بگذرد...

sohrab

Active member
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت / این عو عو سگان شما نیز بگذرد

آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست / گرد سم خران شما نیز بگذرد
 

sohrab

Active member
این شعر را سیف فرغانی در قرن هفتم خطاب به قوم مغول سروده است.


هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد / هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب / بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان / بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلو گیر خاص و عام / بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز / این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در، بقا نکرد / بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت / این عو عو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست / گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت / هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت / ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن / تاثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت ، از کسان به شما ناکسان رسید / نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
پیش از دو روز بود از آن دگر کسان / بعد از دو روز ازان شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان زتحمل سپر کنیم / تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی / این گل زگلستان شما نیز بگذرد
آبیست ایستاده در این خانه مال و جاه / این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طیع / این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست / هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان خواهم که به نیکی دعای سیف / یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
 

kamyab

Member
شکوه آصفي و اسب باد و منطق طير به باد رفت و از او خواجه هيچ طرف نبست
به بال و پر مرو از ره که تير پرتابي هوا گرفت زماني ولي به خاک نشست
 
بالا