جاي خالي اسب اصيل ايراني در بازارهاي جهاني

مرضیه

Member
پرورش دهندگان اسب اصيل در ايران با مشكلات بسياري دست و پنجه نرم مي كنند. كه مهم ترين آنها همانا نبود يك قرنطينه بين المللي در ايران است كه باعث مي شود در دنيا و حتي خود ايران پرورش دهندگان اسب سراغ تيره ها و نژاد ايراني نروند. اين موضوع باعث شده تا بسياري از پرورش دهندگان اسب سراغ پرورش تيره هاي مربوط به خط خوني مصر بروند تا بتوانند با پرورش اين نوع اسب ها درآمد سرشاري را نصيب خودشان كنند و همين موضوع نژاد اسب اصيل ايراني را با خطر انقراض، مواجه كرده است. عبدالجليل غيادي مدير عامل شركت تعاوني پرورش و مشاوره اسب اصيل تركمن در خراسان شمالي در اين باره مي گويد: « با اين كه ايران داراي پيشينه قديمي در پرورش اسب است هنوز در شرايط ايده آل كاري نيستيم و به رغم آن كه مسئولان در اين چند سال اخير دغدغه بيشتري نسبت به توسعه و همگاني شدن استفاده از اسب و فرهنگ اسب و سواركاري پيدا كرده اند، همچنان پرورش دهندگان اسب با موانع و مشكلات بسيار ي مواجه هستند. اين در حالي است كه نيازهاي آن طرف دنيا به دليل قابليت هاي ژنتيكي و ورزشي اسب ايران دوبرابر شده است كه مي تواند فرصت بهره برداري و اقتصادي و بهره وري بهينه اي را در اختيارپرورش دهندگان قرار دهد و درصورت حل اين مشكلات آنها مي توانند اسب اصيل ايراني را با حفظ ذخاير ژنتيكي به كشورهاي متقاضي صادر كنند. » او مي افزايد:« تمام دنيا مي داند بهترين نژاد اسب سواركاري متعلق به تركمن است مخصوصاً نژاد معروف «تاروب رد» يا اسب نژاد انگليسي از تركيب دو نژاد تركمن و يك اسب عرب به وجود آمده كه سريع ترين و سواري ترين اسب در دنيا به شمار مي آيد. اين درحالي است كه اسب تركمن با نام «آخال تكه» در بيشتر كشورها از جمله تركمنستان، روسيه، فرانسه، آمريكا، تركيه، قبرس و دوبي شناخته مي شود. با اين همه به دليل موانع موجود صدور اين اسب به ميادين جهاني با مشكلات بسياري مواجه است.» رضا ابراهيمي كه خود از پرورش دهندگان اسب هاي اصيل ايراني است نيز به شرح نمونه اي از هزاران مشكل موجود بر سر راه پرورش دهنگان اسب اصيل ايراني مي پردازد. او مي گويد: « چند سال پيش دولت اردن موافقت كرد تا بدون در نظر گرفتن قانون قرنطينه اسب، اسب هاي ايراني را براي شركت در جشنواره اسبي كه به صورت بين المللي در اين كشور برگزار مي شد، دعوت كند. با اين همه به دليل نرخ بالاي حمل و نقل هوايي كه حدود ۴۰ ميليون تومان براي هر چند راس اسب مي شد، پرورش دهندگان ايراني از شركت در جشنواره خودداري كردند. اين در حالي بود كه اگر دولت وقت به ما كمك مي كرد، ما مي توانستيم با ۱۰ ميليون تومان اسب هاي خود را در جشنواره مذكور به نمايش بگذاريم.»


پرورش دهندگان ايراني در شرايطي از حضور در جشنواره هاي جهاني محرومند كه به گفته عبدالجليل غيادي در بازارهاي جهاني اسب خاص تركمن بين ۲۵هزار دلار تا ۱۵۰ هزار دلار خريد و فروش در ايران بالاترين رقمي كه خريد و فروش شده ۱۵ ميليون تومان و رنج متوسط اسب تركمن بين ۵ تا ۱۰ ميليون تومان است. اين همه در شرايطي اتفاق مي افتد كه كشور ايران از سال ۱۹۷۴ عضو سازمان جهاني «واهو» است. در آن سال خانم «مري ليلي قره گزلو» با فرستادن چند راس اسب اصيل عرب به انگلستان تأييديه اين سازمان را در خصوص اصيل بودن نژاد اسب ايراني دريافت كرد. با اين همه هنوز هم كه هنوز است داوران ما كه داراي توانايي هاي بسياري در امر تشخيص نژاد يك اسب اصيل هستند به دليل عضو نبودن ايران در سازمان جهاني «ايكاهو» از حضور در جشنواره هاي جهاني محروم هستند و نمي توانند در اين جشنواره ها شركت كنند. فراموش نبايد كرد كه در صورت صادرات اسب اصيل ايراني به بازارهاي جهاني درآمدهاي سرشاري نصيب اين بخش در داخل كشور و به تبع آن نجات ژن و نژاد خالص ايراني كه كارشناسان به آن خط خوني ايراني مي گويند، مي شود. در اين باره عبدالجليل غيادي مي گويد: « به جرأت مي توان گفت به ازاي هر اسب تركمن يك اشتغالزايي به وجود آمده است ولي در حال حاضر با توسعه صادرات و احداث ميادين در خراسان شمالي و گلستان و واگذاري آنها به بخش خصوصي اين اشتغال براي هر اسب به دو نفر افزايش مي يابد و از آنجايي كه اسب تركمن يك اسب ورزشي است و براي زيبايي نيز استفاده شده و به دليل داشتن نژاد آميخته قابليت رقابت با اسب هاي خارجي را دارد مي تواند در ميزان افزايش اشتغالزايي مؤثر باشد.» او معتقد است كه «اشتغالزايي و ارز آوري بحثي مهم در پرورش اسب به شمار مي رود چون ما در مرحله صادرات هستيم توسعه پتانسيل هاي ژنتيكي يا غني كردن بانك ژن هم از نظر تحقيقاتي و هم از نظر تنوع زيستي كمك بزرگي به دولت است، دولت به دنبال ابزارهاي خاص است كه بتواند در عرصه هاي جهاني رقابت كند چه نظر از اقتصادي، ورزشي، سياسي، پرورش اسب ابزار خوبي به شمار مي رود. با وجود ۱۸۰ هزار رأس اسب در ايران اين حيوان موجوديتش ثابت شده است و بستر فرهنگي و انساني كار آماده است و از نظر نيروي انساني مشكلي وجود ندارد و از نظر فرهنگي پذيرش مردم براي اين كار خوب ورزشي و اقتصادي آماده است و مناطق ديگر آماده هرگونه جهش در واحدهاي اقتصادي است و پرورش اسب در ايران از يك طرف به عنوان بانك ژني و از طرف ديگر در رشته هاي خاص مثل ماراتن، سواركاري، استقامت، پرش و زيبايي و درساژ با استقبال عمومي روبه رو شده است و اسب تركمن چون قبل توانايي هايش را در اين خصوص ثابت كرده، هم در نژاد خالص، هم در نژاد آميخته با اندكي توجه توانايي رقابت در عرصه بين المللي دارد. » ژن اسب تمام ناشدني است و از يك نسل به نسل ديگر بيشتر مي شود كشورهاي اروپايي و آمريكايي فوايد اين ثروت را درك كردند ولي به همان اندازه كه پايان ناپذير است آسيب پذير و نابود شدني هم است و ذخيره ژنتيكي اش به راحتي مي تواند از دست برود . بايد تا دير نشده فكري كرد.
 
ممنون مرضيه جان از اين خبر.
همون روز هم که اين مطلب را خواندم پيش خودم به تحليل هاي آبکي آن فکر کردم!!!
ممنون که قرار دادي و به نظر من مطالب سطحي و نه چندان مطابق با حقيقت در اين نوشته وجود دارد که فعلا" مشکل اصلي نژادهاي ايراني نيست.
 

مرضیه

Member
قبلا اشاره كرده بودم ، اين خبر به نقل از روزنامه ي ايران در سايت فاميران نوشته شده بود ، كه چون بي ارتباط با بحث هاي ما نبود آن را ذكر كردم و قرار هست انشا ا... تحليل هاي آبكيش رو با كمك اسب ايراني نقد و بررسي كنيم... ;D
 

مرضیه

Member
بلد نباشيم هم ياد ميگيريم!!! تازه نجات غريق ( آخرش نفهميدم بايد بگيم نجات غريق يا غريق نجات !!! هر دوش هم يكيه!) هم داريم... ;D
 

Dr_Ghaffari

Active member
سهراب خان ! مرضيه خانم شناگر قابلي هستند ! ياد دو بيت از سعدي افتادم كه :
"اشاهد من اهوي به غير وسيله فيلحقني شان اضل طريقا !
يو جج نارا ثم يتفي برشه لذالك تراني محرقا و غريقا !"
براي غير خوزستانيها معني مي كنم :
"ترا روبرويم مي بينم بدون هيچ وسيله اي و دنبالت مي آيم پس وقتي به خودم مي آيم راه را گم كرده ام!
مرا آتش مي زني سپس به آب پنجه اي خاموشم مي كني براي اين است كه مدام مي سوزم و غرق مي شوم !
( آب پنجه : وقتي دست خيس باشد و آب انگشتان را به صورت بپاشيد تا كسي را هوشيار كنيد در فارسي مي گويند "پشفته")
اشعار عربي حافظ و سعدي روي تمام شاعران عرب زبان را نيز كم نموده است . بي سبب نيست كه حافظ حتي به قرآني كه حافظ آن بوده است و آن را در 14 روايت مي خوانده است گوشه مي زند كه:
اگر چه عرض هنر پيش يار بي ادبي است زبان خموش وليكن دهان پر از عربي است !
پري نهفته رخ و ديو در كرشمه حسن بسوخت ديده ز حيرت كه اين چه بوالعجبي است
در اين چمن گل بي خار كس نچيد آري چراغ مصطفوي با شرار بو لهبي است
 
بالا