اسب اصیل ترکمن و تاثیر آن بر دیگر نژادهای اصیل

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
*نوشتن املای لاتین نامها بعلت امکان جستجوی بیشتر در صورت تمایل میباشد
تهیه و ترجمه:امیرحسین قاسمی
بانک اطلاعاتی اسب
www.asb.ir


اسب ترکمن که در خارج از ایران با نام آخال تکه شناخته میشود و طرفداران بسیاری نیز دارد دارای زیبایی منحصر به فردیست که بین ترکمنان به تحفه دشت آرگاماگ شناخته میشود.
سیمای اسبان آسیای مرکزی بعلت شکل خاص اندام براحتی قابل شناسایی از نژادهای دیگر این منطقه از قبیل اسبان پارسیست.
اقلیم نیمه خشک منطقه جنوبی ترکمنستان و مناطق ترکمن نشین ایران, با زمستانهای بدون برف و مراتع همیشه سبز کپه داغ خالق اسبان سریع و بلند قد بوده.
اهلى سازى اسب در آن مناطق بندرت انجام میشده, البته غیر از قبایل هندو ایرانی که سالها قبل از اسب برای کار استفاده میکردند و با خود اسبانی از نژادهای دیگر از مناطق جنوبی تر به این منطقه آوردند.
با توجه به منطقه ای که ترکمنستان امروزی شناخته میشود,اسبان بیشتر بشکل وحشی و گله ای زندگی میکردند.و مردم این مناطق نیز علاقه به داشتن اسبان چنین اسبانی با این خصوصیات داشتند و کمتر تغییراتی در روش زندگی این اسبان ایجاد کردند این نژاد خالصتر باقی ماند در گذشت زمان.البته با گذشت زمان تربیت و استفاده از اسب در زندگی روزمره وکار و همچنین امتزاج با اسبان پارسی, اسبان رام تری بوجود آورد.
انعکاس این اتفاقات در گذشته های بسیار دور در افسانه های باستانی درباره تولید اسبان آسیای مرکزی در کتابهای تاریج بزبان چینی و عربی آمده است.
یکی از این اتفاقات که در کتاب یک جغرافی دان عرب که از دیدن آنان مسخ شده آمده: کره اسبان وحشی که از مناطق آسیای مرکزی دارای قامت کشیده تری نسبت به بقیه هستند و دارای پدرانی بسیار زیبا با قد بلند و زیبا که در دشتها به تاخت دنبال پدران خود میروند, گویی بین زمین و آسمان پرواز میکنند.
وقتی که این اسبان باشکوه آسیای مرکزی که در کتابها مشخصات و ترسیماتی از ظاهر زیبایشان با گردنی کشیده و سری سبک و برنگ طلایی و پوستی براق در سرزمینهای تمدن باستان غرب, مصر و هند ظاهر شدند برای مردم قابل درک بود که خلقت چنین اسبانی نیاز به قرنها زمان دارد.
و در اکثریت منابع باستانی تائید شده که محل تولد یا سرزمین اصلی این اسبان, زادبوم بهترین اسبان دنیای باستان, آسیای مرکزی بوده. طبق نظر هرودوت بهترین اسبهای ان دوره در اختیار Massagetti و Parfyan بوده است.
اسبان Parfyan که اغلب بنام اسب نسایی از از آن یاد میشود, در Nisa مرکز امپراتوری Parfyan, که خرابه های آن فقط چند کیلومتر از مرکز پرورش آخال تکه S. Niyazov در عشق آباد فاصله دارد بوده اند.
بحث بر روی منطقه اصلی اسبان ترکمن اولین بار بیش از 100 سال پیش توسط پروفسور V. Firsov در روسیه مطرح شد در مقاله ای با نام ترکمستان و نژاد اسب ترکمن که در مجله پرورش اسب در 1895 در سنت پترزبورگ به چاپ رسید.و آغازگر تحقیقاتی بعدی در این زمینه شد که توسط Browner, Kovalevskij, Afanas’ev, Vitta, Lipping, Salikhov, Belonogov در آینده این تحقیقات ادامه داشت.
برای کشاورزان شوروی بدیهی بود که اخال تکه باستانی ترین نزاد دنیاست, البته سعی آنها در همه گیر کردن این نظریه در خارج از مرزهای شوروی راه به جایی نبرد. چون دیگران فکر میکردند با توجه به خصوصیاتی که برای اسب معروف آسیای مرکزی در نظر گرفتند و قدمت این اسب در تاریخ به پونیهای مغولی یا همان پرزوالسکی بر میگردد یا در یک تصور بهتر به اسب عرب!
بنابراین,هدف ما ارایه شواهدی از ارتباط اسبان ترکمن و دیگر نژادهای اصیل و همچنین دلایلی که ثابت میکند اسب ترکمن در طول تاریج اصیل بوده و نتیجه امتزاج دو نزاد دیگر نیست.
آسیای مرکزی در طول تاریخ محل بسیاری از جنگ ها و درگیریها بین قبایل و نژادهای گوناگون بوده است.موجهای مهاجمان از جنوب, شمال, غرب و شرق به این منطقه حمله میکردند, شهرهای بزرگ و مراکز تجاری اغلب هدف اول این حملات بوده.طی کردن دشت بی آب ترکمنستان که از یک سمت منتهی به دریاری خزر است همیشه برای مسافران و مهاجمان بسیار سخت بوده و مورد هجوم قرار نمیگرفته و همین دلیل باعث حفظ اصالت نژاد اسب ترکمن در طول تاریخ با تمام سختیهای آن شده است. چون پرورش اسب در ان دشت بدون آب بسیار هزینه بر بوده است.یک ضرب المثل ترکمنی در ان زمان میگوید "برای تبدیل شدن کره به اسب, صاحبش تبدیل به یک سگ لاغر میشود,(کنایه از اینکه که باید مداوم از کره در برابر مشکلات مراقبت کند).البته در کنار اسبان ترکمن, اسبان قزاق هم پرورش می یافتند که به اقلیم خشن آن منطقه عادت کرده بودند. اگر از زیبایی, قدرت, چالاکى و قدرت جهندگی مقایسه کنیم هیچ نژاد دیگری وجود نداشت که همه این خصوصیات را داشته باشد و در آن اقلیم دوام بیاورد. و هر امتزاجی بین اسب ترکمن و نژادهای دیگر که باعث ایجاد خصوصیات جدید مصنوعی در اسب میشد از طرف پرورش دهندگان رد میشد چون ان اسب را هیچ کس نمی خرید چون اصالت اسب مهمترین مساله در بین ترکمنها محسوب میشد. و همین مساله باعث میشد مالکان اسبان خود را فقط با اسبان شناخته شده کشش میکردند. بنابراین تمام اسبانی که متولد میشدند یک نوع بودند, با یک قیافه و کاراکتری که ساخته شده برای سختیها.تمام این سختیها در طول زمان باستان باعث شد اسبی باقی بماند که پالایش شده و دارای بهترین خصوصیات و اصالت است. مسافرانی که در طول زمان از این منطقه عبور میکردند همیشه باورشان این بود که اسبانی که در قبیله تکه پرورش میافتند اصیلترین و بهترینها هستند چون بعلت هزینه بالای نگهداری قوانین خاصی در انتخاب مادیان برای کره کشی وجود داشت و همین باعث شد اسب ترکمن شجرنامه خود را حفظ کند.
البته نگهداری بشکل گله هم وجود داشت که قوانین خاصی نداشت و ممکن بود با خطوط خونی و یا نژادهای دیگر هم امتزاج بودجود آید که باعث پدیدار گشتن اسبانی کوتاهتر و کندتر و بدون شجرنامه شد, که البته پرورش گله ای هزینه نگهداری و پرورش را کاهش میداد.
پرورش دهندگان آخال تکه که باهم در ارتباط بودند سالانه تعدادی اسب جدید از قبایل دیگر وارد میکردند که اسبان زیباتری تولید کنند.
یکی از این انتخابها نریان معروف Boinou که متعلق به طایفه “Saryk” بود و مادیان معروف Mele-Kush که متعلق به طایفه “Karadashli”و همچنین Junaid-Khan که پدر خط خونی تروبرد-آخال تکه بود و کره هایی بنام Topor-Bai و Elya.

در طول زمان آخال تکه در جنگها و تجارت به نقاط دیگری از دنیا برده شد و پرورش داده شد.پادشاه پارسی کامبیز که با کمک اسبان Massagetti مصر را تسخیر کرد و در برگشت نصف اسبان را در آنجا زیر نظر فرماندهان خود باقی گذاشت, در ترسیماتی که در مصر باقی مانده از آن زمان تمثال اسب ترکمن امروزی دیده میشود.البته معلوم نیست این اسبان که درحکاکی ها دیده میشوند و در سودان یا اتیوپی آن زمان پرورش داده شده اند همان اسبانی هستند که امروزه در مصر پرورش داده میشوند, بهرحال چیزی که قابل درک و فهم است اینست که این اسبان نمونه های حکاکی شده از اسبان ترکمن هستند و بهیچ وجه شباهتی به اسبان عرب ندارند.
امپراطوران چین هم خوب میدانستند چه کسی بهترین اسبان را پرورش میدهد وقتی بحث اسب به میان می امد.به تعبیر خودشان این پسران بهشتی در لشگر کشی ها مهره اصلی پیروزی بر دشمنان بحساب می امدند, دیری نپایید دیگر همسایگان نیز از قدرت این اسبان اطلاع یافتند و به پرورش آنان برای جنگ روی اوردند.
باقی مانده هایی از این اسبان طلایی جنگی در مناطق همیشه یخ زده آلتای چین یافت شده.
در این زمان, در تمام ارتباطات بین غربیها این اسبان آسیای مرکزی نقش مهمی داشتند ولی در هیچ جای تاریخ ذکر نشده که عربها در این زمان اسب پرورش میدادند. هرودوت گزارش داده است ک عربها زمانی که به جنگ با پادشاه پارس خشایار شا آمدند سوار بر شتر بودند نه اسب.پادشاه آشور Taglatfallasar برای حمله به سرزمینهای عربی در 733 B.C از شتر و چارپایان استفاده کرده و هیچ ذکری از اسب به میان نیامده.
در 26 B.C نویسنده رومی استرابون که درباره لشکرکشی جنرال Eli Gall به سرزمینهای عربی میگوید هیچ اشاره ای بوجود اسبان عرب ندارد. ولو اينکه اکثرا از اسبهای دیگر سرزمینها تعریف کرده است چون در سرزمینهای عربی اسبی وجود نداشته.البته عربها آشنایی کامل با اسب داشته اند و در شعرهای خود از اسب زیاد نامبرده اند و همچنین در گزارشهای تاریخی که از آن زمان باقی مانده. اما انها در واقعیت بندرت اسب را دیده بودند و انهایی را هم که دیده بودند اسبهای نزادهای گوناگون که در جنگها استفاده شده بود.در سال 350 بعد از میلاد امپراطور کنستانتین 200 اسب Cappadotian بعنوان هدیه به یمن فرستاد.این منطقه همچنین در ان زمان بعنوان مرکز تولد اسلام نیز شناخته شده است. این اسبها در زمان حضرت محمد نقشی در حملات مسلمانان به کشورهای دیگر نداشتد و در کل سپاه فقط 2 اسب وجود داشت.ولی بسرعت نقش اسب در پیروزی در جنگها برای خلفای بعدی مسجل شد, مخصوصا زمانی که اسلام بسرعت در سرزمینهای دیگر وارد میشد.اسبها در آن زمان صرفا بعنوان حیوانات جنگی شناخته میشدند.و با گذشت زمان عربها بفکر تولید اسبهایی برای نیازهای دیگر خود نیز افتادند.و اسبهایی که از آسیای مرکزی آورده شده بودند نقش قابل توجهی در این رشد داشتند.جالبست بدانید که توصیف لفظی حضرت محمد از اسب که بعدها توسط El-Dameri و Abu-Bekir-ibn-Bedram مکتوب شد شباهت زیادی با اسب ترکمن تا اسب عرب. در بین این اسبان مادیونی بنام Sabkhakh و کره ای بنام El-Vard که از انها نامبرده شده نامهایی بودند که بین اسبان ترکمن نامگذاری میشوند و نه اسب عرب.هرچند عربها در ان زمان دسترسی به کل منطقه آسیای مرکزی داشتند و اسبان زیادی بدست آوردند ولی با ارزشترین منطقه برایشان ترکمنستان امروزی بود.
بعد از تهاجم مغول به ترکمنستان,تعدادی از طوایف ترکمن به سمت غرب حرکت کردند و در آسیای صغیر ساکن شدند.این تغییر مکان نقش بسیار مهمی بر پرورش اسب ترکمن در آن سرزمینها داشت.بعضی نژادهای دیگر مناطق اسیای مرکزی نیز بر اثر این تهاجم پراکنده شدند و با نژاد اسب عرب که در واقع اسب اصیل ایران بود ممزوج گشتند و نوع munik بوجود آمد که با اسب عرب نیز تفاوت دارد.این اسبها به اروپا رفتند و باعث پرورش اسب در اروپا شدند, البته در این زمان اسبان اصیل ترکمن هم به اروپا برده شدند که نمونه ان Gomoush-Bornu بود که در انجا پایه گذار این نزاد بود.
در مناطق عربی نیز شواهدی وجود دارد که اسب ترکمن در سوریه تا اوایل قرن بیستم پرورش داده میشده است.متخصص برجسته روسی Balakshin نیز این مطلب را اذعان داشته که خصوصیات خارجی بدن اسبان ترکمن در اسبان امروزه سوری-عربی دیده میشود.اگر به واژه شناسی لغات ترکمنی نیز توجه کنیم کلمای از عربی وارد ترکمنی شده است از قبیل bedyev از کلمه عربی bedyevi و یا asyl از کلمه عربی azyl که برعکس این موضوع یعنی بردن اسب عرب به طوایف ترکمن و استفاده برای کشش اساسا غير محتمل است.اسبان عرب در ان زمان همیشه از لحاظ قدرت و چالاکی در درجه پاینتری نسبت به اسبان ترکمن قرار داشتند و همچنین در مناطق اطراف دریاری خزر نیز اسبان عرب موجود بوده اند ولی از انها برای کشش استفاده نمیشده.
, دسته بندی اسبانی که با تروبردهای انگلیسی در یک مکان زندگی براساس نژاد خیلی مشکل است.ولی بر اساس قبول تمام منابع تروبردها تشکیل شده از اسبان ترکمن,عرب و بارب(Berber) هستند.خیلی از صاحبنظران بر براین باورند که اسب عرب نقش مهمتری از 2 نژاد دیگر در بوجود آوردن تروبرد داشته, ولی کدام نژاد عرب؟ همانی که در سوریه پرورش می یافته و بعدها به اروپا منتقل شده و در شکل ظاهری شباهتهایی با اسبان ترکمن دارد؟
البته در شکل ظاهری و اندام نیز هیچ نژادی با اندازه اسب ترکمن به تروبرد شباهت ندارد.تمام مسافرانی که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم از ترکمنستان عبور میکردند از شباهت اسبان این منطقه با ان چیزی که بنام تروبرد میشناختند حیرت زده میشدند.و خوشبختانه این شباهت در نقاشیهایی که از اسبان تروبرد در ان زمان بجا مانده کاملا قابل تمیز دادن است. از 3 اسبی که بعنوان خالق تروبرد نامبرده میشود Darlei Arabiana, و Byeerlei Tyorkaکه یکی عرب و دیگری ترکمن است و تصاویرشان موجود است شباهت بسیار زیادی وجود دارد و از خطوط خونی Dan Arabian و Darcy’s Yellow Turk هر دو احتمالا در گذشته دور از یک خط خونی بوده اند. براساس تحقیقات پروفسور Byelonogovij که در زمینه جمجمه شناسی انجام شده شباهت بسیار زیادی بین اسب ترکمن و تروبرد امروزی دیده میشود. این ایده ناخودآگاه ذهن را معطوف به روشهای قدیمی پرورش اسب ترکمن و تروبرد میکند که تلاششان اول از همه افزایش سرعت بوده و بعد به جنبه های دیگر توجه داشته اند. که در اسبهای عرب متد مورد استفاده افزایش سرعت نبوده.که در نوشته های مارکوپولو نیز به ان اشاره شده است.

A. Klimuk
 

پیوست ها

  • 7.jpg
    7.jpg
    21.6 کیلوبایت · بازدیدها: 18
  • 39.jpg
    39.jpg
    48.7 کیلوبایت · بازدیدها: 27
  • 58.jpg
    58.jpg
    44.2 کیلوبایت · بازدیدها: 27
  • 74.jpg
    74.jpg
    45.9 کیلوبایت · بازدیدها: 22

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
بنظرم برای بدست آوردن دید بهتر مجبوریم از منابع روسی استفاده کنیم, چون روسها تحقیقات و کارهای زیادی روی اسب ترکمن انجام دادند, این مقاله را هم از انجمن آخال تکه روسیه ترجمه کردم.
البته روسها در تمام ورزشهای سواره کار کرده اند و قوی هستند
 

barny_angle

New member
سلام
يعني دارين ميگين كه اسب هاي تركمن از همه نظر سر ترن نسبت به بقيه (اگه خالص باشن)؟ بخاطر همين اصرار شما بر روي اسب اصيل ايراني درسته
 
سلام اقای امیر حسین تا اون جایی که میدونم اسب اصیل تر کمن به قول شما زیبایی خاصی دارند ومن فکر میکنم رنگ های مختلف وزیبایی هم داشته باشند چون یک بار رفته بودم به یکی از فامیلای دورمون که سر بزنم اون اسبای زیادی داره مخصوصا ترکمن سفید و مشکی مشکی وباید بگم وقتی موهاشون هم بلند بزاری و سافشون کنی با اتو مو یا فرشون کنی خیلی ناز میشن:laughingsmiley:
 
بالا