث خودرادر حوزه های سوار,اسب,مربی وامکانات ادامه دهیم.

باور دارم که برای حفظ داشته ها بایدبسترسازی کرد.
بسترخوب یعنی باشگاه خوب,امکانات خوب وفرهنگ خوب.
مطمئنم که این بسترخوب,سوار ,اسب ونیاز وانگیزه حرکت به جلورا ایجاد مینماید.
وبرای ایجاد وحفظ این بستر نیازبه مدیرباشگاهی است که سود وبهره مندی خود را در حرکت رو به جلو لمس کند.
این سودمندی درکمک های نقدی وغیرنقدی هزینه سفربه مسابقات میسر نیست(این بستر سازی نیست,بیلان سازی است).بیلان سازی بد نیست,ایجادانگیزه ورقابت می نماید ولی در جاهایی هم که امکان رقابت ندارن باعث سرکوب شده و مجموعه را از درون پوک می کند.
به نظرم باشگاهها را باسیاست تشویق وتنبیه می توان به حداقل ها رهنمون ساخت.
تشویق همیشه کمک نقدی نیست,شاید کمک نقدی بد ترین نوع تشویق می باشد.چون همیشه دستها را به سوی...درازمی کند.!
ایجادیک مجموعه چند صدایی وتوجه به نیازها حتی در حد شنیدن,یک نوع تشویق است وبالعکس.
با یک مثال این ارسال را به پایان میرسانم ولی گفتگوهای من ادامه دارد.
با توجه به حضورم درباشگاه البرز,معتقدم هسته خوبی در آنجا در حال شکل گیری است ودر حال تولید فعالیت,رقابت ونمایش حداقل داشته ها می باشدوارزشها کار ,کار وکار می باشد.وامیددارم که گوشهای شنوایی هم برای شنیدن کاستی هاپیدا کنیم.شایدبدلیل اینکه هنوز جوان است وعلاقمند به نمایش تواناییهای اعضایش.البته شایدهنوز لایه های عمیقتر آن باشگاه رادرک نکرده باشم ولی باور کن همیشه امیدوارم,مجبورم که امیدوار باشم!!
واین راگفتم که بگویم با فعالیت این قسمت,نه باید تمام تمرکز را بر این قسمت گذاشت ونه آن را نادیده گرفت.
شاید تواین چندوقتی که تیرمی چینم,به اندازه این چندروزه مجبور نبودم درباره پارکور ها وچرایی لزوم این چیدمان هادر رده های مختلف توضیح دهم...البته که فکرکردن به مسابقه برای کسی که به کار خودمطمئن است ومسابقه رابرای نمایش داشته ها میداند,نشانه خوبی نیست ولی حداقل فعالیت وفکرکردن رانشان میدهد.
میگفتم ,فکر میکنم که برای چندصدایی بایدبه باشگاه های دیگروبه خصوص به سوارهای باشگاههای دیگرکمک کرد.
مهم نیست که آنهاماهیت شما را باور دارند یا نه.!باور کن مهم نیست.
بلکه انتفاع آن ایجاد بالانس,رقابت وانگیزه درمجموعه است که سودآن را در نهایت مجموعه می برد.
حتی باشگاههایی که در دوره قبل کمتر فعال بودند .
والبته نه با سیاست شیردادن در هنگام گریه,بلکه قانونمند وهدایت به سمت ماهیگیری,حتی اگر مجبور باشید ماهیگیری را برای مدتی نمایش دهید.؟ !
 
پاسخ : ریشه ناکامی سوارکاران خوب قزوینی در میادین

همیشه تکثر در همه زمینه ها و موضوعات باعث پیشرفت اون موضوع میشه و چیزی که من الان نگرانش هستم تمرکز اکثر سوارکار های فعال در یک باشگاه (البرز) و کم کم منزوی شدن باشگاه های دیگه در قزوین هست امری که رفته رفته این تکثر رو از بین خواهد برد و آرزو دارم که این روند ادامه پیدا نکنه که بزرگترین ضربه این مسئله متوجه خودمونه
امیدوارم با ثابت شدن هیئت سیاست گذاری هایی در پیش گرفته بشه که رونق به صورت تقریبا موازی در باشگاهها تداوم پیدا کنه
 
بالا