مسایل عمومی سوارکاری

  • شروع کننده موضوع torobred
  • تاریخ شروع
T

torobred

Guest
همه اساتيد سواركاري معتقدند كه تا سواركاري هر چقدر هم مستعد اصول و مفاهيم اوليه را به درستي درك نكرده باشد ، نمي تواند ادعا كند كه سواري را به درستي آموخته است .
هرگز هيچ بنائي روي ستونهاي لرزان پايدار نيست و اسب و سواري كه خود به درستي به آنچه انجام مي دهند واقف نيستند ، قادر نخواهند بود به كنه استعدادهاي نهفته در درون خود پي ببرند . به همين دليل اصول اوليه حاكم بر سواركاران و اسب هاي پر ش را نه روي مانع بلكه بايد روي زمين جستجو كرد .
اين اصول عبارتند از : آرام ، مستقيم ، به جلو و در نهايت حركت صحيح روي خط شكسته و قوس ها . كه ابتدا در باره اين اصول و پس از آن وابسته گان آنها – تعادل و آهنگ حركت بحث مي كنيم .(( گوستاو اشتين برشت )) بزرگ استاد ورزشهاي سواره آلمان درباره اصول ابتدائي سواركاري مي گويد ، اسب خود را مستقيم به جلو هدايت كنيد .
ژنرال ((لوت)) استاد بلند آوازه فرانسه اين اصول را قبول كرده و آرام را بر آن مقدم دانسته ولي مي گويد (( آرام ، مستقيم به جلو )) ، كه جزءجزء اين اصول ريشه اي به درازاي عمر و تجربه اين اساتيد و و ديگر بزرگان سواري دارد ، قابل بحث ، گفتگو و تفكر هستند. بعنوان مثال ، بايد از خود سوال كنيم كه ابتدا حركت اسب روي خط مستقيم مهم تر است يا تمركز روي اطاعت محض در حركت به جلو ؟
در حاليكه اين اصل ّ حركت به جلو و مستقيم بودن ّ جزء اصول جدائي نا پذيرند نمي توان از اسبي كه اندامش مستقيم نيست توقع داشت به نحو دلخواه به جلو حركت كند ، چرا كه ّكجي – نقص طبيعي ّ باعث تخريب روند حركت موزون و روان به جلو مي شود. در واقع مي توان منشاء امتناع اسب از حركت روان و دلخواه به جلو را در كجي ، خصوصيات اخلاقي و ذاتي اسب جستجو كرد و در نظر داشت كه مستقيم نگه داشتن بدن اسبي كه ميل ندارد به جلو حركت كند هم ، مشكل است . بنا بر اين بايد قبل از تصميم گيري بر تقدم و يا تاخر هر يك از اين مقوله ، مشخصات اصولي هر يك و ارتباط آنها با يكديگر را مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرارداد .
مستقيم بودن : در چه حالي اسب كاملا مستقيم است ؟ به عبارت ديگر ، در چه حالتي تمامي ستون فقرات او روي خط مستقيم قرار گرفته است ؟ تشخيص اين حالت براي مشاهده كننده اي روي زمين در حال نظاره اسبي در حال ايست ساده است . يعني اسب مستقيم است يا در ظاهر اين گونه بنظر مي رسد كه ، چهار پاي او روي اضلاع مستطيلي به درستي رسم شده قرار گرفته و وزن او به تساوي روي چهار پايش تقسيم شده باشد .
اما وضعيت اندام اسب زير پاي سوار ، ايستاده يا به هنگام حركت ، متفاوت است . در حركت ستون فقرات انحرافي جانبي دارد و در گام هاي مختلف چگونگي استقرار دنده ها متفاوت هستند . به هر حال اگر در حركت هر يك از اندامهاي حركتي جانبي روي خطي مستقيم در راستاي حركت قرار داشته باشند ، مي توان گفت اسب مستقيم است . در اين حالت بايد در نظر داشت كه عرض كپل اسب از سينه او بيشتر است و چنانچه نظاره گر اسبي باشيم كه از روبرو به طرف ما مي آيد و پاهاي جلو ، پاهاي عقب را مي پوشانند در حاليكه بخش كوچكي از سم پاي عقب هم قابل روئيت است ، بايد قبول كنيم كه اسب مستقيم است .
از طرف ديگر حالت قرارگيري ما روي زين ،‌ساده ترين روش براي قضاوت درباره مستقيم بودن اسب به شرطي است كه : وزن به تساوي روي هر نشيمن تقسيم شده باشد ، نشست سوار كار در عمق زين باشد ، هر ساق به تساوي در طرفين اسب آويخته باشند ، حركت متساوي و متعادل هر دو كتف اسب قابل روئيت باشد ، سرو گردن اسب مستقيم و درست در وسط اندام سوار ، گوشها مساوي ، مژه غير قابل روئيت و دستجلوها به طور كامل به تساوي در هر دو دست قرار گرفته باشند. فقط در اين حالت است كه سوار مي تواند قاطعانه اسب را مستقيم براند.
 
بالا