مصائب من و نوروزآباد! با انصاف باشید و مسئول!

شاید که نه حتماً تکراری شده ! حرفام طرز بیانم و گوشزد هام!
خسته شدم!
خسته!
بالهایی که سالهای ابتدایی ورود به دانشگاه ام گشوده بودم اکنون کم کم در حال بسته شدن است!
بالهایی که چنان به پر زدن همانند عقابی در اسمان به پرواز در اورده بودن هدف و رویا هایم را!
و در بدو حرکت شور و شوقی گزاف داشتم و حرارتی به گرمی خورشید!
اینک احساس می کنم که نه بالی مانده و نه اشتیاقی!
در جوانی به پیری می مانم که سالها زیر آوار مصیبت رنج دنیا خود را سپری کرده !
نه ، چند سالی بیش از آن روزگار پر از شور نشاط نگذشته که اینگونه موهای سفید در آینه رو به چشمانم نمایان شده!
و نه دلگرمی برای ادامه و نه دیگر هیچ!
خسته ام !
خسته ....
صحبت ام با شما ست ای مربی ، ای رایدر، ای مالک اسب؛ تو رو به خدا آدم باشید و شعور و درک و فهم داشته باشید! مسئول باشید و خود را در برابر جان مالی که هم امانت الهی است و هم امانت مردم ،متعهد بدونید! چند تا پیدا می شه؟!!! به خدا انگشت شمار؟!
به کجا می رویم ؟ کدام وادی؟
 
پاسخ : با انصاف باشید و مسئول!

خودتون قضاوت کنید؟
13/3/88 کره ای متولد شد!
کره ای از مادیانی که خود کره ماکسیم بود و بار ها کشش و هزینه درمان برای فحل اومدن و باردار شدن، این بار از سیلمی آرمیتاژ بار دار شد! بعد از یک سال مادیان اولین حس مادر شدن را تجربه کرد.....و کره ای کاملاض سیاه و زیبا رو به دنیا اورد!
اما حکایت ما جای دیگه است:
یک رایدر نه مربی که سالهاست مربی هست و با تجربه مسئولیت این اسب رو بر عهده داشت!
طبق معمول بالا سر اسب و کره حاضر شدم تا بعنوان یک دامپزشک در بدو ماجرا حاضر باشم اما متاسفانه با عارضه ای روبرو شدم به نام فلکسولار لاکسیتی یا همون خمی و بدفورمی اندام حرکتی خلفی که این رو به مربی اسب گزارش دادم! ایشون فرمودن که مالک اسب هم ذوق داره اولین کره اش هست و هم اینکه تهران نیست بگیم می ریزه بهم ، در نزد ایشون با دکتر نوروزیان مشورتی کردم و علائم رو گزارش و درمان رو با هم شور کردیم و ایشان راهنمایی هایی کردن بنده رو، و بنده هم با مربی و مسئول اسب در میون گذاشتم! ایشون گفت فردا مالک می آد و می گم!
خلاصه دو روزی از این ماجرا گذشت، دیدیم خبری نشد، تا یکی از دوستان به بنده گفت که صاحب اسب اومده و گفته چرا اینجوریه پاهاش، مربی اسب گفته چیزیش نیست خوب می شه یکم نارسه و این حرفا، یکی از دوستان مهتر ترکمن که در همه جا مشاهده می شن و دیگه کم کم دارن افت دامپزشکی می شن که اتفاقاً یکی از همین دوستان رو بنده به دلیل درمان و هم فروش دارو به 3 سال زندان و پرداخت غرامت محکوم کردم تا بدون جایگاهشون که مهترن نه دکتر، البته حیف لفظ مهتر که برای برخی از اونها بکار برد، به صاحب اسب گفته من 20 سال مهترم و کلی کره زائوندم و از این موارد زیاد دیدم و درستش می کنم!
خلاصه بنده از اونجا که وظیفه کاریم حکم می کنه به ایشون مالک و هم مربی تمامی موارد رو عرض کردم و یه گزارش در لای پرونده مالک قرار دادم! از قضا روزی دکتر قلم سیاه که بسیار هم قبولش دارن مالک و مربی برای معاینه اسب های آقای حبیبی اومده بودن و بنده مورد رو با ایشون در حضور مربی اسب در میون گذاشتم و حتی نظرم رو ایشون هم تائید کرد که اگه تا 10 روزگی نرسی دیگه هیچ! باز گفتم شاید بفهمند!
خلاصه این قضیه سرد شد و گذشت تا چند روز پیش که دیدم دکتر نوروزیان از دور دستی تکون می ده و با اون صدای خاص اش می گه شهبازی ! از بنده ریپورت این کره اسب رو خاص اند و من متوجه نشدم و بعد فهمیدم که اوضاع از چه قراره! و من سیر تا پیاز ماجرا رو گفتم بهشون! ایشون باز در حضور مربی اسب گفت که چرا کار های دکتر رو انجام ندادید اگه کرده بودید حالا خیلی فرق می کرد اما الان کاری نمی شه کرد و باید واستاد تا 4 ماهگی بعد بررسی کرد و ..... تا به امروز گذشت و ما مالک اسب رو دیدیم، سلام علیک و اینها گفت کره چطوره منهم گفتم خوبه! اتفاقاً دکتر نوروزیان کره رو اومد دید تا حرفم تموم نشده گفت آره شنیدم مربی اش گفت که گفته خوبه هیچی اش نیست و درست می شه ولش کنید ؛............................
انگار اب سردی ریختن رو بدن ما!
 
پاسخ : با انصاف باشید و مسئول!

خودتون قضاوت کنید! به شما هم می گن مسئول؟ نه متعهدید؟ از اینکه کره درمان بشه و یا نشه چه منفعتی می برید؟ از اینکه چنین بازی هایی می کنید که باید در روز قیامت جواب پس بدید چه هدفی دارید؟ از اینکه رو راست باشید و بگید مشکل داره چه چیز رو از دست می دید؟!! واقعاً چه خبره؟
این ها تکیه ای از بلبشو جامعه کثیف و بی انصاف و بی درک و فهم هست، از اینکه اسب رو تزریق می کنی تا به یه بد بخت تازه وارد دنیای اسب شده بندازی یه آرامبخش می زنی و میگی ببین چه آرومه و دردش رو مخفی می کنی تا نفهمه چه دردی داره چه سودی می بری؟
از اینکه درمان اسبتون و عقل و فهم تون رو می دید دسته یه مهتر ترکمن که برای درمان زخم اسبتون روزی دو بار بشاشه روش چه احساسی دارید و چی فکر کردید؟
از اینکه داروی انگل می ری از دسته یه کارگر می خری ولی نه از دکتر یا داروخونه چی رو به جز خریت خودت می خوای ثابت کنی؟که کارگرم به جای دارو انگل قوطی خالیشو بردار و شیره بریزه توش و بخورونه به اسبت!
از اینکه درمان اسبت رو می سپاری و عقلت رو می دی دست یه مربی و یه مهتر و از یه دکتر سئوال نمی کنی که اسبت چه مرگش جز حماقت و بی مسئولیتی چی رو نشون می دی؟
خوب شما بودید جای ما ، خوب چه احساسی داشتید برای کی دلمی سوزونیم؟! خدا به داد این زبون بسته ها برسه!
 
پاسخ : با انصاف باشید و مسئول!

شاید بهتر باشه ارسالی با نام مصائب من و نوروز آباد راه بندازم تا بیشتر با هویت افرادی که درون مسئولن و مالک آشنا بشید و بدونید چه در حال وقوع هست
 
حال این یک نمونه از بی توجهی های عزیزان هست! شاید نام بردن درست نباشه اما اگه روزی امپر ترکیم بزنه بالا برای اینکه بشناسونم این افراد رو حتماً نام خواهم برد و هیچ ابایی ندارم!
امروز هم یک مادیان خالص ترکمن در یک وضعیت نا مناسب دیدم ! دیشب تنگ افتاده بود و زانوی دست اسب به شدت متورم بود و بالای پلک اسب هم کمی اسیب دیده بود! رفتم به مربی اسب بگم که اینطور شده تا منو دید حول کرد داشت آمپول می کشید اتفاقاً مالک هم اونجا بود، تا منو دید حل کرد گفت دکتر جون این فنیل بگیر بخون! گفتم حفظ ام! نیازی نیست می خواستم بگم که صاحب دام هم اینجاست! باز هم دووم نیووردم و گفتم این تنها کفایت نمی کنه شما باید کمپرس یخ کنید و از داروی موضعی دیگری هم استفاده کنید ؛ آهی در دلم کشیدم و گفتم وای بر ما!
صاحب احمقی که درمان چنین موضوعی رو به یه مربی ...بی خیال! حتماً خودش مریز شه می ره کارگر ساختمون درمان کندش نه مطب دکتر! می خوام بدونم شما چی فکر می کنید!به خدا نمی دونم! که مربی رو دکتر می دونید، مربی که نه اگر بودن کارنامه اشان الان هویدا بود که هیچ پوخی نیستن و فقط زر می زنن! نه سابقه ای در پرش و نه سابقه ای در پرورش شاگرد و نه هیچ و لی ادعا اونجای فلک رو پاره می کنه و هم خدان و هم دکتر و هم ...
این قصه سر دراز دارد!
 
دکتر جان یه بار خدمتت عرض کردم,تو نوروز آباد خدا بهتون صبر بده.!
ولی متاسفانه مالک بدلیل بی اطلاعی ,مربی رو خدا میدونه وهمه کار اسبش رو به اون محول کرده وحتی درباره نیاز به دامپزشک ونعل بند و... فقط به دهن مربی نگاه میکنه.؟!
و متاسفانه مربی(که نه!) هم سود لحظه خودش رو بالاتر از اسب وشاگردوآینده و...
 

narges

Member
سلام دوست عزیز
دکتر جان واقعا بابت این مسائل متاسفم و بعضی از اونها رو با چشم دیدم و عواقبش و من دکتر نیستم اما فکر میکنم حد اقل این خصوصیت و دار چیزی رو که نمیدونم دست متخصص خودش بسپارم . چندی پیش اسبی بود که من سوارش میشدم هفته ای 3 بار مالکش کس دیگه بود اما فکر میکنم بیشتر از مالک باهاش ارتباط بر قرار کرده بودم و میشناختمش
بعد از مدتی متوجه شدم سرفه های ناجوری میکنه و مکرر تذکر دادم این اسب یک مشکلی داره گفتن چیزی نیست برای گرد و خاکه بعد از مدتی سرفه و اتسه هاش شدید تر شد و با عفونتی که از بینیش میپرید بیرون و حتی به طور شدید همیشه از مانخرینش بیرون زده بود باز من تذکر دادم اصرار کردم که دام پزشک بیارید ببینه اسب و گفتن نه این یک چیزی تو گلوش گیر کرده فطیر میدیم بخوره خوب میشه حتی برای یاد اوری همون فطیر اخر شب باهاشون تماس گرفتم گفتن باشه الان میدیم و روز بعد گفتن فطیر دادیم اما این اسب روز به روز بد تر میشد تا اینکه من 2 هفته نرفتم وباهام تماس گرفتن که بیا اسب مریضه بد جور .رفتم دیدم بالای کتف اسب تقزیبا میشه گفت گردنش شکاف بزرگی خورده و عفونت خیلی شدیدی ازش بیرون زده گفتم این به کجا گیر کرده این طور شده که جواب دادن به هیچ جا احتمالا مال زینه اول ابسه کرده بد دهن باز کرده و ترکیده و عفونت زده بیرون . اما اون قسمت که من دیدم اصلا جایی نبود که با زین تماس داشته باشه و تازه اون وقت رفتن دام پزشک اوردن که اسب و ببینه بعد از اون هم ازش بی خبرم . نظیر این ها خیلی زیاده کسانی و دیم که به اسب خودشون پنی سیلین میزدن و حتی سر این کار نزدیک بوده 2 تا از کره های بسیار خوبشون و از دست بدن اما باز هم این کار و تکرارا میکنن و در جواب سوال من که چرا دام پزشک نمیارید گفتن دام پزشک نداره باشگاه و وی شهر هم دامپزشک خوب که از اسب سر در بیاره پیدا نمیشه و می گفتن ما مالک های اسب باید خود کفا بشیم . ( خود کفایی در برابر جون حیوانات بی زبان ) این حرف ها رو زدم که باهاتون هم دردی کرده باشم . امیدوارم به گفته خودتون در نسل های بعد این مشکلات حل بشه و هرکس در حد تخصص خودش کار کنه .
 
بالا