kassra

kassra

New member
پدر من و پدر بزرگام اسب عرب از تیره های ابیه&همدانی سمری&وزنان&خرسان و...تولید می کردند.که در سال 1348 متاسفانه به دلیل آبگیریه سد زایده رود و به زیر آب رفتن اراضی&باغات&اسطبل ها و...مجبور به فروش تمامیه اسب ها شدن...که انسان های بیفکری این گنجینه ها رو خریداری کردند که متاسفانه از بین بردندش...!!!!و پدرم هو قسم خورد که دیگه به سمت اسب کشیده نشه...که متاسفانه یا خوشبختانه من حدود 5 سال هست که وارد اسبیها شدم و به عنوان کوچکترین عضو این خانواده بزگ دوست دارم انجام وظیفه کنم.....!!!!!!!!
 

امید زمانی

Active member
پدر من و پدر بزرگام اسب عرب از تیره های ابیه&همدانی سمری&وزنان&خرسان و...تولید می کردند.که در سال 1348 متاسفانه به دلیل آبگیریه سد زایده رود و به زیر آب رفتن اراضی&باغات&اسطبل ها و...مجبور به فروش تمامیه اسب ها شدن...که انسان های بیفکری این گنجینه ها رو خریداری کردند که متاسفانه از بین بردندش...!!!!و پدرم هو قسم خورد که دیگه به سمت اسب کشیده نشه...که متاسفانه یا خوشبختانه من حدود 5 سال هست که وارد اسبیها شدم و به عنوان کوچکترین عضو این خانواده بزگ دوست دارم انجام وظیفه کنم.....!!!!!!!!
چه قدر خوب میشه اگه یه مصاحبه با پدرتون انجام بدین و متنش رو بذارید تو انجمن یه لیستی از اسبهایی که داشتند . حمدانی سمری .
وزنان رو توضیح بدین لطفا!!!!
 

لادن

Member
پدر من و پدر بزرگام اسب عرب از تیره های ابیه&همدانی سمری&وزنان&خرسان و...تولید می کردند.که در سال 1348 متاسفانه به دلیل آبگیریه سد زایده رود و به زیر آب رفتن اراضی&باغات&اسطبل ها و...مجبور به فروش تمامیه اسب ها شدن...که انسان های بیفکری این گنجینه ها رو خریداری کردند که متاسفانه از بین بردندش...!!!!و پدرم هو قسم خورد که دیگه به سمت اسب کشیده نشه...که متاسفانه یا خوشبختانه من حدود 5 سال هست که وارد اسبیها شدم و به عنوان کوچکترین عضو این خانواده بزگ دوست دارم انجام وظیفه کنم.....!!!!!!!!

اينجور كه شما مي‌فرماييد پدربزرگ و پدر شما گنج هستند؛‌

مطمئناً تجربيات ايشون كاملاً كاربردي و مفيده،‌ خيلي خوب مي‌شه اگه به تدريج خاطرات و تجربياتشونو اينجا بنويسيد تا همه و به ويژه پرورش‌دهندگان بتونن استفاده ببرند و قرار نباشه تجربيات كهنه‌كارها رو دوباره خودمون تجربه كنيم تا درس بگيريم اصطلاحاً دوباره چرخو خودمون اختراع كنيم!
 

mahsa

Member
اينجور كه شما مي‌فرماييد پدربزرگ و پدر شما گنج هستند؛‌

مطمئناً تجربيات ايشون كاملاً كاربردي و مفيده،‌ خيلي خوب مي‌شه اگه به تدريج خاطرات و تجربياتشونو اينجا بنويسيد تا همه و به ويژه پرورش‌دهندگان بتونن استفاده ببرند و قرار نباشه تجربيات كهنه‌كارها رو دوباره خودمون تجربه كنيم تا درس بگيريم اصطلاحاً دوباره چرخو خودمون اختراع كنيم!

منم موافقم اینطوری همه میتونن از تجربیاتشون استفاده کنن
 

sohrab

Active member
پدر من و پدر بزرگام اسب عرب از تیره های ابیه&همدانی سمری&وزنان&خرسان و...تولید می کردند

خوش آمدید

پدر بزرگ شما از کدوم "عبیه" و "حمدانی" و "وذنه" ها داشتند؟ یعنی اصل اسبها به کجا برمیگشته؟
 

kassra

New member
امید جون قبلا هم گفتم که متاسفانه پدرم به خاطر ضربه شدید روحی که پس از آبگیری سد زاینده رود و همزمان با فوت پدر بزرگم خوردن هرگز حاضر به برگشت به خاطراتش نیست...ولی من از بچگی گاه و بیگاه از صحبتهاش با عموهام شنیدم...دوست ندارم که آسایش پدرم رو به خم بزنم...ولی چند تا شناسنامه قدیمی که مربوط به اسب هاشون بوده رو پیدا کردم و کم کم دارم تحقیق میکنم...اسم های اسبها رو به خاطر دارم...."مارتون"..."ماهور"..."شرابه"...و...مادیان های مورد علاقه مرحوم پدر بزرگم بودن....
 

kassra

New member
شرمنده اگه دیر پاسخ میدم مدتی درگیر امتحانات بودم...!
گنجی که شما از اون نام میبرید حقیقتا افرادی هستند با تجربه که تونستن از گنجینه های با ارزش خانوادگیشون مراقبت کنند...متاسفانه خانواده من به دلایل جغرافیایی منطقه و عوامل طبیعی و غیر طبیعی تمان گنجینه ها و یادگاریها و خاطراتشون رو از دست دادند! و از اون ها چیزی جز خرابه های روستای "یانچشمه"که هر سال آخر تابستان از آب بیرون میاد و موجب افسوس پدر و اطرافیان میشه باقی نمونده...تمام تلاشم رو میکنم که هر یافته ایی مبنی بر تجربیات به دست آوردم در اختیار علاقه مندان قرار بدم...!!!
 
بالا