♘امیرحسین♞
♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
درمورد نژاد اسبهاي تركمن و تاريخچه آن در كتابهاي گوناگون مطالب زيادي بيان شده است – به خصوص در كتاب تبارنامه اسب تركمن – به همين لحاظ در اينجا فقط به ذكر چند نكته بسنده ميشود.
با توجه به جمجمهاي كه شباهت زيادي به جمجمه اسب تركمن دارد و توسط باستانشناسان كشف شده است كه مربوط به 300 سال قبل از ميلاد ميباشد، قدمت اجداد اسب تركمن را افزونتر از دوهزار سال تخمين ميزنند.
به عقيده «برتلف»Berthelef مهد نخستين پرورش اسب تركمن كوههاي تيانشان در تركستان خاوري يا تركستان چين بوده است و از همين جا اسب و گردونه اسبي به چين راه يافته است.
اسب تركمن در دو مقطع از تاريخ به شدت ضربه خورده است، يكي از دوره نادرشاه افشار كه اسبهاي تركمن را با سيلميهاي عرب تركيب كردند و نژاد جديدي به نام چناران بهوجود آوردند. در اين باره در كتاب تبارنامه اسب آمده است: «براي رسيدن به هندوستان راههاي طولاني و طاقتفرسا در پيش لشكريان ايران بود و براي طي اين مسير احتياج به مركبي بود كه قادر باشد اين مشكل را حل كند. به اين منظور، طبق دستور نادرشاه سيلميهاي عرب را با ماديانهاي تركمن تركيب و نژاد جديدي به نام چناران به وجود آمد.»
« ديگر اين كه سالهاي اخير به علت ورود اسبهاي خالص پاكستاني كه براي مسابقات سرعت در دورههاي كوتاه مناسب هستند، ميدان رقابت براي اسبهاي تركمن كه داراي قدرت و نفس بسيارند تنگ شده و در نتيجه تعدادي از اسبداران تركمن بدون هيچگونه مطالعه علمي و هدف صحيح شروع به خريد آن براي تخم كشي با ماديانهاي تركمني كردند واسب دو خوني به وجود آمد. اين نوع كششها اصالت چندين ساله اسب تركمن را نيز از بين بردهه است.»
« فرير. ج . پ » Ferreier.J.P. بيان ميكند كه : « اسبهاي تركمن كاملاً آرام و نجيب هستند و عموماً تصور ميشود اين اسب يال ندارند، اما اين اشتباه است. واقعيت اين است كه پوششهاي سنگين و ضخيم باعث ريختن آن ميشود. قيمت هر اسب حدود 15 الي 20 ليره است. اما اسبهايي نيز پيدا ميشوند كه بين 400 تا 500 ليره ارزش دارند و يا حتي بيشتر، و با اين كه براي سرعت تربيت نشدهاند به خوبي با اسبهاي انگليسي قادر به مسابقه در مسافتهاي خيلي كوتاه هستند. البته يك تركمن هيچوقت و به هيچ قيمت اسب خوبي را كه دارد نميفروشد.»
«جيمز آبوت» James Abbott در كتاب شرح مسافرت خود ميگويد: «اسب تركمن قوي، داراي عضلات به هم فشرده و چشمان زيبا است. راه رفتن آن باشكوه است و رگ و پيهاي درشتي دارد.»
منزلت اسب در اسلام
اسب در كتاب آسماني مسلمانان از احترام و جايگاه خاصي برخوردار است. پروردگار در قرآن كريم به اسب تيزتك سوگند خورده است كه در نوع خود سخني بس شورانگيز است: «والعاديات ضبحاً فالموريات قدحاً فالمغيرات صبحاً فاثرن به نقعاً فوسطن به جمعاً» (سوره عاديات آيات 1 تا 5) سوگند به اسبهائي كه در تاختن، نفسشان به شماره ميافتد و سوگند به اسبهائي كه به هنگام شتاب، از برخورد سمهايشان با سنگها، آتش برميافروزند. صبحگان (دشمنان حق) را به غارت ميگيرند و گردوغبار برانگيخته، گرداگرد سپاه دشمن حلقه ميزنند و آنان را محاصره ميكنند.
اين حيوان نجيب، كه از ديرباز در سفر و حضر و در جنگ و صلح، يار ديرين آدمي به شمار ميرفته است، در همگي اديان و مذاهب، مورد توجه بسيار بوده است. در قرآن ضرورت نگهداري و تربيت اسب، به صراحت بيان شده و در اين خصوص به مسلمانان سفارش شده است: «و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوّه و من رباط الخيل ترهبون به عدوّالله و عدوّكم...» (سوره انفال آيه 60) شما (اي مؤمنان) تا جائي كه در توان داريد، سلاحها و اسبهاي جنگي آماده سازيد تا دشمنان خدا و بدخواهانِ خود را به هراس افكنيد.
جايگاه كنوني اسب
با اينكه منطقه تركمنصحرا هنوز هم به عنوان يكي از مهترين مراكز پرورش و نگهداري اسب به شمار ميرود، ولي به طور كلي ساختار اجتماعي در رابطه با اسب نسبت به گذشته دگرگون شده است.
مراكز پرورش و نگهداري به مناطق ويژهاي محدود شده است و در شهر از رفت و آمد اسبها مطلقاً اثري نيست. اين كه هر فرد تركمني اسب داشته باشد و يا سواركاري بلد باشد، تصوري بيهوده است، زيرا حضور اسبها تنها در ميدانهاي مسابقه شهرهاي گنبد كاوس، بندرتركمن و آق قلا خلاصه ميشود. البته، به غير از تمرينها كه در دشتهاي هموار و سرسبز انجام ميدهند. شرايط زندگي و نيز هزينههاي گزاف به هر فردي اجازه داشتن اسب را نميدهد، چون كه هزينه نگهداري يك اسب (منظور يك اسب خوب كورس است). از هزينه ماهانه چند خانواده نيز افزونتر است.
بنابراين، خيلي از افراد حتي براي يك بار هم سوار اسب نشدهاند. البته اين امر را نميتوان دليل بر كاهش علاقه اين قوم به اسب دانست، زيرا حضور چند ده هزار نفري مردم در ميدانهاي مسابقه، خود گواه بر اين است كه عشق به اسب با خون اين مردم عجين است و به آسادگي از بين رفتني نيست.
در مورد آداب و سنن هم، ديگر همچون گذشته نيست. در عروسيها هيچ گونه مسابقه اسبسواري برگزار نميشود، و يا مراسمي شبيه به مراسم «كوك بوري» به هيچ عنوان برگزار نميشود، چون نه شرايط موجود چنين مراسمي را ايجاب ميكند و نه امكانات برگزاري آنها هست.
زيور آلات قيمتي اسب تقريباً ديگر به چشم نميخورد و پوششهاي آن نيز تنها به اقلام معدودي، محدود ميشود.
بعد ديگري از قضيه كه تا حدي امروزه نيز باقي مانده است، بعد اقتصادي است، يعني، فردي اگر اسبان خوبي داشته باشد و به پرورش اسب همت گمارد، بيگمان پول خوبي از اين راه نصيبش خواهد شد.
باري، در هر صورت و تحت هر شرايطي باز هم اسب و تركمن دو يار ناگسستني هستند و روابط تنها تحت تأثير شرايطي اجتماعي در هر دوره به گونهاي ديگر متجلي ميشود.
اسب در زماني كه تركمنها دستشان از همه جا كوتاه بود، بهترين ياور آنها به شمار ميرفت و ميتوان گفت، تمام زندگي آنها را تشكيل ميدارد، و بسيار حق ناشناسي ميخواهد كه انسان ياور ديرينه خود را به دست فراموشي بسپارد، و بحمدالله هنوز اين گونه حق ناشناسي در فرهنگ تركمن جاي نگرفته است. پس رابطه به گونه سابق برقرار خواهد بود. يعني هر جا نام تركمن به ميان آيد موجوديت اسب به ذهن خواهد آمد و بالعكس.
پوشش اسب و نحوه انجام مسابقات:
نظر به اهميتي كه تركمن به اسب قائل ميشده است و حتي او را بهتر از خود پرستاري ميكرد. پوششهايي كه براي اسب خود در نظر ميگرفت، بسيار متعدد و كامل بود، درحالي كه خود شايد بيش از يك لا پيراهن مندرس به تن نداشت.
اين پوششها عبارتند از:
1- درونيترين پوشش اسب را «اچرگي» Ecergi ميگويند.
2- بعد از اچرگي، نمد ديگري به نام «گزرمن» Gezermen قرار ميدهند.
3- جل و «اورتمن» Ortmrn پوششهاي بعدي را تشكيل ميدهند.
تمام اين پوششها را با بندي به نام «قارين باغ» Garinbag (شكمبند) به تنگگاه اسب وصل ميكنند. در زمستان اسب را با نمد سفيد بزرگي ميپوشانند كه به آن «بورامهكچه» Buremekece ميگويند. تركمنها به اسب نعل نميكوبند، چون خاك صحرا نرم است و احتياجي به نعل ندارد. زين را به زبان تركمني ايهر Eyere مينامند كه ركاب يا اوزنگ Ozeng به آن متصل است. مهار اسب را اويهن Uyen ميگويند. علاوه بر اينها اسب تركمن داراي زيورآلات نقرهاي با آب طلا بود كه به اسب زيبائي خاصي ميداد. اين زيورآلات عبارتند از:
1- آلاغايش: Alagayis نوار چرمي كه روي آن را با نقره و طلا آرايش داده، زيور بسيار جالبي كه نفيس و گرانقيمت است و آن را به گردن اسب ميبستند.
2- گووسبند: Gewisbnd زيوري از طلا و نقره بعد از آلاغايش ميبندند.
3- يل فه ويچ: Yelfewic كه بر پيشاني اسب ميبندندو داراي زيوري است از نقره و طلا، كه براي دفع مزاحمت حشرات مزاحم استفاده ميشود.
اين روشهاي ويژه در پوشاندن اسب بيشتر از نبودن جايگاه براي اسب و خوي كوچنشيني تركمن ريشه گرفته و اكنون براي اسبداران به موجب يك ضرورت درآمده است.
مربي اسب را «سيس» Seyis و چابكسوار نوجوان را «آتاوغلان» Atoglan ميگويند. كرهها را در ششماهگي از شير گرفته و آنها را با نمد زين كرده و به تدريج با افسار آشنا ميكنند.
اسبها را نسبت به چابكي و دوام و سن به چند دسته ميكنند. مثل «بيرآيلام» Biraylam (يكدور)، «ايكيآيلام» Ikiaylam (دودور) و غيره.
كرّه يكساله را «طاي» Tay گويند، بيستماهه را «قاباقونان» Gabagonan ، كرّه دوساله پرقدرت را «اوليقونان» Uligonan ، اسب بزرگ را «اولي»، اسب بزرگ كمنفس را «يلدم» Yeldom ، اسب بزرگ پرنفس «اولييلدم»، اسب پرنفس تيزرو را «انهسيبايراق» Enesibayrag و اسب پرنفس را «چايرچي» Cayirci مينامند.
با توجه به جمجمهاي كه شباهت زيادي به جمجمه اسب تركمن دارد و توسط باستانشناسان كشف شده است كه مربوط به 300 سال قبل از ميلاد ميباشد، قدمت اجداد اسب تركمن را افزونتر از دوهزار سال تخمين ميزنند.
به عقيده «برتلف»Berthelef مهد نخستين پرورش اسب تركمن كوههاي تيانشان در تركستان خاوري يا تركستان چين بوده است و از همين جا اسب و گردونه اسبي به چين راه يافته است.
اسب تركمن در دو مقطع از تاريخ به شدت ضربه خورده است، يكي از دوره نادرشاه افشار كه اسبهاي تركمن را با سيلميهاي عرب تركيب كردند و نژاد جديدي به نام چناران بهوجود آوردند. در اين باره در كتاب تبارنامه اسب آمده است: «براي رسيدن به هندوستان راههاي طولاني و طاقتفرسا در پيش لشكريان ايران بود و براي طي اين مسير احتياج به مركبي بود كه قادر باشد اين مشكل را حل كند. به اين منظور، طبق دستور نادرشاه سيلميهاي عرب را با ماديانهاي تركمن تركيب و نژاد جديدي به نام چناران به وجود آمد.»
« ديگر اين كه سالهاي اخير به علت ورود اسبهاي خالص پاكستاني كه براي مسابقات سرعت در دورههاي كوتاه مناسب هستند، ميدان رقابت براي اسبهاي تركمن كه داراي قدرت و نفس بسيارند تنگ شده و در نتيجه تعدادي از اسبداران تركمن بدون هيچگونه مطالعه علمي و هدف صحيح شروع به خريد آن براي تخم كشي با ماديانهاي تركمني كردند واسب دو خوني به وجود آمد. اين نوع كششها اصالت چندين ساله اسب تركمن را نيز از بين بردهه است.»
« فرير. ج . پ » Ferreier.J.P. بيان ميكند كه : « اسبهاي تركمن كاملاً آرام و نجيب هستند و عموماً تصور ميشود اين اسب يال ندارند، اما اين اشتباه است. واقعيت اين است كه پوششهاي سنگين و ضخيم باعث ريختن آن ميشود. قيمت هر اسب حدود 15 الي 20 ليره است. اما اسبهايي نيز پيدا ميشوند كه بين 400 تا 500 ليره ارزش دارند و يا حتي بيشتر، و با اين كه براي سرعت تربيت نشدهاند به خوبي با اسبهاي انگليسي قادر به مسابقه در مسافتهاي خيلي كوتاه هستند. البته يك تركمن هيچوقت و به هيچ قيمت اسب خوبي را كه دارد نميفروشد.»
«جيمز آبوت» James Abbott در كتاب شرح مسافرت خود ميگويد: «اسب تركمن قوي، داراي عضلات به هم فشرده و چشمان زيبا است. راه رفتن آن باشكوه است و رگ و پيهاي درشتي دارد.»
منزلت اسب در اسلام
اسب در كتاب آسماني مسلمانان از احترام و جايگاه خاصي برخوردار است. پروردگار در قرآن كريم به اسب تيزتك سوگند خورده است كه در نوع خود سخني بس شورانگيز است: «والعاديات ضبحاً فالموريات قدحاً فالمغيرات صبحاً فاثرن به نقعاً فوسطن به جمعاً» (سوره عاديات آيات 1 تا 5) سوگند به اسبهائي كه در تاختن، نفسشان به شماره ميافتد و سوگند به اسبهائي كه به هنگام شتاب، از برخورد سمهايشان با سنگها، آتش برميافروزند. صبحگان (دشمنان حق) را به غارت ميگيرند و گردوغبار برانگيخته، گرداگرد سپاه دشمن حلقه ميزنند و آنان را محاصره ميكنند.
اين حيوان نجيب، كه از ديرباز در سفر و حضر و در جنگ و صلح، يار ديرين آدمي به شمار ميرفته است، در همگي اديان و مذاهب، مورد توجه بسيار بوده است. در قرآن ضرورت نگهداري و تربيت اسب، به صراحت بيان شده و در اين خصوص به مسلمانان سفارش شده است: «و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوّه و من رباط الخيل ترهبون به عدوّالله و عدوّكم...» (سوره انفال آيه 60) شما (اي مؤمنان) تا جائي كه در توان داريد، سلاحها و اسبهاي جنگي آماده سازيد تا دشمنان خدا و بدخواهانِ خود را به هراس افكنيد.
جايگاه كنوني اسب
با اينكه منطقه تركمنصحرا هنوز هم به عنوان يكي از مهترين مراكز پرورش و نگهداري اسب به شمار ميرود، ولي به طور كلي ساختار اجتماعي در رابطه با اسب نسبت به گذشته دگرگون شده است.
مراكز پرورش و نگهداري به مناطق ويژهاي محدود شده است و در شهر از رفت و آمد اسبها مطلقاً اثري نيست. اين كه هر فرد تركمني اسب داشته باشد و يا سواركاري بلد باشد، تصوري بيهوده است، زيرا حضور اسبها تنها در ميدانهاي مسابقه شهرهاي گنبد كاوس، بندرتركمن و آق قلا خلاصه ميشود. البته، به غير از تمرينها كه در دشتهاي هموار و سرسبز انجام ميدهند. شرايط زندگي و نيز هزينههاي گزاف به هر فردي اجازه داشتن اسب را نميدهد، چون كه هزينه نگهداري يك اسب (منظور يك اسب خوب كورس است). از هزينه ماهانه چند خانواده نيز افزونتر است.
بنابراين، خيلي از افراد حتي براي يك بار هم سوار اسب نشدهاند. البته اين امر را نميتوان دليل بر كاهش علاقه اين قوم به اسب دانست، زيرا حضور چند ده هزار نفري مردم در ميدانهاي مسابقه، خود گواه بر اين است كه عشق به اسب با خون اين مردم عجين است و به آسادگي از بين رفتني نيست.
در مورد آداب و سنن هم، ديگر همچون گذشته نيست. در عروسيها هيچ گونه مسابقه اسبسواري برگزار نميشود، و يا مراسمي شبيه به مراسم «كوك بوري» به هيچ عنوان برگزار نميشود، چون نه شرايط موجود چنين مراسمي را ايجاب ميكند و نه امكانات برگزاري آنها هست.
زيور آلات قيمتي اسب تقريباً ديگر به چشم نميخورد و پوششهاي آن نيز تنها به اقلام معدودي، محدود ميشود.
بعد ديگري از قضيه كه تا حدي امروزه نيز باقي مانده است، بعد اقتصادي است، يعني، فردي اگر اسبان خوبي داشته باشد و به پرورش اسب همت گمارد، بيگمان پول خوبي از اين راه نصيبش خواهد شد.
باري، در هر صورت و تحت هر شرايطي باز هم اسب و تركمن دو يار ناگسستني هستند و روابط تنها تحت تأثير شرايطي اجتماعي در هر دوره به گونهاي ديگر متجلي ميشود.
اسب در زماني كه تركمنها دستشان از همه جا كوتاه بود، بهترين ياور آنها به شمار ميرفت و ميتوان گفت، تمام زندگي آنها را تشكيل ميدارد، و بسيار حق ناشناسي ميخواهد كه انسان ياور ديرينه خود را به دست فراموشي بسپارد، و بحمدالله هنوز اين گونه حق ناشناسي در فرهنگ تركمن جاي نگرفته است. پس رابطه به گونه سابق برقرار خواهد بود. يعني هر جا نام تركمن به ميان آيد موجوديت اسب به ذهن خواهد آمد و بالعكس.
پوشش اسب و نحوه انجام مسابقات:
نظر به اهميتي كه تركمن به اسب قائل ميشده است و حتي او را بهتر از خود پرستاري ميكرد. پوششهايي كه براي اسب خود در نظر ميگرفت، بسيار متعدد و كامل بود، درحالي كه خود شايد بيش از يك لا پيراهن مندرس به تن نداشت.
اين پوششها عبارتند از:
1- درونيترين پوشش اسب را «اچرگي» Ecergi ميگويند.
2- بعد از اچرگي، نمد ديگري به نام «گزرمن» Gezermen قرار ميدهند.
3- جل و «اورتمن» Ortmrn پوششهاي بعدي را تشكيل ميدهند.
تمام اين پوششها را با بندي به نام «قارين باغ» Garinbag (شكمبند) به تنگگاه اسب وصل ميكنند. در زمستان اسب را با نمد سفيد بزرگي ميپوشانند كه به آن «بورامهكچه» Buremekece ميگويند. تركمنها به اسب نعل نميكوبند، چون خاك صحرا نرم است و احتياجي به نعل ندارد. زين را به زبان تركمني ايهر Eyere مينامند كه ركاب يا اوزنگ Ozeng به آن متصل است. مهار اسب را اويهن Uyen ميگويند. علاوه بر اينها اسب تركمن داراي زيورآلات نقرهاي با آب طلا بود كه به اسب زيبائي خاصي ميداد. اين زيورآلات عبارتند از:
1- آلاغايش: Alagayis نوار چرمي كه روي آن را با نقره و طلا آرايش داده، زيور بسيار جالبي كه نفيس و گرانقيمت است و آن را به گردن اسب ميبستند.
2- گووسبند: Gewisbnd زيوري از طلا و نقره بعد از آلاغايش ميبندند.
3- يل فه ويچ: Yelfewic كه بر پيشاني اسب ميبندندو داراي زيوري است از نقره و طلا، كه براي دفع مزاحمت حشرات مزاحم استفاده ميشود.
اين روشهاي ويژه در پوشاندن اسب بيشتر از نبودن جايگاه براي اسب و خوي كوچنشيني تركمن ريشه گرفته و اكنون براي اسبداران به موجب يك ضرورت درآمده است.
مربي اسب را «سيس» Seyis و چابكسوار نوجوان را «آتاوغلان» Atoglan ميگويند. كرهها را در ششماهگي از شير گرفته و آنها را با نمد زين كرده و به تدريج با افسار آشنا ميكنند.
اسبها را نسبت به چابكي و دوام و سن به چند دسته ميكنند. مثل «بيرآيلام» Biraylam (يكدور)، «ايكيآيلام» Ikiaylam (دودور) و غيره.
كرّه يكساله را «طاي» Tay گويند، بيستماهه را «قاباقونان» Gabagonan ، كرّه دوساله پرقدرت را «اوليقونان» Uligonan ، اسب بزرگ را «اولي»، اسب بزرگ كمنفس را «يلدم» Yeldom ، اسب بزرگ پرنفس «اولييلدم»، اسب پرنفس تيزرو را «انهسيبايراق» Enesibayrag و اسب پرنفس را «چايرچي» Cayirci مينامند.