چگونه از زیاد شدن سرعت اسب در مسیر پارکور جلوگیری کنیم؟

[ناشناس]

بعضی از اسبها هستند که در روزهای تمرین خیلی آرام و خونسرد موانع تمرینی را پشت سر میگذارند
اما در روز مسابقه بعد از پرش از روی مانع 1 سرعتشان زیاد میشود و قابل برگشت نیستند در بعضی موارد حتی سوارکار هم بر میدارد و دور مانژ تاخت میرود .

و بعضی از اسبها هم به نیم توقف در روز مسابقه اهمیت نمیدهند و قبل مانع سرعت خود را چند برابر میکنند .

علت این موارد چیست و راه حل برای جلو گیری از این کار ؟

 

[oliveira]

دلیلش هیجان روزمسابقه اسب وسواراست.
باشرکت در مسابقات بیشتر,نگرش ,آمادگی واعتماد به نفس بیشتربرای شرکت در مسابقه این هیجان کاهش یافته واسب کنترل شده تری خواهید داشت.

 

[امین سلطانی]

هیجان و اضطراب سورکار عینا به اسب منتقل می‌شه این رابطه ۲طرفست ،کافیه اسب یا سوار این حالت رو داشته باشن،تا هردو دچار این حالت بشن.البته فکر کنم فقط هیجان سوارو اسب باعث این موضوع نمی‌شه!

 

[علی واحدی]

هیجان و اضطراب سورکار عینا به اسب منتقل می‌شه این رابطه ۲طرفست ،کافیه اسب یا سوار این حالت رو داشته باشن،تا هردو دچار این حالت بشن.البته فکر کنم فقط هیجان سوارو اسب باعث این موضوع نمی‌شه!

کاملا برعکس فقط به هیجان سوارکار ناشی و تازه کار برمیگردد که مستقیما به اسب نیز منتقل میگردد. اسبی در باشگاه بود که سوار را برمیداشت و دیوانه وار تاخت میرفت و آنگونه که سر گوشههای مانژ سر میخورد. من سوار اسب شدم و کمی قدم با دستجلوی آزاد رفتم و سپس یورتمه آزاد با دستجلوی آزاد البته با نشست سنگین و ساقهای کنترل شده و سپس اقدام به قدم به چهار نعل نمودم. اسب کاملا مطیع بوده وبا فرمان من باز میشد و جمع میشد. شما اطمینان اسب را جلب نمایید و ساقتان را کنترل کنید که به اسب نچسبد.اسب همان کاری را میکند که شما میخواهید.

 

[امین سلطانی]

کاملا برعکس فقط به هیجان سوارکار ناشی و تازه کار برمیگردد که مستقیما به اسب نیز منتقل میگردد. اسبی در باشگاه بود که سوار را برمیداشت و دیوانه وار تاخت میرفت و آنگونه که سر گوشههای مانژ سر میخورد. من سوار اسب شدم و کمی قدم با دستجلوی آزاد رفتم و سپس یورتمه آزاد با دستجلوی آزاد البته با نشست سنگین و ساقهای کنترل شده و سپس اقدام به قدم به چهار نعل نمودم. اسب کاملا مطیع بوده وبا فرمان من باز میشد و جمع میشد. شما اطمینان اسب را جلب نمایید و ساقتان را کنترل کنید که به اسب نچسبد.اسب همان کاری را میکند که شما میخواهید.

در اینکه اسب همان کاری را می‌کند که ما میخواهیم شکی‌ نیست، اما استدعا دارم برادر جان مطلب را ریویو کنید دوباره،بحث این بود که در تمرینها اسب آرام است و در مسابقات اون آرامش رو نداره.در ضمن اون کار شما که گفتین توی باشگاه انجام دادین، اون رام و آرام کردن اسبه، که با اطلاع قبلی شما انجام شده!!!اما این چیزی که گفته شد بر عکس نیست یه چیز کلی و فکر کنم درسته اخوی

 

[علی واحدی]

در اینکه اسب همان کاری را می‌کند که ما میخواهیم شکی‌ نیست، اما استدعا دارم برادر جان مطلب را ریویو کنید دوباره،بحث این بود که در تمرینها اسب آرام است و در مسابقات اون آرامش رو نداره.در ضمن اون کار شما که گفتین توی باشگاه انجام دادین، اون رام و آرام کردن اسبه، که با اطلاع قبلی شما انجام شده!!!اما این چیزی که گفته شد بر عکس نیست یه چیز کلی و فکر کنم درسته اخوی

اخوی عزیز شما فرمودید که (( البته فکر کنم فقط هیجان سوار و اسب باعث این موضوع نمیشه)) که بنده عرض نمودم کاملا برعکس چون هیجان سوارکار مستقیما به اسب منتقل میشه و حتی باعث بالارفتن ضربان قلب اون میشه و این واقعیت را نمیتوان انکار کرد.
حال اسبها و میتوانم بگویم که تمام اسبها در روز مسابقه با روزهای تمرین فرق دارند و گامهایشان هم بلند تر است مثلا ما روزهای تمرین ژمیناستیک میزاریم و یک گام رو 6 متر میزاریم و بعضی وقتها در پارکورهای تمرینی 7 متر حال آنکه در روز مسابقه فاصله استاندارد 7.50 است. حال ما اسبی داریم که روز مسابقه خیلی تند میشود و سوار را بر میدارد. خب عزیز دل من این اسب اصلا نباید مسابقه بده و باید اول ترین خوبی بشه. موانع ژیمکناستیک با فواصل کمتر از حد استاندارد براش گذاشته بشه و از تیراوسا هم بین موانع ژیمناستیک حتما استفاده بشه که کم کم اسب برگشتن رو بلد بشه و سوارکارش با نشست صحیح و ساقهای کنترل شده جمع و باز شدن و تعادل و تجمع را یادش بده تا به مسابقه که رسید مثل اسبهای معمولی کمی گامهاش باز تر بشه که کار خیلی سادایه.
البته با داشتن یک ترینر مجرب و این را هم بگویم که معدود اسبهایی هستند که اصولا تند بوده و با هر تکنیکی بر نمیگردند مثل اسب آقای محمود مکاری یکه سو که اسبی بود که آبخوریش را برایش ساخته بودند و مجموعی بود از هاکامور و هویزه زنجیردار و آبخوی و ماشالله با تاخت پارکور را تمام میکرد و سوارشم اصلا تو کارش دخالت نمیکردو فقط باهاش میرفت.چیز وحشتناکی بود که اگر میرفت وای به حال سوارش ولی مسابقه میداد و توی جایزه هم وایمیستاد و تند بودن توی خونش بود ولی میپرید. ولی بعضی دیگر از اسبها این خصلت در ذاتشونه و بیرون هم نمیره و اگر بپر نباشن و اهل کپ و گریز هم باشن اصلا کار باهاشون جز اطلاف وقت و در معرض خطر جان بودن سوارکار چیزی نیست.
ولی باز هم میگم که یک ترینر خوب، میدونه که برای رفع این مشکل چیکار کنه(البته نه روز مسابقه بلکه 1 سال مونده به اولین مسابقه حرفه ای اسب).کوچک شما اخوی.

 

[ناشناس]

کاملا برعکس فقط به هیجان سوارکار ناشی و تازه کار برمیگردد که مستقیما به اسب نیز منتقل میگردد. اسبی در باشگاه بود که سوار را برمیداشت و دیوانه وار تاخت میرفت و آنگونه که سر گوشههای مانژ سر میخورد. من سوار اسب شدم و کمی قدم با دستجلوی آزاد رفتم و سپس یورتمه آزاد با دستجلوی آزاد البته با نشست سنگین و ساقهای کنترل شده و سپس اقدام به قدم به چهار نعل نمودم. اسب کاملا مطیع بوده وبا فرمان من باز میشد و جمع میشد. شما اطمینان اسب را جلب نمایید و ساقتان را کنترل کنید که به اسب نچسبد.اسب همان کاری را میکند که شما میخواهید.

شما مطما هستید که اسب رو باز کردید و گذاشتید حد اقل یک دور تاخت بره و بعد اسب رو برگردونید

 

[علی واحدی]

شما مطما هستید که اسب رو باز کردید و گذاشتید حد اقل یک دور تاخت بره و بعد اسب رو برگردونید

من مطمئن بوده و هستم که براحتی میتوانستم این کار را بکنم و او را جمع کنم در غیر اینصورت اصلا سوارش نمیشدم که همان باز کردن فوله های اسب کافی بود و من سعی در ترین آن اسب داشتم نه تاخت رفتن دور مانژ که بعضیها برای جلب توجه اینکار را انجام میدهند و در ضمن من وظیفه خود میدانم که ضامن حفظ سلامتی اسب باشم حالا اسب خودم یا اسب دیگری که صاحبش از من خواسته تا با او کار کنم و آیا بنظر شما زمین مانژی که ما در آن کار میکنیم برای حتی یک طول تاخت رفتن مناسب است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
when you dont know wath are you doing STOP doing

 

[علی واحدی]

پاسخ ناشناس عزیز

ناشناس عزیز من منتظر جواب شما نسبت به پست قبلیم توی این تاپیک هستما.

 

[علی واحدی]

شما مطما هستید که اسب رو باز کردید و گذاشتید حد اقل یک دور تاخت بره و بعد اسب رو برگردونید

ناشناس جان پس جواب چی شد قربان؟

 

[ناشناس]

من مطمئن بوده و هستم که براحتی میتوانستم این کار را بکنم و او را جمع کنم در غیر اینصورت اصلا سوارش نمیشدم که همان باز کردن فوله های اسب کافی بود و من سعی در ترین آن اسب داشتم نه تاخت رفتن دور مانژ که بعضیها برای جلب توجه اینکار را انجام میدهند و در ضمن من وظیفه خود میدانم که ضامن حفظ سلامتی اسب باشم حالا اسب خودم یا اسب دیگری که صاحبش از من خواسته تا با او کار کنم و آیا بنظر شما زمین مانژی که ما در آن کار میکنیم برای حتی یک طول تاخت رفتن مناسب است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
when you dont know wath are you doing stop doing

خودت هم میدونی اون اسب احتیاج به ترین ندارد سرعت زیادش هم به خاطر مبتدی بودن شاگرد بود که نتونست کنترلش بکنه .

اما اینکه زمین نامناسب میباشد حق با شما هست

 

[علی واحدی]

خودت هم میدونی اون اسب احتیاج به ترین ندارد سرعت زیادش هم به خاطر مبتدی بودن شاگرد بود که نتونست کنترلش بکنه .

اما اینکه زمین نامناسب میباشد حق با شما هست

اسبیکه ترین شده باشه که سوارکارشو هرچقدر هم مبتدی باشه رو که برنمیداره، برمیداره؟

 

[ناشناس]

اسبیکه ترین شده باشه که سوارکارشو هرچقدر هم مبتدی باشه رو که برنمیداره، برمیداره؟

اسبی هم که ترین شده باشه زیر پای سوار کار مبتدی نباید سرشو بکشه پایین وجفتک بندازه سوار رو بر داره به طرف مادیون حمله ور بشه . درسته ؟

 

[علی واحدی]

اسبی هم که ترین شده باشه زیر پای سوار کار مبتدی نباید سرشو بکشه پایین وجفتک بندازه سوار رو بر داره به طرف مادیون حمله ور بشه . درسته ؟

این دو موضوع کاملا از هم جداست. باز صحبت کن تعارف هم نکن اون اسبی که تو میگی فایره که همه به ترین خوبش از آقایان وجدانیها و بهرامیها گرفته تا آقای سینا ذهیرو آقای محمد نقاش و خانم استرالیایی که جزو پنج نفر اول جهان تو رشته استقامت بود و درساژ فوق العاده ای کار میکرد و توسط خانم رخشان آورده شد که در باشگاه علوم پزشکی چند جلسه کلاس گذاشت(که فکر نمیکنم که به سن سوارکاری حرفه ای شما بخوره) اذعان و عقیده دارند و توی شیراز و حتی تهران همه میشناسنش که سیلمیه و خب بااینکه 10 سالشه ولی ماشاالله مثل کره 2 ساله الهکلنگ میزنه البته بجاش و وقتی تازه بارون اومده و اسب باید سرحال باشه و غیره و نه در همه حال(که زدنش از انرژی زیاده و سرحال بودنش و شیطونیش) و همه میدونن که اونقدر ترینرش ماشاالله ماهر بوده که تابحال زیر پای یه شاگرد مبتدی زیر پا نزده و شاگرد مبتدی رو زمین نزده چون علاوه بر ترین خوب روی مغزش هم کار شده و پریسا خانم و ریحانه خانم میدونند چون سوارش شدن و باهاش مسابقه دادن پس جبهه نگیر و بهت بر نخوره و تا بحال کسی رو هم برنداشته بسمت هیچ مادیونی هم حمله ور نشده و اگر شده باشه هم از سیلمی بودنشه که یه امر عادیه ولی بازم بستگی به سوارش داره و اگه یکی از اون الهکلنگهای واقعیشو که زیر پای من و خشایار میزنه(که دست کمی از کاپریول نداره) زیر پای تو بزنه بعید میدونم که بتونی توی زین بمونی. پس حساب جداس. یک اسبو که میدونهای تهران رو با موفقیت تموم کرده(موفق به اتمام پارکور شده ولی با چهار خطا و در چهار مسابقه در تهران و کرمان و ارگ جدید و بوشهر و اونهم اشتباه سوارش یعنی خودم بوده که نقطه جهش رو ندیدم که فیلمهاش موجوده)و با کلی مقام پرش و درساژ در شیراز رو با یه مادیون... قاطی نکن دادش که کسی هم خدای ناکرده به علم و دید سوارکاریت شک نکنه برادر شما برادرتان.

 

[علی واحدی]

خودت هم میدونی اون اسب احتیاج به ترین ندارد سرعت زیادش هم به خاطر مبتدی بودن شاگرد بود که نتونست کنترلش بکنه .

اما اینکه زمین نامناسب میباشد حق با شما هست

یعنی شما فکر میکنید که اون مادیون واقعا ترین شده و احتیاج به ترین نداره. واقعا اینجوری فکر میکنی؟

 

[reihaneh]

فکر میکنم بحث تا حدی منحرف شده و از کنترل سرعت در پارکور به همه چیز رسید غیر از روش کنترل سرعت
ولی در مورد موضوع برداشتن اسب :

اسبیکه ترین شده باشه که سوارکارشو هرچقدر هم مبتدی باشه رو که برنمیداره، برمیداره؟

در اینجا قبل از هرچیز اینکه اسب سوار رو بر داره رو برای اسب های ترین شده هم محتمل دونسته و در ادامه چگونگی کنترل و متوقف کردن اسب در چنین شرایطی بیان شده :

The idea of clinging to the back of a galloping horse with no hopes of stopping it can be terrifying. Most horses will stop with a simple, firm pull on the reins. But even the most calm and well-trained horses may bolt. A panicked or mistreated horse may run no matter how hard you pull. In this potentially life-threatening situation, you need more than just arm strength--you need a plan.


Step 1 / Firmly grip both reins. You will be turning the horse's head to one side, so decide which direction is safest for the horse to turn.

Step 2 / Grab hold of the horse's mane (hair) close to the roots with one hand, while keeping a firm hold of the reins. The reins should be short enough that there is a firm, constant pull. You use the mane to stabilize your grip and not get pulled out of the saddle. This action will prevent you from gripping with your legs, which will cause the horse to go faster.

Step 3 / Pull the other rein firmly and steadily back towards your knee and up to your hip. This pull will turn the horse's head around so it is facing backwards. It is nearly impossible for horses to continue running this way. Make sure the other rein is slack enough to allow the horse to turn its head.

Step 4 / Expect the horse to make a circle in the direction its head is turned. Continue gripping the mane with the other hand and remain calm. The horse may keep running in a circle until it stops, but know that you and the horse are much less likely to be injured if it is contained in this way.

Step 5 / Wait for the horse to stop completely before getting off. Remove your feet from the stirrups and hold onto the mane or front of the saddle. Then calmly swing your leg over the horses back, dropping to the ground. Calm the horse by petting its neck and talking to it to prevent another bolt.

Step 6 / Remember that most of the time, you are less likely to be injured if you stay on the horse than if you attempt to jump off while it is moving. Very rarely, some horses will continue to run no matter how far their head is turned. However, if you feel you are in danger (headed towards a busy road, etc.), then take your feet out of the stirrups, release the reins and jump free of the horse. Make sure you roll away.
​

 

[oliveira]

نقل شما درست است واسب تربیت شده هم ممکن است هیجان زده شود ولی با بالا رفتن سن وکار بیشتر این هیجانات مثل انسانهای با تجربه کم وکمتروکنترل شده تر می گردد.
اسب بدون هیجان ,اسب مرده است ولی مطیع وفرمان پذیربودن هدف آموزش است .

 

[علی واحدی]

نقل شما درست است واسب تربیت شده هم ممکن است هیجان زده شود ولی با بالا رفتن سن وکار بیشتر این هیجانات مثل انسانهای با تجربه کم وکمتروکنترل شده تر می گردد.
اسب بدون هیجان ,اسب مرده است ولی مطیع وفرمان پذیربودن هدف آموزش است .

اولیویرا جان کاملا با فرمایشات شما موافقم. کاملا دست اشاره فرمودید انگار اصلا فایر را دیده و با او سواری نموده اید. این سیلمی وقتی کم کار میشود مثل الان که من درهفته ممکنه بیش از 2 روز هم سوارش نشم دقیقا کم کار شده و هر وقت میاد بیرون اول کلاس شروع میکنه به زیر پا زدن که بیا و ببین که اصولا اشتباهه و بقول شما با کار بیشتر کنترل شده تر میشود. موقعهایی که من با فایر مستمر کار میکنم کلا زیر پا زدن از یادش میره و کاملا مقید سوارکار میباشد که یکی از اصلهای ترین و کار کردن با اسب است. وقتیکه یک نریان سیلمی بازیگوش روزی 6 کیلو یونجه و 3 کیلو جو و 1 کیلو کنسانتره و 1 کیلو هویج (با میانگین وزن 400) انتظار دارید که وقتیکه 3 روز از اصطبل بیرون آورده نشه خیلی ریلکس و راحت سواری بده؟ خب زیر پا میزنه دیگه و اصلا ربطی به ترینش نداره. شما اگه بهترین اسبها و سیلمی های تهران رو که با بهترین ترینرها کار میکنن و 140 و 150 ها رو تو مقام وایمیستن رو اگه 3 تا 4 روز باهاشون کار نکنی و جیرشونم تغییر ندی شرط میبندم سر سرم که از اصطبل بیان بیرون شروع میکنن به الهکلنگ زدن. رون کارلوس از آرامترین سیلمیهای تهرونه(که تو آلمان ترین شده با بهترین ترینرها). یه مدت کتفش درد میکرد و تو استراحت بود و درمان شد. ترینرش میگه روزیکه بعد از مدتی آوردمش بیرون از بس الهکلنگ زد از ترس اینکه کتفش دوباره ناراحت نشه بهش آرام بخش زدم بعد کارشو شروع کردم و تا 2 تا 3 روز از آرامبخش استفاده میکردم. خب موضوع روشنه دیگه.

 

[seyed-hossein]

با سلام
بنده هم فکر می کنم حق با آقا واحدی است .گرچه در آرامش اسب و فرمانپذیری و مربی و حرف اول رو می زند . اما هیجان اسب و بویژه سوار در در مسابقات خود باعث گاهاً جنین رویداد هایی می شود . نه تنها این که این هیجان و استرس در بعضی اسب ها باعث جنگندگی بیشتر اسب شده و در صورت تسلط کامل سوارکار راحت تر از موانع گذر خواهد کرد اما در اسب هایی که به روش صحیح تربیت نشده ه اند و تمرینات قوی نیز نداشته ، این موضوع نتیجه عکس داده و گاها باعث عدم تمرکز اسب خواهد شد . گرچه سوار کار خوب و مسلط می تواند با حرکات ، نشست ها و اثر انگشتان در قدم تا حدی آرامش را به اسب برگزدانده و به او به او بفهماند که گوش به فرمات من باش .

اما در موضوع اسب هایی که مدتی در اصطبل به دلایلی می مونند و تمرین نمی کنند باید بگم این موضوع به توان خود اسب ، نژاد . گروه خونی ، سن و خیلی چیز های دیگه بستگی داره .

بنده مربی پیست آریوزا هستم و اسبی هست در اینجا که 1 مترو 60 را براحتی پریده و قهرمان مسابقات بلژیک هم در کارنامه خود دارد . این اسب جالب هست بدونید به دلیل خوی تندی که دارد هرگز کسی تمرین مناسبی با اون نمی داشت . الان متاسفانه سن اسب بالاست و دیگه تو مسابقات شرکت نمی کنه .اما با اینکه حدود 21 سال سن داره هنوز هم وقتی بعد 2 روز به شاگردان آماتور میگم تجهیزش کنند می بینم یه شیطنت هایی می کند و این طبیعیس ت و همانطور که عرض کردم به معیار های زیادی بسنگی خواهد داشت . اما بهترین را برای جلوگیری از این موضوع در کلاس ها گروهی این است که مربی اسب را در رده دوم گروه قرار داده و به سوار کار بگوید که سر اسب تنها با فاصله کمی از دم اسب جلویی حرکت نماید . البته لازم به ذکر است این موضع در همه مواقع صادق نیست واین اسب هم که بنده گفتم و استالیون نیست . فذا در صورت استالیون بودن و یا در صورتی که گاها اسب با سایر اسب ها به مشکل بر می خورد فکر می کنم از روش هایی چون حرکت های دوار استفاده شود بهتر است . علی ای حال این موضوعات هم به مربی و هم اسب بستگی خواهد داشت .