شـــازده

  • شروع کننده موضوع مـــحــمــد رضــــا
  • تاریخ شروع
م

مـــحــمــد رضــــا

Guest
نــــــــام : شازده(نریان)
پـــــــــدر : تک رو بهزاد (عرب)
مـــــــادر : شیدا (دره شوری)
رنـــــــگ : مشکی
نـــــــــژاد : عرب دره شوری
تــــولــــد : 1384
تــولـیـــد : آقای مرتضی سنجی
مـــالـــک: آقای عبدالله عسکری از رفسنجان
 

پیوست ها

  • shazde-0.jpg
    shazde-0.jpg
    33.1 کیلوبایت · بازدیدها: 131
  • shazde-1.jpg
    shazde-1.jpg
    25 کیلوبایت · بازدیدها: 86
  • shazde-2.jpg
    shazde-2.jpg
    40.1 کیلوبایت · بازدیدها: 49
  • shazde-3.jpg
    shazde-3.jpg
    36.6 کیلوبایت · بازدیدها: 49
  • shazde-4.jpg
    shazde-4.jpg
    24.8 کیلوبایت · بازدیدها: 80
M

mrezap

Guest
این شازده از اون اسبهای پرخون و سرو دم گیره
خوراک دست وطن خان است
خوش رنگ هم هست
 
م

مـــحــمــد رضــــا

Guest
امید زمانی گفت:
عجب اسبی است ! فیلم نداری ازش محمد رضاخان ؟ تو خونه نگه می داره ؟ :eek:
فیلم ندارم.
این اسب داستانش طولانیه
الان تو دعوا و دادگاه است
2 نفر با شیادی خریدنش و یکی از 2نفر که چک داده بود و رفسنجانی نبود فراری شد و دومی هم که رفسنجانی بود با یک قولنامه سوری مالک اسب شد و چک 15 میلیونی اسب هم موند پیش آقای سنجی و برگشت شد .
چندین جلسه دادگاه ه تا الان نتونسته اسب را به مالک اصلی(آقای سنجی) برگرداند،
الان 2 روزه که به حکم دادگستری به باشگاه شهرداری رفسنجان(بی طرف) منتقل شده و تا صدور حکم نهایی دادگاه هر 2 نفر مالک اسب هستند و کسی حق خروج اسب را ندارد

البته باید گفت آقای کشاورز از اصفهان هم خیلی به مالک اصلی اسب یعنی آقای سنجی لطف کردند و میخواستند اسب را مخفیانه خریده و به اصفهان ببرند که هم قائله ختم به خیر شود و هم خودشون به نوایی(اسب پرخون) برسند که با درایت دوستان رفسنجانی و اصفهانی ما نقشه ها نقش بر آب شد .
 
فیلم ندارم.
این اسب داستانش طولانیه
الان تو دعوا و دادگاه است
2 نفر با شیادی خریدنش و یکی از 2نفر که چک داده بود و رفسنجانی نبود فراری شد و دومی هم که رفسنجانی بود با یک قولنامه سوری مالک اسب شد و چک 15 میلیونی اسب هم موند پیش آقای سنجی و برگشت شد .
چندین جلسه دادگاه ه تا الان نتونسته اسب را به مالک اصلی(آقای سنجی) برگرداند،
الان 2 روزه که به حکم دادگستری به باشگاه شهرداری رفسنجان(بی طرف) منتقل شده و تا صدور حکم نهایی دادگاه هر 2 نفر مالک اسب هستند و کسی حق خروج اسب را ندارد

البته باید گفت آقای کشاورز از اصفهان هم خیلی به مالک اصلی اسب یعنی آقای سنجی لطف کردند و میخواستند اسب را مخفیانه خریده و به اصفهان ببرند که هم قائله ختم به خیر شود و هم خودشون به نوایی(اسب پرخون) برسند که با درایت دوستان رفسنجانی و اصفهانی ما نقشه ها نقش بر آب شد .
الان تو باشگاه شهرداری نیست میدونی کجاست؟
 
سلام. این اسب بعداز دادگاه به اقای عسکری تحویل داده شد یعنی دادگاه تحویل اقای عسکری داد.در این میان اقای سنجی با مامور میرود دنبال اسب و وقتی اقای عسکری متوجه میشود بلافاصله حرکت میکند به طرف لطف اباد وقتی میرسد اقای سنجی دارد اسب را بار میزند که اقای عسکری و اقای سنجی با هم درگیر میشود ،اقای عسکری یک تبر یا چاقو نمیدانم دقیقا فکر کنم همان تبر .میزند به پهلوی اقای سنجی و تا انجای که من خبر دارم اقای عسکری دیه هم پرداخت میکند.بعد از این جریانات وقتی کنار هم میرسن کلی با هم صـحـبـت میکنن، اصلا انگار نه انگار که اتفاقی افتاده.درستش هم همینه باید باهم دوست باشن تا مردم حرفی از خودشان نسازند که بزنن.قبل از دعوا و موضوع چک اقای عسکری این اسب را برده بود هــرات مروس و به اقای سنجی میگفت اسب از ماشین پرت شده پایین و مرده بعداز چند وقت اسب پیداش شد و خبر به گوش اقای سنجی رسید که اسب زنه است ماجرای دادگاه و اسب ان ان موقع شروع شد.
 
بالا