sohrab
Active member
مطالب جالبی در مورد تاریخ دامپزشکی پیدا کردم. دوستانی که اطلاعاتی در این زمینه دارند اضافه کنند.
ـ برخي از دانشمندان معتقدند كه زمان پيدايش نباتات و حيوانات در زمين، حدود يك ميليارد و چهارصد ميليون سال پيش است. دوران زندگي بشر به دو مرحله يكي عهد ابتدايي و ديگري عهد حجر تقسيم ميشوند. بشر در عهد ابتدايي هيچگونه صنايعي نداشته و تنها از نظر قوه عقل از حيوان برتر بوده است. عصر حجر به سه دوره آغاز سنگي ـ پارينه سنگي يا ميانه سنگي و نوسنگي يا سنگ جديد تقسيم ميگردد. اهلي كردن حيوانات كه با اهلي كردن سگ آغاز شده است در دوران نوسنگي يعني 15000سال قبل از ميلاد پيشرفت كرد. انسان در اين عصر به اهلي كردن و پرورش گلههاي بزرگ گوسفند، بز، خوك، گاو، كبوتر، غاز و اردك پرداخت. اهلي كردن حيوانات ظاهراً از آسيا آغاز شد.
در عصر نوسنگي انقلاب بزرگي ايجاد شد و آن اينكه انسان در اين عصر از شكارگري به مرحله كشاورزي وارد شد و از خيش چوبي استفاده كرد. در بدو ورود به مرحله كشاورزي انسان به طور كامل به كشاورزي نميپرداخت، مردان به شكار ادامه ميدادند و احتمالاً زنان به گردآوري تخم گياهان وحشي و كشت با دست، يا با وسيله سنگي و چوبي ميپرداختند تا سرانجام مردان با استفاده از گاو و خيش وارد مرحله اصلي شدند.
نخستين آموزنده پزشكي و دامپزشكي به انسان حيوانات بودهاند، چنانكه از محمد ذكرياي رازي آوردهاند: اگر جوجه پرستو يرقان بگيرد پرستو سنگ يرقان را آورده و در لانهاش ميگذارد و جوجهها بدين وسيله درمان ميشوند مردم از اين امر استفاده نموده به جوجه پرستوها زعفران ميمالند تا پرستو تصور كند جوجههايش يرقان گرفتهاند و سنگ يرقان بياورد و بدين ترتيب سنگ يرقان به دست انسانها ميرسد.
ابن ابي اصيبه ميگويد: اگر عقاب ماده گرفتار سختي تخمگذاري شود عقاب نر سنگي به نام قلقل را آورده و در لانه ميگذارد كه اين سنگ به سنگ عقاب مرسوم بوده و از درون خود صدا ميدهد و سبب آساني تخمگذاري ميشود به همين دليل مردم اين سنگ را در كنار زائو قرار ميدادند.
اولين مدرك دامپزشكي كه مربوط به هزاره سوم قبل از ميلاد و نوشتهاي به خط هيروگليف بر روي پاپيروس از مقابر مصري به دست آمده است در مورد بيماريهاي چهار پايان توضيح داده است.
حدود 2500 سال قبل از ميلاد تشكيلات اداري منظمي در نواحي سومر و عيلام وجود داشته كه نشان ميدهد دامپزشك به عنوان يك شخصيت تخصصي به جراحي حيوانات به خصوص درمان شكستگي ميپرداخته است.
معلم اول ارسطو نيز به گواه تاريخ به دامپزشكي نيز ميپرداخته است و در زمينه در رفتگي مفاصل، هيدروپيزي گاو و صرع بز و گوسفند مطالبي آورده است. كزاز، مشمشه حاد، اختلالات ريوي، ذاتالريه، نقرس، جذام و اسهال بيماريهاي بوده كه ارسطو در مكتوبات خود آورده است. همچنين خونبندي با آتش، درمان زخمها به وسيله داغي، فتيلهگذاري، اخته كردن، بخيه كردن، درمان فتق نافي، فيستول مقعدي و مهبلي و حتي برداشت تخمدان ماده خوك و شتر با شكاف دادن ناحيه زهار از جمله مواردي است كه ارسطو به آن اشاره داشته است.
در زمان ساسانيان، پادشاهان نيز به كار دامپزشكي علاقه نشان ميدادند به طوري كه هرمز پسر شاپور دامپزشك بزرگي بود و در شناخت بيماريها و درمان آن به دانش دامپزشكي تسلط كامل داشت. بهرام برادر هرمز نيز چهارمين پادشاه ساساني بود كه به حرفه دامپزشكي عشق ميورزيد.
مرجع اصلی مطالب یافت نشد!
ـ برخي از دانشمندان معتقدند كه زمان پيدايش نباتات و حيوانات در زمين، حدود يك ميليارد و چهارصد ميليون سال پيش است. دوران زندگي بشر به دو مرحله يكي عهد ابتدايي و ديگري عهد حجر تقسيم ميشوند. بشر در عهد ابتدايي هيچگونه صنايعي نداشته و تنها از نظر قوه عقل از حيوان برتر بوده است. عصر حجر به سه دوره آغاز سنگي ـ پارينه سنگي يا ميانه سنگي و نوسنگي يا سنگ جديد تقسيم ميگردد. اهلي كردن حيوانات كه با اهلي كردن سگ آغاز شده است در دوران نوسنگي يعني 15000سال قبل از ميلاد پيشرفت كرد. انسان در اين عصر به اهلي كردن و پرورش گلههاي بزرگ گوسفند، بز، خوك، گاو، كبوتر، غاز و اردك پرداخت. اهلي كردن حيوانات ظاهراً از آسيا آغاز شد.
در عصر نوسنگي انقلاب بزرگي ايجاد شد و آن اينكه انسان در اين عصر از شكارگري به مرحله كشاورزي وارد شد و از خيش چوبي استفاده كرد. در بدو ورود به مرحله كشاورزي انسان به طور كامل به كشاورزي نميپرداخت، مردان به شكار ادامه ميدادند و احتمالاً زنان به گردآوري تخم گياهان وحشي و كشت با دست، يا با وسيله سنگي و چوبي ميپرداختند تا سرانجام مردان با استفاده از گاو و خيش وارد مرحله اصلي شدند.
نخستين آموزنده پزشكي و دامپزشكي به انسان حيوانات بودهاند، چنانكه از محمد ذكرياي رازي آوردهاند: اگر جوجه پرستو يرقان بگيرد پرستو سنگ يرقان را آورده و در لانهاش ميگذارد و جوجهها بدين وسيله درمان ميشوند مردم از اين امر استفاده نموده به جوجه پرستوها زعفران ميمالند تا پرستو تصور كند جوجههايش يرقان گرفتهاند و سنگ يرقان بياورد و بدين ترتيب سنگ يرقان به دست انسانها ميرسد.
ابن ابي اصيبه ميگويد: اگر عقاب ماده گرفتار سختي تخمگذاري شود عقاب نر سنگي به نام قلقل را آورده و در لانه ميگذارد كه اين سنگ به سنگ عقاب مرسوم بوده و از درون خود صدا ميدهد و سبب آساني تخمگذاري ميشود به همين دليل مردم اين سنگ را در كنار زائو قرار ميدادند.
اولين مدرك دامپزشكي كه مربوط به هزاره سوم قبل از ميلاد و نوشتهاي به خط هيروگليف بر روي پاپيروس از مقابر مصري به دست آمده است در مورد بيماريهاي چهار پايان توضيح داده است.
حدود 2500 سال قبل از ميلاد تشكيلات اداري منظمي در نواحي سومر و عيلام وجود داشته كه نشان ميدهد دامپزشك به عنوان يك شخصيت تخصصي به جراحي حيوانات به خصوص درمان شكستگي ميپرداخته است.
معلم اول ارسطو نيز به گواه تاريخ به دامپزشكي نيز ميپرداخته است و در زمينه در رفتگي مفاصل، هيدروپيزي گاو و صرع بز و گوسفند مطالبي آورده است. كزاز، مشمشه حاد، اختلالات ريوي، ذاتالريه، نقرس، جذام و اسهال بيماريهاي بوده كه ارسطو در مكتوبات خود آورده است. همچنين خونبندي با آتش، درمان زخمها به وسيله داغي، فتيلهگذاري، اخته كردن، بخيه كردن، درمان فتق نافي، فيستول مقعدي و مهبلي و حتي برداشت تخمدان ماده خوك و شتر با شكاف دادن ناحيه زهار از جمله مواردي است كه ارسطو به آن اشاره داشته است.
در زمان ساسانيان، پادشاهان نيز به كار دامپزشكي علاقه نشان ميدادند به طوري كه هرمز پسر شاپور دامپزشك بزرگي بود و در شناخت بيماريها و درمان آن به دانش دامپزشكي تسلط كامل داشت. بهرام برادر هرمز نيز چهارمين پادشاه ساساني بود كه به حرفه دامپزشكي عشق ميورزيد.
مرجع اصلی مطالب یافت نشد!