خاطرات شیرین اسبی

badiasky

New member
یکی از پستها به اسم " درآرزوی زمین خوردن از اسب" باعث شد که این ایده به ذهنم برسه که
یک پستی به اسم خاطرات شیرین اسبی ایجاد کنم که هم کمی حال و هوای سایت تغییر بکنه و ما با به اشتراک گذاشتن خاطراتمون باعث تغییر مزاج در سایت بشیم
و تجربیاتمون رو تقسیم کنیم
امیدوارم دوستان خاطرات شیرینی که از اسب و با اسب بودن دارن
بر بنده منت بگذارن و در این پست مطرح کنن
از همه پیشاپیش سپاسگذارم
 

مهر

Member
یادم اوایل آموزشم که روی اسب نرمش میکردیم یه روز علاوه بر نرمشای معمول مثل نوازش گردن و کپل اسب , مربیمون گفت حرکت بعد گرفتن مچ پای راست ,منم برای یه لحظه هول کردم که چجوری مچ پای اسبو بگیرم خوشبختانه دوزاریم زود جا افتاد که منظور مچ پای خودمونه
 
بالا