sohrab
Active member
کارگردان : رابرت ردفورد – فیلمنامه : اریک روث ، ریچارد لاگراونس بر اساس کتابی از نیکلاس ایوانز – مدیر فیلمبرداری : رابرت ریچاردسون – موسیقی : توماس نیومن – بازیگران : رابرت ردفورد ، کریستین اسکات تامس ، سام نیل ، دایان ویست ، کریس کوپر – 169 دقیقه محصول 1998 آمریکا.
دخترک سیزده ساله ای به نام "گریس مک لین" زمانی که با اسبش "پیلگریم" برای گردش بیرون رفته اند، دچار سانحه می شود و یک پایش را از دست می دهد. پیلگریم هم به شدت آسیب می بیند و دچار حالت جنون می شود. بر اثر این حادثه گریس روحیه اش را از دست می دهد و مادرش "آنی" درک می کند خوب شدن دخترش با بهبود پیلگریم ارتباط دارد. از این رو به "تام بوکر" که در اصطلاح در گوش اسبان نجوا می کند و رنج و آلام حیوانات را تسکین می دهد مرجعه می کند. تام با اکراه می پذیرد و شروع به کار کردن با اسب می کند. آنی و گریس هم در خانه کوچکی در مزرعه بوکرها اقامت می کنند. تام کم کم اعتماد اسب را جلب می کند. در طی مدت درمان اسب ، گریس هم از لاک انزوای خود بیرون می آید و آنی و تام به یکدیگر دل می بندند. رابرت – پدر گریس به طور سرزده به مونتانا می آید و زمانی می رسد که گریس در حال سواری با پیلگریم است. حالا درمان دخترک و اسب کامل شده است. رابرت به آنی هشدار می دهد باید از بین او و تام یکی را انتخاب کند. رابرت و گریس به نیویورک می روند و آنی هم قول می دهد به آنان بپیوندد. تام آنی را که سوار بر اسب دور می شود تماشا می کند.
فیلم نجوا گر اسب ها از روی رمان پر فروشی به همین نام نوشته نیکلاس ایوانز ساخته شده است. البته برای اینکه فیلم تماشاگر بیشتری جذب کند پایان ماجرا در کتاب مرگ بوکر تغییر یافت. رابرت ردفورد کارگردان فیلم هم آن قدر مشهور است که دلیل دیگری برای جذاب بودن فیلم باشد. او یکی از با قریحه ترین کارگدانان سینمای آمریکاست که جوانان بسیاری در عالم سینما مدیون او هستند، چون توسط جشنواره ساندانس که او بانی آن است به دیگران شناسانده شده اند. نجواگر اسب ها فیلمی زیبا و احساسی است که در هر دو جبهه کارگردانی و بازیگری بسیار موفق عمل کرده است و از ردفورد غیر از این هم انتظار نمی رود.
نویسنده: مرتضی فروتن تنها
دخترک سیزده ساله ای به نام "گریس مک لین" زمانی که با اسبش "پیلگریم" برای گردش بیرون رفته اند، دچار سانحه می شود و یک پایش را از دست می دهد. پیلگریم هم به شدت آسیب می بیند و دچار حالت جنون می شود. بر اثر این حادثه گریس روحیه اش را از دست می دهد و مادرش "آنی" درک می کند خوب شدن دخترش با بهبود پیلگریم ارتباط دارد. از این رو به "تام بوکر" که در اصطلاح در گوش اسبان نجوا می کند و رنج و آلام حیوانات را تسکین می دهد مرجعه می کند. تام با اکراه می پذیرد و شروع به کار کردن با اسب می کند. آنی و گریس هم در خانه کوچکی در مزرعه بوکرها اقامت می کنند. تام کم کم اعتماد اسب را جلب می کند. در طی مدت درمان اسب ، گریس هم از لاک انزوای خود بیرون می آید و آنی و تام به یکدیگر دل می بندند. رابرت – پدر گریس به طور سرزده به مونتانا می آید و زمانی می رسد که گریس در حال سواری با پیلگریم است. حالا درمان دخترک و اسب کامل شده است. رابرت به آنی هشدار می دهد باید از بین او و تام یکی را انتخاب کند. رابرت و گریس به نیویورک می روند و آنی هم قول می دهد به آنان بپیوندد. تام آنی را که سوار بر اسب دور می شود تماشا می کند.
فیلم نجوا گر اسب ها از روی رمان پر فروشی به همین نام نوشته نیکلاس ایوانز ساخته شده است. البته برای اینکه فیلم تماشاگر بیشتری جذب کند پایان ماجرا در کتاب مرگ بوکر تغییر یافت. رابرت ردفورد کارگردان فیلم هم آن قدر مشهور است که دلیل دیگری برای جذاب بودن فیلم باشد. او یکی از با قریحه ترین کارگدانان سینمای آمریکاست که جوانان بسیاری در عالم سینما مدیون او هستند، چون توسط جشنواره ساندانس که او بانی آن است به دیگران شناسانده شده اند. نجواگر اسب ها فیلمی زیبا و احساسی است که در هر دو جبهه کارگردانی و بازیگری بسیار موفق عمل کرده است و از ردفورد غیر از این هم انتظار نمی رود.
نویسنده: مرتضی فروتن تنها