اشتباهات 2

به نظرم تواین تصویربدلیل عدم تحرک مناسب اسب نقطه جهش به زیررفته که به باسکول بیش از حد اسب برای عبور ازمانع سبب شده وموقعیت سواررا به هم ریخته.
ناگفته اینکه سوارهم باسکول مستقلی از حرکت اسب داشته وتنهاحسن سوارعدم مداخله درکاراسب می باشد.
 

علی واحدی

Active member
به نظرم تواین تصویربدلیل عدم تحرک مناسب اسب نقطه جهش به زیررفته که به باسکول بیش از حد اسب برای عبور ازمانع سبب شده وموقعیت سواررا به هم ریخته.
ناگفته اینکه سوارهم باسکول مستقلی از حرکت اسب داشته وتنهاحسن سوارعدم مداخله درکاراسب می باشد.
کاملا با نظر اولیویرا جان موافقم و ماشاالله به اسب که همچنین جسارتی دارد که مانعی به ارتفاع حدود 140 را از نقطه حدود 1متر بلند شده است و باز هم ماشالله به سوارکار که بقول اولیویرا در کار اسب مداخله نکرده و به اندازه ای که میتوانسته دستجلو داده و مانع حرکت اسب نشده.
 
به نظرم تواین تصویر بدلیل عدم تحرک مناسب اسب نقطه جهش به زیررفته که به باسکول بیش از حد اسب برای عبور ازمانع سبب شده وموقعیت سواررا به هم ریخته.
ناگفته اینکه سوارهم باسکول مستقلی از حرکت اسب داشته وتنهاحسن سوارعدم مداخله درکاراسب می باشد.
بدلیل عدم تحرک مناسب اسب یا به دلیل عدم فشار به موقع سوار برای تنظیم فاصله صحیح پرش از نقطه جهش؟
 

علی واحدی

Active member
بدلیل عدم تحرک مناسب اسب یا به دلیل عدم فشار به موقع سوار برای تنظیم فاصله صحیح پرش از نقطه جهش؟
برادر خوبم در پارکور هیچ فشار و زور و ضربی وجود ندارد. شما بسته به نوع مسابقه و رده و ارتفاع موانع با یک ریتم از خط شروع مسابقه رد میشوی و ریتم را تا آخر مسیر خفظ مینمایی. در بعضی مواقع برای هوشیاری بیشتر اسب نیم توقف میدهیم و در بعضی مواقع برای رسیدن به نقطه جهش گاهای اسب را بازتر مینماییم. پس عدم تحرک مناسب توجیح بهتری میباشد که کاملا دست سوارکار بوده و در اسبهای بسیار حرفه ای که خود اسب کاملا نقطه را میشناسد.موفق و سربلند باشید.
 
بدلیل عدم تحرک مناسب اسب یا به دلیل عدم فشار به موقع سوار برای تنظیم فاصله صحیح پرش از نقطه جهش؟
درهدایت به سمت مانع شاید باورهای متفاوتی وجودداشته باشد.
یکی اینکه سوارکاربایداسب رادر تمام مراحل آموزشی به نقطه جهش مناسب هدایت کند.گاها"این طرزفکربه قدری اغراق آمیزمیگردد که اسب را نسبت به فشارمهمیزدرنقطه جهش شرطی میکنند.
نگاه دیگر اینکه درمراحل آموزشی, اسب رادرفواصل ژیمناستیکی مختلف قرار داده وبااستفاده ازتیر های اوستااورا درپیدا کردن نقطه جهش مناسب کمک میکنندوسوارکاروظیفه هدایت متعادل اسب به سمت مانع,حفظ آهنگ,تحرک وتنظیم گام اسب به فراخور فواصل تنظیم شده را دارد.

درروش اول شما دارای اسبی هستید که کاملا"متکی به سوار کار بوده واز خود هیچ قدرت تصمیم گیری نداردودر صورت کوچکترین اشتباه سوارکار (تغییرنقطه جهش )قادر به جبران اشتباه نبوده مگر اینکه سوارمجددا" اشتباه خود را در دهم ثانیه جبران کند:eek:واین اشتباه بخصوص درموانع متوالی(دیستانسها ومضاعف های چند گانه به فراخور موقعیت موانع) وتجربه سوارکار بسیار محتمل است .
ولی در روش دوم شما هدایت گر اسبی هستیدکه به پشتوانه تجربه های تمرینی در فواصل وموقعیت های متفاوت وفرمان پذیری از هدایت های سواردرتنظیم فواصل درمراحل پیچیده تر(نه از نظر ارتفاع! بلکه درروش ومسیر هدایت به مانع)به اعتماد به نفس رسیده است.
دراین روش شما اسب را در مراحل ومسیرهای پیشرفته وسخت قرار داده وهدایت گر واعتماددهنده وتشویق کننده انتخاب صحیح او خواهید بود.

واین اسب قادر است نجات دهنده سوار کاری باشد که در تله اشتباه خود ویا طراح مسیروسوارکارافتاده است.

حال در این سئوا ل شما اگر منظور,هدایت سواردر حفظ تحرک وتنظیم گام اسب دریافتن نقطه جهش است باشماموافقم.
ولی اگرمنظورشما تعیین نقطه جهش برای اسب توسط سوار است,متاسفانه با شما هم عقیده نیستم.
 
برادر خوبم در پارکور هیچ فشار و زور و ضربی وجود ندارد. شما بسته به نوع مسابقه و رده و ارتفاع موانع با یک ریتم از خط شروع مسابقه رد میشوی و ریتم را تا آخر مسیر خفظ مینمایی. در بعضی مواقع برای هوشیاری بیشتر اسب نیم توقف میدهیم و در بعضی مواقع برای رسیدن به نقطه جهش گاهای اسب را بازتر مینماییم. پس عدم تحرک مناسب توجیح بهتری میباشد که کاملا دست سوارکار بوده و در اسبهای بسیار حرفه ای که خود اسب کاملا نقطه را میشناسد.موفق و سربلند باشید.
درهدایت به سمت مانع شاید باورهای متفاوتی وجودداشته باشد.
یکی اینکه سوارکاربایداسب رادر تمام مراحل آموزشی به نقطه جهش مناسب هدایت کند.گاها"این طرزفکربه قدری اغراق آمیزمیگردد که اسب را نسبت به فشارمهمیزدرنقطه جهش شرطی میکنند.
نگاه دیگر اینکه درمراحل آموزشی, اسب رادرفواصل ژیمناستیکی مختلف قرار داده وبااستفاده ازتیر های اوستااورا درپیدا کردن نقطه جهش مناسب کمک میکنندوسوارکاروظیفه هدایت متعادل اسب به سمت مانع,حفظ آهنگ,تحرک وتنظیم گام اسب به فراخور فواصل تنظیم شده را دارد.

درروش اول شما دارای اسبی هستید که کاملا"متکی به سوار کار بوده واز خود هیچ قدرت تصمیم گیری نداردودر صورت کوچکترین اشتباه سوارکار (تغییرنقطه جهش )قادر به جبران اشتباه نبوده مگر اینکه سوارمجددا" اشتباه خود را در دهم ثانیه جبران کند:eek:واین اشتباه بخصوص درموانع متوالی(دیستانسها ومضاعف های چند گانه به فراخور موقعیت موانع) وتجربه سوارکار بسیار محتمل است .
ولی در روش دوم شما هدایت گر اسبی هستیدکه به پشتوانه تجربه های تمرینی در فواصل وموقعیت های متفاوت وفرمان پذیری از هدایت های سواردرتنظیم فواصل درمراحل پیچیده تر(نه از نظر ارتفاع! بلکه درروش ومسیر هدایت به مانع)به اعتماد به نفس رسیده است.
دراین روش شما اسب را در مراحل ومسیرهای پیشرفته وسخت قرار داده وهدایت گر واعتماددهنده وتشویق کننده انتخاب صحیح او خواهید بود.

واین اسب قادر است نجات دهنده سوار کاری باشد که در تله اشتباه خود ویا طراح مسیروسوا

رکارافتاده است.

حال در این سئوا ل شما اگر منظور,هدایت سواردر حفظ تحرک وتنظیم گام اسب دریافتن نقطه جهش است باشماموافقم.
ولی اگرمنظورشما تعیین نقطه جهش برای اسب توسط سوار است,متاسفانه با شما هم عقیده نیستم.
ممنونم از هر دو عزیز. چون برام مبهم بود, سوال پرسیدم،و لطف کردید جواب دادید. باز هم سپاس از برادر و الویرا
(حال در این سئوا ل شما اگر منظور,هدایت سواردر حفظ تحرک وتنظیم گام اسب دریافتن نقطه جهش است باشماموافقم.).منظورم همین بود