كمك‌ها

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
كمك‌ها وسايلي هستند كه از آنها به منظور راندن و هدايت اسب و به دست آوردن بهترين نشست‌ با اعمال كمترين مزاحمت و فشار براي اسب، به كار برده مي‌شوند.
كمك‌ها به دو دسته تقسيم مي‌شوند: كمك‌هاي طبيعي و كمك‌هاي مصنوعي
كمك‌هاي طبيعي
در كتاب‌هاي درسي سواركاري، از دست‌ها، ساق‌ها، وزن بدن و صدا به عنوان كمك‌هاي طبيعي نام برده مي‌شود، حال آن كه تمام اعضاي بدن جزء به جزء هم مي‌توانند جزء كمك‌هاي طبيعي قرار گيرند و هم مي‌توانند عامل زيان‌بخش در اثر كمك‌هاي ديگر باشند. بنابراين وظايف تمام اعضا، يك به يك در هنگام سواري تشريح شده و اثر منفي آنها نيز در صورتي كه در جاي خود قرار نگيرند بر روي اعضاي ديگر توضيح داده خواهد شد.
توصيه مي‌كنيم به محض اين كه يكي از اعضاي نوآموز در جاي خود قرار نگرفت، مربي با صداي بلند نام آن عضو را بر زبان راند و آموزنده موظف باشد ضمن توجه و اصلاح موقعيت آن عضو، با صداي بلند وضع طبيعي آن را كه قبلاً به او تفهيم شده است، اعلام كند. اگر اين روش به درستي تفهيم و اجرا شود، در سواركاران به صورت يك رفلكس درآمده و اصلاح يك نوآموز باعث بيداري رفلكس ديگران و اصلاح آنان خواهد شد.
سر
بايد روي گردني محكم، ولي نه خشك قرار گيرد. اگر سر را بالا بگيريد و نگاه خود را از فاصله دو گوش اسب رها سازيد، نشست مناسبي روي اسب خواهيد داشت. به محض اين كه نگاه را پايين انداخته و به زمين نگاه كنيد، يا سر را به جلو خم كنيد پشت قوز كرده و بدن خميده به نظر مي‌رسد.
پس: سر رو به رو و نگاه از فاصله دو گوش اسب يا كمي بالاتر متوجه جلو. در كار درساژ، سر ا ندكي عقب و چانه جلوتر است. در پرش با اسب، تحرك و نرمش بيشتري براي سر و گردن لازم است.
شانه
بايد آزاد، مستقل، و بدون انقباض و چندان عقب رفته باشند كه سينه بدون انقباض قوس بردارد. هر گونه تغيير در شرايط فوق روي تنه و حتي نشست، تأثير سوء خواهد گذاشت. شانه منقبض از حركات آزاد دست‌ها جلوگيري كرده، نرمش و انعطاف‌پذيري تنه و كمر، در نتيجه تقسيم مناسب وزن را غيرممكن مي‌سازد. جلو آمدن شانه، باعث قوز كردن پشت و عقب رفتن آن باعث غيرطبيعي بودن منظره سواره خواهد شد.
پس: شانه آزاد، بدون انقباض يا شل بودن و رها شدن اضافي
سينه
قسمت عمده تنه را محفظه سينه و ستون فقرات تشكيل مي‌دهد.بنابراين نقش عمده‌ اي در تقسيم وزن و نشست مناسب دارد. به يك پرش كوتاه در حدود يك متر توجه كنيد. چندان لازم نيست كه سواركار از زين جدا شود، جلو كشيدن قسمت بالايي تنه كه همان سينه است كافي است. اين جاست كه نقش مهم اين قسمت از بدن مشخص مي‌شود.خشكي و عدم تحرك اين ناحيه اصولاً سواركاري را مختل مي‌كند.
زيرا اگر پرشكاري نتواند به موقع تنه را جلو برد دست‌ها نيز قادر به انجام وظيفه خود نخواهند بود. در نتيجه اسب نخواهد توانست كار پرش را به سامان برساند.
اين قسمت از بدن در كار درساژ نيز مهم‌ترين نقش را دارد. عمود بودن ستون فقرات، جلو و عقب كردن بدن هنگام تغيير ثقل و غيره، از نقش‌هاي اين قسمت از بدن است.
پس: سينه بدون انقباض و داراي نرمش و توان حركات به جلو و عقب
كمر و تهيگاه
در كار سواري ، كمر يكي از مهم‌ترين قسمت‌هاي بدن است كه بايد راست و نرم و قابل انعطاف باشد. منظور از انعطاف بودن اين است كه هر لحظه به اختيار سواركار خم و راست شده، هم‌آهنگ با ستون فقرات و قسمت بالاي تنه، جلو وعقب كند. در عين حال كمر و تهيگاه با حركات اسب كاملاً هم‌آهنگ بودن آن را به ميزان مطلق پيروي كنند. كمر در عين حال بايد محكم باشد تا در تكيه‌گابه به دستجلو بتواند نشيمن را در جاي خود نگه داشته، از جدا شدن سواركار از زين جلوگيري كند. تهيگاه، به ويژه عضلات تهيگاه در كار درساژ هنگام اجراي پاره‌اي اثرهاي فعال و غيرفعال مهم‌ترين نقش را دارند.
پس: كمر نرم، قابل انعطاف و در عين حال محكم
نشيمن در تعريف نشست شرح داده شده
ران
در مورد ران‌ها نيز در تعريف نشست به اندازه‌ كافي شرح داده شده است. اضافه مي‌كنيم كه ران‌ها تماس سوار كار را با زين در نتيجه با اسب تأمين مي‌كنند. و اين كار به وسيله پهناي ران و بازو انجام مي‌گيرد. قسمت پاييني ران و زانو بيشتر رو به پايين بوده و حداكثر تماس را به وجود مي‌آورند.
زانو
بايد به زين چسبيده باشد ولي به هيچ وجه نبايد به آن فشرده شود، بلكه بايد آزاد و با وضع طبيعي باشد تا بتواند فشار را از بالا و پايين تحمل و دفع كند. آن اصل قديمي كه يك سكه بين زانوي سواركار و زين حتي در چهار نعل نيفتد، بهتر است به فراموشي سپرده شود. زانو بايد فقط يك عامل واسطه بين ران و ساق،‌ با حركات طبيعي و فشار عادي، كمي رو به پايين و آزاد باشد. تكرار مي‌كنيم: اگر زانو بالا آورده شود، نشست صندلي وار و اگر زياد پايين برده شود نشست روي رباط‌ها بين دو ران خواهد بود كه در هر دو حال نشست نامطلوب است. زانو به عنوان يك ضربه‌گير و به صورت آزاد، حركت ساق پا را تأمين مي‌كند.
پس: زانو چسبيده ،‌بدون آن كه فشرده شود.
ساق پا
وقتي پا در ركاب قرار مي‌گيرد، ساق پا در امتداد بند ركاب كه خود عمود بر زمين و به طور آزاد آويخته است، قرار مي‌گيرد. (اگر سوار در حال ايستاده به ركاب تكيه داشته باشد، وزن سوار و فشار به پهلوي اسب در يك جهت قرار گرفته و نيروي منفي وجود ندارد، ولي براي سوار نشسته روي زين غير اين است. بدين معني كه وزن سوار و فشار به ركاب يك نيروي مثبت براي نگهداري سواركار بر اسب به وجود مي‌آورند، كه در مقابل آن نيروي منفي، تمايل به عقب رفتن يا افتادن در عمق زين وجود دارد و بند ركاب رابط اين دو نيرومي‌شود. هر قدر سواركار از نيروي مثبت فشار بر ركاب و چسبندگي ساق به زين بيشتر استفاده كند، بهره بيشتري از سواري خواهد برد، در حالي كه اگر نيروي منفي بيشتر شود، سوار كمتر مقاومت داشته و در اصطلاح نشست مناسب ندارد. به هرحال سابق با ران بايد زاويه بسازد و نزديك بدن اسب قرار گرفته به وزن خود و بدون انقباض آويزان شود. ساق‌ها مهم‌ترين عامل جلوبرندة اسب هستند و نبايد از اسب دور باشند.
پس: ساق آويزان، عمود و فشرده به اسب
پنجه و پاشنه
پاشنه بايد پايين‌ترين نقطه بدن سواركار باشد.خطي كه از شانه‌هاي سوار بر زمين عمود شود بايد بر پاشنه مماس باشد.پا از خارج و پنجه پا روي آن ركاب قرار مي‌گيرد. نوك پا رو به جلو و پنجه اندكي رو به خارج و بالاتر از پاشنه بايد گذاشته شود. در اين حال گرچه فشار به طور مساوي روي پنجه تقسيم شده است، ولي بيشترين فشار به انگشت بزرگ پا وارد مي‌آيد. خطي كه از زانوي سواركار بر زمين عمود مي‌شود، بايد با پنجه مماس باشد.
پس: فشار روي پنجه، پاشنه پايين
دست‌ها
عامل انتقال احساس و اوامر و ا ثرهاي سواركار از راه دستجلو و آبخوري و هويزه به اسب هستند. بازو بايد آزاد، افتاده و نزديك بدن باشد. آرنج‌ها زاويه‌اي اندكي بزرگ‌تر از قائم تشكيل داده و در تماس با بدن آماده كشيده شدن و باز شدن باقي بمانند. ساعد و مچ و انگشت‌ها در امتداد تسمه دستجلو و در خط تقريباً افقي قرار مي‌گيرند. انگشت‌ها بسته و انگشت شست رو به بالا نگه داشته مي‌شود. اگر بازو از بدن دور نگه داشته شود، تأثير كمتري روي دهان اسب مي‌گذارد. در نتيجه تأثير سواركار روي اسب كمتر خواهد بود. دست‌ها بايد اندكي بالاتر از دهان اسب و با فاصله‌ي پنج سانتي‌متر بالاي جدوگاه قرار گيرند. فاصله دو مچ از همديگر بايد متناسب بوده و در حدود بيست‌ سانتي‌متر باشد. انگشت‌ها بايد محكم، بدون انقباض، دستجلوها را نگه داشته و ساعد و زاويه آرنج با شرايط و حركات اسب تغيير محل و اندازه داده و دست‌ها بايد هر حركت سر و گردن اسب را از مچ تا آرنج تبعيت كنند، اگر زاويه آرنج ثابت بماند يا ساعد حركات سر اسب را تبعيت نكند. دستجلوها ثابت مانده و حركات اسب را محدود مي‌كنند. در چنين حالي گوينده "سواركار به دستجلو آويزان است" اگر انگشت‌هاي شست به طرف همديگر متمايل شوند، آرنج‌ها از بدن جدا شده، پشت قوز كرده و اثر سواركار بر اسب به حداقل مي‌رسد. بعضي از اسب‌ها عادت دارند كه سر خود را بي‌جهت تكان مي‌دهند. تبعيت از حركت سر و گردن اسب فقط به ركات مجاز محدود مي‌شود. مثلاً در موقع پرش اگر به اسب امكان داده نشود، تا به اندازه كافي گردن خود را بكشد، از حركت صحيح آن جلوگيري به عمل آمده، در نتيجه از توانايي آن كاسته شده است.
پس: بازو آزاد و نزديك بدن، آرنج با زاويه‌اي قائم و در تماس بدن، ساعد در امتداد دستجلو، مچ محكم و بدون انقباض بسته، انگشت شست بالا
وزن بدن
زين در جايي از بدن اسب گذاشته مي‌شود كه كمترين سنگيني را براي حيوان ايجاد كرده و توازن و تعادل بدن آن را به هم نزند. (چند انگشت پشت جدوگاه) سوار نيز بايد وزن خود را حداقل به همان نقطه‌اي كه مركز ثقل اسب نيز هست تحميل كند.
وزن بدن در سواران بي‌تجربه عامل مخرب و در سواركاران باتجربه از كمك‌هاي مهم طبيعي به شمار مي‌آيد. وزن بدن در روش‌هاي مختلف كه تغيير مركز ثقل مورد توجه است به نقاط مختلفي از پشت و بدن اسب تحميل مي‌شود، مثلاً در يك حركت درساژ، اندكي به عقب و در پرش يك مانع، به نقطه جلوتري تحميل مي‌شود.
صدا
گفتيم كه گوش اسب حساسيتي بيش از شنوايي انسان دارد، بنابراين صدا اهميت فراواني در رابطه بين اسب و سوار دارد. اگر بتوان براي هر اثر، در نتيجه هر حركت، اسب را با صدايي آشنا ساخت مانند رفتن، ايستادن، يورتمه، چهار نعل و غيره كمك فراواني به سرعت تربيت اسب به عمل آمده است. آهنگ صدا نيز مي‌تواند به سواركار در القاي اوامر به اسب كمك كند.
كمك‌هاي مصنوعي
وسايلي هستند كه سواركار به منظور تقويت يا سهولت عمل كمك‌هاي طبيعي به كار مي‌برد. كمك‌هاي مصنوعي بنابر نوع و خوي اسب و نتيجه‌اي كه بايد از آن به دست آيد، مختلف است. شلاق "از همه متداول‌تر است" اقسام مختلف مهميزها، دستجلوها، مهاري‌هاي تأديبي، آدمك‌ها عوامل فوق به منظور تسريع تربيت اسب و مطيع ساختن آن به كار مي‌روند. به شرطي كه به وسيله سواركاران با تجربه استفاده شود. وگرنه در دست سواركار ناشي، مانند شمشير در دست ديوانه خواهند بود. بايد در نظر داشت كه نتايج حاصل از كمك‌هاي مصنوعي مكمل كمك‌هاي طبيعي هستند.
 
بالا