persianhorse
Member
به نظر من اون چيزي که در مورد پزشک اسب خيلي مهمه اينه که دامپزشک علم و تجربه کافي داشته باشه تا بتونه تشخيص درست بده. مهمترين بخش در علم پزشکي تشخصيص صحيح است تا در ادامه بتونه درمان درست را انتخاب کنه.
مورد بعدي اينکه يک دامپزشک هم انسان است و مي تونه از کلمات شايد، فکر مي کنم، احتمال داره، نمي دونم، نتونستم و ... هم مي تونه استفاده کنه و دليلي نداره که همه کيس ها ها را تشخص بده و در موردشون نظر بده.
همانطور که قبلا" هم بهت احسان جان گفتم مخصوصا" براي دامپزشک جوان اين نکته مهمه که زود تصميم نگيره، زود قضاوت نکنه و زود نظر قطعي نده. بارها ديدم که وقتي يه مالک اسب چند تا علامت مي گه زود تشخيص فلان بيماري داده شده و درمان و ... بدون اينکه اسب از نزديک معاينه شده باشه.
همچنين وقتي اسب معاينه ميشه و مثلا نظري به روي فلان بيماري هست نحوه بيانش براي صاحب اسب خيلي مهمه. هيچ دليلي نداره صاحب اسب را حول کنيم و بترسونيم که واي بيماري فلان داره زود اين کارا بايد کرد وگرنه اونجور ميشه. مالکان اسب خيلي رو اسباشون حساسند و عيب گذاشتن روي اسبشون را نمي پسندند براي همين نحوه بيان مي تونه روي اونها و نظرشون نسبت به دامپزشک تاثير گذار باشه.
نکته مهم همون بيان مکانيزم بيماري براي صاحب اسب است. من هيچ دليلي نمي بينيم تا وقتي که خود اسبدار نخواسته براش تشريح بشه بحث علمي و تخصصي براش مطرح بشه.
مگر ما کمبود داريم که بخواهيم دانسته هاي علميمون را براي کسي که شايد علاقه اي به شنيدنشون نداره بيان کنيم تا فکر کنه خيلي سرمون ميشه!؟؟!
همانقدر که برقراري ارتباط با اسب مهمه برقراري ارتباط مناسب با اسبدار هم مهمه. چون اون هست که دامپزشک را دعوت مي کنه، اونه که بايد حق ويزيت يا درمان را پرداخت کنه و اونه که تصميم مي گيره دفعه بعدي هم از شما استفاده کنه يا نه. پس مطرح کردن نوع بيماري و نحوه درمان براي اسبدار بخش مهمي از کار را تشکيل مي ده. ساده گويي و در سطح خودش حرف زدن خيلي مهمه. بحث علمي و آکادميک براي محفل خودش ارزشمنده. کار عملي با اسبداري که مثلا تخصصش معماري هست و چه مي دونه سوپر فشيال کجاست و دئودئوم چيه و ... زبان خودش را مي طلبه. ديگه اسبداري که کم سواد هست که بماند.
من ترجيح مي دهم دامپزشک متخصص و پر تجربه اي را باهاش کار کنم که به جاي استفاده از کلمات تخصصي قلمبه سلمبه براي اسبدار، به زبان ساده بگه اسب چه بيماري داري و چه مشکلي و وقتي هم ازش راجع به علت و جزئيات مي پرسم به خوبي بحث علميش را مطرح کنه.
نکته بعدي اينه که دامپزشکي که مي خوام باهاش کار کنم بازاري نباشه. فوري براي يه درد ساده مفصل کره جوون را تزريق نکنه. مشکل ساده را با روش ارزن درمان کنه و به فکر پر کردن جيب خودش نباشه. اگر قراره روش فوري تري را براي درمان توصيه کنه که هزينه بر هم هست، بهترين روش را که پايداري بيشتري داره انجام بده.
در مورد ارتباط با اسب، من علم و تجربه دکتر را که بتونه نتيجه بهتري بگيره بر قربون صدقه رفتن با اسب ترجيح مي دم!
دکتري که از اسب مي ترسه ولي نيدل را براي تزريق مفصل در بهترين جا وارد مي کنه به دکتري که سه ساعت با اسب لاس بزنه و آخرش نفهمه چه مشکلي داره ترجيح مي دم!!
در مقابل مالک اسب هم بايد یه سري چيزها را رعايت کنه. مثلا اسير زبون بازي بعضي دکترها نشه، خودش يک سري اطلاعا اوليه داشته باشه، هميشه سعي کنه در موقع معاينه همراه اسبش باشه و با دکتر صحبت کنه و هم در جريان جزئيات قرار بگيره و هم به اطلاعاتش اضافه کنه ضمن اينکه براي دفعه هاي بعدي بتونه تاريخچه اسب را کامل توضيح بده، در مورد نظر دکتر با افراد با تجربه مورد اعتمادش مشورت کنه، به درمان و نحوه انجام آن نظارت داشته باشه و به اميد کارگر و مربيش نباشه، هميشه در لحظات اوليه دامپزشک را در جريان بذاره نه اينکه خودشون يه سري درمان بکنند و بعد که نتيجه نگرفتن برن دنبال دامپزشک و از اون انتظار معجزه داشته باشند.
فعلا همينا!!
مورد بعدي اينکه يک دامپزشک هم انسان است و مي تونه از کلمات شايد، فکر مي کنم، احتمال داره، نمي دونم، نتونستم و ... هم مي تونه استفاده کنه و دليلي نداره که همه کيس ها ها را تشخص بده و در موردشون نظر بده.
همانطور که قبلا" هم بهت احسان جان گفتم مخصوصا" براي دامپزشک جوان اين نکته مهمه که زود تصميم نگيره، زود قضاوت نکنه و زود نظر قطعي نده. بارها ديدم که وقتي يه مالک اسب چند تا علامت مي گه زود تشخيص فلان بيماري داده شده و درمان و ... بدون اينکه اسب از نزديک معاينه شده باشه.
همچنين وقتي اسب معاينه ميشه و مثلا نظري به روي فلان بيماري هست نحوه بيانش براي صاحب اسب خيلي مهمه. هيچ دليلي نداره صاحب اسب را حول کنيم و بترسونيم که واي بيماري فلان داره زود اين کارا بايد کرد وگرنه اونجور ميشه. مالکان اسب خيلي رو اسباشون حساسند و عيب گذاشتن روي اسبشون را نمي پسندند براي همين نحوه بيان مي تونه روي اونها و نظرشون نسبت به دامپزشک تاثير گذار باشه.
نکته مهم همون بيان مکانيزم بيماري براي صاحب اسب است. من هيچ دليلي نمي بينيم تا وقتي که خود اسبدار نخواسته براش تشريح بشه بحث علمي و تخصصي براش مطرح بشه.
مگر ما کمبود داريم که بخواهيم دانسته هاي علميمون را براي کسي که شايد علاقه اي به شنيدنشون نداره بيان کنيم تا فکر کنه خيلي سرمون ميشه!؟؟!
همانقدر که برقراري ارتباط با اسب مهمه برقراري ارتباط مناسب با اسبدار هم مهمه. چون اون هست که دامپزشک را دعوت مي کنه، اونه که بايد حق ويزيت يا درمان را پرداخت کنه و اونه که تصميم مي گيره دفعه بعدي هم از شما استفاده کنه يا نه. پس مطرح کردن نوع بيماري و نحوه درمان براي اسبدار بخش مهمي از کار را تشکيل مي ده. ساده گويي و در سطح خودش حرف زدن خيلي مهمه. بحث علمي و آکادميک براي محفل خودش ارزشمنده. کار عملي با اسبداري که مثلا تخصصش معماري هست و چه مي دونه سوپر فشيال کجاست و دئودئوم چيه و ... زبان خودش را مي طلبه. ديگه اسبداري که کم سواد هست که بماند.
من ترجيح مي دهم دامپزشک متخصص و پر تجربه اي را باهاش کار کنم که به جاي استفاده از کلمات تخصصي قلمبه سلمبه براي اسبدار، به زبان ساده بگه اسب چه بيماري داري و چه مشکلي و وقتي هم ازش راجع به علت و جزئيات مي پرسم به خوبي بحث علميش را مطرح کنه.
نکته بعدي اينه که دامپزشکي که مي خوام باهاش کار کنم بازاري نباشه. فوري براي يه درد ساده مفصل کره جوون را تزريق نکنه. مشکل ساده را با روش ارزن درمان کنه و به فکر پر کردن جيب خودش نباشه. اگر قراره روش فوري تري را براي درمان توصيه کنه که هزينه بر هم هست، بهترين روش را که پايداري بيشتري داره انجام بده.
در مورد ارتباط با اسب، من علم و تجربه دکتر را که بتونه نتيجه بهتري بگيره بر قربون صدقه رفتن با اسب ترجيح مي دم!
دکتري که از اسب مي ترسه ولي نيدل را براي تزريق مفصل در بهترين جا وارد مي کنه به دکتري که سه ساعت با اسب لاس بزنه و آخرش نفهمه چه مشکلي داره ترجيح مي دم!!
در مقابل مالک اسب هم بايد یه سري چيزها را رعايت کنه. مثلا اسير زبون بازي بعضي دکترها نشه، خودش يک سري اطلاعا اوليه داشته باشه، هميشه سعي کنه در موقع معاينه همراه اسبش باشه و با دکتر صحبت کنه و هم در جريان جزئيات قرار بگيره و هم به اطلاعاتش اضافه کنه ضمن اينکه براي دفعه هاي بعدي بتونه تاريخچه اسب را کامل توضيح بده، در مورد نظر دکتر با افراد با تجربه مورد اعتمادش مشورت کنه، به درمان و نحوه انجام آن نظارت داشته باشه و به اميد کارگر و مربيش نباشه، هميشه در لحظات اوليه دامپزشک را در جريان بذاره نه اينکه خودشون يه سري درمان بکنند و بعد که نتيجه نگرفتن برن دنبال دامپزشک و از اون انتظار معجزه داشته باشند.
فعلا همينا!!