ناشناس
Active member
زماني براي دوپينگ اسبها
دوپينگ اسب يا دوپينگ ورزشكار. اسب ميتازد. يکهتاز نيست. چابکسواري ناآشنا سوار بر اسب. چابکسوار ميخندد؛ زيرا اسبش سريعتر از ساير اسبها ميتازد. چابکسواران ديگر با نگاهي حسرتبار به پيشتازي اسبي که در آستانه...
شماره : 824
اسب ميتازد. يکهتاز نيست. چابکسواري ناآشنا سوار بر اسب. چابکسوار ميخندد؛ زيرا اسبش سريعتر از ساير اسبها ميتازد. چابکسواران ديگر با نگاهي حسرتبار به پيشتازي اسبي که در آستانه قهرماني است، مينگرند. خط پايان نزديک است و تماشاگران با هيجاني خاص يک چشم به اسب جلويي دارند و يک چشم به خط پايان. لحظاتي بعد، همه نگاهها از خط پايان برميگردد و تنها خيره است به اسب جلويي. جايي که چابکسوار به زمين سقوط کرده و اسب از حرکت باز ايستاده است. البته… اسبي که دو دستش شکسته و در گوشهاي از پيست اسبدواني بيتابياش آشکار است. چهره اسب متفاوت است از آنچه تماشاگران لحظاتي قبل ميديدند. تماشاگران هم ديگر چهره شاداب خود را از دست داده بودند، با نگاهي متاثر از اتفاقي که افتاده، تنها نظارهگر بودند. انگار اسب گريه ميکرد و دوربين فيلمبرداري که نميخواست اين لحظات را از دست دهد. شکار لحظاتي که يکي، دو روز بعد در قاب تلويزيون قرار گرفت. هنگاميکه معصومي، گوينده اخبار ورزشي شبکه سوم سيما همراه با تصاوير مستندي اعلام کننده يک خبر تاسفبار بود؛ «در مسابقات اسبدواني اين هفته گنبد يک اسب به دليل دوپينگ در جريان مسابقه هر دو دستش شکست…» و تصاويري که گوياي اين ماجرا بود و البته اعتراض خيليها را برانگيخت؛ از اعتراض مردم عادي که در آن ساعت پاي تلويزيون نشسته بودند و اعتراض اهالي ورزش. در پس هر اعتراض، يک پرسش بارها تکرار ميشد؛ چرا به اسب داروهاي انرژيزا تزريق ميکنند که چنين اتفاقي بيفتد؟
اتفاقي که سه سال پيش، در جمعه روزي، در يکي از کورسهاي گنبد افتاد. جايي که حرکات يکي از اسبها غيرطبيعي مينمود. نايب رئيس فدراسيون اسبدواني که شاهد اين ماجرا بود، ميگويد:«دوپينگ باعث شده بود که حرکات اسب غيرطبيعي شود. اين اسب به خودش خيلي فشار ميآورد. چون دست خودش نبود و بيشتر از توانايياش حرکت ميکرد. به همين دليل هر دو دستش شکست.» اما با اين اسب در آن لحظات چه کردند؟ صحنه آخر از اين ماجرا تصوير نشد؛ زيرا مسوولان برگزارکننده اين مسابقه تصميم گرفتند اين اسب را نابود کنند. نايب رئيس فدراسيون ميگويد:«چارهاي نبود. اسب بيچاره خيلي درد ميکشيد. براي همين مجبور شديم بکشيمش.» چابکسوار البته زنده ماند.
***
حليه براي پيروزي، يک بار با فکر بکر يک مالک اسب اتفاق افتاد. اين فرد که اسبش جزو اسبهاي 70 امتيازي بود و در درجهبندي مسابقات در کلاس بالاتري قرار داشت، تصميم گرفت اسبش را علاوه بر شرکت دادن در مسابقات کلاس بالاتر، در مسابقههاي کلاس پايينتر هم شرکت دهد. هدف براي او، درآمد زياد بود، تنها توسط يک اسب. به همين دليل، تصميم گرفت اسبش را در مسابقههاي مختلف رنگ کند و البته نتيجه هم گرفت. وقتي که اسبش در دو مسابقه مقام اول را کسب کرد. بدون اينکه داوران، مربيان و يا چابکسواران به موضوع پي ببرند. اما در کورس سوم اعتراض برخي از چابکسواران اسب رنگ شده را لو داد. طوري که همه جوايزي که در آن دو سه هفته مسابقات اسبدواني توسط اين اسب رنگي به دست آمده بود، پس گرفته شد. اما اين يک اتفاق نادر به حساب ميآيد، در ميان دوپينگ اسبها. دوپينگ اسب به قدري در ايران زياد است که آمار دقيقي وجود ندارد. اما هر جمعه که مسابقههاي اسبدواني برگزار ميشود، معمولا يک يا دو اسب دوپينگ کردهاند. پس ميتوان دريافت که در هر مسابقه اسبدواني بايد دنبال متهميگشت که اسبش را با تزريق داروهاي غيرمجاز، از هر نظر آماده يک مسابقه کرده است. الماسي، سردبير دو مجله اختصاصي اسب در اين باره ميگويد:«در اينجا اسبها خيلي دوپينگ ميکنند. به قدري که اگر در يک مسابقه از اسبها تست دوپينگ گرفته نشود، مطمئن باشيد که اسبهاي دوپينگي به راحتي ميتوانند نتايج مسابقات را رقم بزنند. براي همين، حواسها به اين مسائل باشد. چون به نظر من مساله دوپينگ اسبها مهمتر از خود مسابقات اسبدواني است.»
دوپينگ اسب البته موضوع جديدي نيست و از گذشتهاي دور بوده. ازسالهايي که مسابقات اسبدواني هنوز به صورت منظم و منسجم برگزار نميشد و مسابقات شامل مسابقههاي محلي بود. در دوراني که اگر دوپينگي انجام ميشد، تقريبا فراگير بود. به اين ترتيب که چابکسواران با خوراندن شيره و ترياک به اسبهاي خود، انرژي اسبها را بيشتر ميکردند. ممنوعيتي در کار نبود. به همين دليل اعتراضي هم نبود. دوپينگ با مواد مخدر رايج بود، تا سالهاي سال. تا وقتي که امکانات، کميته ضد دوپينگ اسب را ساخت.
***
ماركوپولو در سفرنامهاش از اسبهاي ايران هم نوشته است. او که سفري به ترکمن صحرا داشت، نتوانست از اسبهاي آنجا ننويسد. مارکوپولو که معتقد بود در کشور ايران بهترين و زيباترين اسبهاي آسيا وجود دارند، علاوه بر آن اسب ترکمن را نجيب و تندرست معرفي کرده است. بررسى استخوان شناسى اسكلت اسبهاي اين منطقه نشان ميدهد که اسبهاي ترکمن در آغاز هزاره سوم پيش از ميلاد اهلي شدهاند. سکاها، که جزو اقوام آريايي بودند، اولين نفراتي به حساب ميآيند که سوارکاري در ترکمن را فرا گرفتند. به همين دليل، در آن روزگار خيليها دوست داشتند اسبي از اين منطقه داشته باشند. به خصوص يونانياني که 2000 سال پيش زندگي ميکردند. اسبهاي يونان که به دليل قامت کوچک، توان بالايي نداشتند، هميشه چشم به اسب ترکمن داشتند. البته در همان دوران آنها توانستند اسبهايي از ايران به يونان وارد کنند که بعدها باعث ارتقاي کيفيت اسبهاي يوناني شود. البته تروبرد هم يکي از گونههاي اسب به حساب ميآيد که دورگه است. اسبهايى هستند كه يك نسلشان تركمن بوده كه طى گذشت زمان و آميزش با نژادهاى خارجى به اسبهاى تركمن _ اروپايى معروف هستند. به هر حال، اسب ترکمن ساليان سال مورد توجه بوده. اما حالا چند سالي است که ديگر به نظر نميرسد نجيب باشد. زيرا دوپينگ اسب در اين منطقه رايجتر از ساير نقاط ايران است. طوري که بيشترين دوپينگيهاي اسب در مسابقههاي ترکمنصحرا کشف ميشود. البته بيشترين مسابقات کشوري هم در اين منطقه انجام ميشود. طوري که در سال حدود 8 ماه مسابقات اسبدواني در آنجا برگزار ميشود. جالب اينکه مسابقات کشوري حدود 40 هفته است. به اين شکل که هر جمعه مسابقات انجام ميشود. علاوه بر آن 20 هفته هم مسابقات استاني ومنطقهاي برگزار ميشود. اما مسابقات استاني و منطقهاي براي فدراسيون اهميت زيادي ندارد. دکتر واردي، نايب رئيس فدراسيون ميگويد:«البته اهميت دارد. اما از آنجا که نميتوانيم در هر مسابقهاي که برگزار ميشود، مسئولان تست دوپينگ را به محل مسابقه برسانيم، يک جورهايي به نظر ميرسد که بياهميت است. اين طور نيست. ولي ما سعي کرديم روي مسابقات کشوري زوم کنيم تا جلوي اسبهاي دوپينگي را بگيريم.»
با اين وجود، آمار دوپينگ در سالهاي گذشته به قدري زياد شده است که فدراسيون تصميم گرفت براي جلوگيري از آن برنامههايي داشته باشد. تابش، رئيس فدراسيون در سال 85 تدابيري انديشيد. او نام برنامهاش را «ويژه» گذاشت تا بتواند از دوپينگ کردن اسبها جلوگيري کند. بودجه فدراسيون در آن سال 140 ميليون تومان بود که تابش اعلام کرد 40 ميليون تومان به اين برنامه اختصاص ميدهد. البته واردي در اين رابطه ميگويد:«فکر نميکنم ايشان از بودجه فدراسيون استفاده کرده باشد. چون کورسهاي اسبدواني ميتواند هزينه خودش را دربياورد. تا آنجا که من ميدانم، اين اتفاق نيفتاده است.» به هر حال، يک سال بعد هم يک اطلاعيه منتشر کردند که نشان ميداد دوپينگ اسب و جلوگيري از آن براي فدراسيون اهميت ويژهاي دارد. در بخشي از اين اطلاعيه آمده بود:«... براساس مصوبه جرائم نقدي دوپينگ از روز 3/4/86 به دو برابر افزايش و شرکت مجدد اسب و مربي در مسابقات اسبدواني حتي پس از طي دوران محروميت و پرداخت جرائم نقدي منوط به اخذ مجوز از فدراسيون سوارکاري ميباشد ...»
بعد از آن بلافاصله يعقوب زارعي، يکي از مربيان اسبدواني به عنوان متهم براي پارهاي از توضيحات به کميته اسبدواني فراخوانده شد. تا... درس عبرتي باشد براي بقيه.
***
براي دوپينگ داروهاي انرژيزا لازم است. داروهايي که در دسترس هستند. يعني اسبي که دوپينگ کرده، براي تهيه دارو صاحبش به زحمت نيفتاده است. براي همين تهيه داروهاي انرژيزا براي اسب مشکلساز نيست. اما مصرف برخي از داروها هم دوپينگ محسوب نميشود.الماسي ميگويد:«در پيستهاي اسبدواني ممکن است چابکسواري را ببينيد که دارد به اسبش آمپول ميزند. اگر چنين صحنهاي را ديديد در همان لحظه اول گمان نکنيد که اسب دوپينگ کرده. اصلا اين طور نيست. چون مکملهايي است که در بين داروهاي ممنوعه جايي ندارد. براي همين استفاده از آن نميتواند دوپينگ محسوب شود. به نظر من، اگر بخواهد در مسابقهاي دوپينگ صورت بگيرد، اين کار در پيست انجام نميشود.»
کافئين و کدئين دو دارويي است که استفاده از آن دوپينگ اسب را تاييد ميکند. البته داروهاي غيرمجاز بسيار بيشتر از اين است. همانطور که کميته جهاني اين رشته هر سال داروهاي جديدي را به ليست داروهاي ممنوعه اضافه ميکند، تا بهروز شود. الماسي ادامه ميدهد:«در صنعت اسب خيلي بايد مراقب بود که اسبها دوپينگي نشوند. چون گاهي بياطلاعي باعث ميشود که اسب دوپينگ کند. يعني به طور ناخواسته. اما همين مساله باعث ميشود که نتيجه دوپينگ مثبت اعلام شده و دردسرساز شود.»
حالا اين پرسش مطرح است که چه کسي سبب دوپينگ اسب ميشود؟ آيا اسب؟! يا چابکسوار؟ مطمئنا اسب که نميتواند! اما بررسيها نشان ميدهد که چابکسوار در اين مساله کمترين نقش را دارد. مربي و مالک اسب ظاهرا بيشترين نقش را در دوپينگ اسب دارند. يعني اگر نتيجه دوپينگ اسبي مثبت اعلام شود، به احتمال زياد مربي يا مالک اسب مقصر است. واردي توضيح بيشتري ميدهد: «پيدا کردن مقصر کار خيلي سختي نيست. چون محيط مسابقههاي اسبدواني گسترده نيست. در واقع اينجا تقريبا همه يکديگر را ميشناسند. براي همين، چهره متهم خيلي زود نمايان ميشود.»
***
دوپينگ در سال 1910 مطرح شد. براي اولين بار در اين سال بود که آزمايشهايي روي اسب مسابقهاي انجام شد و نشانهاي عجيب در اسب پيدا شد. البته در آن زمان عجيب بود که دستهاي از مواد شيميايي با ساختمان آلكالوئيدي در بزاق يك اسب ديده شد. اما بعد از آن بود که کمکم دوپينگ اسب هم رايج و دوپينگ اسب ديگر عجيب نبود. سالهاي سال بعد، در المپيک پکن کميته بينالمللي المپيک و کميته ضد دوپينگ پيش بيني کرده بودند که دوپينگ در بزرگترين رويداد ورزشي جهان به حداقل رسيده است. اما بعد از آزمايشهاي انجام شده، به اين نتيجه رسيدند که تعداد دوپينگيها نسبت به دوره قبلي دو برابر شده است. به اين ترتيب که در دوره قبلي پنج مورد دوپينگ گزارش شده بود و در اين دوره 9 مورد. جالب اينکه 4 مورد از اين دوپينگيها اسبهايي بودند که در مسابقات سوارکاري پکن حضور داشتند. چهار اسب از کشورهاي برزيل، آلمان، ايرلند و نروژ از حضور در مسابقات منع شدند. اين در حالي است که ورزش اسبدواني جزو ورزشهاي المپيکي به حساب نميآيد. مسئولان ايراني اين رشته معتقدند که اگر اسبدواني در المپيک بود، مطمئنا تعداد دوپينگ اسبها هم خيلي بيشتر از اينها بود. سردبير مجله ابرش و رخش در اين رابطه ميگويد:«دليلش اين است که در اسبدواني فاکتور سرعت خيلي مهم است. مثلا در رشته «درساچ» اسب بايد خواسته تکنيکي سوارکار را در زمين مسابقه به نمايش بگذارد. در کالسکهراني هم اين اتفاق نميافتاد. چون در برخي از اين ورزشها، گاهي اسب عمليات ژيمناستيکي انجام ميدهد. براي همين اگر دوپينگ کند، مطمئنا نميتواند اين کارهاي تعادلي را به نمايش بگذارد. بنابراين، لزوميندارد که مربي يا مالک اسب بخواهد با ترفند دوپينگ به موفقيت دست پيدا کند.»
با گذر از اسبهايي که جزو ورزش اسبدواني به حساب نميآيند، اين پرسش مطرح ميشود که عوارض داروهاي غيرمجاز روي اسبها چيست؟ همانطور که الماسي گفت تعادل اسب را بر هم ميزند. طوري که در جريان مسابقه حرکاتشان غيرطبيعي است و احتمالا با گذر از خط پايان کنترل اسبهاي دوپينگي براي چابکسواران مشکل خواهد بود. حتي ممکن است به چابکسوار صدمه بزنند. در پايان اين احتمال هست که منجر به مرگ اسب شود. به هر حال، عوارض داروهاي غير مجاز گاهي هم به مربي يا مالک کمک ميکند تا فاکتور دوپينگ را از سر بيرون کنند.
***
اسب ترکمن در جهان طرفداران زيادي دارد. اما طرفداران اين گونه از اسبها براي دستيابي به آن تنها ميتوانند به ايران سفر کنند. البته باز هم نميتوانند اسب ترکمن را به کشورشان منتقل کنند. زيرا ممنوع است. مالکان اسب در ايران اين اجازه را ندارند که اسب به کشورهاي خارجي صادر کنند. موضوعي که باعث شده قيمت اسب ترکمن تا 4 ميليون تومان پايين بيايد. براي همين، پيروزي در مسابقههاي اسبدواني براي مالکان اهميت بسياري دارد. دليلي که آنها را براي بالا بردن انرژيشان در مسابقات ترغيب ميکند. نفر اول مسابقات کشوري از يک ميليون تومان تا يک ميليون و هشتصد هزار تومان نصيبش ميشود. کسي هم كه مقام دوم را به دست بياورد، بين ششصد تا هشتصد هزار تومان ميگيرد. نايب رئيس فدراسيون و رئيس کميته اسبدواني ميگويد:«هر هفته حدود 7 کورس مسابقه برگزار ميشود. در واقع اين پولها در هر کورس به عنوان جايزه به نفرات اول تعلق ميگيرد. همين جوايز باعث ميشود که برخي از مالکان هر طوري شده، بخواهند پيروز يک ميدان باشند. براي بعضي از آنها اين مبلغ خيلي اهميت دارد. چون از اين راه پول درميآورند.»
مالکان يا مربيان گاهي به همين دليل است که دست به دوپينگ ميزنند. جالب اينکه اسب آنها ممکن است دوپينگي باشد، اما اين احتمال که آنها بخواهند با ترفند استفاده از پارادوپينگ مقام بياورند، وجود ندارد. در اينجا پارادوپينگ مرسوم نيست. يعني تزريق يا خوراندن دارويي به اسب حريفان براي کاستن توان اسبها، براي مالک يا مربي معنايي ندارد. درست برخلاف مسابقاتي که در کشور آمريکا برگزار ميشود. در اين کشور پارادوپينگ يکي از عوامل پيروزي بر حريفان است. مافياي مسابقات اسبدواني به اين ترفند آشنايي کاملي دارند و با توجه به اين مساله شکست و پيروزي را رقم ميزنند. الماسي، مدير روابط عموميفدراسيون ميگويد: «اين مسائل در آمريکا نقش تعيين کننده در نتايج مسابقات دارد. اما در اينجا هيچ کسي اين کار را نميکند. البته اين خيلي خوب است که حداقل پارادوپينگ براي مسئولان برگزار کننده هنوز به معضل تبديل نشده. چون مساله پارادوپينگ هم ميتوانست براي مسئولان برگزار کننده مسابقات دردسرساز شود.»
***
دوپينگ اسب يا دوپينگ ورزشکار. جلوگيري از کداميک از اين دو معضل راحت است؟ فدراسيون اسبسواري معتقد است که جلوگيري از دوپينگ اسب سختتر از دوپينگ ورزشکار است. پاسخ به آن را هم در تفاوت يک پزشک با دامپزشک عنوان ميکنند. مدير روابط عمومياين فدراسيون ميگويد:«وقتي موضوع دوپينگ اسب يا حيواني مطرح ميشود، ديگر به فدراسيون ارتباطي ندارد و بحث سازمان دامپزشکي مطرح ميشود. در اين مواقع علاوه بر پزشک نظر دامپزشک را هم بايد دانست. اما در مورد ورزشکار قضيه متفاوت است.»
با همه اينها، امکانات آزمايش و بررسي اينکه آيا اسبي دوپينگ کرده يا نه، در ايران وجود دارد. البته نه همه آزمايشات. ولي برخي از آزمايشات را ميشود در همين جا انجام داد و دوپينگ اسب را مثبت يا منفي اعلام کرد. با اين وجود، هيچ يک از آزمايشها در ايران انجام نميشود و معمولا در دو کشور دبي يا ترکيه اين اتفاق ميافتد. الماسي ميگويد:«براي اينکه شک و شبههاي بوجود نيايد، آزمايشات به اين دو کشور فرستاده ميشود. اگر در اينجا تستها گرفته شود، ممکن است توسط قماربازها اعمال نفوذ صورت بگيرد. اما وقتي در دبي و ترکيه اين اتفاق ميافتد، معمولا کسي به نتيجه آن اعتراض نميکند.»
اما اگر اعتراضي هم باشد، باز مسئولان برگزار کننده مسابقات مشکلي از اين بابت نخواهند داشت. زيرا معمولا از هر اسب دو نمونه تست ميگيرند که يکي را براي آزمايش به دبي يا ترکيه ميفرستند و ديگري در فدراسيون پلمپ شده، باقي ميماند. به اين ترتيب، اگر اعتراض کنندهاي بود، نمونه دوم هم براي آزمايش به خارج کشور ميرود. هزينه هر نمونه آزمايش حدود 120 هزار تومان است. به همين دليل، از اسب اول و دوم هر کورس نمونهگيري ميکنند. با اين حساب، اگر هر هفته 7 کورس مسابقه برگزار شود، يعني 14 مورد نمونه آزمايش به خارج کشور ارسال ميشود. نايب رئيس فدراسيون، به اين نکته اشاره ميکند که...«ما براي جلوگيري از دوپينگ اسبها جوايز نفرات قهرمان را بلافاصله تقديمشان نميکنيم. ما اول تست ميگيريم و اگر آزمايش اسب آنها منفي دربيايد، جوايز به آنها تعلق ميگيرد. در غير اينصورت به آنها جايزهاي نميدهيم.»
***
همين اواخر دکتر حسيني، رئيس کميته ضد دوپينگ فدراسيون اسبسواري از سمت خود استعفا داد. در حالي که بيشتر از 7 سال عهدهدار اين سمت بود و مسئولان فدراسيون هم از اين اتفاق شوکه شدند. زيرا هرگز نميخواستند اتفاقي که نبايد، رخ دهد. علت البته پيدا بود؛ دکتر حسيني به خاطر اتفاقاتي که در دوپينگ اسب ميافتد، قيد رياست کميته ضد دوپينگ را زد. براي اطلاعات بيشتر که ميتوانست پايانبند اين گزارش باشد، موبايل او بارها به صدا درآمد. دکتر حسيني نيز بارها به اين زنگها پاسخي نگفت!
دوپينگ اسب يا دوپينگ ورزشكار. اسب ميتازد. يکهتاز نيست. چابکسواري ناآشنا سوار بر اسب. چابکسوار ميخندد؛ زيرا اسبش سريعتر از ساير اسبها ميتازد. چابکسواران ديگر با نگاهي حسرتبار به پيشتازي اسبي که در آستانه...
شماره : 824
اسب ميتازد. يکهتاز نيست. چابکسواري ناآشنا سوار بر اسب. چابکسوار ميخندد؛ زيرا اسبش سريعتر از ساير اسبها ميتازد. چابکسواران ديگر با نگاهي حسرتبار به پيشتازي اسبي که در آستانه قهرماني است، مينگرند. خط پايان نزديک است و تماشاگران با هيجاني خاص يک چشم به اسب جلويي دارند و يک چشم به خط پايان. لحظاتي بعد، همه نگاهها از خط پايان برميگردد و تنها خيره است به اسب جلويي. جايي که چابکسوار به زمين سقوط کرده و اسب از حرکت باز ايستاده است. البته… اسبي که دو دستش شکسته و در گوشهاي از پيست اسبدواني بيتابياش آشکار است. چهره اسب متفاوت است از آنچه تماشاگران لحظاتي قبل ميديدند. تماشاگران هم ديگر چهره شاداب خود را از دست داده بودند، با نگاهي متاثر از اتفاقي که افتاده، تنها نظارهگر بودند. انگار اسب گريه ميکرد و دوربين فيلمبرداري که نميخواست اين لحظات را از دست دهد. شکار لحظاتي که يکي، دو روز بعد در قاب تلويزيون قرار گرفت. هنگاميکه معصومي، گوينده اخبار ورزشي شبکه سوم سيما همراه با تصاوير مستندي اعلام کننده يک خبر تاسفبار بود؛ «در مسابقات اسبدواني اين هفته گنبد يک اسب به دليل دوپينگ در جريان مسابقه هر دو دستش شکست…» و تصاويري که گوياي اين ماجرا بود و البته اعتراض خيليها را برانگيخت؛ از اعتراض مردم عادي که در آن ساعت پاي تلويزيون نشسته بودند و اعتراض اهالي ورزش. در پس هر اعتراض، يک پرسش بارها تکرار ميشد؛ چرا به اسب داروهاي انرژيزا تزريق ميکنند که چنين اتفاقي بيفتد؟
اتفاقي که سه سال پيش، در جمعه روزي، در يکي از کورسهاي گنبد افتاد. جايي که حرکات يکي از اسبها غيرطبيعي مينمود. نايب رئيس فدراسيون اسبدواني که شاهد اين ماجرا بود، ميگويد:«دوپينگ باعث شده بود که حرکات اسب غيرطبيعي شود. اين اسب به خودش خيلي فشار ميآورد. چون دست خودش نبود و بيشتر از توانايياش حرکت ميکرد. به همين دليل هر دو دستش شکست.» اما با اين اسب در آن لحظات چه کردند؟ صحنه آخر از اين ماجرا تصوير نشد؛ زيرا مسوولان برگزارکننده اين مسابقه تصميم گرفتند اين اسب را نابود کنند. نايب رئيس فدراسيون ميگويد:«چارهاي نبود. اسب بيچاره خيلي درد ميکشيد. براي همين مجبور شديم بکشيمش.» چابکسوار البته زنده ماند.
***
حليه براي پيروزي، يک بار با فکر بکر يک مالک اسب اتفاق افتاد. اين فرد که اسبش جزو اسبهاي 70 امتيازي بود و در درجهبندي مسابقات در کلاس بالاتري قرار داشت، تصميم گرفت اسبش را علاوه بر شرکت دادن در مسابقات کلاس بالاتر، در مسابقههاي کلاس پايينتر هم شرکت دهد. هدف براي او، درآمد زياد بود، تنها توسط يک اسب. به همين دليل، تصميم گرفت اسبش را در مسابقههاي مختلف رنگ کند و البته نتيجه هم گرفت. وقتي که اسبش در دو مسابقه مقام اول را کسب کرد. بدون اينکه داوران، مربيان و يا چابکسواران به موضوع پي ببرند. اما در کورس سوم اعتراض برخي از چابکسواران اسب رنگ شده را لو داد. طوري که همه جوايزي که در آن دو سه هفته مسابقات اسبدواني توسط اين اسب رنگي به دست آمده بود، پس گرفته شد. اما اين يک اتفاق نادر به حساب ميآيد، در ميان دوپينگ اسبها. دوپينگ اسب به قدري در ايران زياد است که آمار دقيقي وجود ندارد. اما هر جمعه که مسابقههاي اسبدواني برگزار ميشود، معمولا يک يا دو اسب دوپينگ کردهاند. پس ميتوان دريافت که در هر مسابقه اسبدواني بايد دنبال متهميگشت که اسبش را با تزريق داروهاي غيرمجاز، از هر نظر آماده يک مسابقه کرده است. الماسي، سردبير دو مجله اختصاصي اسب در اين باره ميگويد:«در اينجا اسبها خيلي دوپينگ ميکنند. به قدري که اگر در يک مسابقه از اسبها تست دوپينگ گرفته نشود، مطمئن باشيد که اسبهاي دوپينگي به راحتي ميتوانند نتايج مسابقات را رقم بزنند. براي همين، حواسها به اين مسائل باشد. چون به نظر من مساله دوپينگ اسبها مهمتر از خود مسابقات اسبدواني است.»
دوپينگ اسب البته موضوع جديدي نيست و از گذشتهاي دور بوده. ازسالهايي که مسابقات اسبدواني هنوز به صورت منظم و منسجم برگزار نميشد و مسابقات شامل مسابقههاي محلي بود. در دوراني که اگر دوپينگي انجام ميشد، تقريبا فراگير بود. به اين ترتيب که چابکسواران با خوراندن شيره و ترياک به اسبهاي خود، انرژي اسبها را بيشتر ميکردند. ممنوعيتي در کار نبود. به همين دليل اعتراضي هم نبود. دوپينگ با مواد مخدر رايج بود، تا سالهاي سال. تا وقتي که امکانات، کميته ضد دوپينگ اسب را ساخت.
***
ماركوپولو در سفرنامهاش از اسبهاي ايران هم نوشته است. او که سفري به ترکمن صحرا داشت، نتوانست از اسبهاي آنجا ننويسد. مارکوپولو که معتقد بود در کشور ايران بهترين و زيباترين اسبهاي آسيا وجود دارند، علاوه بر آن اسب ترکمن را نجيب و تندرست معرفي کرده است. بررسى استخوان شناسى اسكلت اسبهاي اين منطقه نشان ميدهد که اسبهاي ترکمن در آغاز هزاره سوم پيش از ميلاد اهلي شدهاند. سکاها، که جزو اقوام آريايي بودند، اولين نفراتي به حساب ميآيند که سوارکاري در ترکمن را فرا گرفتند. به همين دليل، در آن روزگار خيليها دوست داشتند اسبي از اين منطقه داشته باشند. به خصوص يونانياني که 2000 سال پيش زندگي ميکردند. اسبهاي يونان که به دليل قامت کوچک، توان بالايي نداشتند، هميشه چشم به اسب ترکمن داشتند. البته در همان دوران آنها توانستند اسبهايي از ايران به يونان وارد کنند که بعدها باعث ارتقاي کيفيت اسبهاي يوناني شود. البته تروبرد هم يکي از گونههاي اسب به حساب ميآيد که دورگه است. اسبهايى هستند كه يك نسلشان تركمن بوده كه طى گذشت زمان و آميزش با نژادهاى خارجى به اسبهاى تركمن _ اروپايى معروف هستند. به هر حال، اسب ترکمن ساليان سال مورد توجه بوده. اما حالا چند سالي است که ديگر به نظر نميرسد نجيب باشد. زيرا دوپينگ اسب در اين منطقه رايجتر از ساير نقاط ايران است. طوري که بيشترين دوپينگيهاي اسب در مسابقههاي ترکمنصحرا کشف ميشود. البته بيشترين مسابقات کشوري هم در اين منطقه انجام ميشود. طوري که در سال حدود 8 ماه مسابقات اسبدواني در آنجا برگزار ميشود. جالب اينکه مسابقات کشوري حدود 40 هفته است. به اين شکل که هر جمعه مسابقات انجام ميشود. علاوه بر آن 20 هفته هم مسابقات استاني ومنطقهاي برگزار ميشود. اما مسابقات استاني و منطقهاي براي فدراسيون اهميت زيادي ندارد. دکتر واردي، نايب رئيس فدراسيون ميگويد:«البته اهميت دارد. اما از آنجا که نميتوانيم در هر مسابقهاي که برگزار ميشود، مسئولان تست دوپينگ را به محل مسابقه برسانيم، يک جورهايي به نظر ميرسد که بياهميت است. اين طور نيست. ولي ما سعي کرديم روي مسابقات کشوري زوم کنيم تا جلوي اسبهاي دوپينگي را بگيريم.»
با اين وجود، آمار دوپينگ در سالهاي گذشته به قدري زياد شده است که فدراسيون تصميم گرفت براي جلوگيري از آن برنامههايي داشته باشد. تابش، رئيس فدراسيون در سال 85 تدابيري انديشيد. او نام برنامهاش را «ويژه» گذاشت تا بتواند از دوپينگ کردن اسبها جلوگيري کند. بودجه فدراسيون در آن سال 140 ميليون تومان بود که تابش اعلام کرد 40 ميليون تومان به اين برنامه اختصاص ميدهد. البته واردي در اين رابطه ميگويد:«فکر نميکنم ايشان از بودجه فدراسيون استفاده کرده باشد. چون کورسهاي اسبدواني ميتواند هزينه خودش را دربياورد. تا آنجا که من ميدانم، اين اتفاق نيفتاده است.» به هر حال، يک سال بعد هم يک اطلاعيه منتشر کردند که نشان ميداد دوپينگ اسب و جلوگيري از آن براي فدراسيون اهميت ويژهاي دارد. در بخشي از اين اطلاعيه آمده بود:«... براساس مصوبه جرائم نقدي دوپينگ از روز 3/4/86 به دو برابر افزايش و شرکت مجدد اسب و مربي در مسابقات اسبدواني حتي پس از طي دوران محروميت و پرداخت جرائم نقدي منوط به اخذ مجوز از فدراسيون سوارکاري ميباشد ...»
بعد از آن بلافاصله يعقوب زارعي، يکي از مربيان اسبدواني به عنوان متهم براي پارهاي از توضيحات به کميته اسبدواني فراخوانده شد. تا... درس عبرتي باشد براي بقيه.
***
براي دوپينگ داروهاي انرژيزا لازم است. داروهايي که در دسترس هستند. يعني اسبي که دوپينگ کرده، براي تهيه دارو صاحبش به زحمت نيفتاده است. براي همين تهيه داروهاي انرژيزا براي اسب مشکلساز نيست. اما مصرف برخي از داروها هم دوپينگ محسوب نميشود.الماسي ميگويد:«در پيستهاي اسبدواني ممکن است چابکسواري را ببينيد که دارد به اسبش آمپول ميزند. اگر چنين صحنهاي را ديديد در همان لحظه اول گمان نکنيد که اسب دوپينگ کرده. اصلا اين طور نيست. چون مکملهايي است که در بين داروهاي ممنوعه جايي ندارد. براي همين استفاده از آن نميتواند دوپينگ محسوب شود. به نظر من، اگر بخواهد در مسابقهاي دوپينگ صورت بگيرد، اين کار در پيست انجام نميشود.»
کافئين و کدئين دو دارويي است که استفاده از آن دوپينگ اسب را تاييد ميکند. البته داروهاي غيرمجاز بسيار بيشتر از اين است. همانطور که کميته جهاني اين رشته هر سال داروهاي جديدي را به ليست داروهاي ممنوعه اضافه ميکند، تا بهروز شود. الماسي ادامه ميدهد:«در صنعت اسب خيلي بايد مراقب بود که اسبها دوپينگي نشوند. چون گاهي بياطلاعي باعث ميشود که اسب دوپينگ کند. يعني به طور ناخواسته. اما همين مساله باعث ميشود که نتيجه دوپينگ مثبت اعلام شده و دردسرساز شود.»
حالا اين پرسش مطرح است که چه کسي سبب دوپينگ اسب ميشود؟ آيا اسب؟! يا چابکسوار؟ مطمئنا اسب که نميتواند! اما بررسيها نشان ميدهد که چابکسوار در اين مساله کمترين نقش را دارد. مربي و مالک اسب ظاهرا بيشترين نقش را در دوپينگ اسب دارند. يعني اگر نتيجه دوپينگ اسبي مثبت اعلام شود، به احتمال زياد مربي يا مالک اسب مقصر است. واردي توضيح بيشتري ميدهد: «پيدا کردن مقصر کار خيلي سختي نيست. چون محيط مسابقههاي اسبدواني گسترده نيست. در واقع اينجا تقريبا همه يکديگر را ميشناسند. براي همين، چهره متهم خيلي زود نمايان ميشود.»
***
دوپينگ در سال 1910 مطرح شد. براي اولين بار در اين سال بود که آزمايشهايي روي اسب مسابقهاي انجام شد و نشانهاي عجيب در اسب پيدا شد. البته در آن زمان عجيب بود که دستهاي از مواد شيميايي با ساختمان آلكالوئيدي در بزاق يك اسب ديده شد. اما بعد از آن بود که کمکم دوپينگ اسب هم رايج و دوپينگ اسب ديگر عجيب نبود. سالهاي سال بعد، در المپيک پکن کميته بينالمللي المپيک و کميته ضد دوپينگ پيش بيني کرده بودند که دوپينگ در بزرگترين رويداد ورزشي جهان به حداقل رسيده است. اما بعد از آزمايشهاي انجام شده، به اين نتيجه رسيدند که تعداد دوپينگيها نسبت به دوره قبلي دو برابر شده است. به اين ترتيب که در دوره قبلي پنج مورد دوپينگ گزارش شده بود و در اين دوره 9 مورد. جالب اينکه 4 مورد از اين دوپينگيها اسبهايي بودند که در مسابقات سوارکاري پکن حضور داشتند. چهار اسب از کشورهاي برزيل، آلمان، ايرلند و نروژ از حضور در مسابقات منع شدند. اين در حالي است که ورزش اسبدواني جزو ورزشهاي المپيکي به حساب نميآيد. مسئولان ايراني اين رشته معتقدند که اگر اسبدواني در المپيک بود، مطمئنا تعداد دوپينگ اسبها هم خيلي بيشتر از اينها بود. سردبير مجله ابرش و رخش در اين رابطه ميگويد:«دليلش اين است که در اسبدواني فاکتور سرعت خيلي مهم است. مثلا در رشته «درساچ» اسب بايد خواسته تکنيکي سوارکار را در زمين مسابقه به نمايش بگذارد. در کالسکهراني هم اين اتفاق نميافتاد. چون در برخي از اين ورزشها، گاهي اسب عمليات ژيمناستيکي انجام ميدهد. براي همين اگر دوپينگ کند، مطمئنا نميتواند اين کارهاي تعادلي را به نمايش بگذارد. بنابراين، لزوميندارد که مربي يا مالک اسب بخواهد با ترفند دوپينگ به موفقيت دست پيدا کند.»
با گذر از اسبهايي که جزو ورزش اسبدواني به حساب نميآيند، اين پرسش مطرح ميشود که عوارض داروهاي غيرمجاز روي اسبها چيست؟ همانطور که الماسي گفت تعادل اسب را بر هم ميزند. طوري که در جريان مسابقه حرکاتشان غيرطبيعي است و احتمالا با گذر از خط پايان کنترل اسبهاي دوپينگي براي چابکسواران مشکل خواهد بود. حتي ممکن است به چابکسوار صدمه بزنند. در پايان اين احتمال هست که منجر به مرگ اسب شود. به هر حال، عوارض داروهاي غير مجاز گاهي هم به مربي يا مالک کمک ميکند تا فاکتور دوپينگ را از سر بيرون کنند.
***
اسب ترکمن در جهان طرفداران زيادي دارد. اما طرفداران اين گونه از اسبها براي دستيابي به آن تنها ميتوانند به ايران سفر کنند. البته باز هم نميتوانند اسب ترکمن را به کشورشان منتقل کنند. زيرا ممنوع است. مالکان اسب در ايران اين اجازه را ندارند که اسب به کشورهاي خارجي صادر کنند. موضوعي که باعث شده قيمت اسب ترکمن تا 4 ميليون تومان پايين بيايد. براي همين، پيروزي در مسابقههاي اسبدواني براي مالکان اهميت بسياري دارد. دليلي که آنها را براي بالا بردن انرژيشان در مسابقات ترغيب ميکند. نفر اول مسابقات کشوري از يک ميليون تومان تا يک ميليون و هشتصد هزار تومان نصيبش ميشود. کسي هم كه مقام دوم را به دست بياورد، بين ششصد تا هشتصد هزار تومان ميگيرد. نايب رئيس فدراسيون و رئيس کميته اسبدواني ميگويد:«هر هفته حدود 7 کورس مسابقه برگزار ميشود. در واقع اين پولها در هر کورس به عنوان جايزه به نفرات اول تعلق ميگيرد. همين جوايز باعث ميشود که برخي از مالکان هر طوري شده، بخواهند پيروز يک ميدان باشند. براي بعضي از آنها اين مبلغ خيلي اهميت دارد. چون از اين راه پول درميآورند.»
مالکان يا مربيان گاهي به همين دليل است که دست به دوپينگ ميزنند. جالب اينکه اسب آنها ممکن است دوپينگي باشد، اما اين احتمال که آنها بخواهند با ترفند استفاده از پارادوپينگ مقام بياورند، وجود ندارد. در اينجا پارادوپينگ مرسوم نيست. يعني تزريق يا خوراندن دارويي به اسب حريفان براي کاستن توان اسبها، براي مالک يا مربي معنايي ندارد. درست برخلاف مسابقاتي که در کشور آمريکا برگزار ميشود. در اين کشور پارادوپينگ يکي از عوامل پيروزي بر حريفان است. مافياي مسابقات اسبدواني به اين ترفند آشنايي کاملي دارند و با توجه به اين مساله شکست و پيروزي را رقم ميزنند. الماسي، مدير روابط عموميفدراسيون ميگويد: «اين مسائل در آمريکا نقش تعيين کننده در نتايج مسابقات دارد. اما در اينجا هيچ کسي اين کار را نميکند. البته اين خيلي خوب است که حداقل پارادوپينگ براي مسئولان برگزار کننده هنوز به معضل تبديل نشده. چون مساله پارادوپينگ هم ميتوانست براي مسئولان برگزار کننده مسابقات دردسرساز شود.»
***
دوپينگ اسب يا دوپينگ ورزشکار. جلوگيري از کداميک از اين دو معضل راحت است؟ فدراسيون اسبسواري معتقد است که جلوگيري از دوپينگ اسب سختتر از دوپينگ ورزشکار است. پاسخ به آن را هم در تفاوت يک پزشک با دامپزشک عنوان ميکنند. مدير روابط عمومياين فدراسيون ميگويد:«وقتي موضوع دوپينگ اسب يا حيواني مطرح ميشود، ديگر به فدراسيون ارتباطي ندارد و بحث سازمان دامپزشکي مطرح ميشود. در اين مواقع علاوه بر پزشک نظر دامپزشک را هم بايد دانست. اما در مورد ورزشکار قضيه متفاوت است.»
با همه اينها، امکانات آزمايش و بررسي اينکه آيا اسبي دوپينگ کرده يا نه، در ايران وجود دارد. البته نه همه آزمايشات. ولي برخي از آزمايشات را ميشود در همين جا انجام داد و دوپينگ اسب را مثبت يا منفي اعلام کرد. با اين وجود، هيچ يک از آزمايشها در ايران انجام نميشود و معمولا در دو کشور دبي يا ترکيه اين اتفاق ميافتد. الماسي ميگويد:«براي اينکه شک و شبههاي بوجود نيايد، آزمايشات به اين دو کشور فرستاده ميشود. اگر در اينجا تستها گرفته شود، ممکن است توسط قماربازها اعمال نفوذ صورت بگيرد. اما وقتي در دبي و ترکيه اين اتفاق ميافتد، معمولا کسي به نتيجه آن اعتراض نميکند.»
اما اگر اعتراضي هم باشد، باز مسئولان برگزار کننده مسابقات مشکلي از اين بابت نخواهند داشت. زيرا معمولا از هر اسب دو نمونه تست ميگيرند که يکي را براي آزمايش به دبي يا ترکيه ميفرستند و ديگري در فدراسيون پلمپ شده، باقي ميماند. به اين ترتيب، اگر اعتراض کنندهاي بود، نمونه دوم هم براي آزمايش به خارج کشور ميرود. هزينه هر نمونه آزمايش حدود 120 هزار تومان است. به همين دليل، از اسب اول و دوم هر کورس نمونهگيري ميکنند. با اين حساب، اگر هر هفته 7 کورس مسابقه برگزار شود، يعني 14 مورد نمونه آزمايش به خارج کشور ارسال ميشود. نايب رئيس فدراسيون، به اين نکته اشاره ميکند که...«ما براي جلوگيري از دوپينگ اسبها جوايز نفرات قهرمان را بلافاصله تقديمشان نميکنيم. ما اول تست ميگيريم و اگر آزمايش اسب آنها منفي دربيايد، جوايز به آنها تعلق ميگيرد. در غير اينصورت به آنها جايزهاي نميدهيم.»
***
همين اواخر دکتر حسيني، رئيس کميته ضد دوپينگ فدراسيون اسبسواري از سمت خود استعفا داد. در حالي که بيشتر از 7 سال عهدهدار اين سمت بود و مسئولان فدراسيون هم از اين اتفاق شوکه شدند. زيرا هرگز نميخواستند اتفاقي که نبايد، رخ دهد. علت البته پيدا بود؛ دکتر حسيني به خاطر اتفاقاتي که در دوپينگ اسب ميافتد، قيد رياست کميته ضد دوپينگ را زد. براي اطلاعات بيشتر که ميتوانست پايانبند اين گزارش باشد، موبايل او بارها به صدا درآمد. دکتر حسيني نيز بارها به اين زنگها پاسخي نگفت!