در بلندترین قله ی نگاهم به انتظار ایستاده
تا رکاب برگیری و بیایی
که دولتمردان مال اندوخته ، سرود دین خواندند
و سخن از خرافه به جای دین گفتند
که دولتمران ، امت واحد را به تفرقه ، قوم به قوم خواندند
و هرچه منافع خود بود قانون گفتند
که سربداران سرود حقیقت ، بر دار خواندند
و پسرکان و دخترکان دربند به شرم حقیقت در گوش باد گفتند
که مادران شیون زده ، مرثیه بر خاک خواندند
و پدران خشم فروخورده ، غم بر گریبان چاك گفتند
اسب سفید باورهایم منتظر است
رکاب گیر و بیا
refrence:http://zenhar.mihanblog.com/
آخرین ویرایش: