با اسبی که به هیچ صراتی مستقیم نمیشه باید چیکار کرد؟

M

mrezap

Guest
OJANG گفت:
در عر ض یک هفته با تغییر ناگهانی غذا و تمرین های متعدد و تضعیف بدنی و مهم تر از همه وقت گذاشتن رام میشه من تضمین میکنم. یادتون باشه که ما باید سوار بر اسب باشیم نه اون سوار بر ما .

قطعا نمیشه گفت که رام میشه
من یک اسب داشتم که آخرش مجبور به فروشش شدم و با این که خودم همه اسبی را رام میکردم اما تو کار این موندم
راستی اون اسب هم کرنگ بود
ما یک ضزب المثل داریم که میگه " یا کرنگ نخر ،یا نفروش"
 
به نقل قول از یک استاد قدیمی این اسب را باید تیرش زد در فرسنامه آمده است که معدودی از اسبان هستند که خوی دیوانگی دارند که به قول شما به هیچ صراطی مستقیم نیستند بعضی از داروهایی در همین کتاب ذکر شده که به گوش و بینی اسب می ریزند تا اسب معالجه شود
 

ناشناس

Active member
OJANG گفت:
در عر ض یک هفته با تغییر ناگهانی غذا و تمرین های متعدد و تضعیف بدنی و مهم تر از همه وقت گذاشتن رام میشه من تضمین میکنم. یادتون باشه که ما باید سوار بر اسب باشیم نه اون سوار بر ما .
یک هفته که خوبه 1ماه هم هر روز 12ساعت با این اسب کار سنگین بکنین .غذا هم بهش ندین باز حمله هاشو داره .
اخیرا هم شنیدم که اخته اش کردند بهتر که نشده هیچ دیوونه تر از قبل هم شده .
 

kahar

Member
ناشناس گفت:
یک هفته که خوبه 1ماه هم هر روز 12ساعت با این اسب کار سنگین بکنین .غذا هم بهش ندین باز حمله هاشو داره .
اخیرا هم شنیدم که اخته اش کردند بهتر که نشده هیچ دیوونه تر از قبل هم شده .

واقعا دلیل این طرز رفتار اسب چی می تونه باشه ؟
 

mahsima

Member
ناشناس گفت:
قابل توجه دکتر جان وبقیه دوستان این تصویر همون اسبیه که گفتم به هیچ صراتی مستقیم نمیشه .این عکس بعد از 3ساعت لنج با ابزار از این اسب گرفته شده
با بدبختیو هزار ترسو لرز بیرونش آوردن لنجش زدن .بعد از سه ساعت گفتیم آروم شده باز هم حمله کرد .
قصد فروشش رو ندارین؟
اگه بفروشین چند میدید؟
یعنی اصلا یه همچی اسبی چند می ارزه؟
 

OJANG

Member
آیناز جان با این تصمیم من بهت تبریک میگم ولی ممکن اذیت بشی در موردش حسابی فکر و مشورت کن
 

mahsima

Member
کسی کارتون اسپریت رو دیده؟
این نوشته ها اسب تو کارتونو یادم آورد
یه فرمانده تو داستان بود و گفت هر اسبی رام میشه
ولی آخرش انقدر تحت تاثیر تلاش اسب برای رام نشدن وبه دست آوردن آزادی قرار گرفت که اجازه داد اسب به گله اش برگرده
توصیه میکنم هرکی ندیده تهیه کنه و ببینه کارتونه قشنگیه
 

ناشناس

Active member
صابر گفت:
باید باهاش دوست شی وقت میبره ولی عملیه
اول دوست شدن و اعتماد بعد سواری بدون خشونت
صابر جان اگر اینجا بودین نتیجه اعتماد کردن ودوست شدن با این اسبو بهتون نشون میدادم .
زمستون پار سال دلم براش سوخت رفتم جل بندازم روی اسب .(کسی که جرات نمیکرد نزدیک باکس اسب بشه )با هزار نازو نوازش اسب وایساد اینگار فهمید میخوام بهش کمک کنم که سر ما نکشه .یکی از بچه ها که بعضی وقتها اسبو میزد صدام کرد اسب از شنیدن صدای اون وحشی شد .وجات حسابی خالی حمله کرد بهم تا اومدم فرار کنم یه گاز مشتی از سینه ام گرفت بعد هم با دستش زد به شونه ام .جای 4عدد از دندوناش هنوز روی سینه ام هست .


خلاصه اینو بهت بگم اسبو ببر وسط مانژ 50تا آدم نترس هم بزار دور تا دور اسب .اسبه با اجازتون 50تاشو برات میکشه.
 

ناشناس

Active member
فتانه گفت:
واقعا دلیل این طرز رفتار اسب چی می تونه باشه ؟
دلیل طرز رفتار
این اسب اسمش قهرمان میباشد.از کرگی پیش یک نفر بوده وکاملا یکه شناس شده بوده .زمانی که ما اوردیمش باشگاه تا 3 روز خوب بود بعد دیوونه شد .حتی به صاحب اصلیش هم گفتیم آمد باشگاه به اون هم حمله کرد. اسب خوب ومحکمیه سواریش هم حرف نداره (3روز او خودم سوارش شدم)
روز های بعد فکشو میبست از ته گلو جیغ میکشید .صدای وحشتناکی میداد.الان هم که اخته اش کردند ولی دیوونه تر شده .
 

reihaneh

Member
ناشناس گفت:
از زبان اسبی به نام قهرمان محل نگهداری باشگاه بهارستان (شیراز)
شبی تاریک به سراغم آمدند با آمپولی در دست صبح شد چشمانم را گشودم دیدم در جای جدیدی هستم از صاحبانم خبری نبود آخر من از کرگی پیش یک نفر بودم. صدای پامی آمد .چند قیافه جدید. در باکس را که با خشونت باز کردند من ترسیدم (زمستان بود وهوا سرو نم ناک من هم بدون جل به سر میبردم)خودم را کمی عقب کشیدم آن مرد ترسید وگفت فکر کنم تن اسب میخوارد من هم خوشحال گفتم الان مرا یک قشوی مرتب میزنند .بعد از چند دقیقه آمدند من را قشو زدند اما باشلاق درثاژوشلاق لنجبه بحانه اینکه در را باز کردیم اسب ما را ترساند ومیخواست به ما حمله کند از آن روز به بعد مرا از اسبهای دیگر جدا کردند در سلول انفرادی جدا از اسب های دیگر گذاشتند بدون جل حتی پنجره باکس را نمی بستند میگفتند سرما بکش تا ادب شوی غذاهم به من یک وعده در روز میدادند ومیگفتند کم بدهید تا انرژی اسب کم بشود این وحشی است.کار به جایی رسید که هر روز مرا مهمان فریادها وشلاقهایشان میکردند دگر چاره ای نداشتم باید از خود دفاع میکردم من هم شروع کردم به گاز گرفتن ولگد زدن دگر راه برگشتی نبود در روز هایی برفی چنان مرا با شلاق لنج ودرثاژ میزدند که قصد خود کشی کردم و شب سر خود را محکم به دیوار میکوبیدم که امدند وسرو گرون من را به نرده ها بستند بعد از زمستان به بهانه آرام شدن اسب .من را اخته کردند واز غرور افتادم وفقط به مزه انتقام فکر میکردم جلو باکس من نوشتند نزدیک نشوید خطر ناک است وبه همین بهانه هر روز مرا میهمان شلاقهایشان میکردند وخودشان میخندیدند (روزگازم بر خلاف آرزوهایم گذشت)گفتیم امدیم بهشت اما از جهنم هم جهنم تر است اینجا .حساب روزها از دستم در رفته است وتنها آرزویم این است که در صبح یک روز قشنگ اجازه دهند من بیرون بیایم ورنگ طلایی خورشید را ببینم .کمی راه بروم وامتحان کنم که آیا هنوز میتوانم چهار نعل بروم چون از زمستان پارسال تا به حال بیرون نیامدم وفقط چندباری کوتاه آن هم دستو پایم را به هم بسته بودند .
کسی صدای مرا شنیده آیا نشسته قایق من به گل خدایا
شاید یک روز از این زندان رهایی یابم. :'(

این سرنوشت رو جناب ناشناس قبلا تو بخش اسب نوشته ها گذاشته بودن که با توجه به اسم و مکان اسب :
Dr_Ghaffari گفت:
این گونه که مشخص شد اسب قهرمان نام دارد و در باشگاه بهارستان است .

قاعدتا باید همین اسبی باشه که به هیچ صراطی مستقیم نمیشه ،اگه اینجوری باشه مگه انتظار دیگه ای هم میشه داشت؟
 
ناشناس جون اینو بدون که اسبی که این جور رفتاری میکنه به هیچ عنوان درست نمیشه مگه این که روش وقت بزاری و باهاش دوست شی پله پله هر چقدرم که بد باشه (از محبت خارها گل میشوند )
پیشنهاد من اینه که با دکتر غفاری در میان بزاری دکتر تو این کارا وارده
 

atila

Member
یک سرخ پوست دانا گفت در چنین مواردی سه روز و سه شب باید اسب را تنها نگذاشت و کنارش خوابید و باهاش با مهربانی حرف زد .
بنده خودم چندین بار شاهد چنین مواردی بودم عموما اسبها به خاطره یا تجربه ناراحت کننده ای که داشته اند این چنین می شوند . اما من با همون راهکار سرخ پوست فرزانه به نتیجه مطلوب رسیدم . اسبی که هیچ را نزدیک خودش راه نمی داد از دستم هویج می خورد و سرش را روی شانه ام می گذاشت . تحقیق که کردم دیدم این اسب قبلا از دست آدمیزاد کتک خورده بود و وحشی شده بود.
 
بالا