علم و اطلاعات دامپزشک در مورد بیماریهای اسب

به نظر من اون چيزي که در مورد پزشک اسب خيلي مهمه اينه که دامپزشک علم و تجربه کافي داشته باشه تا بتونه تشخيص درست بده. مهمترين بخش در علم پزشکي تشخصيص صحيح است تا در ادامه بتونه درمان درست را انتخاب کنه.
مورد بعدي اينکه يک دامپزشک هم انسان است و مي تونه از کلمات شايد، فکر مي کنم، احتمال داره، نمي دونم، نتونستم و ... هم مي تونه استفاده کنه و دليلي نداره که همه کيس ها ها را تشخص بده و در موردشون نظر بده.
همانطور که قبلا" هم بهت احسان جان گفتم مخصوصا" براي دامپزشک جوان اين نکته مهمه که زود تصميم نگيره، زود قضاوت نکنه و زود نظر قطعي نده. بارها ديدم که وقتي يه مالک اسب چند تا علامت مي گه زود تشخيص فلان بيماري داده شده و درمان و ... بدون اينکه اسب از نزديک معاينه شده باشه.
همچنين وقتي اسب معاينه ميشه و مثلا نظري به روي فلان بيماري هست نحوه بيانش براي صاحب اسب خيلي مهمه. هيچ دليلي نداره صاحب اسب را حول کنيم و بترسونيم که واي بيماري فلان داره زود اين کارا بايد کرد وگرنه اونجور ميشه. مالکان اسب خيلي رو اسباشون حساسند و عيب گذاشتن روي اسبشون را نمي پسندند براي همين نحوه بيان مي تونه روي اونها و نظرشون نسبت به دامپزشک تاثير گذار باشه.
نکته مهم همون بيان مکانيزم بيماري براي صاحب اسب است. من هيچ دليلي نمي بينيم تا وقتي که خود اسبدار نخواسته براش تشريح بشه بحث علمي و تخصصي براش مطرح بشه.
مگر ما کمبود داريم که بخواهيم دانسته هاي علميمون را براي کسي که شايد علاقه اي به شنيدنشون نداره بيان کنيم تا فکر کنه خيلي سرمون ميشه!؟؟!
همانقدر که برقراري ارتباط با اسب مهمه برقراري ارتباط مناسب با اسبدار هم مهمه. چون اون هست که دامپزشک را دعوت مي کنه، اونه که بايد حق ويزيت يا درمان را پرداخت کنه و اونه که تصميم مي گيره دفعه بعدي هم از شما استفاده کنه يا نه. پس مطرح کردن نوع بيماري و نحوه درمان براي اسبدار بخش مهمي از کار را تشکيل مي ده. ساده گويي و در سطح خودش حرف زدن خيلي مهمه. بحث علمي و آکادميک براي محفل خودش ارزشمنده. کار عملي با اسبداري که مثلا تخصصش معماري هست و چه مي دونه سوپر فشيال کجاست و دئودئوم چيه و ... زبان خودش را مي طلبه. ديگه اسبداري که کم سواد هست که بماند.
من ترجيح مي دهم دامپزشک متخصص و پر تجربه اي را باهاش کار کنم که به جاي استفاده از کلمات تخصصي قلمبه سلمبه براي اسبدار، به زبان ساده بگه اسب چه بيماري داري و چه مشکلي و وقتي هم ازش راجع به علت و جزئيات مي پرسم به خوبي بحث علميش را مطرح کنه.
نکته بعدي اينه که دامپزشکي که مي خوام باهاش کار کنم بازاري نباشه. فوري براي يه درد ساده مفصل کره جوون را تزريق نکنه. مشکل ساده را با روش ارزن درمان کنه و به فکر پر کردن جيب خودش نباشه. اگر قراره روش فوري تري را براي درمان توصيه کنه که هزينه بر هم هست، بهترين روش را که پايداري بيشتري داره انجام بده.
در مورد ارتباط با اسب، من علم و تجربه دکتر را که بتونه نتيجه بهتري بگيره بر قربون صدقه رفتن با اسب ترجيح مي دم!
دکتري که از اسب مي ترسه ولي نيدل را براي تزريق مفصل در بهترين جا وارد مي کنه به دکتري که سه ساعت با اسب لاس بزنه و آخرش نفهمه چه مشکلي داره ترجيح مي دم!!
در مقابل مالک اسب هم بايد یه سري چيزها را رعايت کنه. مثلا اسير زبون بازي بعضي دکترها نشه، خودش يک سري اطلاعا اوليه داشته باشه، هميشه سعي کنه در موقع معاينه همراه اسبش باشه و با دکتر صحبت کنه و هم در جريان جزئيات قرار بگيره و هم به اطلاعاتش اضافه کنه ضمن اينکه براي دفعه هاي بعدي بتونه تاريخچه اسب را کامل توضيح بده، در مورد نظر دکتر با افراد با تجربه مورد اعتمادش مشورت کنه، به درمان و نحوه انجام آن نظارت داشته باشه و به اميد کارگر و مربيش نباشه، هميشه در لحظات اوليه دامپزشک را در جريان بذاره نه اينکه خودشون يه سري درمان بکنند و بعد که نتيجه نگرفتن برن دنبال دامپزشک و از اون انتظار معجزه داشته باشند.
فعلا همينا!!
 

Dr_Ghaffari

Active member
ممنونم اسب ایرانی عزیز ، می شود گفت اولین فردی هستید که بسیاری از مسایل را مطرح کردید که هر کدامشان جای صحبت زیاد دارد و اگر هم بخواهیم که گفته شود مثنوی هفتاد من کاغذ شود !
ولی باز هم فکر می کنم به صورت خلاصه اشاره نشد که مالک اسب از کجا باید بفهمد دامپزشکی که برای اولین بار دعوت به همکاری شده است توان علمی و تجربی و کلا شایستگی دارد یا خیر ؟
همیشه که آدم نمی تواند ترجیح بدهد از دامپزشکی که می شناسد استفاده کند ، می تواند ؟!
البته اینکه همان دکتر با تجربه ای که شما هم می دانید بلافاصله دارو در مفصل تزریق می کند خود نشان بی تجربگی است فقط می خواهد کاری کند که دیگری پیش از او نکرده است !
اشنایی دامپزشک با اسب پیش از معاینه لازم است البته نه در حد لاس زدن با اسب ! بلکه تا آن مقداری که اسب اطمینان و آرامش پیدا کند : تا وقتی دامپزشک ضربان قلبش را اندازه می گیرد مثلا به دلیل استرس اسب از معاینه ضربان قلب تشدید نشده باشد ... بررسی کامل تاریخچه و صبوری در تصمیم گیری و صداقت و ساده گویی و ... را اشاره کرده اید که بسیار خوب است .
مشکل دامپزشکان جوانی که تازه می خواهند وارد کار با اسب شوند این است که مالکین آنها را نیازموده رد می کنند ! و دامپزشکان جوان نمی توانند در کنار با تجربه ها میدان ببینند . مشکل دیگر اینکه دامپزشکان با تجربه ای مثل من نیز ( کمی هم از خودمان تعریف کنیم دنیا که به آخر نمی رسد ) دامپزشکان دیگر را به شاگردی نمی گیرند تا برای مدتی تجربه بیاموزند و سپس آبرومندانه کار کنند . واقعیت این است که باید محیط کسب تجربه برای دامپزشکان جوان و دانشجویان این رشته فراهم باشد که نیست ! و استادان نیز تمایلی ندارند هر چه می دانند به هر شاگردی بیاموزند ! حتی در کتابهایشان نیز مطالب مفیدی از این حیث وجود ندارد .
فرض کنید دامپزشک جوانی را برای اولین بار به همکاری فرا خوانده اید و همه ی آنچه گفتید رعایت نموده است ! آیا اطمینان می کنید ؟ آیا برای تایید گفته های او از با تجربه ها به قول خودتان و یا دامپزشک دیگری کمک می گیرید ؟ چگونه تشخیص می دهید که دامپزشک شما درست تشخیص داده و صلاحیت ادامه کار را دارد !( یعنی پس از معاینه و تشخیص بیماری پیش از هر اقدام درمانی )
 
Dr_Ghaffari گفت:
ولی باز هم فکر می کنم به صورت خلاصه اشاره نشد که مالک اسب از کجا باید بفهمد دامپزشکی که برای اولین بار دعوت به همکاری شده است توان علمی و تجربی و کلا شایستگی دارد یا خیر ؟
همیشه که آدم نمی تواند ترجیح بدهد از دامپزشکی که می شناسد استفاده کند ، می تواند ؟!
خوب هميشه بار اول ها دشوار است. تحقيق، مشورت و حس مي تونه کمک کنه. اما معمولا براي موارد حساس آدم از کسي که قبلا نتيجه گرفته و اطمينان داره استفاده مي کنه.
Dr_Ghaffari گفت:
البته اینکه همان دکتر با تجربه ای که شما هم می دانید بلافاصله دارو در مفصل تزریق می کند خود نشان بی تجربگی است فقط می خواهد کاری کند که دیگری پیش از او نکرده است !
البته نشان بازاري بودن هم هست!!
Dr_Ghaffari گفت:
اشنایی دامپزشک با اسب پیش از معاینه لازم است البته نه در حد لاس زدن با اسب ! بلکه تا آن مقداری که اسب اطمینان و آرامش پیدا کند : تا وقتی دامپزشک ضربان قلبش را اندازه می گیرد مثلا به دلیل استرس اسب از معاینه ضربان قلب تشدید نشده باشد ... بررسی کامل تاریخچه و صبوری در تصمیم گیری و صداقت و ساده گویی و ... را اشاره کرده اید که بسیار خوب است .
آشنايي لازمه اما من مقايسه کردم با علم و تجربه
Dr_Ghaffari گفت:
مشکل دامپزشکان جوانی که تازه می خواهند وارد کار با اسب شوند این است که مالکین آنها را نیازموده رد می کنند ! و دامپزشکان جوان نمی توانند در کنار با تجربه ها میدان ببینند . مشکل دیگر اینکه دامپزشکان با تجربه ای مثل من نیز ( کمی هم از خودمان تعریف کنیم دنیا که به آخر نمی رسد ) دامپزشکان دیگر را به شاگردی نمی گیرند تا برای مدتی تجربه بیاموزند و سپس آبرومندانه کار کنند . واقعیت این است که باید محیط کسب تجربه برای دامپزشکان جوان و دانشجویان این رشته فراهم باشد که نیست ! و استادان نیز تمایلی ندارند هر چه می دانند به هر شاگردی بیاموزند ! حتی در کتابهایشان نیز مطالب مفیدی از این حیث وجود ندارد .
فرض کنید دامپزشک جوانی را برای اولین بار به همکاری فرا خوانده اید و همه ی آنچه گفتید رعایت نموده است ! آیا اطمینان می کنید ؟ آیا برای تایید گفته های او از با تجربه ها به قول خودتان و یا دامپزشک دیگری کمک می گیرید ؟ چگونه تشخیص می دهید که دامپزشک شما درست تشخیص داده و صلاحیت ادامه کار را دارد !( یعنی پس از معاینه و تشخیص بیماری پیش از هر اقدام درمانی )
خوب هر کاري هم هنر خودش را مي طلبه و وارد شدن به يک حرفه سخت است و تلاش و سعي خودش را لازم داره. رعايت اون شرايطي که گفتم کم کم مي تونه به جا پا باز کردن کمک کنه.
 

احسان

Active member
مرسی هادی جان :-* منتظره باقی نظرات شما (هادی)هستم تا الان فقط شما درست به اين سؤال پاسخ داديد و بقيه دوستان حرف های تکراری زدند
 

DADAR

Member
احسان جان
اینجا به خاطر ارزشی که برای اسبها قاعل هستند ( مالی , احساسی, ورزشی یا . . . ) و همینطور شرایط سخت و رقابت شدید در مسابقات, 99 درصد از دامپزشکان با تجربه بالا استفاده میکنیم, نه اینکه دلیل بر رد تازه کارن در این حرفه باشه فقط شرایط اینجا رو توضیح میدم .

اما ما معمولا با 4 دامپزشک متفاوت کار مینیم که بر اساس تجربه میدونیم که از کودومشون در چه موردی استفاده کنیم مثلا برای بیماریهای اندام حرکتی همیشه از Dr.David Celella استفاده میکنیم


اما گذشته از مهارت خاص هر کدام از این دامپزشکان, من شخصا یکی از اونها رو بیشتر ترجیح میدم . دلیلش هم این هست که احساس میکنم که کاملا به کارش وارد , میدونه چیکار میکنه , در کمترین زمان ممکن خودش رو به اسب میرسونه بدون توجه به زمان شب یا روز , حس میکنم این کار رو دوست داره و فقط برای پول یا رضایت مالک این کار رو انجام نمیده , احساس مسولیت را به وضوح میشه در ایشون دید.
از طرفه دیگه در هر موردی که پیش میاد قسمت به قسمت از معاینه تا تشخیص و راه های درمان همه رو کاملا و به سادگی برای مالک توضیح میده که این احساس خوبی رو به طرف مقابلش منتقل میکنه.
 

احسان

Active member
مرسی دادار جان از توضيحاتت
خوب اون اصل مطلب را نگفتی و چطور متوجه شدی که دکتر دامپزشکت سواد داره و بلده کارشو و چه چيزی برات مهم هست در مواجه با دامپزشک برای درمان اسبت
? ? ?
 
Persian Horse گفت:
مرسی هادی جان :-* منتظره باقی نظرات شما (هادی)هستم تا الان فقط شما درست به اين سؤال پاسخ داديد و بقيه دوستان حرف های تکراری زدند

مگه مسابقه است که جواب درست داده باشم!؟!؟!
هر کسي احسان جان نظرش را مي ده ولو اينکه تکراري باشه ارزشمنده.

کم پيدايي؟؟! ;)
ممنون
 

فربود

Active member
به نظر من یه دامپزشک باید مخصوص یه حیوان باشد و تجربه کافی داشته باشد و این قدر هم جرات داشته باشه که اگر بیماری رو تشخیص نداد بگه که من این بیماری رو نمیتونم تشخیص بدم و حداقل یه دامپزشک دیگه رو که تجربه کافی داره معرفی کنه /
نه این که مثل دامپزشک ما باشه که اسب کولیک داشت و گفت مار گزیدگی داره :( ( خوب که نشد بدتر هم شد )
آقایان دکتر از رک گویی من ناراحت نشوید چون من واقعا از این دکتره ناراحتم زیرا بلد نبود و درمان اشتباه کرد :-\
:-* :-* :-*
 

علی واحدی

Active member
Dr_Ghaffari گفت:
ممنونم اسب ایرانی عزیز ، می شود گفت اولین فردی هستید که بسیاری از مسایل را مطرح کردید که هر کدامشان جای صحبت زیاد دارد و اگر هم بخواهیم که گفته شود مثنوی هفتاد من کاغذ شود !
ولی باز هم فکر می کنم به صورت خلاصه اشاره نشد که مالک اسب از کجا باید بفهمد دامپزشکی که برای اولین بار دعوت به همکاری شده است توان علمی و تجربی و کلا شایستگی دارد یا خیر ؟
همیشه که آدم نمی تواند ترجیح بدهد از دامپزشکی که می شناسد استفاده کند ، می تواند ؟!
البته اینکه همان دکتر با تجربه ای که شما هم می دانید بلافاصله دارو در مفصل تزریق می کند خود نشان بی تجربگی است فقط می خواهد کاری کند که دیگری پیش از او نکرده است !
اشنایی دامپزشک با اسب پیش از معاینه لازم است البته نه در حد لاس زدن با اسب ! بلکه تا آن مقداری که اسب اطمینان و آرامش پیدا کند : تا وقتی دامپزشک ضربان قلبش را اندازه می گیرد مثلا به دلیل استرس اسب از معاینه ضربان قلب تشدید نشده باشد ... بررسی کامل تاریخچه و صبوری در تصمیم گیری و صداقت و ساده گویی و ... را اشاره کرده اید که بسیار خوب است .
مشکل دامپزشکان جوانی که تازه می خواهند وارد کار با اسب شوند این است که مالکین آنها را نیازموده رد می کنند ! و دامپزشکان جوان نمی توانند در کنار با تجربه ها میدان ببینند . مشکل دیگر اینکه دامپزشکان با تجربه ای مثل من نیز ( کمی هم از خودمان تعریف کنیم دنیا که به آخر نمی رسد ) دامپزشکان دیگر را به شاگردی نمی گیرند تا برای مدتی تجربه بیاموزند و سپس آبرومندانه کار کنند . واقعیت این است که باید محیط کسب تجربه برای دامپزشکان جوان و دانشجویان این رشته فراهم باشد که نیست ! و استادان نیز تمایلی ندارند هر چه می دانند به هر شاگردی بیاموزند ! حتی در کتابهایشان نیز مطالب مفیدی از این حیث وجود ندارد .
فرض کنید دامپزشک جوانی را برای اولین بار به همکاری فرا خوانده اید و همه ی آنچه گفتید رعایت نموده است ! آیا اطمینان می کنید ؟ آیا برای تایید گفته های او از با تجربه ها به قول خودتان و یا دامپزشک دیگری کمک می گیرید ؟ چگونه تشخیص می دهید که دامپزشک شما درست تشخیص داده و صلاحیت ادامه کار را دارد !( یعنی پس از معاینه و تشخیص بیماری پیش از هر اقدام درمانی )
جناب آقای دکتر غفاری که همه چیز را واضح و روشن توضیح داده اند ولی با اینحال نظر خودم براساس سوالاتیکه
آقای persian horse مطرح نموده بودند و چون خودم هم فوق دیپلم دامپزشکی دارم مینویسم.
1- دامپزشک خوب حتما باید خودش اسبی باشد و فقط در زمینه اسب فعالیت داشته باشند.
2- خصوصیات دامپزشک خوب برمیگردد به کارهائیکه قبلا از ایشان دیده ایم و نتایجیکه درمانهای ایشان داده است.
3- الزاما باید از دکتری استفاده گردد که در همان زمینه تخصص داشته باشد و مثلا تخصص اندامهای حرکتی یا تخصص اندامهای داخلی یا گوارشی داشته باشند.
4- ایشان باید بیشتر به محتوای کار و نتیجه اعتقاد داشته باشند نه به مادیات و پول. هر چند که اگر دامپزشک خوبی باشند صاحبان اسبها در قبال حق الزحمه ایشان باید سنگ تمام بگزارند.
5- رفتار ایشان با اسب باید کاملا در حد شخصیت اسب باشد و از اعمال هر گونه خشونت جلوگیری نمایند(روزی جناب آقای دکتر غفاری برای ویزیت مادیان اینجانب قبول زحمت کردند. مادیان اینجانب هم یک سگ دوبرمن بتمام معنی است. قبل از اینکه دکتر به مادیان برسد به ایشان جسارت نموده و گفتم بداخلاق است. متعجب ماندم چون دکتر خیلی عادی بسراق سر مادیان رفت و زیر کله گیر او را گرفت و خیلی راحت حدود 10 دقیقه بنوازش او پرداخت و مادیان هم همانطور که به من اطمینان دارد به ایشان هم اعتماد نمود و بدون هیچ درگیری اجازه معاینه داد. لازم دیدم که از جناب آقای دکتر غفاری تشکر نموده باشم). چون من خودم اسبانم را جزئی از خانواده میدانم.
6- قبل از هر اقدامی دامپزشک باید بتواند با روشهای علمی و پرسش و پاسخ راجع به پیشینه اسب و معاینه و با تشخیصهای تفریقی بیماری اسب شما را بدرستی تشخیص داده و بشما بگوید.
7- باید درصد موفقیت خود را در بهبود اسب با صراحت بشما بگوید.
8- در ادامه درمان اگر خودتان در حدی بودید که متوجه اشتباهی از طرف او گردیدید و به ایشان گفتید با تواضع بپذیرد و یا شما را قانع نماید.
9- و مهمترین نکته اینکه فرق بین اسب و گاو و گوسفند را بداند و احساس انسان به اسب را بفهمد و درک کرده باشد و در کمترین زمان ممکن خود را به اسب بیمار برساند.
10- این بند زیاد به دامپزشک برنمیگردد ولی در زمانیکه دامپزشکی که از طرف شما انتخاب و برگزیده شده است کار خود را آغاز نمود و اسب درد میکشید سعی کنید که در محل حضور نداشته باشید که اسبتان اعتمادش به شما را از دست ندهد.
من خودم حدود 30 سانت بالای مفصل خرگوشی اسبی را که مجروح شده بود را بدون بیحسی حدود 15 الی20 بخیه نمودم(البته اسب خودم نبود ولی به من خیلی اعتماد کرده بود)درست پشتش و روی دوپایم نشسته و بخیه مینمودم.
 

احسان

Active member
پاسخ : What to Expect from a Veterinarian?

Q: I am looking for general information regarding my veterinarian and horse care. What should I expect from the veterinarian? I feel like she just provides shots, but there is really no physical examination. Is there a set protocol or standard that I should be asking for? She does shots and moves on to the next horse, and that is about it. My dog gets a more thorough physical exam when I take him to the vet.

A: Here is a prime example of where communication between owner and veterinarian is critical--so that there are few misunderstandings! Perhaps you asked your veterinarian to come out to "give vaccinations," which is what happened. Although if a horse appeared to be clinically ill, it likely would have resulted in a physical examination and further work-up instead of vaccination!
If you would like a physical examination on every animal on an annual basis, you should discuss this with your veterinarian. Ask her to develop a preventive medicine schedule for your horses. This usually includes physical examinations, vaccinations, deworming, dental care, reproductive services, etc. The extra time for a physical examination might not be covered in the farm call and vaccination fees, but that is exactly what you need to discuss. Older and special needs horses might require routine blood work and other services. Prior to your veterinarian's next visit, ask to schedule some extra time to discuss these matters. Veterinary services can be tailored to suit the needs of the horses and client.​
 
سلام! نمی دونم! ولی در مورد سئوال احسان و حرف اقای دکتر عزیز! ببخشید من گاهی تا انتهای بحث رو پیش نمی رم!شاید حرفم مال اول این بحث باشه!بنده به شخصه معتقدم که هر جامعه ای خوب و بد داره! و در کار پزشکی با اونهمه امکانات و تکنولوژی بازهم تضمینی وجود نداره و تا آخر هم نخواهد داشت چه برسه به رشته ما!در خوب ها هم اینطور هست که در کارشون گاهی پر کس اتفاق می افته که نتیجه مطلوب نگیرن و یا موفق نباشن!مثلاً دکتر ماندگار متخصص جراحی قلب و عروق همه واقفید دیگه در 100 تا عمل جراحی اش 5 نفر یا خوب اونطور نمی شدن و یا می مردن!زیر عمل !آیا این معیار مناسبی برای سنجش این جراح؟! خواهش می کنم این مسئله رو هم در مورد دامپزشک ها در نظر بگیرید! خوب واقعی که ما خدا نیستیم و همه چیز دست ما نیست! گاهی تنها به بیماری یه درمان برای بهبودی وابسته نیست و عوامل متعددی در نتیجه گرفتن یه دامپزشک نقش داره!می خواستم این رو اول جا بندازم که از دامپزشک توقع معجزه نداشته باشید و از دکتر های حتی حتی شناخته شده هم خواست این رو نداشته باشید
 
بعنوان مثال جناب اقای دکتر شریفی! دیگه همه می شناسیدش دیگه! این استاد محترم روی یه بیماری باکتریایی روده جواب نگرفت! و اسب از دست رفت! چرا؟1 این بیماری که درمانش و تشخیص اش خیلی راحته؟دیگه ساده تر از این؟ حال اینکه شما نمی دونید که این کیس به شدت بیماریش کهنه شده بود و بر اثر سهل انگاری مربی و مهتر به این حال و روز افتاده بود! خوب صاحب دام این حق رو داره که بگه این دکتر عزیز با اینهمه تجربه باید درمان می کرد به دید خودش یه اسهال ساده رو؟ در حالیکه به یه دامپزشکی در آلمان تماس گرفته بود و درمان این همکار رو گزارش داده بود و اون دکتر گفته بود درمان همینه و غیر از این نیست و باید بشینید و دعا کنید! پس این یه ه طرف قصیه است!
 
طرف دیگه بنده معتقدم شخصاً که به علت سیستم غلط این رشته در کشور ما که در حال اجرا ست و همه ما در همین سیستم درس خوندیم شخصا و صرفه دامپزشک یه دام به خصوصی از مون ساخته نمی شه و همه رو آموزش می بینیم و شاخه پت و دامستیک آنیمال و پولتری و وایلد انیمال از هم جدا نیست و زمانی این رخ می ده که هر دانشجوییی بنا به علاقه و یا زمینه از قبل خود به سمت اون دام کشیده می شه!و کارآموزی و کارورزی رو در اون پی گیری می کنه و بعد حال صرفا در اون زمینه پروع به کار می کنه
 
و چه بسا که هر کدوم باید در همون رشته خودمون که پی بگیریم سرک بکشیم! و کار کنیم! و درست نیست که کاری که نکردیم رو انجام بدیم! احسان مثال زد و من هم می گم دامپزشکی داریم که در اسب تایلوزین تجویز کرده! خوب این تقصیر دامپزشک هم هست تقصیر اون فرد هم هست که به دامپزشکی اعتماد کرده که حتی نپرسیده آقا زمینه فعالیت شما چیه؟!اصلاً کار کردید یا نه! در این زمینه؟! من ماه پیش یه کیس رو داشتم که عیناً همون اتفاق در روی یکی از اسب های باشگاهی که در کرج دارم رخ داده بود شکاف روی عضله ران!جالب بدونید که من در این اسب بدونه بخیه و دستکاری شکاف 5 سانتی رو جمع کردم! اما در همین بین تماسی از یکی از دوستان نوروزابادی گرفته شد که دکتر یکی از این دوستان ما اسبش در باعی که داره یه شکافی رو رونش خورده و اینا قطع و وصل شد توضیح کامل رو نشنیدم قرار شد ما بریم و نگاه کنیم!
روز بد نبینید!شکاف 5 سانتی بوده کی بار اول! صاحب دام رفته داروخانه خلاصه مسئول داروخانه گفته یه شکاف و 2 تا بخیه که دامپزشک مخصوص اسب نمی خواد می آم می زنم خودم!این آقا برای دوتا بخیه اسب رو بی هوش کرده و خوابونده حتی علم این رو نداشته که می شه ارامبخش زد و کار کرد و حتی علم این رو که بابا اسب بلند شه رو منتطقه عضله و پوست بیشترین فشار در هنگام خم و راست کردن پا و رون هست و بخیه ها پاره می شه و بهتر التیام ثانویه به کار بره و درمان بشه ! اما این اسب بلند شده 5 سانت شده 60 سانت و حتی وتر اسب هم پاره شده!! از بیضه اسب تا سمت خارج ران پارگی دیده می شد! و بعد از چند روز تازه به ما زنگ زدن بیا و جمع اش کن!به چه لایه های گرانوله شده و چرکی ایی! خوب من چیکار می تونستم کنم!واقعاً چیکار می شده کرد!با دکتر حجازی متخصص جراحی رفتیم بالا سرش و کار هایی که می تونستیم رو انجام دادیم و حتماً عکس رو براتون قرار می دم! خوب اینجا مقصر کیه؟ دامپزشکه؟ صاحب دامه؟ ایا حالا می شه از من که نه از دکتر حجازی توقع درمان کامل رو داشت؟ در حالیکه من اون کیس ام در باشگاه کرج خوب شد یه عرب خوب هم بود که از تو کامیون از زمان انتقال از اهواز به تهران اینجوری شده بود!در حالیکه این یکی اسب بخشیده شد به دانشگاه! ودیگه اسب سابق نمی شد! چرا؟! این دوتا که یه شکل بودند؟! چرا یکی اینجوری میشه؟! یکی اینجوری؟! پاسخ با خودتون!
 
حال یه طرف قضیه هم باز در جواب گرفتن دامپزشک؛ خیلی ببخشید ها خیلی عذر می خوام دور از جون شما دوستان بسته به یک سری احمق های تازه وارد شده در اسب و اینکه خودشون رو همه فن حرف و با تجربه می دون داره! چرا؟! خوب می دونیم که زین اسب خواصیت مربی پروری داره!هرکی باشن مبارک رو که سه جلسه!دقت کنید سه جلسه می زاره رو زین می شه مربی(بلانصبت جمع) دو جلسه دیگه می شه قدیمی این رشه! و سه جلسه دیگه می شه همه کاره! من با اقایی کار می کردم که مربی باشگاهیی بود که باشگاه رو اجاره کرده بود این اقا 3 سال بود اومده بود سوارکاری!یک سالی هم بود باشگاه 14 تا اسب رو اجاره کرده بود! این اقا نشست روی اسب در هنگام چهار نعل رو بلد نبود!این اقا اسبی که 3 سال تو گاوداری شکوری خورد بود خوابیده بود رو خرید و بعد از یک هفته از مانع 1 متری پروند! باورتون می شه؟! تازه می گفت من مربی ام! حال این چه ربطی به من دامپزشک داره! این اقا و امثال هم علاوه بر دخالت تازه دامپزشک هم هستن همین اسب تاندونیت شده و تاندونش به اصطلاح کشیده شد و به ما گفت برای درمان بیایم!اما ایشون علاوه بر کار ما!تازه هر روز می رفت به کارگرش می گفت این کار کن! نمی خواد دارو بزنی! کمپرس یخ رو ول کن اون اسب رو زین کن!تازه کائولین هم داغ و سرد تجویز می کرد!دو هفته بعد از داغ گذاشتن اسب اسب رو هم سوار می شد و می گفت اسب استراحت کامله!و حتی باز پرونده بود؟!تازه بعد از یک ماه به من زنگ زد که شما شما که درمان کردید چرا خوب نمی شه پس؟! خوب اینجا انصافاً کی مقصره؟! این جور آدم ها که تجویز مب کنی و بعد می رن اشکان می پرسن چیکار کنیم و بعنوان یه با تجربه قبول دارن؟! با این جور آدم ها چه می شه کرد؟! حداقل نمی رن از دکتر قلم سیاه ایا علی سیفی که جفت استاد های بنده هستن بپرسن و بگن این آدم ها باتجربه تر از شما و ما هم با دیده منت بپذیریم که در گفته اشون شکی نیست!ولی می رن از اشکان و امثال هم می پرسن و می گن.....!حال باید چه کرد جز تاسف خوردن به حال اسب هائی که زیر دست این جور آدم ها افتادن! نه تنها با من بلکه چه بسا دوستانی که می آن و به بنده امثال این موضوع رو می گن! و گلگی می کنن که چنین شده با هشون و چنین کردن!
 
بالا