OJANG
Member
مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است راه صد بادیه درد بریدیم یس است
قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است اول و آخر این مر حله دیدیم بس است
بعد از این ما و سر کوی دلا رای دگر
با غزالی به غزل خوانی و غوغای دگر
حدود دو ماهی مهمون شما عزیزان بودم خیلی چیز ها ازتون یاد گرفتم و با هم بودن را فهمیدم .
دیگه وقت رفتنه!
میروم دل مردگی ها را ز سر بیرون کنم گر فلک با من نسازد چرخ را وارون کنم
دوستتان دارم
خدا حافظ.
قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است اول و آخر این مر حله دیدیم بس است
بعد از این ما و سر کوی دلا رای دگر
با غزالی به غزل خوانی و غوغای دگر
حدود دو ماهی مهمون شما عزیزان بودم خیلی چیز ها ازتون یاد گرفتم و با هم بودن را فهمیدم .
دیگه وقت رفتنه!
میروم دل مردگی ها را ز سر بیرون کنم گر فلک با من نسازد چرخ را وارون کنم
دوستتان دارم
خدا حافظ.