اسب و سوارکاری در سینما و تلویزیون ایران

sohrab

Active member
گاهی اوقات در فیلم و سریالهای تاریخی که پخش میشه صحنه! هایی هست که حرص آدم را درمیاره. مثل سرویس شدن دهن اسب بوسیله سوارکاری که کوچکترین آموزشی ندیده، زین کابوی و دهنه آبخوری آلمانی روی اسبهای صدر اسلام که اتفاقا داغ هم دارند ( آن هم از نوع تروبرد! )
 
من نه سپرم، نه كلاهخود، اسبم (گزارشی از حضور اسب در فیلم ها و سریال های ایرانی)

من نه سپرم، نه كلاهخود؛ اسبم

سایت خبری سیما فیلم: صبح به صبح بعد از خوردن خوراكی اندك به راه می افتاد، تپه ماهور مجاور ده را طی می كرد و از لا به لای درختان توت قبر میرزا را كه می دید، بغض امانش را می برید. دور قبر چرخی می زد و آرام سرش را بر سنگ سرد قبرستان می گذاشت. شاید هر روز می آمد كنار قبر میرزا تا معجزه ای رخ بدهد و او دوباره برگردد. اما دیگر حتی بوی میرزا هم نمی آمد. حوصله هیچ كس را نداشت، حتی پسرهای میرزا.

كسی به او تسلیت نمی گفت، حتی گریه اش را نمی دید. تازه می خواستند كه فیلم هم بازی كند. افسارش بر دوش و سرگردان می چرخید. دیگر سواری نداشت و كسی بعد از میرزا او را نوازش نكرده بود.

آن روز كه به هیچ كس سواری نداد. افسارش را بازكردند دوباره از همان تپه ماهور بالا رفت و پشت تپه در میان درختان توت قبرستان گم شد. گروه فیلمساز آنقدر سرصحنه كار داشتند كه كسی حتی به یاد اسب میرزا هم نیفتاد.

ممكن نیست تاریخ را تصور كرد بدون به تصویر كشیدن ضربه سم اسبانی كه تمام گذشته رشادت ها و دلاوری های یك سرزمین را در خاطر می نشانند.

آنچه می خوانید كنكاشی است از به كارگیری اسب در سینما و تلویزیون و بازسازی تاریخی كه در تصور نمی گنجد.

*** زینت صحنه های عاشقانه

كسی به درستی به خاطر نمی آورد كه از چه زمانی برای اولین بار از اسب در فیلم های ایرانی استفاده شد. تا پیش از انقلاب اسلامی و شروع ساخت پروژه های تاریخی، از اسب بیشتر به عنوان زینت صحنه های عاشقانه و رمانتیك و یا بعضاً در بازسازی بخشی از تاریخ و افسانه ها استفاده می شد. فیلمهایی چون سمك عیار، دخترلر، پرستوها از لانه برمی گردند و برخی از این نمونه ها هستند. در حقیقت اسب بیشتر سیاهی لشكر بوده تا این كه نقش قابل توجهی داشته باشد. اما همزمان در دنیا و در فیلمهای و سترن برای اسبها نقش های بسیاری در نظر گرفته شد كه گاه تجربه جلوه های ویژه هیجان انگیز را هم با خود همراه داشت.

اما از سال هایی كه تولید سریال های تاریخی رشد كرد، اسبها هم كم كم جایگاه خاصی پیدا كردند. طوری كه در بسیاری از فیلمها و سریال ها اسب ها دارای شناسنامه شدند.

با توجه به حداكثر عمری كه برای اسب در نظر می گیرند (30 سال) معمولاً از این حیوانات تا 12-10 سالگی برای مسابقات استفاده می كنند. از اسب های بزرگتر نمی توان برای پرش و یا كورس استفاده كرد بلكه در این سن از آنها برای تولید مثل استفاده می شود. البته اسب تا 20 سالگی سرحال است اما عمر مفید آن تا 23-20 سالگی است. اسبهایی كه برای پروژه های تلویزیونی استفاده می شوند، برای این كه قابل كنترل باشند اغلب سن بالایی دارند. مگر در مواردی خاص كه نیاز به یك اسب شاخص و ویژه باشد.

آنچه یك اسب را متمایز می سازد نژاد و اصل و نسب آن است. ایران در گذشته مهد پرورش نژادهای گوناگون اسب از عرب و كرد گرفته تا تركمن و اسبچه خزر بوده است اما امروزه بیشتر اسبهایی كه در اینجا یافت می شود دخان یا دورگه هستند مثل عرب كرد و... بسیاری از نژادهای ایرانی در كشورهای دیگر نگهداری و نسل كشی می شوند و در برخی موارد ایرانی ها مجبورند اسب سرزمین خودشان را از یك كشور دیگر تأمین كنند.

غیر از نژاد و فیزیك، رنگ اسب نیز برای سریال ها و فیلمهای تاریخی بسیار قابل توجه است چرا كه در گذشته اسب شخصیت هایی همچون امام حسین (ع)، رستم ویا... دارای مشخصه هایی بودند كه آنان را متمایز از اسبهای دیگر می ساخته است. مثلاً اسبی كه در سریال امام حسین (ع) به جای ذوالجناح انتخاب شد اسبی كاملاً سفید و گران قیمت از نژاد عرب بود. و یا اسب مختار در سریال مختارنامه 2 اسب خاص به نامهای باران و سایپا به رنگهای سفید و سیاه است.

*** من برای هرمكانی یك نعل دارم

اسبهایی كه در فیلم ها مورد استفاده قرار می گیرند معمولاً براساس زمان فیلم، فضا، تاریخ وقوع حوادث و حال و هوای آن انتخاب می گردند. احمد نمازی خود از 6 سالگی سواركاری را یاد گرفته و بیش از 30 سال است كه در این زمینه فعالیت می كند. پروژه های تاریخی بسیاری را از سرگذرانده است. او می گوید: تا زمانی كه سناریو را نخوانده باشم، كاری را قبول نمی كنم. باید فضای كار را ببینم تا بتوانم در مورد اسبهایی كه نیاز دارند تصمیم بگیریم. معمولاً در این مرحله انتخاب با مشورت كارگردان و مربی اسب صورت می گیرد. اغلب اسبها برای پروژه های طولانی مدت خریداری می شوند و به صرفه نیست برای این كارها اسب اجاره شود. چون علاوه بر مشكلات مالی و اتفاق های غیر مترقبه، صاحب اسب هر زمان كه بخواهد می تواند بیاید و اسبش را با خود ببرد. همچنین چون اسبها راكورد پیدا می كنند حتماً باید خریداری بشوند.

در فیلم های تاریخی كه مربوط به سرزمین عربستان است از اسبهای عرب استفاده می شود مثل ولایت عشق، امام علی (ع)، تنهاترین سردار، مختارنامه و... .

بعضی از مواقع فضای كاركوهستانی و صخره ای است. در چنین جاهایی از اسبهای عرب كرد و یا كرد استفاده می شود. اسب كرد، پرطاقت و پر تحمل است.

اسبهای تركمن و یا آخال تكه چون گران قیمت است وكمی هم بداخلاق، برای استفاده در فیلم چندان مناسب نیست و به جای آن از اسب دوخان و یا ترومپت استفاده می شود.

نژادشناسی در دنیا بسیار مطرح است. اما در ایران چندان به آن توجه نمی شود و این مقتضیات است كه بسیاری از انتخاب ها را مطرح می كند. مثلاً شما در سریال امام حسین (ع) و یا امام علی (ع)و... باید از اسب عرب و یا شبیه آن استفاده كنید و نمی توانید از آخال تكه كه گردن بلند و بدن كشیده دارد با دست و پایی شبیه آهو سواری بگیرید. چون عرب ها اصلاً چنین اسبی را به كار نمی گرفتند.

علاوه بر نوع و نژاد اسب، استفاده از نعل مناسب هم در صحنه های خاص بسیار حائز اهمیت است. سه نوع نعل وجود دارد: 1- نعل سبك كه در مانژ استفاده می شود. 2- نعل سنگین كه برای مكانهای صخره ای و صحنه های تاخت و تاز قابل استفاده است. 3- نعل های پلاستیكی كه در جاهای خاص، مثل سن تئاترشهر و یا فضاهای حساس كه نباید آسیب ببیند و به ضربه حساس هستند، كاربرد دارد. به قول احمد نمازی اسبها به رنگ قرمز حساس هستند واز رنگ سفید و آبی خوششان می آید كه البته فقط یك نظر تجربی است و در مورد تمامی اسب ها صدق نمی كند.

*** ارزشگذاری براساس نژاد و خون

« اگر ریشه دارای آفت باشد، ممكن است درختی رشد كند، اما تنه آن تنه مستحكمی نخواهد بود، دارای شاخ و برگ مناسبی نیست و میوه اش هم خوب و درجه یك نخواهد بود.» امیررضا گیتی بان این

مطلب را می گوید. او با وجود جوانی از كودكی و 7-6 سالگی با اسب سر و كار داشته و در این زمینه مطالعات فراوانی انجام داده است. عضو فدراسیون سواركاری و تیم ملی است و به برخورد علمی با سواركاری بسیار پایبند است.

به نظر وی خرید و انتخاب اسب كاری حساس و قابل توجه است. او می گوید:« هروقت پیشنهاد خرید اسب به من شده است، گفته اند بودجه ما خیلی محدود است. تهیه كننده ابتدا دستمزد بازیگرها و سایر عواملش را تعیین می كند و سپس باقیمانده را صرف بخش سواركاری می نماید. اما باید به تمامی تخصص ها احترام گذاشت. نمی شود كه شما به بازیگرتان دستمزد چندین میلیون تومانی بدهید و برای خرید اسبهایتان هزینه نكنید. به همین جهت معمولاً كسانی كه به عنوان مربی استخدام می شوند هیچ كدام كارت مربیگری فدراسیون سواركاری ندارند و اغلب به صورت تجربی با اسب و اسب سواری آشنایی دارند و یا مدارك بدلكاری سینما را دارند. چون هزینه نمی شود برخورد علمی هم وجود ندارد.

تجربه ارزشمند است و بسیار گرانبها اما بدون علم در بعضی از موارد حتی خطرناك هم هست.

در دنیا معمولاً در بخش سواركاری فیلم هفت نفر با تخصص مختلف وجود دارند:

مربی سواركاری

سرپرست اسب

مسؤول نعلبندی

دامپزشك

مسؤولان تیمار و نگهداری

مسؤول خوراك دام

نگهبان

اگر شما هر كدام از این عناوین را در عنوان بندی فیلمهای ما دیدید، كار درست است. اما متأسفانه در فیلمهای ایرانی فقط دو عنوان مربی سواركاری و دستیاران را می توان دید.

در دنیا یك مربی اسب و یك مربی سواركاری و یك بدنساز اسب داریم. اما در ایران كار هر سه نفر را یك نفر انجام می دهد و انتخاب اسب از سوی مربی سواركاری به همراه نماینده ای از گروه تولید و مسؤول مالی پروژه صورت می گیرد. در بخش تصویری دنیا زمانی كه می خواهند اسبی را خریداری نمایند یك تیم متشكل از مربی سواركاری، دامپزشك و نعل بند حرفه ای اقدام می كنند تا زوایای درست نعل تشخیص داده شده، اسب بیماری داخلی نداشته باشد و با معیارهای فیلمنامه هماهنگ باشد.

اسبها براساس نژاد، خون، سن و... قیمت گذاری می شوند. اسبهای باشگاهی اغلب شناسنامه دارند و نوع خونشان مشخص است. بیشتر اسب های مورد نیاز در فیلم ها و سریال ها از طریق همین باشگاه ها تهیه می شوند و بعضی ها هم از شهرستان ها. میانگین مبلغی كه برای خرید یك اسب در فیلم هزینه می شود. 400 تا 500 هزارتومان است. تقریباً این اسبها از رده خارج اند و 19-18 سالشان است.

احمد نمازی نام گرانترین اسبی را كه برای یك سریال خریده به یاد دارد: آهو كه 5/2 میلیون تومان خریداری شد اما گرانترین اسبی كه به یاد می آورد خرید و فروش شده باشد یك كره اسب 3 ساله عرب بود كه 45 میلیون دلار قیمت گذاری شده بود.

به نظر امیررضا گیتی بان اسبهایی كه با قیمت پایین برای فیلم ها تهیه می شوند اغلب سالم نیستند و در ضمن باید آموزش هم داده شوند. در مورد قیمت گرانترین اسب در ایران به طرز باورنكردنی مبلغ 485 میلیون تومان را ذكر می كند.

*** یا اسب زخمی داریم یا چلاق

امیررضا گیتی بان معتقد است شرایط نگهداری نامطلوب برخلق و خوی اسب تأثیر به سزایی گذاشته و در روند تولید هم مؤثر است. اسب را نمی توان چند روز متوالی در اصطبل نگه داشت بلكه باید اسب را گاهی از آن فضا خارج كرد.

در حقیقت 90 درصد بخشهای یك پروژه زمانی كه یك روزكاری به اتمام می رسد، كار آنها هم تمام می شود. مثلاً گروه فیلمبرداری، دوربین را برس می زنند و داخل ساك می گذارند و درش را هم می بندند. گروه آكسسوار، گریم، دكور و... هم همین طور اما اسب یك گونی سیب زمینی نیست كه وقتی كار تمام شد، بگذارید داخل انبار و درش را ببندید. رسیدگی می خواهد، باید تیمار بشود و اگر دو روز از اصطبل بیرون نیاید تبدیل به یك سگ وحشی می شود و بازیگر را با مغز به زمین می زند. بخش سواركاری هیچ وقت در یك پروژه تعطیلی ندارد.

گیتی بان در پروژه شهرآشوب 5 شبانه روز بالای سر یك اسب ایستاده است. تنها به دلیل این كه دل درد داشته. به قول او اسب موجود زنده است و شیء نیست.

اسب تابع نظم است و باید وضعیت تغذیه و نگهداری اش منظم باشد. مثلاً وعده هایی غذایی اسب باید منظم و طبق برنامه ریزی مشخص انجام شود. البته در مورد سكانس ها و یا صحنه هایی كه نیاز به زمان بیشتری به حضور اسب در صحنه است، مربی ها كمی برنامه را تغییر می دهند.

احمد نمازی از تجربه اش در این زمینه می گوید:

«به هرحال زمان فیلمبرداری برای ما مشخص است. از شب قبل براساس آفیش روز بعد برنامه ریزی می كنیم. مثلاً اگر قرار است سكانسی یك ساعت طول بكشد و یا به دلایل مختلف نظیر ابری یا بارانی بودن شرایط فیلمبرداری تغییر كند، در نوع خوراك و شرایط نگهداری اسب تغییرات را لحاظ می كنیم. صبح خوراك بیشتری به اسب می دهیم و یا مواد تقویتی نظیر جو را بیشتر در برنامه غذایی اسب می گنجانیم. زمان حركت آنها را به سمت صحنه طوری تنظیم می كنیم كه آنجا 2 ساعت منتظر نماند و این 2 ساعت را پای آخورشان و در اصطبل باشند و زمان فیلمبرداری سرصحنه بیایند. چنانچه اگر دیر یا زود شد اسب از نظر تغذیه ای لطمه ببیند.»

اما امیررضا گیتی بان معتقد است در بسیاری از پروژه ها به تغذیه اسب توجه نمی شود و به آن كاه می دهند تا اسب ضعیف تر شود وبازیگر خوشش بیاید كه اسب مثل گوسفند است! و تنها پروژه ای كه دراین زمینه از نظر وی قابل توجه است، سریال متوقف شده امام حسین بود كه برای بخش سواركاری آن از لحاظ استاندارد هزینه مناسبی صورت گرفت و برای اسبها هم مشكلی پیش نیامد. در یك پروژه دو نوع اسب وجود دارد. 1- اسبهای معمولی 2- اسب های راكورددار یا به عبارتی شخصیت های اصلی كه معمولاً برای نگهداری آنها تمهیدات خاصی صورت می گیرد. مثلاً در تمرینات حتی الامكان از آنها استفاده نمی شود.

اسبها گاهی به یكدیگر علاقه مند می شوند و یا از هم خوششان نمی آید. حالات روحی اسبها هم در حین كار بسیار حائز اهمیت است. گاهی ارتباط دو اسب با یكدیگر به حضور بهتر یك اسب در صحنه كمك می كند و بالعكس.

*** وقتی پا بر روی زمین سفت می گذارد، دیگر راه نمی رود

شاید به نظر برسد اسب می تواند بر روی هر سطحی حركت كند. اما این طور نیست. معمولاً راه رفتن در جاهای سفت برای اسب ناراحت كننده است.

در شروع یك پروژه ابتدا اسب را در زمین خاكی راه می برند بعد كم كم با تمرین اسب یاد می گیرد كه بدون وحشت بر روی سنگفرش راه برود. البته اسب ها یك سری لجبازی های خاص خودشان را دارند و هر چه ما بخواهیم بلافاصله انجام نمی دهند حتی اسبهای كاملاً تربیت شده هم این گونه رفتار می كنند.

مواردی هم وجود دارد كه برای اسب خطرناك اند در نتیجه با توافق مربی و كارگردان یا فضا و لوكیشن عوض می شود و یا شرایط مناسب تر می گردد. به عنوان مثال اسب از منطقه سنگلاخ نمی تواند بگذرد چون سنگها تیز هستند و مچ دست و پای اسب آسیب می بیند و حتی ممكن است اسب چلاق شود.

در چنین شرایطی نعل بندی اسب هم بسیار حائز اهمیت است. زیرا باید ازسوی یك نعل بند حرفه ای صورت گرفته باشد و اگر استاندارد نباشد، اسب آسیب های جدی می بیند.

- منبع: سمانه احمدی

http://www.irib.ir
 

sohrab

Active member
پاسخ : من نه سپرم، نه كلاهخود، اسبم (گزارشی از حضور اسب در فیلم ها و سریال های ایرانی)

amircowboy گفت:
من نه سپرم، نه كلاهخود؛ اسبم


اسبهای تركمن و یا آخال تكه چون گران قیمت است وكمی هم بداخلاق، برای استفاده در فیلم چندان مناسب نیست و به جای آن از اسب دوخان و یا ترومپت استفاده می شود.

ترجمه : دوخون و یا تروبرد ;D ;D
 
بالا