گوشهای اسب به ندرت ثابت هستند. درست مثل دیشهای رادار که آسمانها را تحت نظر می گیرند، گوشهای اسب هم مرتب به این طرف و آن طرف درحرکت هستند و کوچکترین علائم صوتی را از دنیای اطراف دریافت می کنند. برای اجداد اسب امروزی این دو به خصوص مهم بوده است که تنها وسیله برای حفظ جان، به سرعت فرار کردن از خطر بوده و به این ترتیب خیلی مهم بوده است که از اولین علائم هشدار دهنده (علائم خطر) آگاه شوند. به طوریکه بتوانند قبل از آنکه دشمن حمله ور شود در طی چشم بر هم زدن به سرعت دور شود و گوشهای اسب که دائماً در حرکت است اولین سیستم هشدار آنها بوده است.
به علت اینکه حالت گوشها با روحیه اسب تغییر می کند، طرز قرار گرفتن گوش می تواند به منزلة علائمی توسط سوار (همراه) تعبیر شود. یک اسب می تواند حالت روحی اسب دیگری را با نگاه کردن به گوشهای آن اسب تشخیص دهد. بنابر این گوشها دارای یک نقش دو گانه هستند. آنها علائم صوتی را دریافت می کنند و علائم بصری را ارائه می دهند. این علائم بصری بی اندازه مفید هستند برای اینکه گاو، گوزن وآهو شاخ دارند که از نوک کله آنها به طرفین بیرون می روید و این امر حرکت گوشهای آنها را مخفی می کند، ولی گوشهای اسب مخفی نیستند حتی از یک فواصله بسیار دور هم به طور کامل قابل رویت هستند یا حتی وقتی که اسب را می توان به حالت نیم رخ دید.
حالات گوشها در اسب به طریق ذیل است:
وقتی گوشها به حالت معمولی هستند آنها به صورت آزاد و رو به بالا نگاه داشته می شوند. به طوریکه روزنه آنها به طرف جلو و خارجی (بیرونی) است. در این حالت اسب می تواند محوطه جلو و هر دو جانب را تحت نظر بگیرد. این حالت معمولی به بهترین وجه محیط اطراف را پوشش می دهد. ولی به محض اینکه صدای عجیبی شنیده می شود، یک یا هر دو گوش سریع روبه آن صدا می چرخند و آن را با دقت مورد آزمایش قرار می دهند.
اگر صدایی به نظر عجیب یا مشوش کننده باشد اسب سرش را یا حتی تمام بدنش را به طرف منشاء صدا بر می گرداند وبعد گوشها را تیز می کند به طوریکه آنها کاملاً سیخ می ایستد و روزنه ی آنها مستقیماً به طرفی که صدا از آن می آید قرار می گیرد. گوشهای سیخ در اسب نشانگر این هستند که اسب یکّه خورده، کاملاً هشیار است یا اینکه صرفاً کنجکاو و علاقه مند است و این حالت معمولاً در موقع برخورد از روبرو دیده می شود.
در مقابل گوشهای سیخ ،گوشهایی به صورت بال هواپیما هستند. در این حالت گوشها به صورت جانبی افتاده و روزنه آنها پایین به طرف زمین است. این حالت گوش در اسب های خسته یا بی حال و یا در اسبی که کاملاً علاقه اش را به دنیای اطراف از دست داده دیده می شود. این حالت حاکی از آن است که اسب از نظر روحی در وضع خوبی نیست. گاهی اوقات این حالت شدید شده و حالتی به نام "گوشهای افتاده" پیش می آید که در آن گوشها شل و ول به طرف پایین می افتند. این حالت وقتی دیده می شود که اسب دچار حالت چرت است و یا اینکه درد دارد و می خواهد راه شنواییش را به تمام پیامهای وارده ببندد. این حالت گوشهای جانبی افتاده در عین حال به عنوان علامت "بازندگی" در خلال یک نبرد یا در خلال یک برخورد اجتماعی پر هیجان پیش می آید. اسب ضعیف تر در واقع با این حالت گوش می خواهد بگوید: "من اهل دعوا نیستم، من کنار می روم، شما برنده اید، بنابراین دست از سر من بردار."
گاهی ممکن است اسبی را که در حال سواری دادن است ببینید که گوشهایش به طرف عقب افتاده است. این یک علامت مخصوص است. گوشها به طرف جانبی خم شده اند ولی روزنه آنها به سمت عقب به طرف سوار کار است این حالت نشان می دهد که اسب نسبت به سوار خود کاملاً مطیع است و در عین حال از او می ترسد. این حالت گوشها تابعیت کامل اسب و نگاه داشتن روزنه آنها به طرف عقب نشانگر نیاز حیوان به این است که هر گونه صدای کوچکی را از این موجودی که بر پشتش سوار است و در او ایجاد ترس می کند، بشنود. این حالت گوش در اسبهایی که صاحبانشان خیلی خشن هستند معمولی است. در ضمن این حالت گوش وقتی که یک مادیان و یک نریان با قصد جفت گیری با هم روبرو می شوند مشاهده می شود. مادیان اغلب این حالت گوش را وقتی به خود می گیرد که امیال شدید جنسی اش او را وادار می کند که به نریان قدرتمند نزدیک شود. مادیان به طرف نریان جلب شده ولی در عین حال از او می ترسد و این حالت را با گوشهایش نشان می دهد. همین حالت مطیع بودن مادیان به صورت یک محرک جنسی در نریان عمل کرده و به او اطمینان می دهد که لگدی از طرف مادیان دریافت نخواهد کرد.
اگر ترس بدل به یک وحشت کورکورانه شود به حالت گوشهای سیخ وهشیار باز می گردد. در این حالت گوشها بیشتر سیخ هستند ولی در عین حال به طور دائم حرکت های ریز می کنند. اسبی که گوشهایش می پرند احتمال دارد که از وحشت رم کند.
در کفه دیگر ترازوی حالات روانی، وقتی که خشم، تجاوز و برتری سر آنها را بالا می آورد حالت گوشهای به عقب چسبیده ایجاد می شود که در آن حیوان گوشهایش را کاملاً به سرش می چسباند، به طوریکه بدون گوش به نظر می رسد وبعضی ها معتقدند که یکی از دلایل اینکه انسانها می توانند اسب را این چنین آسان کنترل کنند این است که لابد ما همیشه به نظر اسبها غالب و خطر ناک می رسیم، صرفاً به خاطر اینکه گوشهای ما همیشه به طرف عقب به کله مان چسبیده است. در زبان اسبی این امر حتماً ما را واقعاً ترساناک جلوه میدهد و آنها هم برای عوض کردن این موقعیت هیچ کاری از دستشان بر نمی آید. هر چقدر هم که این حیوانات حالت مطیع بودن خود را نشان دهند ما هرگز گوشهایمان را به حالت موافقت سیخ نمی کنیم یا اینکه آنها را به حالت چرت زدن ول نمی کنیم.
اینکه گوشهای به عقب چسبیده در اسب علامت خشونت و تجاوز دارد یک دلیل خوب است و علتش این است که اسب های اولیه نیز برای اینکه گوشهایشان را از حملات رقبا در امان نگاه دارند آنها را به این حالت در می آورند. وقتی که گوشها کاملاً به طرف عقب چسبیده اند احتمال اینکه گاز گرفته شوند یا پاره شوند بسیار کم است و در خلال دوران تکامل ، این حالت دفاع از خود، به صورت جزئی از زبان روزمره بدن اسب در آمده است. به جای اینکه این حالت را صرفاً برای لحظة جنگ نگاه دارند هنگامی که دو اسب رقیب با هم روبرو می شوند از آن به عنوان یک نشانه تهدید استفاده می کنند. اسب متجاوز تر صرفاً گوشهایش را به عقب میکشد و در واقع با این کار می گوید:"اگر جنگ دلت می خواهد، من حاضرم" واسب دیگر می تواند یا حالت مطیع بودن و بازندگی را به خود بگیرد و یا او هم به نوبه خود تهدید کند. به این ترتیب مشاجرات اغلب بدون داخل شدن در یک جنگ واقعی پایان می پذیرد، به آن معنی که این علائم جای گاز گرفتن ولگد پرانی را می گیرند. در یک مورد بخصوص دو عکس العمل گوشی غیر متعارفی وجود دارد. اگر یک اسب مسابقه را دوپینگ کرده باشند وضعیت او از طریق طرز عجیبی که گوشهایش را نگه می دارد روشن می شود. اگر به اسب داروی آرام بخش داده باشند گوشهایش به طرف جانب می افتند ولو اینکه از هر نظر دیگر اسب فعال باشد. وقتی که حیوان گام بر می دارد این گوشهای افتاده ممکن است به بالا و پایین حرکت کند؛ گویی که دیگر عضلات گوش آنها را هدایت نمی کند. اگر بر عکس به اسب داروی محرک داده باشند آن وقت گوشهایش کاملاً سخت می شوند. در این حالت امکان دارد که مامورین قبل از انجام مسابقه متوجه شوند.
در آخر باید این را همواره به یاد داشت که در خلال زندگی روزانه اسب گوشهایش (منظور اسب معمولی بدون استفاده دارو است) برای دریافت اصوات تازه دائماً در حرکت هستند. گوشهای متحرک که به این طرف و آن طرف در حرکت هستند علامت این می باشد که توجه و علاقه اسب دائماً به این سو و آن سو تغییر می کند.
در یک گله اسب، هر گاه یکی از اعضای گله در فاصله ای دور در مورد چیزی در یک جهت دیگر کنجکاو شده و روی به آن جهت گذارد، بقیه اعضای گله نیز می توانند با وسائل شنوائی خود متوجه او شوند. این گونه تغییرات ناگهانی در جهت صدا می توانند تمام ملاحظات دیگر را منتفی سازند. چنانچه صدائی از پشت سر بیاید، گوشها بدون در نظر گرفتن وضع روحی حیوان، به طرف عقب چرخانده می شوند. تنها هنگامی که این فعل و انفعالات شنوائی ساکت شوند گوش ها دوباره به وضع آرام تر و وضعیت روحی ای که حیوان به دراز مدت آن را حفظ می کند باز می گردند. اسب ها خیلی سریع اختلافات میان علائم خطری کوتاه مدت و علائم روحی دراز مدت را فرا می گیرند و برای ما هم بسیار ساده است که همین کار را بکنیم. یک بار که این حالات ساده ی گوش اسبی را یاد گرفتیم، دیگر با یک نظر می توانیم وضع روحی حیوانات را تشخیص داده و راحت تر و خودمانی تر به دنیای آنها وارد شویم.
منبع:
http://asvarann.persianblog.ir/post/31/