ناشناس
Active member
اسب در نزد ترکمن ها، هميشه از جايگاه خاصي برخوردار بوده است. از روزگار قديم ترکمن ها همچون مردم بسياري از سرزمين هاي ديگر و بنا به اقتضاي طبيعت، در تمام کارهاي زندگي، از وجود اسب بهره کافي مي بردند. به عبارتي اسب جز» جدايي ناپذير از زندگي آنان بوده و به عنوان وسيله اي در امرار معاش، مسافرت، شکار، حمل بار، و نگهداري گاو و گوسفند، هميشه يار و مددکار آنان بوده و مانند عضو خانواده پذيرفته شده بود. شايد به همين مناسبت است که گاهي نقل شده بعضي از مواقع يک مرد ترکمن به اسب خود ارزشي همتراز يا حتي بالاتر از فرزندش قائل شده است.
علاوه بر اين ها، ترکمن ها، از وجود اسب در مراسم جشن و سرور، در برگزاري مسابقات اسبدواني بهره مي گرفتند و در اين رابطه وجود اسب هاي صاحب نام در فرهنگ و ادبيات ترکمن ها، از جايگاه معتبري برخوردار است و هنوز هم بخشي ها (خواننده هاي محلي)، اشعار مربوط به اسبهاي قهرمان را با غرور تمام براي توده هاي مردم مي خوانند و بدين ترتيب حماسه دلاوران و چابکسواراني را که در جامعه و در بين ايل و طوايف ترکمن ها، نقش داشته اند، از نسلي به نسل بعد انتقال مي دهند. داستان اسب کوراغلي، نارآغز، و مارگير از آن جمله اند.
اسب در فرهنگ عامه (فولکلور) ترکمن نيز اهميت و جايگاه خاص خود را داراست و ضرب المثل هاي زيادي نيز در زبان ترکمني وجود دارد از جمله:
- آت آدم نگ قاناتي دير.
اسب براي انسان همچون بال براي پرندگان است.
- آتانگ بارقا دوست تاني، آت نگ بارقا يول.
تا وقتي که پدرت زنده است دوستان را بشناس و مادامي که اسب داري راهها را.
- آت قادرين مينن بيلار، اوق قادرين آتان.
قدر اسب را کسي که بر آن سوار است مي داند و قدر تير و کمان را بکاربرنده آن(شکارچي).
- آتي آت بوليانچا، ايسي مات.
تا کره، اسب شود، صاحبش را پير مي کند (دل صاحبش آب مي شود).
اين ضرب المثل ها که از نسلي به نسل بعد انتقال يافته است، نشان دهنده اهميت و اعتبار اسب در نزد ترکمن ها است.
مناسبت هاي اسبدواني در بين ترکمن ها:
مسابقات اسبدواني از زمان هاي گذشته به گونه هاي مختلف در بين ترکمن ها، رواج داشته و برگزاري آن هميشه با استقبال گرم و پرشور مردم روبرو بوده است. ترکمن ها در طول سال به مناسبت هاي مختلف در جشن و شادي خود از جمله در عروسي، تولد فرزند و ختنه سوران اقدام به برگزاري اين مسابقه مي نمودند. در بين ايل و طوايف ترکمن اهميت مراسم جشن و سرور، اغلب به نحوه برگزاري مسابقات اسبدواني بستگي کامل داشته است و اين مسابقه گاهي به مدت چند روز ادامه مي يافت.
در آن مدت ترکمن ها از
روستاهاي دور و نزديک با علاقه و شور و شوق تمام در مسابقات اسبدواني خواه به عنوان سوارکار و مربي و صاحب اسب و يا به عنوان ناظر و تماشاچي شرکت مي کردند تا از نزديک شاهد رقابت ها باشند. کساني هم که به عللي قادر به شرکت در مسابقات نبودند، مشتاقانه، گوش بزنگ در انتظار رسيدن اولين قاصد از اين مسابقه بودند. بعد از انجام مسابقه نيز کيفيت و نحوه برگزاري آن و رقابت اسبها در اين مسابقه به مدت چند شب و روز دراز بحث و گفتگوي اهالي هر روستا بوده است.
در گذشته مسابقات اسبدواني با شيوه هاي سنتي و بومي و با آن صفا و سادگي وصف ناشدني، در ترکمن صحرا انجام مي شده است. اما در حال حاضر اين مسابقات فقط در ايام بهار و پائيز آنهم از سوي هيئت هاي سوارکاري شهرهاي تهران، بندرترکمن، گنبد و جزيره کيش در ميادين ورزشي اين شهرها برگزار مي شود. همچنين به اقتضاي زمانه و به علت نبود مراتع در کنار هر روستا، عدم وجود فضاي مناسب براي برگزاري مسابقات، افزايش هزينه زندگي، افزايش هزينه نگهداري و پرورش اسب و نفوذ ماشين در زندگي افراد، اسب اعتبار و ارزش گذشته خود را از دست داده است و نسبت به گذشته مسابقات کمتري در روستاها، انجام مي شود. با کاهش و تعطيلي مسابقات در سطح روستاها و احيانا انتقال مراسم به شهرها، ديگر برگزاري مسابقات مثل سابق با شور و شوق همگاني همراه نيست.
يادآور مي شود که در حال حاضر مسابقات سوارکاري در ميدان هاي اسبدواني گنبد، بندرترکمن، تهران و جزيره کيش در بهار و پاييز هر سال برگزار مي شود و صد افسوس که ميدان اسبدواني آق قلا که قطب نگهداري و پرورش و سوارکاري بوده به علت ندانم کاري هاي مسوولان شهرستان و استان چند سالي است که تعطيل شده و مربيان و چابکسواران و علاقمندان به سوارکاري را در حسرت گذاشته است.
انگيزه اوليه برگزاري مسابقات سوارکاري
اگر چند صد سال به عقب برگرديم، درمي يابيم که مسابقات اسبدواني به شکلي که امروزه شاهديم، برگزار نمي شد و طبعا پرداخت جوائز آن نيز فرق مي کرد. به عقيده سالمندان و ريش سفيدان قبايل ترکمن و از برخي روايات و کتب قديمي چنين برمي آيد که در زمانهاي گذشته مسابقات سوارکاري فقط در هنگام برگزاري مراسم عروسي انجام مي شده است. بدين ترتيب وقتي که دوستان و خويشاوندان داماد دسته جمعي، سواره يا پياده براي آوردن عروس به طرف اوبه (روستاي) آنان براه مي افتادند، تعدادي از جوانان چابکسوار ترکمن نيز تفنگ بردوش سوار بر اسبهاي تيز تک و چابک خود شده و همراه کاروان و کجاوه خالي عروس به راه مي افتادند. (کجاوه را اغلب بر پشت شتر مي بستند و اگر اين شتر سفيد رنگ به نام آق مايه باشد خوش يمن بوده است). آنها وارد اوبه (روستاي) عروس مي شدند و مراسم استقبال و جشن و شادي و پايکوبي و ضيافت و آيين ويژه عروسي در منزل پدر عروس انجام مي شد. آنگاه موقع برگشتن و بردن عروس فرامي رسيد و آنان طي مراسم ويژه اي عروس را سوار بر کجاوه کرده و به سلامتي طرف منزل داماد حرکت مي کردند. در اين موقع همان جوانان سوارکار ترکمن براي رساندن خبر خوش يعني خبر حرکت کاروان عروس و حجله عروس به اوبه داماد و گرفتن مژدگاني به طرف آن مي تاختند. آنان به تاخت و با سرعت زياد فاصله دو اوبه را، دور يا نزديک، طي مي کردند و وقتي به نزديک اوبه مي رسيدند، تفنگهاي خود را بدست گرفته به طرف هوا شليک کرده و سروصدا به پا مي کردند تا اهل ده باخبر شوند. در اين موقع تعدادي از افراد اوبه داماد که براي آوردن عروس نرفته و در کنار و گوشه ده به انتظار رسيدن پيک هاي شادي نشسته اند، پس از شنيدن صداي شليک تفنگهاي قاصدان عروس، آنان نيز تفنگهاي خود را به طرف هوا شليک کرده و سروصدا به راه انداخته و با سواران از راه رسيده به طرف منزل پدر داماد با هلهله و شادي حرکت مي کردند.
بدين ترتيب همه اهالي ده باخبر مي شدند که عروس در حال آمدن هستند و بايستي دست از کار کشيد و به استقبال کاروان عروس شتافت. در اين موقع سواران يکي پس از ديگري خسته و کوفته وارد اوبه شده و از پدر و بستگان داماد جايزه و هداياي خود را دريافت مي کردند و به عبارتي آنان مژدگاني خود را مي گرفتند و از اين رو کسي که زودتر از همه اين خبر خوش را به پدر داماد مي رساند، هداياي بيشتري دريافت مي کرد و بدين ترتيب انگيزه دريافت هديه و مژدگاني بيشتر چابکسواران را به تاخت سريعتر راغب مي نمود. اين جوائز و مژدگاني عبارت بودند از پول نقد، سکه، پارچه، احشام، زيورآلات جنگي و سوارکاري. بعد از رسيدن اين پيام شادي تمام اهل ده و مهمانان از کوچک و بزرگ به استقبال کاروان عروس به خارج از ده رفته و با شور و شوق وصف ناپذير در انتظار رسيدن کاروان مي مانند تا اينکه عروس از راه مي رسيد و آنان طي آيين ويژه اي عروس را از کجاوه پياده کرده و آنگاه وارد خانه داماد مي نمودند و بدين ترتيب جشن و شادي به مدت چند روز برپا مي شد.
اين رقابت شکل اوليه برگزاري مسابقات اسبدواني در بين ترکمن هاست که بعد ها اين رقابت اوليه با گذشت زمان و کسب تجربيات کافي در اين زمينه بتدريج همراه به توسعه و پيشرفت جامعه تکامل پيدا کرده و بعدها در گذر تاريخ به صورتهاي سويرگ (کششي)، وني چاپقي (مسابقه مستقيم)، آيلام(مسابقه دوراني) ادامه مي يابد تا اينکه به شکل کنوني به زمان حال مي رسد.
علاوه بر اين ها، ترکمن ها، از وجود اسب در مراسم جشن و سرور، در برگزاري مسابقات اسبدواني بهره مي گرفتند و در اين رابطه وجود اسب هاي صاحب نام در فرهنگ و ادبيات ترکمن ها، از جايگاه معتبري برخوردار است و هنوز هم بخشي ها (خواننده هاي محلي)، اشعار مربوط به اسبهاي قهرمان را با غرور تمام براي توده هاي مردم مي خوانند و بدين ترتيب حماسه دلاوران و چابکسواراني را که در جامعه و در بين ايل و طوايف ترکمن ها، نقش داشته اند، از نسلي به نسل بعد انتقال مي دهند. داستان اسب کوراغلي، نارآغز، و مارگير از آن جمله اند.
اسب در فرهنگ عامه (فولکلور) ترکمن نيز اهميت و جايگاه خاص خود را داراست و ضرب المثل هاي زيادي نيز در زبان ترکمني وجود دارد از جمله:
- آت آدم نگ قاناتي دير.
اسب براي انسان همچون بال براي پرندگان است.
- آتانگ بارقا دوست تاني، آت نگ بارقا يول.
تا وقتي که پدرت زنده است دوستان را بشناس و مادامي که اسب داري راهها را.
- آت قادرين مينن بيلار، اوق قادرين آتان.
قدر اسب را کسي که بر آن سوار است مي داند و قدر تير و کمان را بکاربرنده آن(شکارچي).
- آتي آت بوليانچا، ايسي مات.
تا کره، اسب شود، صاحبش را پير مي کند (دل صاحبش آب مي شود).
اين ضرب المثل ها که از نسلي به نسل بعد انتقال يافته است، نشان دهنده اهميت و اعتبار اسب در نزد ترکمن ها است.
مناسبت هاي اسبدواني در بين ترکمن ها:
مسابقات اسبدواني از زمان هاي گذشته به گونه هاي مختلف در بين ترکمن ها، رواج داشته و برگزاري آن هميشه با استقبال گرم و پرشور مردم روبرو بوده است. ترکمن ها در طول سال به مناسبت هاي مختلف در جشن و شادي خود از جمله در عروسي، تولد فرزند و ختنه سوران اقدام به برگزاري اين مسابقه مي نمودند. در بين ايل و طوايف ترکمن اهميت مراسم جشن و سرور، اغلب به نحوه برگزاري مسابقات اسبدواني بستگي کامل داشته است و اين مسابقه گاهي به مدت چند روز ادامه مي يافت.
در آن مدت ترکمن ها از
روستاهاي دور و نزديک با علاقه و شور و شوق تمام در مسابقات اسبدواني خواه به عنوان سوارکار و مربي و صاحب اسب و يا به عنوان ناظر و تماشاچي شرکت مي کردند تا از نزديک شاهد رقابت ها باشند. کساني هم که به عللي قادر به شرکت در مسابقات نبودند، مشتاقانه، گوش بزنگ در انتظار رسيدن اولين قاصد از اين مسابقه بودند. بعد از انجام مسابقه نيز کيفيت و نحوه برگزاري آن و رقابت اسبها در اين مسابقه به مدت چند شب و روز دراز بحث و گفتگوي اهالي هر روستا بوده است.
در گذشته مسابقات اسبدواني با شيوه هاي سنتي و بومي و با آن صفا و سادگي وصف ناشدني، در ترکمن صحرا انجام مي شده است. اما در حال حاضر اين مسابقات فقط در ايام بهار و پائيز آنهم از سوي هيئت هاي سوارکاري شهرهاي تهران، بندرترکمن، گنبد و جزيره کيش در ميادين ورزشي اين شهرها برگزار مي شود. همچنين به اقتضاي زمانه و به علت نبود مراتع در کنار هر روستا، عدم وجود فضاي مناسب براي برگزاري مسابقات، افزايش هزينه زندگي، افزايش هزينه نگهداري و پرورش اسب و نفوذ ماشين در زندگي افراد، اسب اعتبار و ارزش گذشته خود را از دست داده است و نسبت به گذشته مسابقات کمتري در روستاها، انجام مي شود. با کاهش و تعطيلي مسابقات در سطح روستاها و احيانا انتقال مراسم به شهرها، ديگر برگزاري مسابقات مثل سابق با شور و شوق همگاني همراه نيست.
يادآور مي شود که در حال حاضر مسابقات سوارکاري در ميدان هاي اسبدواني گنبد، بندرترکمن، تهران و جزيره کيش در بهار و پاييز هر سال برگزار مي شود و صد افسوس که ميدان اسبدواني آق قلا که قطب نگهداري و پرورش و سوارکاري بوده به علت ندانم کاري هاي مسوولان شهرستان و استان چند سالي است که تعطيل شده و مربيان و چابکسواران و علاقمندان به سوارکاري را در حسرت گذاشته است.
انگيزه اوليه برگزاري مسابقات سوارکاري
اگر چند صد سال به عقب برگرديم، درمي يابيم که مسابقات اسبدواني به شکلي که امروزه شاهديم، برگزار نمي شد و طبعا پرداخت جوائز آن نيز فرق مي کرد. به عقيده سالمندان و ريش سفيدان قبايل ترکمن و از برخي روايات و کتب قديمي چنين برمي آيد که در زمانهاي گذشته مسابقات سوارکاري فقط در هنگام برگزاري مراسم عروسي انجام مي شده است. بدين ترتيب وقتي که دوستان و خويشاوندان داماد دسته جمعي، سواره يا پياده براي آوردن عروس به طرف اوبه (روستاي) آنان براه مي افتادند، تعدادي از جوانان چابکسوار ترکمن نيز تفنگ بردوش سوار بر اسبهاي تيز تک و چابک خود شده و همراه کاروان و کجاوه خالي عروس به راه مي افتادند. (کجاوه را اغلب بر پشت شتر مي بستند و اگر اين شتر سفيد رنگ به نام آق مايه باشد خوش يمن بوده است). آنها وارد اوبه (روستاي) عروس مي شدند و مراسم استقبال و جشن و شادي و پايکوبي و ضيافت و آيين ويژه عروسي در منزل پدر عروس انجام مي شد. آنگاه موقع برگشتن و بردن عروس فرامي رسيد و آنان طي مراسم ويژه اي عروس را سوار بر کجاوه کرده و به سلامتي طرف منزل داماد حرکت مي کردند. در اين موقع همان جوانان سوارکار ترکمن براي رساندن خبر خوش يعني خبر حرکت کاروان عروس و حجله عروس به اوبه داماد و گرفتن مژدگاني به طرف آن مي تاختند. آنان به تاخت و با سرعت زياد فاصله دو اوبه را، دور يا نزديک، طي مي کردند و وقتي به نزديک اوبه مي رسيدند، تفنگهاي خود را بدست گرفته به طرف هوا شليک کرده و سروصدا به پا مي کردند تا اهل ده باخبر شوند. در اين موقع تعدادي از افراد اوبه داماد که براي آوردن عروس نرفته و در کنار و گوشه ده به انتظار رسيدن پيک هاي شادي نشسته اند، پس از شنيدن صداي شليک تفنگهاي قاصدان عروس، آنان نيز تفنگهاي خود را به طرف هوا شليک کرده و سروصدا به راه انداخته و با سواران از راه رسيده به طرف منزل پدر داماد با هلهله و شادي حرکت مي کردند.
بدين ترتيب همه اهالي ده باخبر مي شدند که عروس در حال آمدن هستند و بايستي دست از کار کشيد و به استقبال کاروان عروس شتافت. در اين موقع سواران يکي پس از ديگري خسته و کوفته وارد اوبه شده و از پدر و بستگان داماد جايزه و هداياي خود را دريافت مي کردند و به عبارتي آنان مژدگاني خود را مي گرفتند و از اين رو کسي که زودتر از همه اين خبر خوش را به پدر داماد مي رساند، هداياي بيشتري دريافت مي کرد و بدين ترتيب انگيزه دريافت هديه و مژدگاني بيشتر چابکسواران را به تاخت سريعتر راغب مي نمود. اين جوائز و مژدگاني عبارت بودند از پول نقد، سکه، پارچه، احشام، زيورآلات جنگي و سوارکاري. بعد از رسيدن اين پيام شادي تمام اهل ده و مهمانان از کوچک و بزرگ به استقبال کاروان عروس به خارج از ده رفته و با شور و شوق وصف ناپذير در انتظار رسيدن کاروان مي مانند تا اينکه عروس از راه مي رسيد و آنان طي آيين ويژه اي عروس را از کجاوه پياده کرده و آنگاه وارد خانه داماد مي نمودند و بدين ترتيب جشن و شادي به مدت چند روز برپا مي شد.
اين رقابت شکل اوليه برگزاري مسابقات اسبدواني در بين ترکمن هاست که بعد ها اين رقابت اوليه با گذشت زمان و کسب تجربيات کافي در اين زمينه بتدريج همراه به توسعه و پيشرفت جامعه تکامل پيدا کرده و بعدها در گذر تاريخ به صورتهاي سويرگ (کششي)، وني چاپقي (مسابقه مستقيم)، آيلام(مسابقه دوراني) ادامه مي يابد تا اينکه به شکل کنوني به زمان حال مي رسد.