تنها ترين سواران !

Dr_Ghaffari

Active member
از امام حسين (ع) فرزند دوم امام علي (ع) كه 10 ماه و 20 روز از امام حسن كوچكتر بودند شروع مي كنم .(امام علي 28 فرزند داشتند 11 پسر و 17 دختر كه 3 پسر و دو دختر از حضرت فاطمه (س) بودند.و باقي از ديگر زنان وي بودند.
امام حسين كه سوم شعبان سال چهارم هجرت به دنيا آمد روز دهم محرم سال 61 هجرت شهيد شدند.همه كساني كه در عاشورا به سركردگي عمر بن سعد با امام حسين جنگيدند و او و همه يارانش را كشتند از مردم كوفه بودند و هيچ يك شامي نبودند . وقتي امام كشته شد تن مباركش 33 زخم و اثر 43 ضربت داشت. عمر بن سعد دستور داد بر پيكر شريفش اسب بتازند و اسحاق بن حيوه و چند تن ديگر با اين كار نام خود را در تاريخ ثبت كردند.امام حسين را هفت پسر بود : علي اكبر ؛ علي اصغر ؛ زين العابدين (علي اوسط)؛ عبدالله ؛ محمد ؛ عبيدالله و جعفر.
 

Dr_Ghaffari

Active member
مقداد بن اسود:
پسر عبدالمطلب و عموي پيامبر و از پيشگامان اسلام بود.در جنگ بدر شركت جست و او تنها كس بود كه از دو سپاه در اين جنگ اسب داشت...!
 

Dr_Ghaffari

Active member
امام هشتم شيعيان در سال 153 هجرت در مدينه به دنيا آمد.مامون بنا به مصلحتي ! وي را وليعهد خويش كرد . به نامش سكه زد !و در سال 202 دخترش ام الفضل را به زني به او داد (سن 49 سالگي ) . وفات حضرت رضا روز آخر صفر سال 203 و به قولي 13 ذي القعده آن سال اتفاق افتاد . مامون بر او نماز گذارد و جسد پاكش را در سراي حميد ابن قحطبه در قبه اي كه گور هارون در آن بود به خاك سپرد .
هنگام انتقال جنازه امام به آرامگاه مامون در حاليكه كه قبايي سفيد پوشيده بود سر برهنه و پياده (بدون اسب با پاي برهنه ) جنازه را تشييع كرد . سه روز بر سر قبر ماند و در اين مدت جز نان و نمك و آب چيزي نخورد و نياشاميد . روز چهارم غمزده به سراي خويش باز گشت !
(من فقط نقل قول كرده ام راست و دروغش را خودتان تحقيق كنيد ) !
 

Dr_Ghaffari

Active member
در ابتدا مي خواستم تاريخي باشد ولي .... حالا مجبورم از كفر و دين بگويم !
عمرو بن عبدود از دليران سپاه كفار در جنگ خندق(احزاب) بود كه تنها سواري بود كه با اسبش از روي خندق پريد و به داخل مدينه نفوذ كرد . وي پيش از نبرد با علي(ع) به درخواست امام كه بدون اسب بود از اسبش پياده شد و نقل است كه هر دو دست اسبش را با يك ضربه شمشير قطع كرد ! (البته كمي دور از ذهن است)
در تاريخ نقل شده است امام در ميانه نبرد به عمرو گفت چرا سپاهيانت به ياريت مي آيند و اين خلاف عهد است و چون عمرو رو برگرداند امام علي(ع) با يك ضربه او را زمين گير كردند (پاي او را قطع مي كنند) و براي بريدن سر عمرو بر سينه عمرو بن عبدود مي نشيند كه عمرو بر صورت امام خدو مي اندازد . ... عمرو پيش از مرگ از امام مي خواهد تا بدن او را مثله نكند .
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
Dr_Ghaffari گفت:
در ابتدا مي خواستم تاريخي باشد ولي .... حالا مجبورم از كفر و دين بگويم !
عمرو بن عبدود از دليران سپاه كفار در جنگ خندق(احزاب) بود كه تنها سواري بود كه با اسبش از روي خندق پريد و به داخل مدينه نفوذ كرد . وي پيش از نبرد با علي(ع) به درخواست امام كه بدون اسب بود از اسبش پياده شد و نقل است كه هر دو دست اسبش را با يك ضربه شمشير قطع كرد ! (البته كمي دور از ذهن است)
در تاريخ نقل شده است امام در ميانه نبرد به عمرو گفت چرا سپاهيانت به ياريت مي آيند و اين خلاف عهد است و چون عمرو رو برگرداند امام علي(ع) با يك ضربه او را زمين گير كردند (پاي او را قطع مي كنند) و براي بريدن سر عمرو بر سينه عمرو بن عبدود مي نشيند كه عمرو بر صورت امام خدو مي اندازد . ... عمرو پيش از مرگ از امام مي خواهد تا بدن او را مثله نكند .
منبع این نوشته ها رو ذکر کنید
 

Dr_Ghaffari

Active member
منبع مي خواهيد مطالعات من است و مستقيما مي نويسم ! شايد مجبور شوم تاريخي را به كتاب مربوطه مراجعه كنم . اگر منبع ارسال آخر را مي خواهيد در تفسير الميزان علامه طباطبايي در تفسير سوره احزاب اشاره شده است ! براي من جاي سوال داشت و از حجت الاسلام خباز استاد تاريخ اسلام دانشگاه شيراز پرسيدم و جواب دادند مكر در جنگ اشكال ندارد و " مكار" يكي از صفات خداوند در قرآن است. اگر لازم مي دانيد بروم سراغ رستم و رخش و سهراب و سياووش كه هم بيشتر مي دانم و منبع آن هم شاهنامه هست و شاه نامه ها !
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
Dr_Ghaffari گفت:
منبع مي خواهيد مطالعات من است و مستقيما مي نويسم ! شايد مجبور شوم تاريخي را به كتاب مربوطه مراجعه كنم . اگر منبع ارسال آخر را مي خواهيد در تفسير الميزان علامه طباطبايي در تفسير سوره احزاب اشاره شده است ! براي من جاي سوال داشت و از حجت الاسلام خباز استاد تاريخ اسلام دانشگاه شيراز پرسيدم و جواب دادند مكر در جنگ اشكال ندارد و " مكار" يكي از صفات خداوند در قرآن است. اگر لازم مي دانيد بروم سراغ رستم و رخش و سهراب و سياووش كه هم بيشتر مي دانم و منبع آن هم شاهنامه هست و شاه نامه ها !

یک سرچی برای اسبهایی مثل رخش و ... در صفحه اول انجمن بکنید یکسری مطالب از قبل گذاشته بودم در ادامه و گسترش آن بهتر نیست باشد؟
 

Dr_Ghaffari

Active member
رستم سهراب 14 ساله به دست خويش كشته را به دخمه اي كه از سم اسبان درست مي كند مي سپارد و تهمينه يال و دم اسب سهراب را در سوگ او مي برد.
از اين دست خواهد بود و هست !
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
Dr_Ghaffari گفت:
رستم سهراب 14 ساله به دست خويش كشته را به دخمه اي كه از سم اسبان درست مي كند مي سپارد و تهمينه يال و دم اسب سهراب را در سوگ او مي برد.
از اين دست خواهد بود و هست !
جناب دکتر من جسارت نمیکنم
هر جور دوست دارید مطالب بنویسید فقط از این بابت منبع رو پرسیدم که موثق باشد, همین
 

Dr_Ghaffari

Active member
امير حسين جان اگر مطلبي مي نويسم موثق است و از دوستان هم خواهش مي كنم اگر احيانا در مساله اي ترديد داشتند درباره آن تحقيق نمايند .
در كتاب تاريخ و مقررات جنگ در اسلام تاليف محمد كريم اشراق در شرح جنگ خندق آمده است كه پيامبر فرمود :"الحرب خدعه " و اين به عنوان يك اصل در جنگهاي اسلام مي باشد . معني دو حديث در خصوص ضربه حضرت علي را نيز از پيامبر نقل مي كنم :
"ضربه علي در روز خندق از كارهاي امت من تا روز قيامت برتر بود ."
"ضربه علي در روز خندق از عبادت دو جهان برتر بود ."
البته مولوي در مثنوي معنوي اين مساله را نمي پذيرد و عنوان مي كند:
" از علي آموز اخلاص عمل شير حق را دان مطهر از دغل"
و الخ كه خود خوانده ايد و مي دانيد.
 

Dr_Ghaffari

Active member
گويند نياي زردشت كه از " كرپان"(بدكاران و مخالفان زردشت) بود روزي با زردشت با نگاه به مقابله برخواستند و او تاب گستاخي زردشت را نياورد پس اسب خواست و بر اسب نشست و او را سال گران بود هنوز چند قدم نرفته بود كه از اسب فرو افتاد و مرد ..!
 

Dr_Ghaffari

Active member
زبير عوام از صحابه پيامبر بود كه بهترين سوار از لشگر اسلام بود و در كتاب "آداب الحرب و الشجاعه" نقل است كه : "در جمله عرب به نيزه سواري مردانه تر از او نبود". زبير بن عوام يكي از 6 مردي بود كه با علي و عثمان و ... عمر كار خلافت را به شوراي آنان سپرده بود. در زمان خلافت علي زبير با طلحه و عايشه هم پيمان شد و به جنگ با علي در "جمل" پرداخت . زبير در اين جنگ به همراه طلحه كشته شدند .
 

Dr_Ghaffari

Active member
حضرت ابوالفضل عباس برادر ناتني امام حسين (ع) صبح عاشوراي سال 61 هجرت با مشكي بر اسب نشست و به سوي فرات رفت مگر براي كودكان و زنان تشنه آب بياورد . سپاهيان شمر مامور بستن آب بر ياران امام بودند . شمريان با ديدن حضرت عباس آشفته شدند و آسيمه كنار رفتند و پيكي براي شمر فرستادند كه خواهر زاده ات براي بردن آب آمده است و تكليف چيست ؟ شمر دستور داد هركس كه باشد از رساندن آب به خيمه ها مانع شوند حتي اگرعباس باشد او را بكشند . و سپاهيان شمر به دستور دايي ؛ خواهرزاده را به تير زدند و او نزديكي خيام امام از اسب بر زمين فرو افتاد .
 

Dr_Ghaffari

Active member
داريوش شاه ؛ پادشاه هخامنشي پيش از مرگ بر گرداگرد دخمه اي كه براي سراي مرگ خويش ساخته بود كتيبه هايي به خط ميخي نوشت كه يكي از بندهاي يكي از كتيبه ها چنين است :" در سواري خوب سواري هستم " .داريوش شاه نقش خود را سوار بر ارابه در حال شكار شير بر مهر پادشاهي خود حك كرده بود و در كنار آن به خط ميخي و به3 زبان نوشته بود :" من هستم داريوش شاه " .
يادآوري : آرامگاه داريوش شاه در نقش رستم واقع است و كتيبه ها هنوز پاي بر جا مانده است .
 

Dr_Ghaffari

Active member
سعد بن ابي وقاص يكي از بزرگترين سرداران اسلام بود كه در 17 سالگي به اسلام ايمان آورد . او سومين مرد بود كه مسلمان شد ! در سواري و جنگ آوري شهرت داشت و ايران به دليري او و سپاهيانش فتح شد ! سعد بن ابي وقاص بيش از هفتاد سال عمر كرد و در سال 55 هجري او و حضرت امام حسن مجتبي با هم به زهر معاويه جان سپردند . اما عمر بن سعد كه در كربلا با امام حسين به جنگ در آمد پسر همين پدر بود !
 

Dr_Ghaffari

Active member
این تاپیک می توانست یکی از خواندنی ترین تاپیکهای انجمن باشد اما دوستان یاری نکردند که هیچ ...
فکر می کنم باید کمی از قیل و قالهای انجمن فاصله بگیرم و مانند گذشته بیشتر به ارسال مطالبی همانند این تاپیک بپردازم ..!
 

Dr_Ghaffari

Active member
بهرام گودرز که همان بهرام اول باشد یکی از پهلوانان ایران بود که در جنگ هم آورد نداشت ... او هنگامی که تاج " ریونیز " (پسر جوان کیکاووس) را که در جنگ کشته شده بود از میانه آوردگاه بیرون آورد تا به دست تورانیان نیفتد ! پس تازیانه اسبش که نام بهرام بر آن بود در آن میانه ناپدید شد ... او را سخت گران آمد مبادا تازیانه اش را تورانیان پیدا کنند پس برای بازآوردن تازیانه به میدان جنگ رفت ! پس چون تازیانه را یافت همان گاه باره اش ( اسب او ) با شنیدن شیهه مادیانی خروش برآورد و بهرام هر چه کرد باره اش گام پیش نگذاشت . پس او پیاده شد و به رزمگاهی که کشتگان ایرانی بودند بازگشت ... پس از چندین نبرد " تژاو" او را در کمین گرفت و از پشت دست بهرام را از تن جدا کرد . فردا روز که " گیو " ( که همانا برادر بهرام و پسر گودرز بود ) از نیرنگ " تژاو" آگاه شد به جنگ با " تژاو " رفت و کشته " تژاو " را نزد برادرش بهرام آورد . بهرام نیز در اثر زخم جان سپرد و " گیو " تن بی جان برادر را بر اسب " تژاو " نهاد و به لشگر گاه برد . پس به روش ایرانیان برای او دخمه ای ساختند .
 

Dr_Ghaffari

Active member
بهرام گور نیز یکی از تنها ترین سواران بود ! او بر پشت اسب چنان تیر می انداخت که هر تیر بر پر تیر قبل می نشست ! او فرزند " یزدگرد " اول بود و پس از پدر به پادشاهی رسید . او تاجش را از میان دو شیر درنده بر داشت تا حدیثی برای مدعیان تاج و تختش باقی نگذاشته باشد !او در 63 سالگی چون مرگ را نزدیک دید تاجش را بر سر فرزندش " یزد گرد " دوم نهاد و همان شب جان سپرد .
نکته جالب اینکه :
یزدگرد اول که همانا پدر بهرام گور باشد سیزدهمین پادشاه ساسانی بود . او مردی بسیار جنگجو بود و نزدیکان از هیبتش واهمه داشتند . او در چشمه " سو " با لگد " اسب آبی " کشته شد !
 

Dr_Ghaffari

Active member
حضرت علی (ع) در جنگ ذات السلاسل سومین سردار بود که فرمانده سپاه شد ( دو فرمانده قبلی شکست خورده بودند )! علی (ع) بر دلدل نشست و نیزه هندی به دست گرفت و دستور داد تا پوزه تمام اسبها را ببندند مبادا صدای شیهه اسبان دشمن را آگاه سازد ! پس تمام شب را راه می رفتند و روز مخفی می شدند تا به نزدیکی قلعه رسیدند و قلعه را فتح کردند .
 
بالا