داستان های واقعی از کالسکه های ارواح ! ( جن و ارواح , )

ناشناس

Active member
داستان های واقعی از کالسکه های ارواح ! ( جن و ارواح , )
اشباح حیوانیگزارش هایی که از دیدن اشباح حیوانات در طی قرون گذشته ارایه شده از همان قدمتی برخوردار است که گزارشهای ارایه شده در خصوص مشاهده ارواح انسان ها , بسیاری از صاحبان سگ ها ادعا می کنند که از حضور اشباح سگ های مرده خویش آگاهند . گفته می شود که اغلب تسخیر شدگی های اینچنینی هنگامی متوقف می شود که صاحب سگ نیز بمیرد. این ویژگی کارشناسان را به این نتیجه رسانده که اشباح خیوانات به مثابه یک عمل به شدت وفادارانه نسبت به صاحبان قبلی خود , پس از مرگ بر روی زمین باقی می مانند. مشاهدات از اشباح حیوانی فقط شامل سگها نیست بلکه حیوانات متنوعی از ببر تا اختاپوس را نیز شامل می شود.
گرچه بسیاری از مشاهدات اشباح حیوانی دارای توجیهات علمی و طبیعی است , اما ثابت شده که حیوانات معمولی دارای قدرت های فراطبیعی هستند . بدون تردید , برخی از حیوانات حساسیت بسیاری نسبت به حضور ارواح دارند , آنها اغلب اولین موجود زنده در خانه هستند که حضور چیزی عجیب را در اطراف خود حس می کنند. این حساسیت به همراه وفاداری بسیار زیاد به یک فرد , خانه یا مکان خاص می تواند بازگشت دوباره حیوانات را در قالب اشباح در دوران پس از مرگ شان توجیه کند.

مخلوقات تصنعی:
یک مخلوق تصنعی شی ای است که در حضور یک واسطه ظاهر می شود هرچند که ممکن است این شی از هوای رقیق درست شده باشد مخلوقات تصنعی معمولا در جلسات احضار ارواح , از سوی مدیوم ها بوجود می آیند و شامل چیزهای مختلفی از گل تا کتاب گرفته تا میز و صندلی و سنگ های قیمتی می شوند . عجیب تر از این , برخی از مدیوم ها قادرند که پرندگان و حیوانات زنده را از جمله شیر , عقاب , کرکس , و خرچنگ در برابر چشم بیننده ظاهر سازند. هرند که در برخی موارد تقلب هایی در این پدیده مشاهده شده است. اما برخی از این موارد همچنان توضیح ناپذیر باقی مانده اند.
اسب ها و کالسکه ها
کشیش سرای بورلی:
صدای یک کالسکه و اسب هایش , منظما در محوطه بیرونی کشیش سرای بورلی شنیده می شد. ماجراهای این خانه در ژون سای 1929 مورد توجه نشریه انگلیسی دیلی میل قرار گرفت . در این هنگام عالیجناب جی ئی اسمیت و همسرش که ساکن این خانه بودند ادعا کردند که صدای یک کالسکه اشباح و اسب های آن را در محوطه خانه شنیده اند. هری بال , پسر عالیجناب هنری بال , موسس و بنیانگذار کشیش سرای بورلی نیز مدعی شد که یکبار این کالسکه را که توسط دو کالسکه ران فاقد سر هدایت می شده , به چشم خویش دیده است.

روحی که سر خود را روی زانویش گرفته :
آن بولین , همسر مقتول هنری هشتم پادشاه انگلستان سال های متمادی دوران کودکی خود را در ساختمان بلیک لینگ هال در انگلستان سپری کرد. او این محل را فوق العاده دوست می داشت. آن بولین در 19 مه سال 1536 اعدام و سر از بدنش جدا شد. می گویند 19 مه هر سال , یک کالسکه اشباح به سوی بلیک لینک هال حرکت می کند. این کالسکه روح بدون سر آن بولین را با خود حمل می کند و گفته می شود که روح مذکور سر خود را بر روی زانویش گذاشته است. شاهدان می گویند که این اشباح کالسکه ها و اسب ها به آرامی حرکت می کنند و پس از کمی توقف در برابر ساختمان ناگهان ناپدید می شوند. افراد محلی همچنین بر این باورند که روح پدر آن بولین نیز راننده این کالسکه است چرا که این مرد نفرین شده که هر سال کالسکه مذکور را از روی حداقل چهل پل در انگلستان عبور می دهد.

ارواحی که همچنان سوگواری می کنند:
توبیاس گیل معروف به توبی سیاه طبال سیاهپوستی بود که در پادگانی واقع در دهکده بلایت بورگ در سافولک , انگلستان , در میانه قرن هجدهم میلادی به خدمت نظام اشتغال داست . این مرد جوان ظاهرا در 26 ژوئن سال 1750 یک دختر روستایی به نام آن بلک مور را به دام می اندازد و پس از تجاوز , وی را خفه می کند. صبح روز بعد سه کارگر مزرعه توبی را در یک خواب مستانه در کنار بدن سرد و بیجان دخترک پیدا کردند. توبی به اتهام قتل دخترک محاکمه و به اعدام محکوم شد.
توبی اصرار داست که بیگناه است اما دادگاه دفاعیات او را نپذیرفت . تنها تخفیفی که به وی داده شد , انتخاب وسیله اعدامش بود. توبی نیز اعدام از طریق کشیده شدن بر زمین با استفاده از اسب را انتخاب کرد. با وصف این , درخواست او نادیده گرفته شد و در نزدیکی محل وقوع جنایت به دار کشیده شد. بسیاری از اهالی مخل مدعی دیدن روح وی در منطقه ای که حالا به توبیزواک معروف است , شده اند. این روح حتی اخیرا نیز در این منظقه دیده شده است. می گویند روح توبی سیاه فقط در حین ماه ژوئن هر سال پدیدار می شود. اشباحی نیز دیده شده اند که همچنان برای مرگ توبی سوگواری می کنند , شاهدان می گویند روح توبی را در حالی دیده اند که سوار بر یک نعش کش که از سوی چهار اسب سیاه پرقدرت کشیده می شود , چهار نعل و با سرعت زیاد می تازد.
جدای از روح اسب سوار توبی سیاه , گزارش های بسیاری از مردم نواحی روستایی و حاشیه شهری انگلستان ثبت شده که خبر از دیدن اشباح اسب ها و کالسکه ها داده اند . این موارد عمدتا در حول و حوش خانه ها و ویلاهای بزرگ قدیمی در چهار گوشه کشور انگلستان به وقوع پیوسته است.

کالسکه ارواح در اولتون هاس:
گفته می شود که در روزهای خاصی از سال یک کالسکه ارواح به رنگ سیاه که توسط گروهی از اسبها کشیده می شود , در اطراف اولتون هاس در سافولک انگلستان پدیدار می گردد . این محل صحنه دو جنایت است که چند قرن قبل به وقوع پیوست . در آن تاریخ ارباب خانه بعد از گذران یک روز کامل به شکار , به خانه خود بازگشت و همسرش را در کنار یک افسر ارتش دید. در دوئلی که بعد انجام شد , افسر ناشناس صاحبخانه را کشت و سپس به همراه همسر مقتول , آن محل را برای همیشه ترک کردند. این در حالی بود که دختر نوجوان زن در خانه باقی ماند. این دختر در بزرگسالی تصمیم گرفت با یک مزرعه دار محلی ازدواج کند. اما در شب قبل از ازدواج , یک کالسکه عجیب در برابر خانه متوقف شد و از درون آن یک زن , در حالی که صورتش را پوشانده بود , پا بر زمین گذاشت . این زن همنین یک بطری در دست داشت . صبح روز بعد دختر را مرده یافتند . اهالی محل معتقدند که آن زن مادر دختر بود که بازگشته بود تا جلوی ازدواج دخترش را بگیرد زیرا این ازدواج در صورت انجام , سبب آشکار شدن هویت قاتل پدر دختر می شد.

آیا کالسکه ها روح دارند؟
طی دهه های گذشته افراد بسیاری در انگلستان و دیگر نقاط جهان گزارش هایی در مورد مشاهده اشباح و کالسکه ها ارایه کرده اند . یکی از این موارد , کالسکه اشباحی است که به اعتقاد اهالی تورپ هال در لینکلن شایر انگلستان این مکان و اطرافش را تسخیر کرده است. متخصصان امور ماوراء الطبیعه ای بر این باورند که یک کالسکه امکان ندارد که صاحب روح باشد. همین متخصصان اضافه می کنند که این نوع اشباح کالسکه ای عمدتا با هدف تکرار یک حادثه بسیار غم انگیز در دوران گذشته که انرژی خود را بر روی یک مکان یا ناحیه خاص حک کرده , پدیدار می شوند.
 

reihaneh

Member
احتمالا مطلب از اینترنت گرفته شده
http://www.arvah.net/index.php?topic=254.0
مطلب در کل نوشته کارن هارل روح شناس و محقق هست که کتاب "دیدار با ارواح" رو هم نوشته
ولی اینکه درسته یا غلط یا توهم و تلقین آدما ،من یکی که نظری ندارم :-\
 

علی واحدی

Active member
reihaneh گفت:
احتمالا مطلب از اینترنت گرفته شده
http://www.arvah.net/index.php?topic=254.0
مطلب در کل نوشته کارن هارل روح شناس و محقق هست که کتاب "دیدار با ارواح" رو هم نوشته
ولی اینکه درسته یا غلط یا توهم و تلقین آدما ،من یکی که نظری ندارم :-\
me too !!!!!!!!!!!!!!!!
 
بالا