طلاق من اجل بيتين من الشعر في وصف فرس

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
نزل الشاعر المعروف علقمه بن عبده على امرئ القيس في داره . فتذاكرا الشعر وادعا كل واحد منهما على صاحبه فقال علقمه لأمرئ القيس : قل شعرا تمدح فيه فرسك ,واقول انا مثله ,ونترك الحكم في المفاضله بينهما الى ام جندب ( زوجة امرؤ القيس ) فوافق امرئ القيس وقال قصيدته البائيه المشهوره التي يربو عدد ابياتها على الستين بيتا والتي كان مطلعها :

خليلي مرا بي على ام جندب لنقضي لبانات الفؤاد المعذب

ثم يسترسل في قصيدته فيصف الصيد والصحراء وفرسه وصفا تاما ومما قاله في فرسه - وهو بيت القصيد في هذه القصه - البيت التالي :

فللساق الهوب وللسوط دره وللزجر منه وقع اهوج متعب

ويعني امرؤ القيس بهذا البيت ان للرفس بالساق والزجر بالكلام وللسوط اثر شديد على فرسه .
ثم قال علقمه قصيدته البائيه المشهوره التي استهلها بالبيت التالي :

ذهبت من الهجران في كل مذهب ولم يك حقا كل عذا التجنب

ثم يسترسل هو الاخر بوصف الصحراء والصيد وفرسه ثم يأتي الى البيت وهو الذي رجح كفة ( علقمة ) في حكم ام جندب :

فادركهن ثانيا من عنانه يمر كمر الرائح المتحلب

فحكمت ام جندب لعلقمة اذ قالت لأمرئ القيس : ان فرس علقمة اجود من فرسك لأنك رفست فرسك بساقيك واستعملت سوطك وزجرته . بينما لم يفعل علقمة شيئا من هذا بل كان فرسه يدرك الصيد ثانيا من عنانه أي يطلبه ويجري كالمطر المندفق المنهمر . فغضب امرؤ القيس وطلق زوجته ام جندب . وتزوجها علقمه ولهذا سمي ( علقمة الفحل ) .





------------------------------------------------------------------

قال رسول الله صلى الله عليه وسلم ( اكرمو الخيل وجللوها ) .
 

fatima

Member
با سلام به همه دوستان معنی داستان رو براتون می نویسم که خیلی جالبه:
طلاق به خاطر دو بیت شعر در وصف اسب
شاعر معروف علقمه بن عبده وارد خانه امرؤ قیس شد و هر دو به گفتن شعر و مناظره با هم پرداختند. علقمه به امرؤ القیس گفت:
شعری در وصف اسبت بگو و من همانند آن را در جواب خواهم گفت و داوری و قضاوت در مورد شعر بهتر را به عهده ی ام جندب (همسر امرؤ القیس) می گذاریم.
امرؤ القیس موافقت کرد و قصیده بائی معروف و مشهور خود (]قصیده ای که قافیه آن با حرف ب باشد) را گفت که تعداد ابیاتش به 60 بیت می رسد و بیت اول آن چنین است:
دوستم در حضور ام جندب به ملاقاتم آمد که بر غم دل عذاب کشیده، فائق آئیم.
در ادامه قصیده به وصف شکار صحرا و اسبش پرداخت و بیت زیر را در وصف اسبش گفت:
مفهوم بیت: اسب من از لگد ساق پایم، شلاق و سخن گفتن تند فرمان می برد و می تازد.
در این بیت امرؤ القیس بیان می کند که لگد و شلاق و سخنان تند اثر شدید و قوی بر فرمانبرداری اسبش دارند.

علقمه در جواب این شعر قصیده بائی معروف خود را بیان کرد که با بیت زیر شروع می شود:
من از هجران و دوری در تمام مکان ها وارد شدم و هر آنچه مستحق دوری است واقعیت ندارد.
سپس در وصف صحرا و شکار و اسبش قصیده را ادامه می دهد و بیت زیر را در وصف اسبش می گوید:
اسب را از افسارش می رانم و درک می کنم. و اسبم نیز همانند نسیم بهاری می تازد

ام جندب به شعر علقمه رأی داد و آن را بهتر دانست و به همسرش امرؤ القیس گفت:
اسب علقمه از اسب تو بهتر است چون تو اسبت را با پایت لگد کردی و از شلاقت برای راندنش استفاده کرده و با سخنان تند اسب را آزردی در حالی که علقمه هیچ کدام از اینکارها را انجام نداد و اسب او تاختن را از افسار می فهمد و همانند باران و قطرات آب در صحرا جاری می شود.

امرؤ القیس از این گفته عصبانی شد و ام جندب را طلاق داد.
سپس علقمه با ام جندب ازدواج کرد و به همین سبب به علقمه فحل!!!!! معروف شد.
 
بالا