استاد سرهنگ اسماعيل نشاطي

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
آذرماه را مي توان ماه عزاي سواري و سوارکاري در ايران دانست. در يازدهم اين ماه به سال 1378 شمع وجود استادي بزرگ، مردي وارسته، عاشق انسان و انسانيت و معلم بزرگ اخلاق، سرکار سرهنگ اسماعيل نشاطي به ناگاه خاموش شد و جامعه سواري ايران را عزادار کرد.

اين بزرگوار در سال 1304 در تبريز ديده به جهان گشود و تحصيلات ابتدايي را در تبريز به پايان برد و به سال 1324 وارد دانشکده افسري شد و به عنوان افسر زرهي سوار خدمت خود را شروع کرد. او در محضر اساتيد بزرگ سواري آن دوران از قبيل استاد تيمسار علي اصغر مبشري، استاد تيمسار مهدي خان خزايي و ... دوره هاي مقدماتي سواري را پشت سر گذارد و سپس خود فرمانده شد. عشق به اسب و سوارکاري در او چنان مي جوشيد که در سال 1338 باشگاه سوارکاري جوانان، پوني کلاب، را بنيان گذارد، تا آنچه را آموخته در اختيار جوانان قرار دهد. در سال 1348 عازم فرانسه شد تا در يکي از معتبرترين مدارس سوارکاري دنيا -سومور- شاگردي کند.

در اولين دوره آن مدرسه شاگرد نمونه شناخته شد و به ايران بازگشت. عکس و مشخصات او اکنون زيب سالن آن مدرسه است. استاد نشاطي از سال 1330 تا 1378 شمسي يعني نزديک به نيم قرن آموزش داد. هدف نهفته در پس اين آموزش انسان سازي بود. خود نمونه انساني والا که زندگي را وقف شريف ترين کار دنيا يعني معلمي کرده بود تا واعظ بلا عمل نباشد. به آنچه مي گفت و مي کرد، ايمان داشت و آنچنان زيست که رفتنش کوهي از غم بر دوش هر آنکسي گزارد که او را از دور يا نزديک مي شناخت. حيف و صد حيف که ورزش سوارکاري در اين کشور هيچگاه مجالي براي خودنمايي در ميادين جهاني نداشت تا آموخته هاي استاد نشاطي واقعيت خود را به نمايش گزارد. امّا اگر بسياري شاگردانش هنوز نتوانسته اند در ميادين سوارکاري بدرخشند، ولي آموخته اند که انسان باشند، عطر انسانيت بپاشند و بوي استاد پراکنده کنند.

روحش شاد و راهش مداوم باد
 
M

mrezap

Guest
من هم به سهم خودم به روح آن مرحوم ادای احترام میکنم و امیدوارم همه ما از آن انسان بزرگ درس بگیریم.

روحش شاد و راهش پررهرو باد.
 

ناشناس

Active member
یادمان استاد اسماعیل نشاطی

حياط معاصر ملت ايران مهد بزرگ مرداني بوده که خاموش خروشيده اند . خروشيدند تا فلسفه ، فرهنگ و يا اصالتي را حاکم کنند .

دکتر مجتهدي ، دکتر اکرامي و اسماعيل خان نشاطي از اين دسته اند .

بزرگ مرداني که مظروف ظرف عمرشان ، انباشته از محتوي فرهنگ و فلسفه اي نو بود و در طول عمر پر بارشان همواره عطر اصالت پاشيدند .

شاگردان دبيرستان البرز در زمان مديريت دکتر مجتهدي ، فوتباليست هاي تيم شاهين در طول حيات آن باشگاه به مديريت دکتر اکرامي و شاگردان مکتب استاد اسماعيل خان نشاطي از شهد اين کندوها چشيدنده اند.

من خود افتخار داشته ام ، شاگرد دبيرستان البرز عضو تيم پولاد شاهين در زمين خاکي نازي آباد زير نظر شاگرد شايسته دکتر اکرامي ، نايب روئين دل ، و شاگرد مکتب استاد نشاطي باشم .

دکتر مجتهدي محصل ، دکتر اکرامي فوتباليست و استاد نشاطي سوارکار واقعي مي خواستند. و پيام هر سه تکامل انسان و رسيدن به مقام والاي آن بود .

انسان هاي والا بنيان گزاران مکتب و فلسفه اي نو در هر مقوله اي هستند .

زنده ياد پرويز دهداري يکي از خلف شاگردان دکتر اکرامي بيشترين تاثير را در روند فوتبال ايران داشت . شاگردان دکتر مجتهدي اغلب مصدر کارهاي بزرگ شدند و شاگردان نشاطي پراکنده در جاي جاي عرصه پهناور گيتي عطر فرهنگ و فلسفه او را مي پاشند .

براي اولين بار در سال 1342 او را در لباس افسري با درجه سرواني ديدم . بلند بالا و کشيده صورتي گندمگون ، چهره اي فراخوان با لهجه آذري گوشنواز و صدائي کمي زير به شاگردان فرمان ((سوار شويد )) داد.



از آن جلسه به بعد ديگر نتوانستم به دنبالش نباشم و پيوسته و گسسته يا در کلاس هايش شاگردي کردم يا در خارج از کلاس در محضرش کسب فيض .

خوش رو و خوش گفتار بود . هميشه شکلاتي دهان شيرين کن در جيب و لطيفه اي دل شاد کن بر زبان داشت.
منبع اطلاعات بود و بي ادعا . هر سوالي را اين گونه جواب مي داد (( البته من درست نمي دانم ، بهتر است از ديگران هم بپرسي ولي بنظر من ...... ))) و بعد دريائي از اطلاعات را بيرون مي ريخت .
قبل از انقلاب در باشگاه جوانان که خشت ، خشت آنرا خود بنيان گزارد، به تربيت شاگردان مشغول بود و بعد از انقلاب شمع محفل سواراکاران .هيچ محفلي را به اندازه ميدان تمرين خوش نداشت . تحت هيچ شرايطي،. سردترين و گرم ترين هوا، کلاس را تعطيل نمي کرد . کلاس هايش مصداق کامل (( درس معلم ار بود زمزمه محبتي )) بودند.

در کلاس بسيار سخت گير بود و بعد از کلاس خنده رو و بذله گو. هم کلاسش لذت بخش بود و هم کنارش نشستن سکر آور .

افسر نمونه سواربود ، شاگرد اول عالي ترين مدرسه سوارکاري دنيا – سومور فرانسه – براي ارائه مدرک بين المللي مربي گري حق امضاء داشت و عکس او زينت بخش تالار يادبود هاي آن مدرسه . دقيق ، منضبط و درويش بود . واحدهايش در ارتش و کلاس درسش نمونه بودند .

مي توانست و خوب هم مي توانست متمول باشد و نبود . عليرغم موقعيت شغلي بسيار درخشان در دوران خدمت در ارتش از اولين مشتري هاي آپارتمانهاي شهرک اميد – شهرک ارتشيان بود .

وارسته استادي که ياد و خاطرات و پيامش چراغ راه زندگي شاگردانش خواهد بود .

مهدي جمشيد خاني











نامه اي از استاد نشاطي به آقاي جمشيد خاني که بيانگر مراتب وارستگي و تواضع آن استاد بزرگوار و ارجمند است .

جناب جمشيدخاني بسيار عزيز و گرامي . فکر مي کنم شما بهتر از هر کس به مقام استادي واقف هستيد. مقام استادي بسيار بالا و مقدس است من که يک سرباز ساده و معمولي هستم شايسته نيست مرا استاد خطاب کنند.

باور بفرمائيد وقتي که به من استاد مي گويند حقيقتا نارحت مي شوم و خجالت مي کشم .

و اما راجع به اصول و مباني پرش آخرين اثر سرکار را مطالعه کردم بسيار جالب و آموزنده بود . با نيت پاک و علاقه و صداقتي که در وجود شما سراغ دارم اميدوارم براي ورزش سواري خدمات بيشتري انجام دهيد . البته سرکار به نوبه خود با نوشتن چند کتاب حق بزرگي به گردن ورزش سواري داريد و به نظر من دين خودتان را بنحو شايسته ادا نموده ايد . جمشيدخاني بسيار ارزشمند اجازه بدهيد حرف قلبم را بزنم . شما مرد عمل با حقيقت و راست و درست و سخت کوش هستيد من قلبا به شما احترام زيادي قائل هستم و صميمانه دوستتان دارم . سلامت و موفق باشيد . صورت لاغر و استخواني و مردانه شما را مي بوسم .

قربانت اسماعيل نشاطي
سه شنبه 25/ 1/ 1371

نامه اي از يک شاگرد استاد اسماعيل خان نشاطي خطاب به استاد به مناسبت روز معلم :

((بنام آن يگانه))

براي جناب سرهنگ نشاطي

(( زندگي چيزي نيست که لب طاقچه عادت از ياد ما برود ، تا شقايق هست زندگي بايد کرد))

من درست زندگي کردن را در سواري آموختم خوب زيستن را در سواري يافتم

من در کلاس شما نکته هائي ياد گرفتم و از سخنان شما هزاران پند گرفتم





کلاس هاي شما پر از شور و نشاط است . همه اش پر از معني و مفهوم . تو خط حصار يورتمه رفتن ، حرکت تطبيق . و با گفتن دوره همه ما گوشه اي از کلاس يک دايره بزرگ بزرگ مي زنيم انگار مانژ دنيائي است با شما که هر کدام از ما گوشه اي از آن دور خودمان مي چرخيم و مي چرخيم براي اينکه بفهميم چگونه در اين دنيا زندگي کنيم و با فرياد شما که مي گوئيد : قدم ، ايست ! همه هر کجا که هستيم مي ايستيم . شما در کلاسهايتان به ما آموختيد راست نشستن و راست گفتن را و با پوشيدن بلوزهاي سفيد به ما پاکي و روشني را نشان داديد و با گفتن از گوشه رو که همه و همه مار از گوشه عبور مي کنيم و از اين ور دنياي کوچک رد مي شويم و به آن سر مانژ يعني آن سر دنياي کوچک مي رويم . و با رفتن خط منکسر پيچ و خمهاي زندگي را مي فهميم.



جناب سرهنگ عزيز چه زيبا است لحظه ورود به کلاس شما ، چه قدر معني دارد ؟ اجازه هست جناب سرهنگ : و شما با کلامي پر از محبت به ما اجازه ورود به اين مکان مقدس را مي دهيد . همه بدنبال هم تو يک صف با يک هدف با فرمان شما حرکت مي کنيم . حالا رکابها بالا و در همين جا است که محکم بودن و مقاومت

در مقابل سختي هاي زندگي را مي آموزيم .



احمد در جلوي صف ، جهانگير و ياسي به دنبالش ، رويا و عليرضا در وسط و آخر صف هم بالاخره تيگران و محمود و امير حسين و بقيه شاگردان که هميشه همون با لبخند به يکديگر نگاه مي کنيم و بعد از سواري همه به هم مي گوئيم خسته نباشيد و بعد در زينخانه که اتاق کوچک همه ماست و همه خاطه ها يمان در آن است جمع مي شويم براي اينکه زين و برگمان را تميز کنيم . و تمام اين روابط خوبمان و رفتارهاي درستمان را مديون شما هستيم .

جناب سرهنگ باور کنيد اگر تمام دنيا را بگرديدم هرگز معلمي مثل شما پيدا نمي کنيم و ما تمام شاگردان شما ، شما را به خاطر وجودتان مي خواهيم و همه و هممون به شما نيازمنديم . چون شما به ما گفتيد زندگي يعني چه .

روز استاد بر شما مبارک

شادي معنوي 1376/2/12
 

پیوست ها

  • image001.jpg
    image001.jpg
    52.3 کیلوبایت · بازدیدها: 20
  • image003.jpg
    image003.jpg
    24.1 کیلوبایت · بازدیدها: 49
  • image005.jpg
    image005.jpg
    47.1 کیلوبایت · بازدیدها: 14
  • image016.jpg
    image016.jpg
    11 کیلوبایت · بازدیدها: 12
  • image019.jpg
    image019.jpg
    16.6 کیلوبایت · بازدیدها: 16
  • image017.jpg
    image017.jpg
    12.3 کیلوبایت · بازدیدها: 17

علی واحدی

Active member
لازم دیدم که فقدان این عزیز سوارکاری ایران و بهتر بگویم افتخار سوارکاری ایران و حتی جهان (چون ایشان رتبه اول مدرسه سومور هم بوده اند) جناب کلنل نشاطی را با اشک و آه به تمام دوستاران و خانواده این عزیز تسلیت گویم و در فراقشان ...
 

علی واحدی

Active member
ناشناس گفت:
من خود افتخار داشته ام ، شاگرد دبيرستان البرز عضو تيم پولاد شاهين در زمين خاکي نازي آباد زير نظر شاگرد شايسته دکتر اکرامي ، نايب روئين دل ، و شاگرد مکتب استاد نشاطي باشم .
ناشناس جان شما کجا و در چه زمانی شاگرد مکتب استاد نشاطی بوده اید؟
 

علی واحدی

Active member
♘ امیرحسین ♞ گفت:
هدف نهفته در پس اين آموزش انسان سازي بود. خود نمونه انساني والا که زندگي را وقف شريف ترين کار دنيا يعني معلمي کرده بود تا واعظ بلا عمل نباشد. به آنچه مي گفت و مي کرد، ايمان داشت و آنچنان زيست که رفتنش کوهي از غم بر دوش هر آنکسي گزارد که او را از دور يا نزديک مي شناخت. حيف و صد حيف که ورزش سوارکاري در اين کشور هيچگاه مجالي براي خودنمايي در ميادين جهاني نداشت تا آموخته هاي استاد نشاطي واقعيت خود را به نمايش گزارد. امّا اگر بسياري شاگردانش هنوز نتوانسته اند در ميادين سوارکاري بدرخشند، ولي آموخته اند که انسان باشند، عطر انسانيت بپاشند و بوي استاد پراکنده کنند.

روحش شاد و راهش مداوم باد
جمله قرمز شده را تمامی شاگردان مکتب آن مرحوم باید و وظیفه شرعیشان است که رعایت کنند و انسانیت و بوی استادی بجای مانده از این عزیز را احیا نمایند.
 
بالا