آموزش اسب و چابك سوار !

[Dr_Ghaffari]

براي من جالب است در تصاويري كه دوست خوبمان سهراب خان ! از كورس خوزستان ارسال مي كنند تقريبا هيچ عكسي نيست كه يك خطا از چابك سوار مشاهده نشود ! تصميم گرفتم با ايجاد اين موضوع و با استفاده از همين تصاوير و كمك ساير دوستان يك بخش آموزشي راه اندازي كنيم !
براي شروع تصوير زير را انتخاب نموده ام كه گويا نام اسب زلزله است و توانسته با لرزاندن زمين و زمان قهرمان شود و غروري بر "غرور" بيافزايد !در اين تصوير نشست سوار بسيار ضعيف است و فاصله اسب و سوار از هم زياد شده است ؛ دستها با هم هماهنگ نيست ؛ سر و گردن اسب در وضعيت مناسبي براي تاخت نيست ؛ دهنه اسب بسيار جمع است به گونه اي كه به نظر مي رسد پس از اتمام كورس باشد ! به نظر من معايب چابك سوار اگر بر طرف شود به اين اسب اجازه مي دهد حداقل 2 برابر فاصله روز مسابقه از ساير اسبها پيش بيافتد !
حالا از دوستان خواهش مي كنم در خصوص معايبي كه مشاهده مي كنند و راه هاي بر طرف سازي و تاثير اين معايب روي اسب نظرات خود را ارسال نمايند !

 

[sohrab]

دکتر غفاری ممنونم از این موضوع جالب. در مورد خطا های سوار کاری کاملا درست فرمودی.( در ضمن عکس هایی دارم که ارسال نکردم ولی حالا که جنبه آموزشی مطرحه همین جا اضافه می کنم.)
فقط قبل از اینکه دوستان نظرات را ارسال کنند، در مورد این عکس لازمه توضیح بدم که بعد از اتمام کورس (تقریبا 100 متر بعد از خط پایان) گرفته شده.

 

[Dr_Ghaffari]

ممنونم سهراب خان ! پس درست حدس زده بودم و كورس به پايان رسيده بوده است ! اما در خصوص نشست سوار كار در ديگر عكسهاي ارسالي نيز اشكال وجود دارد . وقتي سوار كار از زين فاصله بگيرد يك حالت لنگر زدن بوجود مي آيد ! سواركار بايد تا حد ممكن به اسب نزديك شود حتي بدن سواركار با ران سواركار در تماس باشد . پشت سوار با سر اسب در يك خط افق قرار بگيرد و تنها سر سواركار كمي بالاتر باشد فقط براي ديد مسير . وزن بايد روي دو پا و دو ركاب به نسبت مساوي تقسيم شود ( نمي دانم تا به حال در كورسها ديده ايد كه يك سواركار يك پايش از ركاب خارج شده باشد ) بهتر است شلاق فقط به شانه اسب اشاره شود و اصولا اسب شلاق را نبيند !(شايد اين مطلب با باور دوستان و اين جمله كه شلاق را نشونش بده متفاوت باشد !)يعني به صورت مداوم و فقط با چرخش نرم مچ دست بدون اينكه حركت مچ روي دسته جلو تاثير بگذارد ! فشار دو دهنه بايد برابر باشد حتي در هنگام ايستادن ! دستها بايد با فاصله معين از يكديگر ولي به موازات هم باشند .
اما سر و گردن اسب اصلا موقعيت درستي ندارد حتي براي ايستادن اسب ! آيا تا به حال دقت كرده ايد و قتي خودتان يا اسبتان غذا مي خوريد سر شما پايين قرار دارد ! حال اگر به شما سر سفره بگويند بوي سوختگي مي آيد سر خود را بالا مي آوريد و دو سه دم كوتاه با بيني نفس مي كشيد چرا ؟! زيرا وقتي سر بالا باشد مجاري تنفسي نسبت به مجاري گوارشي بازترند و انسان يا اسب و هر حيوان ديگري راحت تر نفس مي كشد پس اگر ما در طول كورس با دسته جلو سر اسبمان را پايين نگه داريم در واقع او را براي نفس كشيدن به سختي انداخته ايم مخصوصا اسبهاي عرب كه به صورت نژادي و غروري كه دارند سر را پايين نگه مي دارند (آيا تا به حال اسبهايي را كه از دپارت آسان خارج مي شوند خوب پيش مي آفتند و در 200 متر آخر جا مي مانند ديده ايد يكي از دلايل مي تواند همين باشد !)خواهش مي كنم آزمايش كنيد يك بار سر را بالا نگه داريد و نفس عميق بكشيد و يك بار سر را پايين نگه داريد و نفس عميق بكشيد و هر دو نفس را با هم مقايسه كنيد من مطمئن هستم شگفت زده مي شويد !

 

[Dr_Ghaffari]

به نشست سواركار در عكس زير دقت كنيد ! هنوز سواركار قدري بايد دهنه به اسب بدهد و دست پايين بيايد ! ولي فرم سر ؛ كمر و پاها ايده آل است .

 

[Dr_Ghaffari]

يكي ديگر از عكسهايي كه سهراب خان ارسال كرده انتخاب كرده ام ؛ در اين عكس بدون استثنا هيچ كدام از سوار كاران نشست مناسب ندارند ! هر كدامشان در هر لحظه ممكن است تعادل خود را از دست بدهند و در چنين وضعيتي فقط مي توانند اسب را به جلو برانند به هيچ وجه توان تغيير مسير و جابجايي ندارند ! خدا حفظشان كند ! به آخرين سواركار نگاه كنيد ! پايش از ركاب خارج شده است و هيچ تسلطي روي اسب ندارد و اصلا نمي تواند اسب را هدايت كند ! نمي دانم اسم و رسم اسب و سوار چيست اما اين را مي دانم اگر من بودم اين اسب الان ششم نبود اول بود !!!!!!!!!!!!! سواركاري كه ابتدا از كورس عقب مي ماند كنار گارد چه مي كند ! چنين سوار و اسبي بايد با 4-6 متر فاصله از گارد جايي كه نه ساير اسبها و نه گرد و خاك و سنگريزه ها مزاحم باشد بتازد تا پيش بيفتد نه آنكه خود را پشت 4 اسب ديگر كه آنها هم همين خطا را كرده اند گير بياندازد ! اما سوار زلزله بيشتر از زلزله لرزيده است ! دستهاي نا هماهنگ نشست بسيار بالا دهنه بسيار جمع كه اسب را مجبور كرده گردن را بالا بياورد در نتيجه طول گام كوتاه شود و سم خلفي به جاي آنكه جلوتر از جاي سم قدامي قرار بگيرد عقب تر قرار بگيرد !
سهراب خان آيا مي دانيد زمان زلزله در اين كورس چه قدر بوده است ؟

 

[sohrab]

زمان:1:28:90

 

[Dr_Ghaffari]

در بهترين شرايط چابك سوار ( نشست و وزن ) و اسب از نظر تمرين ؛ زين ؛ نعل و پيست ميدان اسب دواني امكان كاهش زمان به 1:24:90 مي باشد براي كورس 1250 متر ! البته محاسبت ضمني انجام داده ام و علمي است تا چه حد عملي باشد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[sohrab]

فکر نمی کنم برای نژاد عرب چنین رکوردی ثبت شده باشه
اگر ممکنه کمی در مورد نحوه محاسبات توضیح بدین. تابع چه متغیر هاییه؟

 

[Dr_Ghaffari]

من فقط روي افزايش طول شلنگ اسب در ايده آل ترين شرايط حساب مي كنم البته بايد حتي يك صدم ثانيه هم تعادل اسب به هم نخورد . اين ركورد دور از دسترس نيست تقريبا 2 كيلومتر در ساعت سريعتر ! در زلزله اگر دقت كنيد به دليل عدم تعادل وزني سواركار ؛ لنگر زدن سواركار روي اسب ؛ بالا آوردن گردن توسط سوار ؛ و استرس هاي شلاقهايي كه زده مي شود !!!!!!!!! و سنگريزه هاي پيست و ... شلنگ اسب آنقدر كوتاه شده است كه در حالت مرحله اول تاخت قرار دارد . اسب بايد با سوار بتواند به مرحله دوم تاخت دست يابد و تنها بدون سوار مي تواند به مرحله سوم برسد كه سرعت اسب عرب به 5 5 كيلو متر در ساعت خواهد رسيد ! ( بدون سوار كار ) ( خواهش مي كنم در خصوص نوع و مرحله تاخت باشد براي بحث ديگري بوسيله اسب ايراني كه در اين مباحث وارد شود و نظر بدهد و از حق و حقوق خودش دفاع كند !) به شلنگ زلزله دقت كنيد پاي خلفي كجا فرود مي آيد ( در عكسي كه چند سوار كار هستند و هنوز كورس تمام نشده ) در واقع عقب تر از محل برداشتن پاي قدامي پاي خلفي به زمين مي رسد . حال اين را با عكسي كه من ارسال كرده ام مقايسه كنيد پاي خلفي جلوتر فرود مي آيد و با اين روش طول شلنگ بيشتر مي شود كه هيچ زمان هم در هر شلنگ افزايش نمي يابد زيرا اسب مجبور است سريعتر جاي پاي خلفي را آماده كند . حالا با افزايش تقريبي 20 -25 سانتي متر به طول هر شلنگ با حفظ زمان مي توانيد محاسبه كنيد كه در طول يك كورس چه قدر زمان كاهش مي يابد ! ضمنا بعضي عقيده دارند نوع شلنگ در تاخت وابستگي نژادي دارد و من تا حدودي قبول دارم ولي عقيده دارم اسب عرب مي تواند ! و از كوآرتر هاي آمريكا كم ندارد ! سعي مي كنم يك عكس مناسب تر بيابم و ارسال كنم تا به درستي نشست و رابطه آن با شلنگ بهتر توجه كنيد !

 

[Dr_Ghaffari]

يك چابك سوار

 

[persianhorse]

من فقط روي افزايش طول شلنگ اسب در ايده آل ترين شرايط حساب مي كنم البته بايد حتي يك صدم ثانيه هم تعادل اسب به هم نخورد . اين ركورد دور از دسترس نيست تقريبا 2 كيلومتر در ساعت سريعتر ! در زلزله اگر دقت كنيد به دليل عدم تعادل وزني سواركار ؛ لنگر زدن سواركار روي اسب ؛ بالا آوردن گردن توسط سوار ؛ و استرس هاي شلاقهايي كه زده مي شود !!!!!!!!! و سنگريزه هاي پيست و ... شلنگ اسب آنقدر كوتاه شده است كه در حالت مرحله اول تاخت قرار دارد . اسب بايد با سوار بتواند به مرحله دوم تاخت دست يابد و تنها بدون سوار مي تواند به مرحله سوم برسد كه سرعت اسب عرب به 5 5 كيلو متر در ساعت خواهد رسيد ! ( بدون سوار كار ) ( خواهش مي كنم در خصوص نوع و مرحله تاخت باشد براي بحث ديگري بوسيله اسب ايراني كه در اين مباحث وارد شود و نظر بدهد و از حق و حقوق خودش دفاع كند !) به شلنگ زلزله دقت كنيد پاي خلفي كجا فرود مي آيد ( در عكسي كه چند سوار كار هستند و هنوز كورس تمام نشده ) در واقع عقب تر از محل برداشتن پاي قدامي پاي خلفي به زمين مي رسد . حال اين را با عكسي كه من ارسال كرده ام مقايسه كنيد پاي خلفي جلوتر فرود مي آيد و با اين روش طول شلنگ بيشتر مي شود كه هيچ زمان هم در هر شلنگ افزايش نمي يابد زيرا اسب مجبور است سريعتر جاي پاي خلفي را آماده كند . حالا با افزايش تقريبي 20 -25 سانتي متر به طول هر شلنگ با حفظ زمان مي توانيد محاسبه كنيد كه در طول يك كورس چه قدر زمان كاهش مي يابد ! ضمنا بعضي عقيده دارند نوع شلنگ در تاخت وابستگي نژادي دارد و من تا حدودي قبول دارم ولي عقيده دارم اسب عرب مي تواند ! و از كوآرتر هاي آمريكا كم ندارد ! سعي مي كنم يك عكس مناسب تر بيابم و ارسال كنم تا به درستي نشست و رابطه آن با شلنگ بهتر توجه كنيد !

من چَه کاره بيدم دکتر جان!!!!؟!!!

 

[Dr_Ghaffari]

مگر نه شمااسب ايراني هستيد ! نمي توانيد از راه رفتن خود دفاع كنيد ؟

 

[persianhorse]

دکترجان مگه جايي هم براي دويدن ما تو اين مملکت باقي گذاشتن که بخواهيم از دويدنمون دفاع کنيم؟؟؟!؟!؟! ;D
البته از حق نگذريم اين شرايط چابکسوارها براي همه اسب هايي که در ايران مي دوند صادقه و تاروبرد و عرب و ترکمن فرقي نمي کنه. ولي خوب وقتي پاي مقايسه مثلا کورس عرب ايران با امارات يا تاروبرد ايران با ترکيه، مياد وسط خوب بايد اين شرايط را لحاظ کرد. آموزش چابک سوار، نوع پرورش و نگهداري، تمرينات، ميدان چمن يا خاک و....