اولین بار کجا اسب دیدین؟

[OJANG]

من اولین بار نمی دونم که کجا اسب دیدم ولی یادمه که از 5 سالگی سواری میکردم یه اسب داشتم که از یکی از عشایر برام خریده بودن که اسم طرف اسماعیل بود و تا روزی که داشتمش بهش میگفتیم اسب اسماعیل نیله سر و دم گیر و بد اخلاق ولی با من خوب بود و کاری با من نداشت فکر میکنم که می دونست نخودیم شما کی دیدین؟

 

[kahar]

اولین بار قطعا اسبهای پدر بزرگم رو دیدم .

 

[OJANG]

کجا؟کی؟

 

[عاطفه]

اولین بار تو سن 8 سالگی اسب داییم رو دیدم.

 

[khashayarsafavi]

يادم نيست اولين بار که اسب ديدم کجا و کی بود اما ميدونم اولين بار که اسب سوار شدم،8 ماهم بوده!!!! ولی اولين بار که سواريه رسميمو شروع کردم، 5 سالم
بود که سواره يکی از بهترين عرب های ايران شدم، به نامه خيام که اون موقع با وجوده اينکه 34 سالش بود اما رو من رم کرد!!!!!<خدا بيامرزتش> البته الانم با يکی از بچاهاش کار ميکنم!!!

 

[امید زمانی]

يادم نيست اولين بار که اسب ديدم کجا و کی بود اما ميدونم اولين بار که اسب سوار شدم،8 ماهم بوده!!!! ولی اولين بار که سواريه رسميمو شروع کردم، 5 سلام بود که سواره يکی از بهترين عرب های ايران شدم، به نامه خيام که اون موقع با وجوده اينکه 34 سالش بود اما رو من رم کرد!!!!!<خدا بيامرزتش> البته الانم با يکی از بچاهاش کار ميکنم!!!

خیام را معرفی کنید و همینطورکره ای که ازاو دارید !

 

[مونامور]

نمیدونم.(

 

[ناشناس]

اولین بار من که یادم نمیاد ولی یه عکس از 3سالگیم دارم که داخل پارک جنگلی پالایشگاه شیراز سوار یه اسب دره شوری هستم .

 

[khashayarsafavi]

خيام جزوه اولين عرب های ايران بود که داغ رويه گردن خورد. ساله 1369 خيام و اسب عرب ديگه اي به نام <هديد>از يک سرهنگ تهرانی توسط <شاهپور چوبک> خريداری شد. که اون موقع 21 سال داشت. و تا سال 1382 در باشگاه <شهيد رودکی> شيراز نگاه داری ميشد. من هم الان با يکی از کره هايه آنگولا عربش که به دلايلی نميتونم اون رو معرفی کنم کار ميکنم. شما خيام را ميشناسيد؟

خیام را معرفی کنید و همینطورکره ای که ازاو دارید !

 

[mahsima]

من اولین بار رو یادم نیست خیلی کوچیک بودم ولی مطمئنم در ساحل دریای شمال بوده
9 سالم بود که بازم کنار ساحل یه سواری به من هدایت اسب رو یاد داد اسم اون اسبو یادمه اسب یه چشم نداشت یعنی یه چشمشو بچه ها با تفنگ بادی کور کرده بودن اسمش فلفل بود سفید رنگ بود
بعد اون پیگیر شدم کلاس برم برا سواری البته قبلشم خیلی دوست داشتم ولی تو قزوین باشگاهی که به دخترا آموزش بده وجود نداشت یا وجود داشته ما خبر نداشتیم فقط باشگاه ارتشو می دونستیم که بانوان رو راه نمی دادن .

 

[دلاور]

من که اولين بار تو گاوداری دوستمون ديدم که 10 سالم بود ولی يادمه بدونه ترس سوارش شدم من از بچگی از اسب خوشم ميآمد و ازش نميترسيدم