ذوالجناح

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
▪ پرسش:
ذوالجناح یا اسب مخصوص امام حسین(ع) که در مقاتل از آن به نیکی یاد شده است از چه ویژگی هایی برخوردار بود؟
▪ پاسخ:
اسب حیوانی است که امتیازات زیادی نسبت به سایر حیوانات دارد و از استعداد و هوش بالائی در جهت ترقی و کمال برخوردار است و اساساً ماهیت او از حیوانات دیگر کاملا متفاوت است. بویژه اسب حضرت امام حسین(ع) که ممکن است در سایه تأثیر ولایت و مهربانی امام حسین(ع) از فهم بیشتری برخوردار باشد.
پیامبر اعظم(ص) می فرماید: اسب سرفراز باعث خیر و نیکی است. همچنین امام موسی کاظم(ع) می فرماید: اسب نیکو باعث سعادت و مروت آدمی است. نسل اسب امام حسین(ع) برمی گردد به اسب امام علی(ع) و نسل اسب امام علی(ع) بر می گردد به نسل حضرت محمد(ص) که یک اسب بسیار تندرو با بدنی نرم و گردنی دراز و یال زیبا و لطیف بود و بهترین اسبان عربی بود و در زمان پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) همسرش خانم خدیجه که زنی ثروتمند بود بهترین اسب عرب را برای پیامبر(ص) خرید و اسب امام حسین(ع) از نوه های اسب پیامبر اسلام(ص) است. رنگ بدن اسب امام حسین(ع) را گویند که سفید بود. امام حسین(ع) از بهترین و حلال ترین گیاهان و سبزیجات به اسبش غذا می داد. به اسبش نامهربانی نمی کرد بار زیاد بر او نمی گذاشت. در مسافرت ها اول به اسبش آب می داد بعد خودش آب می خورد نام اسب حضرت امام حسین(ع) ذوالجناح بود (یعنی دارای دوبال بهشتی) که سریع ترین و قوی ترین اسب روزگار خودش بود در تاریخ آمده یاران یزید خیلی سعی و تلاش کردند که صاحب اسب امام حسین(ع) بشوند، اما اسب فقط به امام حسین(ع) و اهل بیت محترم(ع) سواری می داد. و به هیچ کس دیگری سواری نمی داد و چموش می شد. اسب فقط به اهل بیت(ع) عشق داشت. در کتاب های تاریخی آمده که امام حسین(ع) هر راهی را یکبار می رفت فورا آنرا یاد می گرفت اسبی بود که شهامت داشت و از سگ و گرگ و شیر و پلنگ نمی ترسید و امام حسین(ع) او را از بچگی بزرگ کرده بود خیلی با امام انس و الفت داشت و در زیبائی و راهواری بی نظیر بود.
وقتی که سیدالشهدا حضرت اباعبدالله امام حسین(ع) در سرزمین کربلا بر روی زمین جنگ قرار گرفت و براثر جراحات فراوان خون از بدن او جاری گردید، اسب آن حضرت که بدنش نیز تیر خورده بود بدن مطهر امام را با زبانش لیسید وقتی ا حساس کرد که حرکتی ندارد یال و پیشانی خود را به خون مطهر او آغشته و رنگین کرد و شیهه کنان از دست لشکر ظلم یزید گریخت، تا به پشت خیمه رسید دختران پیامبر(ص) صدای شیهه سوزناک او را شنیدند و اسب سفید زخمی بی صاحب را دیدند و پیام شهادت امام حسین(ع) را از حالات و حرکتهای اسب دریافت کردند و دور اسب مظلوم حلقه زدند و گریه می کردند.
اما این اسب شهادت حزن انگیز امام حسین(ع) را تحمل نکرد و با حالت یأس و اندوه ۳ روز آب و علف نخورد و آنقدر پشت خیمه بخاطر عشق بر امام حسین(ع) سرش را بر زمین و خاک کربلا زد تا جان باخت. خانواده محترم امام حسین(ع) با احترام او را در باغ نخلستان خرما خاک کردند. اصحاب گویند در جنگ روز عاشورا حضرت امام حسین (ع) حتی کوچکترین تازیانه و شلاق و چوبی بر اسبش نزد. بلکه اسب حرفهای امام حسین(ع) را گوش و عمل می کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
۱- حماسه حسینی جلد ۲ استاد شهید مطهری صفحه ۱۷۶
۲- نفس المهموم، صص ۲۷۳- ۲۷۲
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
ماجرا در نگاه اول غریب به چشم می آید اما غریب نیست. همه چیز در تابلوی بی نظیر عاشورا رنگ و بویی از معرفت و ادب دارد.
در این وادی که سگ اصحاب کهف، پیشانی ادب بر زمین می ساید و سرود توحید می سراید و خدا او را در شمار اصحاب قلمداد می کند، عرض ادب اسبی در پیشگاه سوار خویش غریب نیست. به خصوص اگر این سوار یکه تاز عرصه عشق، حسین (ع) باشد و این اسب ذوالجناح.
آمده است که: در گیرودار آشوب و حادثه کربلا ناگاه ذوالجناح پشت را از سوار تهی می بیند؛ پریشان و بی قرار پای بر زمین اضطرار می کوبد و خود را به کنار جنازه می رساند.
باور نمی کند آنچه را که به چشم می بیند. زانو می زند، بر می خیزد، می چرخد، می ایستد، پیشانی در خون سوار خویش فرو می برد، با یالهای سفید خون از اندام سوار می زداید. اشک می ریزد، ناله می کند، صیحه می زند و همه نگاه های میدان را معطوف جسم بی قرار و دل داغدار خود می کند.
ابن سعد فریاد می زند "بگیرید این اسب را! این از بهترین اسبهای پیامبر است." بگیرید و بیاوریدش!
سواران جبهه دشمن پای دل از زنجیر حیرت رها می کنند و وحشیانه به سوی اسب می تازند. ذوالجناح که خود را در محاصره می بیند و تلاش دشمن را برای یافتن و گرفتن خود احساس می کند، با دست و پای و دندان به جان سواران می افتد و آن قدر از سپاه دشمن به خاک می افکند و به خون می کشد که ابن سعد فریاد می زند: "رهایش کنید ببینم چه می کند"!
و با خود می اندیشد:

- یک اسب و این همه کشته؟!
اسب وقتی رها می شود از چنگال جنگ و محاصره، باز خود را به سوار در خون نشسته خویش می رساند. کاکل به خون می آلاید، ضجه و مویه از سر می گیرد، سوار خویش را می بوید و می بوسد و زار می زند.
گفته اند خبر شهادت اباعبدالله (ع) را کاکل خونین ذوالجناح به خیمه ها می رساند.
عبدالله بن قیس گفته است: "من دیدم ذوالجناح را که مغموم و آشفته از خیمه ها باز گشت، خسته و دل شکسته و سوی فرات رفت، خود را به امواج خروشان فرات سپرد و... پس از آن دیگر او را ندیدم.
 

ناشناس

Active member
ذ- ذوالجناح
شيعيان پاكستان و هند، روز عاشورا، اسبي را كه معتقد هستند از نژاد اسب سواري امام حسين(ع) در فاجعه كربلا است، آماده، آرايش و تيمار مي‌كنند.

زيور آلات به افسار و يا لگام آن مي‌بندند. پاهايش را با رنگ قرمز مي‌كنند و پارچه‌اي به كمرش مي‌بندند و اين پارچه را همچون عمامه امام حسين(ع) مقدس مي‌شمارند.

با مشاهده اين اسب خاطرات عاشورا و تنهايي امام حسين(ع) در اذهان مردم زنده مي‌شود، بنابر اين آنها گريه و زاري مي‌كنند و معتقدند: چون اين اسب از نژاد ذوالجناح است چنانچه مريضي، از زير شكم آن عبور كند، شفا مي يابد. همچنين اگر كسي حاجتي داشته باشد با تبرك جستن به آن حاجتش بر آورده مي‌شود.

غذاي مانده اسب را به عنوان تبرك به منزل مي‌برند و عقيده دارند اگر مريض از آن غذا بخورد شفا خواهد يافت. ظهر عاشورا مردم عزادار سينه مي‌زنند، ذوالجناح را مي‌بوسند و آن را مخاطب قرار مي‌دهند كه: بگواي ذوالجناح، امام حسين(ع) را كجا پياده كردي؟ چرا تنها برگشتي؟ چرا با امام حسين(ع) نزد اهل بيت برنگشتي؟
در واقع آنها زبان حال حضرت زينب(س) را در هنگام برگشت ذوالجناح به خيمه ها مي‌خوانند، و همچون اهل بيت امام حسين(ع) بر سر و سينه مي‌زنند و گريه مي‌كنند. بعضي از مردم كره اسبي را كه به اصطلاح از نژاد اسب امام حسين(ع ) است مقدس مي‌شمارند. آن را پرورش و تعليمات ويژه‌اي مي‌دهند تا در آينده هنگام مراسم عزاداري از آن به عنوان ذوالجناح استفاده كنند.

هيات مسوول، شبيه‌سازي پس از سوگواري موظف است ذوالجناح را در مكاني مناسب و مخصوص نگهداري كند. معمولا يك نفر جهت خدمت به اين حيوان استخدام مي كنند. در بعضي مناطق پاكستان، مردم اراضي خود را وقف ذوالجناح مي‌كنند . خوراك و ديگر مخارج ذوالجناح از اينگونه موقوفات تامين مي‌شود.

چنانچه زائرين مرقد مطهر امام حسين(ع) چنين اسبي را با خود به كربلا ببرند ؟ در بازگشت، احترام بيشتري خواهد يافت. ذوالجناحي را كه به كربلا رفته باشد زوار ذوالجناح مي‌گويند.

‪ .۱‬ذوالجناح موقت
بعضي از هيات‌هاي برگزاركننده مراسم عزاداري كه ذوالجناح از نژاد اصيل نداشته باشند، اسبهاي درشكه‌اي را كرايه كرده و روز عاشورا از آن به عنوان ذوالجناح استفاده مي‌كنند.

‪ .۲‬مراسم تدفين ذوالجناح
در پاكستان، ذوالجناحي را كه مي‌ميرد، با نهايت احترام و طي مراسم خاصي دفن مي‌كنند.

مي گويند: روزي عده‌اي از مردم با مرحوم علامه صفدر نجفي ملاقات كردند و در نهايت غم و اندوه اطلاع دادند كه ذوالجناح آنها فوت كرده است، تقاضا كردند تا براي مراسم كفن و دفن آن حاضر شود. آقاي نجفي پاسخ دادند: چون اسب شبيه ذوالجناح امام حسين(ع) است؟ مقام شهيد دارد و احتياج به اين مراسم ندارد.

در واقعه ديگري در سال ‪ ۱۳۷۲‬هجري شمسي، افراد اخلالگر در بين مردم عزادار در شهر حيدرآباد بمب‌گذاري كردند. در اين حادثه چند تن، و از جمله يك ذوالجناح كشته شدند. اين ذوالجناح شهيد لقب گرفت و خبر آن در مطبوعات نيز با همين عنوان درج گرديد.

‪ .۳‬جايگاه معنوي ذوالجناح در تفكرات عامه
ذوالجناح در تصور برخي از شيعيان در حدي است كه حلال و حرام را رعايت مي كند و تصور نمي‌كنند ذوالجناح مرتكب گناه بشود.

نقل شده كه عده‌اي از شيعيان پاراچنار پيش يك عالم رفته و گفتند مادياني به وسيله ذوالجناح آنها باردار شده است آيا كره آنها پس از تولد حلال زاده است؟ وي در جواب گفته بود، اگر عقد بين آنها جاري شده؟ كره اسب حلال زاده و در غير اين صورت حرامزاده است.

بديهي است ذوالجناح مرتكب گناه نشده و فعل آنها را بايد حمل برصحت و درستي كرد.

البته علماء اعتقادي به تقدس و احترام اسب در اين حد ندارند. ولي گاهي به دليل محافظه كاري، هوشيارانه جوابي كه عوام را قانع كند و آنها را از تنگنا رها سازد؟ مي‌دهند، كه قطعا ماجراهاي عنوان شده، از اين قبيل است.

منبع
خبرگزاري جمهوري اسلامي ‪۰۸/۱۰/۸۷‬
ماه محرم و آيين عزاداري سالار شهيدان در پاكستان
ارسال خبر: ۱۴:۱۰ ‪یکشنبه، ۸ دی ۱۳۸۷‬
 

atila

Member
مراسم شبیه خوانی ذوالجناح در شهر ما در روز عاشورا برگزار میشود اسبی نیله یا سفید را با کفنی که با رنگ قرمز آغشته شده روی اسب انداخته و تیر هایی که نماد تیرهای یزیدیان است روی اسب نصب می کنند همراه با عمامه ای که نماد امام (ع)است . مراسمی از قبیل نذر دادن و گذشتن از زیر شکم اسب و گذراندن بچه شیر خواره از زیر شکم اسب چند صد سال است که اجرا میشود تا کنون هیچ اسبی در چنین مراسمات به کسی صدمه نزده است . نمونه ای از شعر های خوانده شده همراه با سینه زنی رابا ترجمه نقل می کنم :
حسینین آتو گلدی قانلو خلاتو گلدی
مگر بابام اولوبدو سنه قربان ذوالجناح
ترجمه : اسب حسین آمد کفن آغشته به خونش آمد
مگر بابایمان کشته شده فدای تو ای ذوالجناح
************
نده ن شیهه چکرسن گوز میدانا تیکرسن
مگر بابام اولوبدو سنه قربان ذوالجناح
ترجمه : چرا شیهه میکشی و چشم به میدان میدوزی
مگر بابایمان کشته شده فدای تو ای ذوالجناح
******************
نه توکوسن قان یاشی آغلاتدون داغو داشی
هانی حسینین باشی سنه قربان ذوالجناح
ترجمه: چرا خون گریه می کنی کوه و سنگ را هم گریاندی
سر حسین کجاست فدای تو ای ذوالجناح
و 000
 

Dr_Ghaffari

Active member
از آتیلا عزیز برای ارسال مقاله تشکر می کنم و یک امتیاز + نیز منظور گردید . از ارسال مقاله های مشابه استقبال می شود.
 

atila

Member
ممنونم دکتر جان لطف دارید . در مورد دنیای اسب هزاران کتاب ناچیز است چه برسه به چند سطر.
 

mahsa

Member
ذوالجناح به معنی بالدار میباشد در نوشته های عامیانه(فولکلور)مذهبی همچون مجالس شبیه خوانی بسیار از این اسب یاد و ستایش کرده اند
شهرت ذوالجناح بیشتر در ارتباط با داستان بی بی شهربانو همسر حضرت حسین بن علی(ع) میباشد.این اسب بنا بر وصیت حضرت حسین بن علی(ع)پس از شهادت ان امام با تنی مجروح و خسته از زخم تیرهای اشقیا به خیمه گاه بر میگردد وپس از انکه بی بی شهربانو بر پشتش سوار میشود با وجودی که دشمنان بسیاری انها را تعقیب مینمایند موفق میشود که بانو را از سرزمین بلا دور کند و به وادی ایمن برساند.
در اینگونه نوشته ها در این ماموریت به این اسب نسبت پرواز داده اند که بیقین نام ذوالجناح با این انتساب ارتباط تناتنگ دارد
حکایت شهرانو در باور مردمی بدین گونه پایان میگیرد که وی سوار بر ذوالجناح به کوه میرسد و اواز بر میدارد یا کوه انگاه کوه دهان میگشاید و بانو و اسب را فرو میکشد
پایان این حایت به گونه ی دیگر هم روایت شده که چون شهربانو به کوه میرسد و به پشت سرش نگاه میکند و میبیند که دشمنان در پشت سرش هستند میخواهد بگوید یا هو دریاب به اشتباه یا کوه دریاب میگوید و ان وقت است که کوه دهان میگشاید و راکب و مرکوب را به یکجا میبلعد
(خواب و پنداره تالیف:خجسته کیا)
 
بالا