کلیات :
شناسائي سن، در اسب شناسي اهميت بسزائي دارد . چه علاوه بر اينكه بهداشت ، تغذيه و تعليف تابع سن مي باشد از لحاظ دامپزشكي نيز بعضي از بيماري هاي مشخص در سنين معيني ظاهر مي شوند . بنابر اين بعضي از ناخوشي ها در جواني و برخي ديگر در پيري پديد مي آيد و پيروي از قوانين فيزيولوژي ، در سنين مختلف زندگي وضع خوراك و پوشاك و نحوه عمل بهداشت تغيير مي كند . از اينرو دانستن سن دامهاي اهلي براي دامپزشك چه از نظر پيش بيني و پيش گيري امراض و چه از لحاظ درمان اهميت مخصوصي دارد .
براي دامپروران و خريداران دام از نظر بهره برداري و بكار گماردن حيوان در سرويسهاي گوناكون دانستن سن دام يكي از نكات اساسي محسوب مي شود و در قيمت دام داري اثر محسوس مي باشد .
بديهي است كه دام نسبتا مسن وپير اگر چه ظاهر خوب و فريبنده اي داشته باشد از نظر كار ارزش زيادي ندارد و همچنين ارزش دامهاي خيلي جوان كه چند سال نگهداري و تغذيه لازم دارند تا بتوانند ثمر بخش واقع شوند خيلي كمتر مي باشد تا آنهائيكه از همان روز اول خريداري مورد استفاده قرار مي گيرند .
ضمنا روش نگهداري و استفاده از دام با تغييرات سن متغيير است . روي اين اصول است كه شناسائي سن در اندام شناساي اهميت مخصوص دارد و متخصصان فن بايد بطور دقيق، با اشتباهائي هر چه كمتر بتوانند آنرا معين كنند .
تاريخچه :
قضاوت سن دامهاي اهلي از روي دندانها و شاخ عملي مي شود . اين فن را هنرمندان مربوطه از خيلي قديم مي دانستند و تاريخ پديد آمدن آن در مورد اسب خيلي قديمي و شايد از همان زمان اهلي كردن اين دام شروع شده باشد . چه بشر پس از اهلي كردن اين دام علاقه مخصوصي بدان پيدا كرد و اين حيوان را رفيق شفيق و خدمتگذار حقيقي خود دانست و براي مسافرت و حمل و نقل بار و بنه ، تفريح و شكار ، جنگ و جدال و تجارت وجود آنرا چنان ضروري تشخيص داد كه آني از مراقبت آن غفت نمي ورزد . بدين سبب بود كه اين حيوان را خوب شناخت و اطلاعات خيلي بيشتري درباره سلامتي و بيماري و نقاهت و كسالت و درمان آن بدست آورد . در نتيجه مطالعات دائم خواص نژادي و فردي و همچنين زشتي و زيبائي و عيوب و نواقص آنرا خيلي زودتر و بهتر از دامهاي ديگر درك كرد .
اسب داران و علاقمندان به اسب از خيلي قديم متوجه شدند كه بمرور زمان دندانهاي اسب تغيير شكل مي دهند و علامتهاي گوناگوني در روي آن ظاهر مي شود از روي آن علامات متخصصان فن سن تقريبي او را معين مي كردند اما روش آنها تجربه هائي بشمار مي رفت كه با يكديگر متفاوت بود و جنبه علمي نداشت . مثلا در فرسنامه اي بنام( مضمار دانش) كه در تاريخ 1090 قمري برابر 1055 شمسي توسط نظام الدين احمد نوشته شده، تا سن پنج سالگي يعني از هنگام رويش دندانهاي شيري تا موقع تخت شدن دندانها، تقريبا تشخيص سن را درست ذكر كرده است. ولي از آن ببعد اشتباهات فراواني را مرتكب شده و عوض توجه به سطح سايش دندان به تغيير رنگ دندان توجه كرده است . كتابهاي فراواني بزبان پارسي در قرون گذشته نوشته شده است كه رويهم رفته همين اشتباهات را تكرار کرده اند .
در اين اواخر دامپزشكان متخصص، روش نويني را براي تعيين سن اسب ابداع كردند. ولي با اين روش فقط تا سن هشت سالگي امكان تشخيص سن وجو داشت و از هشت سالگي ببعد سن را حدث میزدند، تا اينكه پرفسور(پسينا) توانست سن اسب را از روي سطح آزاد دندان تا زمان پيري تعيين كند . علائم( پسينا) براي تعيين سن، كاملا صحيح نبود و اشتباهات فراواني در بر داشت . در سال 1824 براي نخستين بار پرفسور( ژيرارد) روش كلاسيك قابل اعتمادي براي تشخيص سن اسب تا بيست سالگي در نامه دامپزشكي منتشر كرد .
بعدها( ژيرارد) در سالهاي 1824 و 1834 آنرا مجددا چاپ كرد و در چاپ سال اخير تعيين سن گاو و گوسفند و سگ و خوك را بوسيله دندانها و شاخ بدان افزود . از آن ببعد غالب مولفان همان نوشته ها و مشاهدات( ژيرارد) را مورد قبول قرار دادند و با همان اشتباهات منتشر میکردند.
(سيدني گالواين) در كتاب خود بنام( سن اسب ) سن اين حيوان را تا سي سالگي از روي دندانها تعيين كرد .عقیده يو آت نيز در موضوع سن اسب كاملا شبيه ( ژيرارد) بود و همان اشتباهات را داشت .
در سال 1894( لبر) و( كرنوان) عقاید( ژيرارد) را مورد مطالعه و تجديد نظر قرار دادند و با تصحيح بعضي نكات و تغيير برخي از قسمتها، كتاب مفيدي بطبع رسانيدند. پرفسور( برآون) با اعتقاد باصول عقايد او را در قسمت شناسائي سن گاورا تائید كرد، ولي اصول عقايد او در قسمت شناسائي سن گاو و تاثير زودرسي را در دندانها خيلي دور از حقيقت يافت . وي تجارب خود را در يكي از بنگاههاي دامپروري آغاز كرد و متوجه شد كه دندانهاي گاو در كمتر از 5/3 سالگي (بعضي اوقات كمتر از 3 سال و در يك حالت در دو سال و 10 ماهگي ) و گوسفند در سه سالگي ( بعضي اوقات كمتر از 3 سال و در يك حالت در دو سال و 10 ماهگي ) و گوسفند در سه سالگي و خوك كمي بعد از يكسال و نيمي تخت مي شوند در صورتيكه بر حسب عقيده( ژيرارد) دندانهاي گاو در 4 تا 5 سالگي و گوسفند در 4 سالگي و خوك در 3 سالگي بايد تخت شود .
« سن اسب »
اصولا اسبهاي سنگين نسبت به اسبهاي سبك زيادتر رشد مي كنند و زودتر هم پير مي شوند .
سن اسب را بطور حقيقي ، تقريبي و يا قراردادي معين مي كنند .
سن اسب موقعي حقيقي است كه از روي ورقه هويت و تاريخ تولد تعيين شود و در موقعي تقريبي است كه از روي علايم خارجي و تغييرات ظاهري بعضي از اعضاء مخصوصا دندانها معين شود.
براي برخي از نژادها بين اسبداران رسوم خاصي است كه بر حسب آن سن اسب را به طور غير حقيقي يا قراردادي معين مي كنند. مثلا براي نژاد خالص انگليسي (چتيت) فرض شده است كه تمام كره ها در روز اول ژانويه متولد مي شوند ، بنابر اين تمام نوزادهاي متولد شده در جريان سال را در اول ژانويه سال بعد كره هاي يك ساله مي گويند. بطوريكه كره متولد شده در 25 دسامبر را در روز اول ژانويه ( يعني نوزاد پنج روزه را ) كره يك ساله فرض كرده اند و از همين قرارداد و رسم در كورسها استفاده مي شود.
بدين مناسبت است كه صاحبان اسبهاي اصيل كه مخصوصا از نظر كورس و مسابقه به پرورش اسب پرداخته اند مي كوشند كه تمام نوزادها در جريان ماه ژانويه متولد شوند و گرنه به زيان آنها تمام خواهد شد.
تشخيص سن اسب خيلي جوان و خيلي پير آسان است. در كره هاي جوان هيكل خمره اي دو شاخه ضخيم. پيشاني برآمده و تنه روي دست و پاي بلندقرار گرفته است. در صورتيكه در دامهاي خيلي پير، لبها نازك و آويزان دو شاخه نازك و برنده نمكدان يا گودال گودرفته. رخ گاو. ماهيچه هاي پشت تحليل رفته مي باشد. بعلاوه چينهاي مرتب پلك دليل بر سن زياد مي باشد.
ضمنا رنگهاي تيره به مرور زمان روشن مي شود. از روي اين علائم فقط مي توان فهميد كه اسب خيلي جوان يا خيلي پير است. تنها دندانها هستند كه از روي آنها مي توان سن تقريبي دام را معين كرد و از بين آنها دندانهاي ثنايا چه در فك بالا و چه در فك پايين ارزش فراواني دارند.
« دندانهاي ثنايا »
از روي فرمول دنداني 3/3 س ب 3/3 س ك 0/0 يا 1/1 الف 3/3 ث
معلوم مي شود كه اسب داراي شش عدد ثنايا در فك پايين و شش عدد در فك بالا مي باشد. اين دندانها در روي قوسي قرار گرفته اند كه به اسم قوس دنداني معروف است. در هر قوس دو ثناياي جلو را ( پيشها ) و دو ثناي آخر را ( گوشه ها ) و دو دنداني كه بين پيش و گوشه قرار گرفته است ( ميانها ) مي نامند.
ثناياي بالغ :
ثناياي بالغ اسب داراي تاج-ريشه و طوق مي باشند.
تاج :
رشد تاج در دندان ثناياي اسب بالغ تقريبا تا آخر دوره زندگاني طبيعي ادامه دارد. تاج داراي يك سطح جلوي يا لبي يك سطح زباني يا عقبي، يك سطح آزاد يا سطح سايش و دولبه داخلي و خارجي مي باشد. ( شكل 42 ).
در سطح لبي تاج شياري موجود است كه خود يكي از علائم مشخص بين تاج دندان بالغ و شيري به شمار مي رود. سطح زباني تاج از طرفي به طرف ديگر محدب و بيشينه تحدب در نزديك ريشه مي باشد. جدار داخلي از جدار خارجي ضخيم تر است.
سطح بالايي يا سطح سايش براي جويدن بكار مي رود. در موقعيكه دندان دست نخورده باشد در روي سطح آزاد حفره مخروطي شكل مشاهده مي شود كه قاعده تقريبا بيضي شكلش در بالا و راس آن در پايين و در داخل دندان قرار گرفته و به نام جودان خوانده مي شود. عمق جودان بيش از يك سانتي متر و محورش بطور خيلي ملايم محور اصلي دندان را قطع مي كند بطوريكه راس مخروط بطرف سطح داخلي دندان متمايل مي شود. ( ش 43 ).
در دندان دست نخورده ميناي تاج در سطح سايش و سطوح مجاور متصل مي باشد ولي در اثر از بين رفتن آن در روي سطح آزاد به دو قسمت تقسيم مي شود
شکل44)
قسمتي كه در سطوح خارجي واقع است به نام ميناي پوششي و قسمتي كه جودان را مفروش مي كند به نام ميناي مركزي خوانده مي شود.
در انتهاي گودي جودان مقدار خيلي كمي سيمان قرار گرفته كه دور آنرا ميناي مركزي فرا گرفته است و بنام جرم جودان ناميده مي شود. در دندانيكه هنوز ساييده نشده جدار جلو دندان چند ميليمتر از جدار عقبي آن بلندتر است و در نتيجه سايش از اين جدار شروع مي شود. به زودي دو جدار در يك سطح قرار گرفته و از آن به بعد هم به يك نسبت ساييده مي شوند. بتدريج در اثر سايش دائم، عمق حفره كوتاه و حفره آن تنگ مي شود تا آنكه بكلي از بين مي رود و به غير از سيمان مركزي كه از مينا احاطه شده است چيزي باقي نمي ماند. در اين موقع مي گويند كه دندان تراشيده شده است چنانكه با دست روي چنين دنداني را لمس كنند برجستگي مينا احساس میشود. پس از مدتي از حجم اين برجستگي نيز كاسته مي شود و به طرف جدار عقب دندان متمايل مي شود و بعد به كلي از بين مي رود. در اين حالت گويند كه دندان تراز شده است.
بعد از تراز شدن دندان، در روي سطح آزاد فقط يك لكه زرد رنگ مدور ديده مي شود كه قبلا به شكل نوار عرضی بين سيمان مركزي و جدار جلوي ظاهر و به اسم ستاره د نداني ناميده مي شود و آن عبارت از عاج ثانوي حفره داخلي دندان است كه در اثر سايش در روي سطح دندان نمايان مي شود.
در سالهاي آخر زندگي ممكن است سطح آزاد دندان از تاج پايين تر هم برود که، در اينصورت ابتدا ميناي سطح زباني و سپس ميناي سطح لبي از بين خواهد رفت. زيرا در سطح جلوی دندان مينا، پايينتر از سطح زباني آن كشيده شده است.
ريشه :
در امتداد تاج واقع است و ضخامت آن به طور محسوسي از بالا به پايين در امتداد جلو به عقب زياد و از طرفي به طرف ديگر كم مي شود. در انتهاي ريشه منفذ حفره داخلي دندان واقع است. اين حفره كه محتوي مغز دندان و عروق و اعصاب مي باشد نخست بزرگ و هر قدر به طرف سطح آزاد دندان پيش مي رود باريك مي شود و كمي از راس قيفي شكل جودان مي گزرد و در جلو آن قرار مي گيرد. ضمنا به تدريج از عاج ثانوي كه رنگش از عاج اصلي زردتر است پر مي شود و قشر نازكي از سيمان روي ريشه را فرا مي گيرد، به علاوه سيمان در فررفتگيهاي قسمت آزاد دندان جمع مي شود و مقدار مختصري از آن در انتهاي قيف جودان موجود است كه به نام جرم جودان خوانده مي شود.
تغييرات سطح آزاد دندان :
اگر يك دندان ثناياي بالغ دست نخورده اسب را ازحفره دنداني خارج كنيم ديده مي شود شكل آن شبيه هرمي است كه قاعده اش به طرف بالا و انتهايش به طرف پايين يعني در حفره دنداني قرار گرفته است . ضمنا خميدگي در آن مشاهده مي شود.(شکل45)اين هرم در قاعده از جلو به عقب و در راس ازطرفي به طرف ديگر مسطح مي باشد. اين هرم در قاعده از جلو به عقب و در راس از طرفي به طرف ديگر مسطح مي باشد.
بدين معني كه قطر طول مقطع عرضي دندان در مجاورت سطح آزادش از يكطرف به طرف ديگر و در راس آن از جلو به عقب مي باشد و بديهي است كه حالت ميانه در وسط دندان مشاهده مي شود. در حقيقت در اثر جويدن اغذيه رفته رفته سطح آزاد دندان ساييده مي شود و از بين مي رود و بتدريج قسمتي كه در لثه قرار گرقته است تبديل به سطح آزاد مي شود. و به نوبت خود از بين مي رود.
با در نظر گرفتن شكل دندان در نتيجه ساييده شدن. سطح آزاد آن به اشكال مختلف در مي آيد كه براي شناسايي سن بسيار مهم است. اين سطح كه در ابتدا بيضي است بتدريج بيضوي ، مدور، سه گوشه و دو گوشه مي شود. ضمنا در اثر همين سايش، جودان بتدريج از بين مي رود و ابتدا ( تراشيده ) و بعد، تراز مي شود و ضمنا ستاره دنداني نيز پديدار ميشود. ( ش 45 )
تغييرات قوس دنداني بر حسب سن :
شكل قوس ثنايا بر حسب سن تغيير پذير است. قوس دندان كه در جواني نيم دايره كامل را تشكيل مي دهد. در پيري خيلي به خط مستقيم نزديك مي شود و بديهي است كه حالتهاي ميانه اي در سنين بين جواني و پيري در روي قوس مشاهده مي شود.
تغييرات اتصال دو قوس بر حسب سن :
چنانكه در موقع جواني دو لب بالا و پايين اسب را از يكديگر باز كنيم و از نيم رخ اتصال دو قوس را مشاهده کنیم،ملاحظه مي شود كه اتصال آنها تقريبا نيم دايره اي را تشكيل مي دهد كه به شكل دو دهانه گازانبر روي يكديگر قرار گرفته اند. در موقع پيري اين حالت از بين مي رود و محور دندانهاي ثنايا تقريبا در امتداد محور فك قرار مي گيرد و بدين ترتيب اتصال دو قوس دنداني زاويه ای تشكيل مي دهد و در نتيجه بزاق از دهان جاري میشود.
اين حالت در موقعي كه اسب خيلي پير است مشاهده مي شود. بديهي است كه حالت هاي ميانه در سنين بين جواني و پيري در اتصال دندانها پديدار مي گردد كه از روي آن ميتوان سن تقريبي را تخمين زد ( ش 48 و 49 و 50 )
منبع:
http://iranianhorse.net/horse_year/senne_asb_bevasileye_dandan.htm