خب اصرار کن یکبار تو رو هم همراهشون ببرند،مطمئنم کمتر از اون دوستشون خواهی ترسید!!!!inaz گفت:من هیچ وقت شب تو قبرستون نبودم ولی دوستم با داداشاش و دوستای داداشاش شبا میرفتن قبرستون به خاطر هیجانش تعریف میکرد میگفت دوست داداشش پاش لیز میخوره میافته تو قبر خالی ای که کنده شده بوده میگفت خیلی ترسیده بودن.
من دوست دارم شب قبرستونو تجربه کنم مخصوصا با اسب.
چطور مگه؟amir salami گفت:تا حالا از اسب خوردی زمین .مواظب باش توی قبرستون نباشه.
خیلی دوست داشتم از بچه ها بیان و بریم گشت ولی خوب قسمت نبود. واقعاً خوش گذشت. اگه شما هم بودین قطعاً بیشتر خوش میگذشت.دلاور گفت:حالا که اينطور شد ما جمعه(15/9/87)ميخوايم بريم گشت. نهارم قرار ببريم تو طبيعت بخوريم. هر کس که دوست داره جاهايی که گفتم رو ببينه بياد قزوين بريم گشت.
قدمش رو چشم. مطمئن هستم بهش خوش ميگزره.
باغ های قزوين واقعاً زيباست. اين يه دعوت رسميه.