T
torobred
Guest
جاودانه قهرمان میادین سوار کاری ایران
بهترین سرگرمیها نزد پروردگار اسب سواری و تیر اندازی است .
پیامبر اکرم ( ص )
استفاده از اسب در بین ترکمنها پیشه ای کهن دارد و اسب و اسب سواری با فرهنگ آنها در آمیخته است ، چنانکه در آثار ادبی متعدد ، در اشعار شاعران نامی چون حضرت مختومقلی فراغی ، مسکین قلیچ و ... جای خاصی دارد . احترام و جایگاه والای اسب بعنوان عزیزترین یاور تمام ایلات ترکمن به گذشته و تاریخ و فرهنگ غنی آنها تعلق دارد . هزاران سال می گذرد که اسب و انسان در غم و شادی یکدیگر شریک بوده اند ، در طی قرون اسب نشانه قدرت و سکوی افتخار قهرمانان ، شمشیر بازان و تیر اندازان دشمن شکن اعصار بوده است .
حدود سه هزار سال قبل از میلاد اسب به آسیای جنوب غربی آورده شد ولی عده آنها بسیار اندک بود و فقط در جنگها و نمایشها به کار می رفت . بر طبق شواهد و قراین اسب نخستین بار از استپ های آسیای مرکزی به آنجا برده است و اهلی ساختن آن از زمانهای بسیار قدیم در سرزمینهای متعدد مرسوم بوده است .
چینی ها افسانه ای دارند که از صد و پنجاه سال قبل از میلاد در همه جا متداول بوده است . این افسانه ، وجود اسبهائی از نژاد مقدس ، یا " اسبهای آسمانی " را حکایت می کند که در اعماق آسیای مرکزی وجود داشتند و خون بجای عرق از بدنشان بیرون می آمد و آدمیان هرگز نمی توانستند آنها را بگیرند . مردم مادیانهای خود را به کوهی که آن اسبها می زیستند می بردند تا از آنها آبستن شوند و کره های آنها نیز دارای همان خصوصیات باشند . ( 1 )
در حدود چهارصد سال قبل از میلاد در گورستانهای پازیرک آثاری از اسبهای ترکمن کشف گردیده که نشان می دهد که در آن دوران نیز اسبهای ترکمن را مانند زمان کنونی با نمد می پیچیدند . امپراتوران سلسله " هان " در چین به اسبهای لاغر اندام و کشیده ترکمن علاقه شدیدی داشتند و آنها را اسبهای آسمانی می نامیدند و به همین دلیل لشکریان خود را برای گرفتن این اسبها نزد خوانین ترکمن گسسیل می داشتند که با خواهش و تمنا از آنها امانت و یا خریداری کنند و اگر میسر نبود به سرقت می بردند ، بدین جهت بعدها بین طرفین قراردادی بسته شد که هر سال تعداد سی رأس از این اسبها به امپراتور چین داده شود .
در ضمن در قرون 10 ـ 8 میلادی نیز با وجود اسبهای بسیار اصیل و خوب محل گارد سوار خلفای بغداد منحصرا از اسسبهای ترکمن استفاده می نمودند . ( 2 )
اسبهای وحشی پرژوالسکی perjevalsky كه در سال 1879 ميلادي توسط پرژوالسكي سرهنگ روسی در مغولستان کشف گردید . که در آن زمان از آنها برای سواری در پرتگاهها استفاده می کردند ، تعداد کمی از این اسبها که هیچ وقت اهلی نشده اند در بخشهای دوردست صحرای گوبی زندگی می کنند . این اسبها خیلی شباهت به اسبهای اهلی فعلی مغولستان دارند که سواران چنگییز در فتوحات خود استفاده می کردند .
سرجان ملکم می گوید : شاید در عالم اسبی پیدا نشود که به قدر اسبهای ترکمنی دارای طاقت و تحمل باشد . ( 3 )
در بسیاری از کتابهائی که در ایران و جهان درباره اسب قلمفرسائی کرده باشند ، نام اسب ترکمن می درخشد . محمد علی قورخانچی ( صولت نظام ) در نخبه سیفیه از خاطرات لیدی شل نقل می کند : " موفقیت ترکمنها در انجام عملیات برق آسا ، بیشتر مرهون اسبهائی است که در اختیار دارند " . اسبهای ترکمن پس از تعلیمات لازمه قادرند روزهای متوالی و هر روز یکصد مایل راه پیمائی نمایند . این اسبها چنان قوی هستند که می توانند تمام روز و شب را با حرکت قدم بسیار سریع که تقریبا یورتمه است طی طریق کنند . اغلب دیده شده یک ترکمن لاقل پنجاه من بار به روی اسب گذاشته و خودش هم سوار است و ده فرسخ هم می راند . بنابراین نژاد اسبهای ترکمن که از مهمترین نژادهای دنیاست که نه فقط در تربیت نژادهای ایران و اختلاط با آنها با اهمیت است بلکه خون آن در عروق اسبهای سواری سایر نقاط دنیا نیز جاری است . چنانکه اسب تخمی " تراکن " که در سال 1784 میلادی متولد شده و در سال 1791 ـ 1850 میلادی در آلمان می زیسته و بسیاری از مادیانهای تراکن و مادیانهای یلقی فریدریش ویلهم را بارور کرده است .
بهرحال مورخین معتقدند که قدرت عظیم ترکمنها در جنگها داشتن شجاعت اخلاقی و توانمندی آنها و همچنین استفاده از نیروی اسب ها و گاوهایشان بوده است . در زمانهای گذشته استفاده از اسب غیر از جنگ و گریز در روابط تجاری ، اجتماعی با دیگر مناطق روستائی و شهری تاثیر مثبتی داشته است . اسب در مقاطع حساس و مختلف تاریخ نقش بسیار جالبی داشته است . از آن جمله پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد ( ص ) در شب معراج با اسبی ب نام " براق " به عرش صعود کرده است . ( براق نام قبیله ای از ترکمنهای سوریه می باشد که از آسیای مرکزی به آنجا رفته اند و همینطور نام منطقه و روستائی هم به این نام در آنجا می باشد . پرداختن به براق و بوراق مقاله جداگانه ای را می طلبد . ) دیگر از اسبهای معروف آن زمان اسب دلدل حضرت علی ( ع ) و اسب ذوالجناح ( بالدار ) امام حسین ( ع ) ، قیرآت گور اوغلی قهرمان حماسی دنیای ترک که در جنگها نقش ارزنده ای داشتند ، غزال شاه عباس و اسب معروف سلطان جلال الدین خوارزمشاه و ... بنا براین نامگذاری اسب از قدیم الایام مرسوم بوده و تاکنون نیز حفظ شده است . اسب و اسب سواری در فرهنگ ترکمنها که نشأت گرفته از اسلام بعنوان سنت دیرینه ، محافظ و راهنما و التیام بخش زندگیشان بوده و اساسی ترین نقش را بر عهده داشته است و جزء سنن پایدار ترکمنها محسوب می شود . در گذشته هرگاه سواری می خواست بروی اسب خود آشامیدنی بیاشامد ، ابتدا می بایست قدری از آن را بر گردن و یال اسب خود بپاشد و آنگاه بیاشامد . غیر از آن اسب سفید جنبه تقدس داشت و خانان و شاهزادگان همواره تعداد فراوانی از آنها را به منظور برکت نگهداری می کردند . مغولها هنوز هم سنت دیرینه خود را حفظ کرده اند . سر بردن بدون اسب برایشان میسر نیست ، حتی زنان و بچه هایشان با پیشرفت تکنیک از اسب رویگردان نشدند ، موبایل بدست در آلاچیق یا سوار بر اسب ، حتی فقیر ترین افراد نیز پیاده راه نمی روند . اسب این حیوان نجیب که از دیر باز در سفر و جنگ و صلح یار وفادار آدمی بشمار آمده است .
در همه ادیان الهی نگهداری و مراقبت از اسب سفارش شده است .
در قرآن کریم خداوند متعال به اسبان تیز تک سوگند خورده است .
" والعادیات ضبحاً فالموریات قدحاً فالغیرات صبحاً فاثرن به نفعاً فوسطن به جمعاً "
ترجمه ترکمنی آن : ( الله یولوندا ) دؤوشأپ یووره ن آت لار ، اول دیرناقلاری بیلئن اوچغون سچئن لره ، دانگ بیلئن هجوم ادیجی لره ، و اول واغت توزانی دومانا قوشان لارا ، باری بیرلیکده دوشمان توپاری نینگ ایچینه ( قورقی سیز ) گیره ن لره آنت بولسون .
در کتاب " نهج الفصاحه " ، مجموعه کلمات قصار حضرت رسول اکرم ( ص ) درباره اسب احادیثی نقل شده است ، من جمله : فرشتگان از بازیهای شما جز در اسب دوانی و کشتی حضور نمی یابند .
نیکی تا روز قیامت به پیشانی اسبها بسته است و اسب داران بوسیله آن کمک بیننده به پیشانی اسب دست بکشید و برای آن برکت بخواهید ، چیزی بدان بیاویزید ولی زه کمان نیاویزید .
دانشمندان و عالمان در مورد این حیوان نجیب در آثاری مانند : احصا العلوم فارابی ( پاراولی ) ، جامع العلوم امام فخر رازی ، صحیح بخاری و ... قلمفرسائی کرده اند . از اشعار سیدی شاعر شهیر ترکمن ، عشق به وطن و اسب در دجه بالائی قرار دارد :
وطن اوچین چیقدیم یولا قیر آت اوستونه نه جانیم چیقیانچا دؤغزیم بیگلر
علت از جان گذشتگی و حب سوار کاری ، به نظام تربیتی گذشته ترکمنها بر می گردد . زیرا ترکمنها به کودکان خود سه چیز می آموختند : 1 ـ راستگوئی 2 ـ تیر اندازی 3 ـ سوارکاری ، زیرا در تقویت جسمی و نشاط روحی موثر بوده است . بنابراین ورزش سوارکاری و مسابقه اسب دوانی همواره در مراسم و مناسسبات فرهنگی ترکمنها اهمیت فوق العاده داشت و چابک سواران ( آت اوغلان ) های ما از احترام عمیقی برخوردار بودند .
مختصری در مورد مرحوم(( خدا قلی آق ))
از میان بهترین و قدیمی ترین چابک سواران ایران ـ ترکمن ، مرحوم " خداقلی آق " را نباید فراموش کنیم . گرامیداشت قهرمانان ملی ، گرامیداشت و احترام به هنر آئینی و ورزشی مردم است . وی بسال 1282 در بصیر آباد جعفر بای ( سلّاخ سابق در ترکمن صحرا ) بدنیا آمد . پدرش عیسی و مادرش عراز بی بی نام داشت و در سال 4/5/53 دار فانی وداع گفت . نسل به نسل اجداد ایشان از روحانیون سرشناس و صوفیان پاک نهاد ترکمن صحرا بودند که از نظر شجاعت اخلاقی و " باتیر " بودن زبانزد خاص و عام بودند . فرزندان و نوادگان و عموهای ایشان همگی درس امانتداری ، قناعت و صداقت و ساده زیستی و توجه به علوم قرآنی و در ضمن خصلت و روحیه ورزش سوارکاری را از اعقاب خود به ارث برده اند .
زنده یاد خدا قلی آق دو همسر اختیار کرد که نام هر دو هاجر می باشد و دارای 9 فرزند ذکور و 6 دختر می باشند ، به ترتیب نامهای پسر ( حلیم بردی ، خلیل الله ، عبدالغفور ، حسام الدین ، نور محمد ، ناصر ، منصور ، مسعود و ملا همت ) و نامهای دختر ( گوکی ، سکینه ، بی بی مریم ، اوغول بولدی ( توغولاق ) ، مٍرٍد بی بی ) که به عیسی صوفی و یا صوفی زاده اشتهار دارند . عموی ایشان ، ابو قاری در حال حاضر از عرفای وارسته و از پیروان طریقت سلطان العارفین حضرت بایزید بسطامی میباشند ، که در کلاله زندگی می کنند . برخی از فرزندان مرحوم خدا قولی آق و ابو قاری حافظ قرآن و ادامه دهنده راه جد خود می باشند و یکی از پسرانش بنام عبدالغفور آق عضو امور فنی سوارکاری شهرستان گنبد قابوس میباشند و در حقیقت پای بند به تداوم سوارکاری پدرش را قوت بخشیده است .
مرحوم خدا قلی قهرمان شکست ناپذیر میادین سوارکاری ایران بود تا پایان عمرش ، حتی در سن 70 سالگی در تهران ، گنبد قابوس و بندر ترکمن به چالاکی یک نوجوان در مسابقات اسب دوانی شرکت می کرد و اغلب در کورس ها ، گوی سبقت را از دیگر چابکسواران می ربود . در مطبوعات آن زمان طی سالهای 1331 تا 1352 بعنوان " پیر مرد ترکمن ، قهرمان میدانهای اسبدوانی ایران " منعکس شده بود .
به جرأت می توان گفت ، میدانهای اسب دوانی ایران سواری به این مهارت و جسارت به خود ندیده است . اولین بار خدا قلی برای حضور در مسابقات اسبدوانی در زمان سلطنت احمد شاه قاجار به تهران آمدند و در اولین مسابقه که در میدان " دوشان تپه " برگزار شده بود به مقام اول قهرمانی رسید . این موفقیت باعث شد تا سالهای بعد نیز از گنبد قابوس به تهران آمده و در مسابقات شرکت کند . اواخر عمرش بعلت ضعف قوای دید از شرکت در مسابقات منع شده بود ، زیرا مسئولان پیشنهاد کرده بودند که برای حفظ سلامتی اش استراحت کند . اما عشق و علاقه عجیبی برای مبارزه در مسابقات اسبدوانی داشت و هیچگونه ضعف و ناتوانی در خودش احساس نمی کرد . فعالیت او تنها به شرکت در مسابقات خلاصه نمی شد ، بلکه بین او و اسب همبستگی بوجود آمده بود . وی اسبهای بسیار معروفی نیز پرورش داد ، من جمله اسبهای : ملّا همت ، هلاکو ، شیراز ، نعمت پروین ، ستاره ، گلدی ملا ، آنا پهلو شیر ، سالار ، هشتار ، کهکشان ، ایزدی ، و دهها اسب معروف دیگر را می توان نام برد . در آن زمان کمیته اسبدوانی انجمن اسب به منظور بزرگداشت ورزشکاری که نزدیک به 70 سال در میادین اسب دوانی کشور هنر نمائی کرده بود ، یک دوره از مسابقات سنتی ترکمن صحرا را که مخصوص حاضر کنندگان اسب می باشد ، بنام " خداقلی آق " نامگذاری کرده است .
در سال 1353 خداقلی دائی بدنبال سقوط از دوپله منزل یکی از بستگانش ، بدرود حیات گفت و مرگ او گروه زیادی را غمگین کرد و این سئوال را در ذهن گذاشت که چطور او در طول 70 سال سواری بارها و با شدت از اسب بر زمین افتاده ، طوری نشده بود ولی با سقوط از دوپله جان به جان آفرین تسلیم کرده است .
این مقال مختصر یادی از گذشته آن چابکسوار ترکمن و احترام به روح سوارکاری می باشد .
امید است مسئولین محترم سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران به قهرمانان نام آور آن خطّه ارج نهاده و استادیوم سوارکاری گنبد قابوس ( استان گلستان ) را بنام " خداقلی آق " ثبت نمایند تا ثروتهای ملی ورزش ایران به وادی فراموشی سپرده نشود
بهترین سرگرمیها نزد پروردگار اسب سواری و تیر اندازی است .
پیامبر اکرم ( ص )
استفاده از اسب در بین ترکمنها پیشه ای کهن دارد و اسب و اسب سواری با فرهنگ آنها در آمیخته است ، چنانکه در آثار ادبی متعدد ، در اشعار شاعران نامی چون حضرت مختومقلی فراغی ، مسکین قلیچ و ... جای خاصی دارد . احترام و جایگاه والای اسب بعنوان عزیزترین یاور تمام ایلات ترکمن به گذشته و تاریخ و فرهنگ غنی آنها تعلق دارد . هزاران سال می گذرد که اسب و انسان در غم و شادی یکدیگر شریک بوده اند ، در طی قرون اسب نشانه قدرت و سکوی افتخار قهرمانان ، شمشیر بازان و تیر اندازان دشمن شکن اعصار بوده است .
حدود سه هزار سال قبل از میلاد اسب به آسیای جنوب غربی آورده شد ولی عده آنها بسیار اندک بود و فقط در جنگها و نمایشها به کار می رفت . بر طبق شواهد و قراین اسب نخستین بار از استپ های آسیای مرکزی به آنجا برده است و اهلی ساختن آن از زمانهای بسیار قدیم در سرزمینهای متعدد مرسوم بوده است .
چینی ها افسانه ای دارند که از صد و پنجاه سال قبل از میلاد در همه جا متداول بوده است . این افسانه ، وجود اسبهائی از نژاد مقدس ، یا " اسبهای آسمانی " را حکایت می کند که در اعماق آسیای مرکزی وجود داشتند و خون بجای عرق از بدنشان بیرون می آمد و آدمیان هرگز نمی توانستند آنها را بگیرند . مردم مادیانهای خود را به کوهی که آن اسبها می زیستند می بردند تا از آنها آبستن شوند و کره های آنها نیز دارای همان خصوصیات باشند . ( 1 )
در حدود چهارصد سال قبل از میلاد در گورستانهای پازیرک آثاری از اسبهای ترکمن کشف گردیده که نشان می دهد که در آن دوران نیز اسبهای ترکمن را مانند زمان کنونی با نمد می پیچیدند . امپراتوران سلسله " هان " در چین به اسبهای لاغر اندام و کشیده ترکمن علاقه شدیدی داشتند و آنها را اسبهای آسمانی می نامیدند و به همین دلیل لشکریان خود را برای گرفتن این اسبها نزد خوانین ترکمن گسسیل می داشتند که با خواهش و تمنا از آنها امانت و یا خریداری کنند و اگر میسر نبود به سرقت می بردند ، بدین جهت بعدها بین طرفین قراردادی بسته شد که هر سال تعداد سی رأس از این اسبها به امپراتور چین داده شود .
در ضمن در قرون 10 ـ 8 میلادی نیز با وجود اسبهای بسیار اصیل و خوب محل گارد سوار خلفای بغداد منحصرا از اسسبهای ترکمن استفاده می نمودند . ( 2 )
اسبهای وحشی پرژوالسکی perjevalsky كه در سال 1879 ميلادي توسط پرژوالسكي سرهنگ روسی در مغولستان کشف گردید . که در آن زمان از آنها برای سواری در پرتگاهها استفاده می کردند ، تعداد کمی از این اسبها که هیچ وقت اهلی نشده اند در بخشهای دوردست صحرای گوبی زندگی می کنند . این اسبها خیلی شباهت به اسبهای اهلی فعلی مغولستان دارند که سواران چنگییز در فتوحات خود استفاده می کردند .
سرجان ملکم می گوید : شاید در عالم اسبی پیدا نشود که به قدر اسبهای ترکمنی دارای طاقت و تحمل باشد . ( 3 )
در بسیاری از کتابهائی که در ایران و جهان درباره اسب قلمفرسائی کرده باشند ، نام اسب ترکمن می درخشد . محمد علی قورخانچی ( صولت نظام ) در نخبه سیفیه از خاطرات لیدی شل نقل می کند : " موفقیت ترکمنها در انجام عملیات برق آسا ، بیشتر مرهون اسبهائی است که در اختیار دارند " . اسبهای ترکمن پس از تعلیمات لازمه قادرند روزهای متوالی و هر روز یکصد مایل راه پیمائی نمایند . این اسبها چنان قوی هستند که می توانند تمام روز و شب را با حرکت قدم بسیار سریع که تقریبا یورتمه است طی طریق کنند . اغلب دیده شده یک ترکمن لاقل پنجاه من بار به روی اسب گذاشته و خودش هم سوار است و ده فرسخ هم می راند . بنابراین نژاد اسبهای ترکمن که از مهمترین نژادهای دنیاست که نه فقط در تربیت نژادهای ایران و اختلاط با آنها با اهمیت است بلکه خون آن در عروق اسبهای سواری سایر نقاط دنیا نیز جاری است . چنانکه اسب تخمی " تراکن " که در سال 1784 میلادی متولد شده و در سال 1791 ـ 1850 میلادی در آلمان می زیسته و بسیاری از مادیانهای تراکن و مادیانهای یلقی فریدریش ویلهم را بارور کرده است .
بهرحال مورخین معتقدند که قدرت عظیم ترکمنها در جنگها داشتن شجاعت اخلاقی و توانمندی آنها و همچنین استفاده از نیروی اسب ها و گاوهایشان بوده است . در زمانهای گذشته استفاده از اسب غیر از جنگ و گریز در روابط تجاری ، اجتماعی با دیگر مناطق روستائی و شهری تاثیر مثبتی داشته است . اسب در مقاطع حساس و مختلف تاریخ نقش بسیار جالبی داشته است . از آن جمله پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد ( ص ) در شب معراج با اسبی ب نام " براق " به عرش صعود کرده است . ( براق نام قبیله ای از ترکمنهای سوریه می باشد که از آسیای مرکزی به آنجا رفته اند و همینطور نام منطقه و روستائی هم به این نام در آنجا می باشد . پرداختن به براق و بوراق مقاله جداگانه ای را می طلبد . ) دیگر از اسبهای معروف آن زمان اسب دلدل حضرت علی ( ع ) و اسب ذوالجناح ( بالدار ) امام حسین ( ع ) ، قیرآت گور اوغلی قهرمان حماسی دنیای ترک که در جنگها نقش ارزنده ای داشتند ، غزال شاه عباس و اسب معروف سلطان جلال الدین خوارزمشاه و ... بنا براین نامگذاری اسب از قدیم الایام مرسوم بوده و تاکنون نیز حفظ شده است . اسب و اسب سواری در فرهنگ ترکمنها که نشأت گرفته از اسلام بعنوان سنت دیرینه ، محافظ و راهنما و التیام بخش زندگیشان بوده و اساسی ترین نقش را بر عهده داشته است و جزء سنن پایدار ترکمنها محسوب می شود . در گذشته هرگاه سواری می خواست بروی اسب خود آشامیدنی بیاشامد ، ابتدا می بایست قدری از آن را بر گردن و یال اسب خود بپاشد و آنگاه بیاشامد . غیر از آن اسب سفید جنبه تقدس داشت و خانان و شاهزادگان همواره تعداد فراوانی از آنها را به منظور برکت نگهداری می کردند . مغولها هنوز هم سنت دیرینه خود را حفظ کرده اند . سر بردن بدون اسب برایشان میسر نیست ، حتی زنان و بچه هایشان با پیشرفت تکنیک از اسب رویگردان نشدند ، موبایل بدست در آلاچیق یا سوار بر اسب ، حتی فقیر ترین افراد نیز پیاده راه نمی روند . اسب این حیوان نجیب که از دیر باز در سفر و جنگ و صلح یار وفادار آدمی بشمار آمده است .
در همه ادیان الهی نگهداری و مراقبت از اسب سفارش شده است .
در قرآن کریم خداوند متعال به اسبان تیز تک سوگند خورده است .
" والعادیات ضبحاً فالموریات قدحاً فالغیرات صبحاً فاثرن به نفعاً فوسطن به جمعاً "
ترجمه ترکمنی آن : ( الله یولوندا ) دؤوشأپ یووره ن آت لار ، اول دیرناقلاری بیلئن اوچغون سچئن لره ، دانگ بیلئن هجوم ادیجی لره ، و اول واغت توزانی دومانا قوشان لارا ، باری بیرلیکده دوشمان توپاری نینگ ایچینه ( قورقی سیز ) گیره ن لره آنت بولسون .
در کتاب " نهج الفصاحه " ، مجموعه کلمات قصار حضرت رسول اکرم ( ص ) درباره اسب احادیثی نقل شده است ، من جمله : فرشتگان از بازیهای شما جز در اسب دوانی و کشتی حضور نمی یابند .
نیکی تا روز قیامت به پیشانی اسبها بسته است و اسب داران بوسیله آن کمک بیننده به پیشانی اسب دست بکشید و برای آن برکت بخواهید ، چیزی بدان بیاویزید ولی زه کمان نیاویزید .
دانشمندان و عالمان در مورد این حیوان نجیب در آثاری مانند : احصا العلوم فارابی ( پاراولی ) ، جامع العلوم امام فخر رازی ، صحیح بخاری و ... قلمفرسائی کرده اند . از اشعار سیدی شاعر شهیر ترکمن ، عشق به وطن و اسب در دجه بالائی قرار دارد :
وطن اوچین چیقدیم یولا قیر آت اوستونه نه جانیم چیقیانچا دؤغزیم بیگلر
علت از جان گذشتگی و حب سوار کاری ، به نظام تربیتی گذشته ترکمنها بر می گردد . زیرا ترکمنها به کودکان خود سه چیز می آموختند : 1 ـ راستگوئی 2 ـ تیر اندازی 3 ـ سوارکاری ، زیرا در تقویت جسمی و نشاط روحی موثر بوده است . بنابراین ورزش سوارکاری و مسابقه اسب دوانی همواره در مراسم و مناسسبات فرهنگی ترکمنها اهمیت فوق العاده داشت و چابک سواران ( آت اوغلان ) های ما از احترام عمیقی برخوردار بودند .
مختصری در مورد مرحوم(( خدا قلی آق ))
از میان بهترین و قدیمی ترین چابک سواران ایران ـ ترکمن ، مرحوم " خداقلی آق " را نباید فراموش کنیم . گرامیداشت قهرمانان ملی ، گرامیداشت و احترام به هنر آئینی و ورزشی مردم است . وی بسال 1282 در بصیر آباد جعفر بای ( سلّاخ سابق در ترکمن صحرا ) بدنیا آمد . پدرش عیسی و مادرش عراز بی بی نام داشت و در سال 4/5/53 دار فانی وداع گفت . نسل به نسل اجداد ایشان از روحانیون سرشناس و صوفیان پاک نهاد ترکمن صحرا بودند که از نظر شجاعت اخلاقی و " باتیر " بودن زبانزد خاص و عام بودند . فرزندان و نوادگان و عموهای ایشان همگی درس امانتداری ، قناعت و صداقت و ساده زیستی و توجه به علوم قرآنی و در ضمن خصلت و روحیه ورزش سوارکاری را از اعقاب خود به ارث برده اند .
زنده یاد خدا قلی آق دو همسر اختیار کرد که نام هر دو هاجر می باشد و دارای 9 فرزند ذکور و 6 دختر می باشند ، به ترتیب نامهای پسر ( حلیم بردی ، خلیل الله ، عبدالغفور ، حسام الدین ، نور محمد ، ناصر ، منصور ، مسعود و ملا همت ) و نامهای دختر ( گوکی ، سکینه ، بی بی مریم ، اوغول بولدی ( توغولاق ) ، مٍرٍد بی بی ) که به عیسی صوفی و یا صوفی زاده اشتهار دارند . عموی ایشان ، ابو قاری در حال حاضر از عرفای وارسته و از پیروان طریقت سلطان العارفین حضرت بایزید بسطامی میباشند ، که در کلاله زندگی می کنند . برخی از فرزندان مرحوم خدا قولی آق و ابو قاری حافظ قرآن و ادامه دهنده راه جد خود می باشند و یکی از پسرانش بنام عبدالغفور آق عضو امور فنی سوارکاری شهرستان گنبد قابوس میباشند و در حقیقت پای بند به تداوم سوارکاری پدرش را قوت بخشیده است .
مرحوم خدا قلی قهرمان شکست ناپذیر میادین سوارکاری ایران بود تا پایان عمرش ، حتی در سن 70 سالگی در تهران ، گنبد قابوس و بندر ترکمن به چالاکی یک نوجوان در مسابقات اسب دوانی شرکت می کرد و اغلب در کورس ها ، گوی سبقت را از دیگر چابکسواران می ربود . در مطبوعات آن زمان طی سالهای 1331 تا 1352 بعنوان " پیر مرد ترکمن ، قهرمان میدانهای اسبدوانی ایران " منعکس شده بود .
به جرأت می توان گفت ، میدانهای اسب دوانی ایران سواری به این مهارت و جسارت به خود ندیده است . اولین بار خدا قلی برای حضور در مسابقات اسبدوانی در زمان سلطنت احمد شاه قاجار به تهران آمدند و در اولین مسابقه که در میدان " دوشان تپه " برگزار شده بود به مقام اول قهرمانی رسید . این موفقیت باعث شد تا سالهای بعد نیز از گنبد قابوس به تهران آمده و در مسابقات شرکت کند . اواخر عمرش بعلت ضعف قوای دید از شرکت در مسابقات منع شده بود ، زیرا مسئولان پیشنهاد کرده بودند که برای حفظ سلامتی اش استراحت کند . اما عشق و علاقه عجیبی برای مبارزه در مسابقات اسبدوانی داشت و هیچگونه ضعف و ناتوانی در خودش احساس نمی کرد . فعالیت او تنها به شرکت در مسابقات خلاصه نمی شد ، بلکه بین او و اسب همبستگی بوجود آمده بود . وی اسبهای بسیار معروفی نیز پرورش داد ، من جمله اسبهای : ملّا همت ، هلاکو ، شیراز ، نعمت پروین ، ستاره ، گلدی ملا ، آنا پهلو شیر ، سالار ، هشتار ، کهکشان ، ایزدی ، و دهها اسب معروف دیگر را می توان نام برد . در آن زمان کمیته اسبدوانی انجمن اسب به منظور بزرگداشت ورزشکاری که نزدیک به 70 سال در میادین اسب دوانی کشور هنر نمائی کرده بود ، یک دوره از مسابقات سنتی ترکمن صحرا را که مخصوص حاضر کنندگان اسب می باشد ، بنام " خداقلی آق " نامگذاری کرده است .
در سال 1353 خداقلی دائی بدنبال سقوط از دوپله منزل یکی از بستگانش ، بدرود حیات گفت و مرگ او گروه زیادی را غمگین کرد و این سئوال را در ذهن گذاشت که چطور او در طول 70 سال سواری بارها و با شدت از اسب بر زمین افتاده ، طوری نشده بود ولی با سقوط از دوپله جان به جان آفرین تسلیم کرده است .
این مقال مختصر یادی از گذشته آن چابکسوار ترکمن و احترام به روح سوارکاری می باشد .
امید است مسئولین محترم سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران به قهرمانان نام آور آن خطّه ارج نهاده و استادیوم سوارکاری گنبد قابوس ( استان گلستان ) را بنام " خداقلی آق " ثبت نمایند تا ثروتهای ملی ورزش ایران به وادی فراموشی سپرده نشود